دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شعر آزادی از پل الوار

  1. #1
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79813
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض شعر آزادی از پل الوار

    شعر آزادی از پل الوار


    بر روی دفتر های مشق ام

    بر روی درخت ها و میز تحریرم

    بر برف و بر شن
    می نویسم نامت را.
    روی تمام اوراق خوانده
    بر اوراق سپید مانده
    سنگ ، خون ، کاغذ یا خاکستر

    می نویسم نامت را.
    بر تصاویر فاخر/ روی سلاح جنگیان/
    بر تاج شاهان
    می نویسم نامت را.
    بر جنگل و بیابان

    روی آشیانه ها و گل ها
    بر بازآوای کودکیم
    می نویسم نامت را.

    بر شگفتی شبها
    روی نان سپید روزها
    بر فصول عشق باختن

    می نویسم نامت را.

    بر ژنده های آسمان آبی ام

    بر آفتاب مانده ی مرداب

    بر ماه زنده ی دریاچه

    می نویسم نامت را.

    روی مزارع ، افق

    بر بال پرنده ها

    روی آسیاب سایه ها
    می نویسم نامت را.
    روی هر وزش صبحگاهان
    بر دریا و بر قایقها
    بر کوه از خرد رها
    می نویسم نامت را.
    روی کف ابرها
    بر رگبار خوی کرده
    بر باران انبوه و بی معنا
    می نویسم نامت را.

    روی اشکال نورانی
    بر زنگ رنگها

    بر حقیقت مسلم
    می نویسم نامت را.
    بر کوره راه های بی خواب

    بر جاده های بی پایاب

    بر میدان های از آدمی پُر

    می نویسم نامت را.

    روی چراغی که بر می افروزد

    بر چراغی که فرو می رد
    بر منزل سراهایم
    می نویسم نامت را.

    بر میوه ی دوپاره

    از آینه و از اتاقم
    بر صدف تهی بسترم
    می نویسم نامت را.

    روی سگ لطیف و شکم پرستم

    بر گوشهای تیز کرده اش
    بر قدم های نو پایش
    می نویسم نامت را.
    بر آستان درگاه خانه ام
    بر اشیای مأنوس
    بر سیل آتش مبارک
    می نویسم نامت را.
    بر هر تن تسلیم/ بر پیشانی یارانم/
    بر هر دستی که فراز آید
    می نویسم نامت را.
    بر معرض شگفتی ها
    بر لبهای هشیار
    بس فراتر از سکوت
    می نویسم نامت را.
    بر پناهگاه های ویرانم/
    بر فانوس های به گِل تپیده ام
    بر دیوار های ملال ام

    می نویسم نامت را.
    بر ناحضور بی تمنا
    بر تنهایی برهنه
    روی گامهای مرگ
    می نویسم نامت را.
    بر سلامت بازیافته
    بر خطر ناپدیدار
    روی امید بی یادآورد

    می نویسم نامت را.
    به قدرت واژه ای
    از سر می گیرم زندگی
    از برای شناخت تو
    من زاده ام
    تا بخوانمت به نام:
    آزادی.

    منبع:pashootan.blogsky.com
    ویرایش توسط Sa.n : 21st July 2013 در ساعت 11:01 PM
    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •