آره آجی جدی!!!
قربانت
ایشالله..بله... زیاد دور از تصور نیست من الانشم نوع زندگیم کلی با خونوادم فرق میکنه..........از بورچومی بگیر تا اخر...
همین دیگه داداشی
اینو قبول ندارم که (به قول شما وکیلا و قاضی ها) زوج بخاطر ترس از مهریه کار بد نکنه!!!!!
این مهمه که خودش این رشد رو داشته باشه که خوب و بد رو بدونه!
و اما مهریه ... خود مهر توش هست... چیزی باید باشه که باعث رشدش بشه...... زوجه باید چیزی رو بخواد که به کمال رسیدن زوج کمک کنه...
خواستش تعالی همسرش باشه... اعتماد اعتماد میاره... فداکاری فداکاری...
سفر حج اگه مهریه باشه خوبه ... ولی نه اینکه زوجه بره سفر!!... سفری که زوج پدر و مادر خودش رو ببره...قدمهاشو آروم کنه تا با پدر و مادر هم قدم شه... اگه شرایط مالیش رو داشت خب زوجه رو هم ببره... اگه زوج حق پدر و مادرش رو به جا بیاره خب قطعا دعای خیر پدر و مادر پشتش هست... دعای اونا پشتش باشه خدا ازش راضیه... خدا راضی باشه این سعادت که به دیگر آموزه ها هم پایبند باشه نصیبش میشه... وقتی به این آموزه های دینی پایبند باشه ... خب توی زندگی درست رفتار میکنه... و این میشه اون پشتوانه ای که نیاز هست..........
البته سفر حج یه مورد بود.....چون دوستان حج رو مثال زدن من گفتم... اما خیلی چیزای معنوی دیگه ای هم هست که میتونن مهریه باشن تا زوج به کمال برسه... و خواسته ی زوجه هم باید همین باشه! به کمال رسیدن همسرش...زوج هم به نوعی کمک میکنه واسه به کمال رسیدن زوجه... تا توی زندگی مدام همدیگه رو بالا بکشن....آمین
علاقه مندی ها (Bookmarks)