دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شعری زیبا در وصف هم نوع

  1. #1
    همکار تالار مکانیک
    نوشته ها
    600
    ارسال تشکر
    13,417
    دریافت تشکر: 6,562
    قدرت امتیاز دهی
    6221
    Array
    homeyra's: جدید156

    پیش فرض شعری زیبا در وصف هم نوع

    معلم چو آمد، به ناگه کلاس؛
    چوشهری فروخفته خاموش شد
    سخن های ناگفته در مغزها
    به لب نارسیده فراموش شد

    معلم ز کار مداوم مدام
    غضبناک و فرسوده و خسته بود
    جوان بود و در عنفوان در شباب
    جوانی از او رخت بر بسته بود

    سکوت کلاس غم آلود را
    صدای رسای معلم شکست
    زجا احمدک جست و بند دلش
    از این بی خبر بانگ ناگه گسست

    "بیا احمدک درس دیروز را
    بخوان تا بدانم که سعدی چه گفت"
    ولی احمدک درس ناخوانده بود
    به جز آنچه دیروز از وی شنفت

    عرق چون شتابان سرشک ستم
    خطوط خجالت به رویش نگاشت
    لباس پر از وصله و ژنده اش
    به روی تن لاغرش لرزه داشت

    زبانش به لکنت بیفتاد و گفت
    "بنی آدم اعضای یکدیگرند"
    وجودش به یکباره فریاد کرد
    "که در آفرینش ز یک گوهرند"

    در اقلیم ما رنج بر مردمان
    زبان و دلش گفت بی اختیار
    "چو عضوی به درد آورد روزگار"
    "
    دگر عضوها را نماند قرار"

    "تو کز…، تو کز…" وای یادش نبود
    جهان پیش چشمش سیه پوش شد
    نگاهی ز سنگینی از روی شرم
    به پایین بیفکند و خاموش شد

    در اعماق مغزش به جز درد و رنج
    نمی کرد پیدا کلامی دگر
    در آن عمر کوتاه او خاطرش
    نمی داد جز آن پیامی دگر

    ز چشم معلم شراری جهید
    نماینده آتش خشم او
    درونش پر از نفرت و کینه گشت
    غضب می درخشید در چشم او

    "چرا احمدِ کودنِ بی شعور،"
    معلم بگفتا به لحنی گران
    "نخواندی چنین درس آسان بگو"
    "
    مگر چیست فرق تو با دیگران؟"

    عرق از جبین، احمدک پاک کرد
    خدایا چه می گوید آموزگار
    نمی داند آیا که در این دیار
    بود فرق مابین دار و ندار؟

    چه گوید؟ بگوید حقایق بلند؟
    به شرحی که از چشم خود بیم داشت
    بگوید که فرق است مابین او
    و آنکس که بی حد زر و سیم داشت؟

    به آهستگی احمد بی نوا
    چنین زیر لب گفت با قلب چاک
    "که آنان به دامان مادر خوشند
    و من بی وجودش نهم سر به خاک

    به آنها جز از روی مهر و خوشی
    نگفته کسی تاکنون یک سخن
    ندارند کاری به جز خورد و خواب
    به مال پدر تکیه دارند و من

    من از روی اجبار و از ترس مرگ
    کشیدم از آن درس بگذشته دست
    کنم با پدر پینه دوزی و کار
    ببین دست پر پینه ام شاهد است"

    سخن های او را معلم برید
    هنوز او سخن های بسیار داشت
    دلی از ستم کاری ظالمان
    نژند و ستمدیده و زار داشت ؟

    معلم بکوبید پا بر زمین
    و این پیک قلب پر از کینه است
    "به من چه که مادر ز کف داده ای ؟"
    "
    به من چه که دستت پر از پینه است ؟!"

    رود یک نفر پیش ناظم که او
    به همراه خود یک فلک آورد
    نماید پر از پینه پاهای او
    ز چوبی که بهر کتک آورد !

    دل احمد آزرده و ریش گشت
    چو او این سخن از معلم شنفت
    ز چشمان او کورسویی جهید
    به یاد آمدش شعر سعدی و گفت :

    ببین، یادم آمد، دمی صبر کن
    تامــل، خــدا را، تامــل، دمـی ...
    "تو کز محنت دیگران بی غمی"
    "نشاید که نامت نهند آدمی!"


  2. 2 کاربر از پست مفید homeyra سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. یک غزل زیبا در وصف گرانی مرغ :
    توسط *tara* در انجمن طنز و فکاهی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th July 2012, 04:01 PM
  2. حوصله معلم ها را زیاد کنیم
    توسط MR_Jentelman در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 26th December 2010, 07:59 AM
  3. نوشیدن زیاد آب پرتقال ممنوع
    توسط غزل بارون در انجمن روماتولوژی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 26th November 2010, 12:59 PM
  4. خبر: شربت ضد سرفه برای کودکان زیر 4 سال ؛ ممنوع
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار هنری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th October 2008, 01:36 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •