نوشته اصلی توسط
آسمان آبی2020
سلام....
منم بعنوان یه دانش آموز کوچولو توی بحثتون بپذیرین.
راستش عبارت درماندگی آموخته شده یکم واسه من غیر قابل فهمه.
چرا میگیم آموخته شده؟
ولی در کل اینی که میگین زندگی روزمره ی منه یعنی زندگیم پر از بن بست و کارای نیمه تمومه که بخاطر یه شکست کوچیک کلا گذاشتمش کنار!
سلام
خیلی خوشحال شدیم وارد بحث شدین
میگیم آموخته شده ، چون به مرور فرد یادمیگیره که انگار هرچی تلاش کنه هیچ نتیجه ای نداره ، پس بنابراین تلاش بی فایده هست ، در اینصورت حتی وقتی راه باز و موقعیت مناسبم باشه
، دیگه به جلو حرکت نمیکنه
مثلا همین به دنبال شغل بودن و شرکت در آزمونهای استخدامی ، فرد چندین بار شرکت میکنه ، میبینه قبول نمیشه ، میبینه پارتی بازیه و دیگه به مرور هیچ تلاشی برا پیداکردن و شرکت نمیکنه
حتی اگه موقعیت مناسبی پیش رو باشه دیگه تلاشی نمیکنه
تو زندگی خیلی موارد هست که به دنبال حل یک مشکل هسستیم هرچی تلاش میکنیم ، به نتیجه نمیرسیم دیگه به مرور این درماندگی در حل مساله آموخته میشه و ...
این مثال آقای رحمانی به خوبی نشان داده است :
تعدادی سگ در اتاقی قرار گرفتند که زمین آن می توانست شوک الکتریکی خفیفی به سگ ها وارد کند. دکمه ای روی دیوار اتاق بود که با فشرده شدن جریان را قطع می کرد. وقتی شوک وارد شد سگ ها بالا و پایین پریدند تا بالاخره یکی از سگ ها دکمه را زد و جریان قطع شد. سگ ها یاد گرفتند با زدن آن دکمه آن شوک ناخوشایند قطع می شود.
روی نصف گروه اول سگ ها همین آزمایش دوباره تکرار شد اما این بار دراتاق دیگری که دکمه ای الکی داشت و با زدن آن هیچ اتفاقی نمی افتاد و جریان همچنان ادامه داشت. بعد از این مراحل سگ هایی که در اتاق دوم بودند به اتاق اول (با کلید سالم) بازگردانده شدند و آزمایش تکرار شد. این بار هیچ کدام شان حتی سعی نکردند که دکمه را فشار دهند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)