دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: منتقدان “گذشته” را نقد کردند

  1. #1
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79813
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض منتقدان “گذشته” را نقد کردند


    «گذشته» عنوان فیلم جدید فرهادی است که این روزها در جشنواره کن حضور دارد.
    این اثر سینمایی داستان زوجی است که بعد از سالها زندگی که حاصلش دو فرزند است، زندگی آرامی ندارند. مرد (علی مصفا) بعد از سال‌ها اختلاف، همسرش (بره‌نیس بژو) را رها کرده و به ایران برمی‌گردد. همسر او با مردی فرانسوی (طاهر رحیم) آشنا شده و آن مرد وارد زندگی‌اش می شود. در همین حال است که او به شوهرش در ایران نامه می‌نویسد و از او تقاضای طلاق می‌کند. مرد به فرانسه برمی‌گردد و یک تازه‌وارد را در خانه‌اش با دو بچه‌اش می‌بیند و…
    محمد حقیقت این منتقد سینما نوشته است: در “گذشته” همچون فیلم “جدائی نادر از سیمین” رابطه خانوادگی چند نفر از طبقه متوسط و درگیری های عاطفی – خانوادگی آنها مطرح می شود که مردی ایرانی (احمد، با بازی خوب علی مصفا، شوهر سابق یک زن فرانسوی به نام ماری) باید بعد از چهار سال جدایی و ترک فرانسه، از تهران به پاریس باز گردد تا مراحل اداری و کاغذ بازی های طلاق خودشان را به اتمام برساند و ماری بتواند با شخص دیگری ازدواج کند. در این فاصله که احمد غایب است، ماری که در داروخانه کار می کند با مرد دیگر فرانسوی (سمیر، با بازی طاهر رحیم، که در مغازه خشکشویی کار می کند) آشنا شده که وی دارای زن و یک پسر کوچک هم هست.این دو سخت به هم علاقمند شده اند. از سوی دیگر، ماری (با بازی خوب برنیس بژو) نیز دو دختر دارد. احمد در رابطه با این دو خانواده، تلاش دارد به نوعی به آنها یاری رساند. کنکاش در گذشته اینها، مسائلی را رو می کند که در زندگی روزمره آدمهای اطرافمان هم می توان سراغ گرفت. هیچ قهرمان پروری یا مسائل حاد و شگفت انگیز غیر مترقبه ای، جدا از درام های خانوادگی روزمره، درفیلم رخ نمی دهد، اما پیچیدگی آدم ها در شرایط خاص، عواطف و احساسات شخصیت ها را دگرگون می کند. سوء ظن های کوچک، دردسرآفرین می شوند… اگر چه این فیلم هیچ ربطی به فیلمهای وسترن ندارد، اما آمدن احمد، تنها، به شهر (پاریس، که شهر او نیست) و باعث به هم ریختن مسائلی از گذشته دو خانواده، و سپس ترک شهر، تنها، می شود، یادآور خط ستون فقرات سناریوهای وسترنی است!داستان فیلم به تمامی در پاریس و حومه آن اتفاق می افتد، اما کارگردان افسون این شهر و زیبائی های توریستی آن نشده است و دوربین کارگردان بسیاری از صحنه ها در داخل مکان ها، مثل مغازه خشکشوئی – داروخانه و منزل ها می گذرد متمرکز شده است.
    فیلم دو ساعت ده دقیقه است که همچون فیلم قبلی فرهادی، تعلیق در آن به خوبی عمل می کند و هر لحظه که می گذرد، تماشاگر اطلاعات جدیدتری به دست می آورد. البته از آنجا که کارگردان احتمالا نگرانی این را داشته که ممکن است تماشاگر نکته ای را نفهمیده باشد، گاه اطلاعات داده شده را به شکل دیگری تکرار می کند یا صحنه ای را کش می دهد. (که البته خیلی جزئی است.)
    سناریو “گذشته” کمی حالت عروسک های روسی را دارند که وقتی آن را باز می کنی باز هم عروسک کوچکتری درون آن هست و درون این یکی باز عروسک کوچک دیگری می توان یافت.
    میزانسن ها، بازی گیری از هنرپیشگان و به ویژه از کودکان و نوجوانان فیلم، فرهادی را به عنوان فیلمسازی مسلط مطرح می کند که توانسته ترکیب خوب و هوشمندانه ای از یک فیلم منتقدپسند و در عین حال تماشاگرعام پسند را به وجود آورد.
    پیتر بردشاوپیتر بردشاو، منتقد سینمایی روزنامه گاردین، از ۵ ستاره، ۴ ستاره داده است و نوشته: “اصغر فرهادی با فیلمی پرجاذبه، میخکوب کننده و البته کمی تصنعی، به کن آمده است. فرهادی استیصال و خشمی را که در مبارزه با گذشته و خنثی کردن تصمیم های غلط زندگی وجود دارد به نمایش می گذارد.”آقای بردشاو فیلم را “درامی ظریف و در بیشتر لحظات استادانه و با بازی های کنترل شده و هوشمندانه” توصیف کرده و شکل ظریف موزاییک گونه از جزئیات، تغییرهای غیرمنتظره طرح داستان، پیچش های تعلیق آمیز و رازگشایی ها را ستوده است. به نوشته او “ساختار روایی شاید بیش از حد قاطعانه است”، و “غیبت مستمر یک شخصیت مهم از صحنه ها شاید حدس زدن صحنه آخر را کمی ساده کرده باشد.
    او بیشتر لحظه های این فیلم را به گونه ای جالب و تازه، به “تئاتر صحنه ای” شبیه دانسته است. او انرژی و هوش مستمر در فیلمسازی اصغر فرهادی را “سخت تاثیرگذار” دانسته است.
    او این سوال را مطرح می کند که آیا اصغر فرهادی از جزئیات و غافلگیری های داستانی به صورتی بیش از اندازه استفاده کرده؛ آن گونه آن را در مرز باورپذیری و باورناپذیری قرار داده باشد.
    پرویز جاهدنوشتن و قضاوت درباره فیلم فرهادی بعد از یک بار دیدن فیلم آن هم در فضای شلوغ و سرسام آور کن، کار ساده ای نیست، آن هم در مورد فیلمسازی که یکی از تم های اصلی فیلم هایش این است که درباره آدم ها نباید به سادگی قضاوت کرد.
    “گذشته”، همانند “جدایی نادر ازسیمین” و “درباره الی”، فیلم چندلایه ای است با شخصیت هایی چند بعدی و پیچیده که به تدریج خود را در دل روایت اصلی و درامی پرتنش با محور خانواده و زندگی زناشویی، افشا می کنند. این جا هم، همان تم های همیشگی فرهادی مثل حقیقت و دروغ، به بن بست رسیدن رابطه زناشویی، اعتماد و قضاوت درباره آدم ها را داریم.
    “گذشته” مثل فیلم های دیگر فرهادی، آرام شروع می شود اما به تدریج به طوفانی سهمگین تبدیل شده و شخصیت ها را در برابر هم قرار می دهد. علی مصفا و برنیس بژو در نقش زن و شوهری که بعد از چند سال جدایی، هنوز عواملی آنها را به هم وابسته می کند و اجازه نمی دهد که به سادگی از هم جدا شوند، به شدت باورپذیر و متقاعد کننده اند. طاهر رحیم نیز بار دیگر، قدرت بازیگری اش را در نقشی متفاوت به ما نشان می دهد.فرهادی در کنفرانس مطبوعاتی فیلمش در کن گفت که با تغییر جغرافیای فیلمش، سبک سینمایی اش تغییر نمی کند. حرفش کاملا درست است. «گذشته»، همه عناصر سبکی و تماتیک فیلم های فرهادی را در خود دارد اما تفاوت این فیلم با فیلم های قبلی او در این است که او در این فیلم، بیش از حد، به فیلمنامه متکی است و کمتر به کارگردانی توجه کرده است. به نظرم آن قدر که دیالوگ ها و داستان و گره های داستانی برای فرهادی مهم بوده، ریتم فیلم، پیشرفت روایت و تدوین برایش اهمیت نداشته است.فرهادی تا یک ساعت و نیم اول، عالی کار کرده اما در چهل دقیقه آخر، که ماجرای خودکشی سلین (همسر طاهر رحیم) به مسئله اصلی فیلم تبدیل می شود و همه مسائل دیگر فیلم را تحت الشعاع قرار می دهد، از مسیر منطقی و طبیعی اش دور می شود. در این بخش، فرهادی ما را بمباران اطلاعاتی می کند و می خواهد ما را با تکنیک های فیلمنامه نویسی اش و گره هایی که در لحظه بسته شده و فورا باز می شوند، مرعوب کند. در نتیجه، برخلاف بخش های اول فیلم که با دقت و مهارت کارگردانی شده، در این بخش با فیلمنامه ای مواجه ایم که انگار به سرعت دارد ورق می خورد. اما فیلم از دست نمی رود و فرهادی در پایان موفق می شود، دوباره کنترل خود را بر درام و شخصیت هایش به دست آورده و ما را با یک پایان بندی زیبا و تکان دهنده، غافلگیر کند.فرهادی فیلم را در فرانسه و به زبان فرانسوی ساخته است اما فیلم فرهادی، هیچ شباهتی با سینمای فرانسوی ندارد. آدم های اصلی فیلم فرهادی، به ویژه دو مرد اصلی فیلم یعنی احمد(علی مصفا) و سمیر(طاهر رحیم)، هر دو پس زمینه خارجی دارند. موضوعی که می توانست به رویکرد اصلی یک فیلمساز فرانسوی، یعنی بحران هویت، ترومای مهاجرت و مسائل پسا استعماری تبدیل شود و یا رابطه سه گانه بین مصفا، برنیس بژو و طاهر رحیم شکل مثلث عاشقانه را پیدا کند اما فرهادی، عمدا وارد این فضاها و روایت ها نمی شود و درام پرتنش اگزیستانسیالیستی اش را حول محور تم اصلی اش، یعنی کشف حقیقت بنا می کند.کیت میوئراین منتقد سینمایی تایمز، از ۵ ستاره به این فیلم ۵ ستاره داده و نوشته که اصغر فرهادی در این “درام فوق العاده”، درکی عمیق از ذات آشفته وضعیت انسانی را به نمایش می گذارد. به نوشته او این فیلم نامزدی جدی برای نخل طلا به نظر می رسد.
    او این فیلم را نمونه ای از علاقه اصغر فرهادی به ابهام و رازآلودگی دانسته که در فیلم “جدایی نادر از سیمین” هم نشان داده بود.
    خانم میوئر بازی سه شخصیت اصلی فیلم را “فوق العاده” توصیف کرده و نوشته که آنها “خیزاب های احساسی ای ایجاد می کنند که مخاطب را به شکلی غیرمنتظره در خود غرق می کنند.” به نوشته او هر یک از شخصیت های فیلم، همدردی مخاطب را بر می انگیزد و در عین حال، این همدردی را پس می زند.
    به نوشته او، هیچ قهرمان یا برنده ای در این داستان نیست- داستانی که بر دوش مخاطب، بار رازی را می گذارد که هیچ یک از شخصت های داستان، هرگز آن را نخواهند دانست.

    جاستین چانگجاستین چانگ، منتقد نشریه ورایتی، نوشته که اصغر فرهادی با اینکه وطن خود ایران را ترک کرده تا فیلمی در پاریس با بازی برنیس بژو بسازد، فیلم “گذشته” نمی توانسته حسی بیش از این، به “خانه” داشته باشد.
    به نوشته او، این فیلم هم مثل “جدایی نادر از سیمین” ملودرامی خانوادگی است که به شکلی بدیع، پیکرتراشی شده است. او فیلم را “فرشی تافته از رازگشایی ها”یی توصیف کرده که “به دقت طراحی شده است.”
    به نوشته جاستین چانگ، با وجود اینکه “حس ساختار روایی فرهادی در لحظاتی تقریبا بیش از حد قاطعانه است،” ولی او روی شخصیت ها، بازی ها و تم فیلم، توجهی “ریزبینانه” داشته است.
    آقای چانگ بازی های فیلم را “قدرتمندانه” توصیف کرده است.

    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

  2. کاربرانی که از پست مفید Sa.n سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •