یک پژوهش جدید نشان میدهد که ازدواج ممکن است خطربیماری قلبی در زنان را کاهش دهد، اما مردانی که زود از حد ازدواج کنند ممکن استدر معرض خطر بیشتر دچار شدن به التهاب مزمن باشند.
به گزارش لایوساینس مایکلمکفارلند جامعهشناس در دانشگاه پرینستون، که این پژوهش را انجام داده است میگویدگرچه این نتایج مقدماتی است، اما به پژوهشگران دیدی عمیق درباره رابطه ازدواج وسلامت میدهد.
این بررسی همچنین نشان داد که زنان که ازدواج مداوم بدون طلاق یا بیوگی داشتهاند، کمتر در معرض عوامل خطرساز برای بیماری قلبی- عروقی مانند فشار خون بالا قرار دارند.
اما به گفته مکفارلند وهمکارانش این قضیه درباره مردان صدق نمیکند، و مردانی که در سنین پایین ازدواج کردهاند، با احتمال بیشتری نشانههای هشداردهنده التهاب مزمن را در سنین بعدی بروز میدهند.
التهاب یک جزء اساسی روندترمیم است، اما التهاب مزمن به خودی خود ممکن است آسیبرسان باشد.
به گفته مکفارلند ازدواجیک نقطه عطف است که بر ادامه زندگی افراد یا دست کم بخش بزرگی از زندگی آنان تاثیرمیگذارد.
سلامت و ازدواج
بیشتر پژوهشهای پیشیندرباره ازدواج و سلامت نشان دادهاند که ازدواج کردن برای سلامت مردان مفید است،اما تاثیری بر سلامت زنان ندارد.
این نتایج ممکن است تاحدی به این علت باشد زنان نسبت به مردان بیشتر مراقب سلامت خودشان هستند، بیشتر به نزد دکتر میروند و نقش یادآوری کردن به شوهرانشان برای مراجعه به پزشک را نیز به عهده میگیرند.
برای مثال یک بررسی درسال 2011 که در جورنال انجمن پزشکی کانادا منتشر شد، نشان داد که مردان ازدواجکردهای که به علت حمله قلبی تحت درمان هستند، سریعتر از هم ردیفان مجردشان بهبود پیدا میکنند،اما چنین تفاوتی در میان زنان متاهل و مجرد دیده نمیشود.
اما به گفته مکفارلنداغلب بررسیها درباره رابطه میان ازدواج و سلامت یا بر مبنای گزارش شخصی افراد ازسلامتشان بوده که ممکن است غیرقابل اعتماد باشد، یا بر مبنای سوابق کلی مرگ و میراست وعلت ارتباط میان ازدواج وسلامت و مرگ را روشن نمیکند.
بنابراین مکفارلند وهمکارانش در ارزیابیشان به عوامل خطرساز زیستی، یا نشانههایی که ممکن است بیانگراختلال سلامت افراد تکیه کردند. این پژوهشگران با استفاده از دادههای "طرحملی سالمندی و بهداشت اجتماعی" سابقه ازدواجی و عوامل خطرساز برای سلامت 528زن و 524 مرد 57 تا 75 ساله را دنبال کردند.
پژوهشگران برای اندازهگیریخطر بهداشتی عوامل خطرسازی مانند فشار خون، سرعت ضربان قلب در حال استراحت و دورکمر را مورد بررسی قرار دادند. آنها همچنین عوامل خطرساز متابولیک (مربوط به سوخت وساز) را که افراد در معرض خطر دیابت نوع 2 قرار میدادند، بررسی کردند. آنان درنهایت اندازهگیری "پروتئین واکنشی C" را که در خون یافت میشود و بیانگر التهاب است، را انجام دادند.
تفاوت اثر ازدواج بر زنان و مردان
نتایج نشان داد که درزنان هر چه طول زندگی مشترک بیشتر باشد، عوامل خطرساز برای بیماری قلبی-عروقی کمتراست. به گفته مکفارلند این اثر قابلتوجه است، اما چندان شدید نیست، به طوری که به ازای هر 10 سال ازدواج مداوم 13 درصد خطر بیماریهای قلبی-عروقی کاهش پیدا میکند.
اما هنگامی که ازدواج ازهم گسیخته شود، اثرات زیانباری بر سلامت ممکن است ایجاد شود. این بررسی نشان دادکه زنانی ازدواج مداومی داشتند نسبت به زنانی که دو مرحله طلاق یا بیوهشدن راتجربه کردهاند، 40 درصد کمتر در معرض عوامل خطرساز متابولیک قرار دارند.
پژوهشهای پیشین درباره طلاق نشان داده است که جدایی زن و شوهر به سلامتی آنان آسیب میرساند. یک بررسی درسال 2009 نشان داد که افراد طلاقگرفته نسبت به افرادی زندگی مشترک دارند، 20 درصدبیشتر در معرض مشکلات بهداشتی مزمن قرار دارند.
اما بررسی مکفارلند وهمکارانش، بر خلاف یافتههای پژوهشهای پیشین، هیچ اثر محافظتی ناشی از ازدواج رادر مردان نشان نداد.
اما به گفته مکفارلندعلت این وضعیت احتمالا این است که این بررسی بر روی افراد در سنین بالا انجام شده بود، و امید به زندگی (میانگین طول عمر) در مردان کمتر از زنان است. احتمالا مردان با کمترین میزان سلامت در گروه مورد مقایسه پیش از وارد شدن در این بررسی مرده بودند، و در نتیجه نتایج به این صورت در آمده است.
یافتههای این بررسی نشان میدهد که ازدواچ در سنین خیلی پایین ممکن است برای مردان خوب نباشد. در این بررسی هنگامی که سن ازدواج در مردان از 17 سال به 23 سال میرسید، احتمال دچار شدنبه التهاب مزمن تا 30 درصد کاهش مییافت.
به گفته این پژوهشگرانهنگامی مردی در 17 سالگی ازدواج میکند، ممکن است در نهایت سطح تحصیلی پایینتریپیدا کند و سطح تحصیلات پایین با خطر زیستشناختی بالاتر بیماری قلبی همراهی دارد.
مکفارلند تاکید میکندکه این نگاه زیستشناختی به جامعهشناسی ازدواج هنوز در مراحل اولیه است، و عواملدخیل بسیاری دیگری هم وجود دارند که باید شناسایی شوند.
برای مثال به گفته او، ازآنجایی که مردان زودتر از زنان میمیرند، در بازار ازدواج افراد سالمند کمبود عرضه وجود دارد. این وضعیت به این معناست که حتی یک مرد ناسالم ممکن است بتواند همسری پیدا کند، در حالیکه یک زن سالمند ناسالم بخت کمتری برای یافتن همسر دارد.
به گفته مکفارلند این نسبت جنسیتی نامتعادل در سنین بالا نه تنها بر ازدواجها تاثیر میگذارد، بلکهباعث میشود زنان مجبور شوند بیشتر نقش پرستاری را به عهده بگیرند. و این امر به نوبه خود ممکن است بر سلامتی آنان تاثیر بگذارد.
او میگوید: " ما براساس تحقیقات قبلی میدانیم که مراقبت طولانی مدت از همسر بیمار به خصوص در میانسالمندان با پیامدهای منفی برای سلامت همراهی دارد."
بریجت گاسبی، از دانشگاهنبراسکا، جامعه شناس که در این پژوهش شرکت نداشته است، میگوید: "این بررسی واقعا جالب است چرا که به ما نشان میدهد پیچ و خمهای خطرات برای سلامت در میان مردان و زنان در سنین گوناگون را نشان میدهد."
گاسبی که در اجلاس سالانه گروهی از جامعهشناسان سخن میگفت، خواستار پژوهش بیشتر درباره زیستشناسی روابط ا جتماعی شد.
او گفت: "ما صرفا درابتدای مسیر درک چگونگی تعامل زیستشناسی و زمینه اجتماعی با یکدیگر در تعیین سیرسلامت افراد هستیم
iranpsy.ir
علاقه مندی ها (Bookmarks)