دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: اسب در اساطیر و شاهنامه

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43644
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض اسب در اساطیر و شاهنامه

    -

    شاهنامه
    کتابی است که هیچ ملتی نظیر آن را ندارد.(نولدکه)

    براستی شاهنامه کتابی است سرشار از گفته ها و ناگفته های فرهنگ ایران زمین. به باور نویسنده این کتاب سترگ حماسه سرای توس به درستی واکاوی نگشته و به قول استاد شاهنامه شناس میرجلال الدین کزازی چونان ((مازهای راز)) باقی مانده و نیاز به تدبر و تامل بیشتر است.

    بی اغراق شاهنامه اقیانوسی از دانش هاست، از تاریخ و ادبیات و فرهنگ و اسطوره بگیرید تا خنیاگری و فلسفه و جغرافیا و حتی علوم مربوط به جانداران و جانوران....

    هر کس که راه های شنا در این اقیانوس بی کران علم و دانش را فرا گرفت و دل به دریا زد، هرگز از این دریای دانش آن سیراب نخواهد شد.

    یکی از هزاران پدیده ای که در شاهنامه مورد توجه پژوهشگران مختلف قرار گرفته پدیده انتخاب اسب و انواع نژاد ها و رنگ های اسب است.

    در این جستار سعی خواهم کرد این موضوع را از جنبه های مختلف برای شما عزیزان نشان دهم.

    امیدوارم مورد استفاده و پسند دوستان واقع شود.




    اسب در اساطیر و شاهنامه...


    در افسانه های هند و اروپایی از اسب به عنوان نشانه ویژه ایزد آفتاب،ایزد ماه و ایزد باد سخن رفته است. در راه برخی ایزدان فقط اسبانی قربانی می کرده اند.تغییر شکل آدمی به اسب موضوع هایی است که به کرات در افسانه ها و قصص عامیانه ذکر شده است. شاید هند و اروپاییان،نخستین قومی بودند که دست به اهلی کردن اسب زدند. گو اینکه یوناییان آفرینش آنرابه "پنتون"(ایزد دریاها و اقیانوس ها)نسبت می دادند.بر اساس یک اعتقاد جهانگیر اسب را با دریا مناسب ویژه ای است و همین پندار است که در افسانه ی ایرانی بین اسب سپید و اسب سیاه (روز و شب) در کرانه ی اقیانوس آسمانی،برای دستیابی به آب های بارور ،بازتاب یافته است.در دوران تهمورث،تهمورث اهریمن را بصورت اسبی درمی آورد و آن را به مدت سی سال به اطراف جهان می تازاند. در شاهنامه در داستان تهمورث چنین آمده است:

    برفت اهرمن را به افسون ببست چو بر تیزرو بارگی برنشست زمان تازمان باره برساختی همی گرد گیتیش برتاختی


    نمودگاری اسب در شاهنامه بیشتر در هفت خوان ها به ویژه هفت خوان رستم،پیداست گذشته از آن جای جای با این نمودگاری رو به رو هستیم:



    1.در خوان نخست،رستم هیچکاره است.وقتی در خواب است"رخش"با شیر می جنگد و آنرا از بین می برد:



    دو دست اندر آورد و زد بر سرش
    همان تیز دندان به پشت اندرش همی زد بر آن خاک تا پاره کرد دری را بر آن چاره بی چاره کرد




    2. در خوان سوم،باز وقتی رستم در خواب است، اژدها چند بار هویدا می شود و هر بار رخش تلاش می کند تا رستم را از خواب بیدار کند و بعد از آن نیز در کشتن اژدها به رستم کمک می کند:

    چو زور تن اژدها دید رخش کز آن سان برآویخت با تاج بخش بمالید گوش اندر آمد شگفت بلند اژدها را به دندان گرفت بدرید کتفش به دندان چو شیر برو خیره شد پهلوان دلی





    3.در خوان پنجم نیز رستم به یاری رخش از درون تاریکی بیرون می آید:

    همی رفت پویان به جایی رسید که اندر جهان روشنایی ندید شب تیره چون روی زنگی سیاه ستاره نه پیدا نه خورشید وماه تو خورشید گفتی به بند اندر است ستاره به خم کمند اندر است عنان رخش را داد و بنهاد روی نه افراز دید از سیاهی نه جوی وز آنجا سوی روشنایی رسید

    زمین پرنیان دید و یکسر خوید

    افراسیاب سخن گویی رخش را می داند،چنانچه در این باره خطاب به شیده می گوید:

    سخن گوید ار زو کنی خواستار
    به دریا چو کشتی بود روز کار




    4.در داستان رستم و شغاد،رخش از رفتن به طرف گودال که قتلگاه رستم است،سر باز می زند:

    همی رخش زان خاک می یافت بوی
    تن خویش را کرد چون گوی گوی
    همی جست و ترسان شد از بوی خاک
    زمین را به نعلش همی کرد چاک




    5. در داستان سیاوش نیز بهزاد،اسب وی، سخن او را در می یابد، زیرا وقتی به او می گوید که از آنجا برود و تا روزی که یک خسرو به دنبال او آید،رام کسی نشود،او نیز همین کار را می کند:


    به گوش اندرش گفت رازی دراز
    که بیذار دل باش و با کس مساز
    چو یک خسرو آید به کین خواستن
    عنانش تو را باید آراستن




    6. شاید شگفت ترین اسب شاهنامه،اسب یزدگرد است زیرا به دنبال پیشگویی ستاره شناسان که گفته در کنار"چشمه سو" کشته خواهد شد،یزدگرد سوگند می خورد که هرگزبه آنجا نرود، ولی وقتی به بیماری خون دماغ دچار می شود و بهبود نمی یابد،پزشکان آب چشمه سو را تنها درمان آن می دانند،


    پس ناچار از رفتن بدانجا می گردد،ولی دستور می دهد که او را با تخت ببرند تا پایش به زمین نخورد.در راه بازگشت،اسب سفید زیبایی از درون چشمه بیرون می آید و شاه شیفته ی او می گردد،تا اینکه می خواهد بر او سوار شود. اسب جادویی که رام کس نمی شود، رام یزدگرد می شود.ولی هنگامی که می خواهد بر پشت آن زین نهد،اسب با جفته ای کار شاه را می سازد.


    بغرید و یک جفته زد بر برش
    به خاک اندر آمد، سر و افسرش





    7. دیگر از اسب های نامی شاهنامه،شبدیز است که هم نام اسب لهراسب و گشتاسب است و هم نام اسب بهرام گور و خسرو پرویز:

    شب تیره شبدیز لهراسبی بیاورد با زین گشتاسبی اسب بهرام گور:

    مرا اسب شبدیز و شمشیر
    تیز نگیرم فریب و ندارم گریز


    8.و دیگر از گلرنگ فریدون باید نام برد که با آن از اروندرود می گذرد.

    سرش تیز شد کینه و جنگ را
    به آب اندر افگند گلرنگ را




    برخی معانی اسامی در شاهنامه:

    لهراسب(دارنده اسب تیز رو) ، گشتاسب(دارنده اسب رمو یا تند وتیز) ،شیدسپ پسر دیگر لهراسب که در جنگ با سپاهیان در جاسب تورانی کشته شد.

    سیاوش(دارنده اسب گشن)

    بودن این نام ها در شاهنامه نشانگر ارزش اسب در نزد ایرانیان است که ریشه در باورهای کهن آریاییان دارد.

    پاره ای از معانی سمبولیک اسب:آزادی، انرژی خورشیدی، بخشندگی، پایداری ، پیروزی ، تحمل، حرکت ، حس شنوایی ، خیر خواهی ، دانش ، زمان ، سپاس گذاری ،سرعت، فراوانی ، فهمیدگی ،نیرو مندی، هوش ، جنگ ، خیره سری ، سرسختی و لجاجت و غرور.

    ایرانیان برای تداوم گردش خورشید در آسمان ،اسب را در پیشگاه خدای خورشید قربانی می کردند.چهار اسب تقدیس شده ی خورشید:انیک Enik، بنیک Benik، سنیک Senik ، منیک Menik. در پایان یاد آوری می کنیم، رستم را با اسبش خاک کردند که رسمی سکایی بود. در اساطیر نروژ هم ، اسب همراه با صاحبش به خاک سپرده یا سوزانده شده و اعتقاد بر این بود که بدین طریق صاحب خود را از دالان دوزخ عبور می دهد.





    دانشجویان علمی ایران
    ویرایش توسط نارون1 : 18th September 2012 در ساعت 01:34 PM

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  2. کاربرانی که از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •