Administration of justice |
اجرای عدالت |
Administrative framwork |
چارچوب اداره امور و نحوه اداره امور |
Administrative management |
مدیریت امور اداری |
Administrative support services |
اداره امور خدمات پشتیبانی |
Advalorem tax |
تقویم مالیات براساس قیمت یا نسبت به قیمت اخذ مالیات براساس درصد ثابتی در ارزش یک ماده ، واژه لاتینی است و مفهوم آن ارزش ماده است |
Adult farmer class |
گروهی از کشاورزان که آغاز به کار می کنند علاقمند هستند که تجربه حرفه ای را از طریق شرکت منظم در دوره های اموزشی افزایش دهند این دوره ها کوتاه مدت بوده و در اغلب عصرها و یا شب ها تشکیل می گردد . معمولاً هر دوره ای اختصاص به موضوع خاصی می باشد . |
Air(rights |
حقوق هوایی . به موجب حقوق ارضی مالک یک زمین مالک هوای محاذی ملک خود نیز می باشد . از سه طریق ممکن است این حق به خطر بیافتد یکی از طریق بوهای نامساعد ، مواد شیمیایی و یا اجسام فیزیکی |
Agrarian legislation |
قوانین ، مقررات و یا خط مشی های مربوط به امور اراضی مزروعی |
Agency for international development |
مؤسسه یی است امریکایی برای اداره امور کمک های خارجی ایالات متحده |
Agricultural bonds |
اوراق قرضه کشاورزی |
Agribussines |
شامل شرکت و مؤسساتی میشود که از یک طرف عملیاتی از قبیل تولید محصولات کشاورزی سپس انبار کردن ، بسته بندی ، تبدیل و توزیع تولیدات اقدام میکند پرداخته و از طرف دیگر نسبت به تهیه کالاهای مورد نیاز کشاورزان چه به صورت خرده فروشی و چه به صورت عمده فروشی |
Agricultural bank |
بانک کشاورزی |
Agricultural census |
سرشماری کشاورزی |
Agricultural cooperation |
همکاری ، معاضدت و تعاون در کشاورزی به منظور تأمین نهاده ها یا تولید محصولات و عرضه انها به بازار برای کسب منافع مشترک . |
Agricultural credit |
اعتبارات کشاورزی : از نظر زمانی به سه نوع تقسیم میشود . اعتبارات کوتاه ، متوسط و بلندمدت. |
Agricultural development |
توسعه کشاورزی |
Agricultural economics |
اقتصاد کشاورزی |
Agricultural economist of international association |
انجمن بین المللی متخصصین اقتصاد کشاورزی |
Agricultural economy |
اقتصادی که در آن کشاورزی سهم عمده ای دارد |
Agricultural fluctuation |
نوسان های کشاورزی |
Agricultural ladder theory |
نظریه پیشرفت پلکانی کشاورزی . این نظریه بر این اساس پایه گذاری شده که کشاورزان ابتدا به صورت کارگر روزمزد یا مزدور کار خود را در مزرعه آغاز میکنند پس از آن با جمع اوری سرمایه به اجاره داری زمین زراعی می پردازند و بالاخره با افزایش سرمایه مزرعه یی را خریداری نموده و مالک آن مزرعه می شود . |
Agricultural hiraed laborer |
کارگر اجیر یا مزدور کشاورزی |
Agriculural holding |
زمین کشاورزی که در اختیار اجاره دار است یا زمینی که به وسیله مستأجر حیازت می شود |
Agricultural income |
درآمد حاصل از کشاورزی |
Agricultural land |
وازه زمین کشاورزی به عنوان عامل تولید به کار می رود و شامل تمام اراضی است که برای تولید محصولات مختلف به کار برده می شود . |
Agricultural earnings |
دریافت های کشاورزی |
Agricultural exports |
صادرات محصولات کشاورزی |
Agricultural lag |
فاصله زمانی بین تولید بالفعل واقعی و ظزفیت بالقوه واقعی کشاورزی در کشورهای در حال توسعه با افزایش جمعیت و مهاجرت جمعیت به شهرها جمعیت شهرنشینی گسترش یافته و نیاز روزافزون به مواد غذایی افزایش می یابد . |
Agricultural mortga.ge corporation |
مؤسسه یی است مالی که در سال 1929 از طریق قانون اعتبارات کشاورزی سال 1928 به وجود امد . یکی از مؤسسات اصلی تأمین منابع مالی بلندمدت برای زارعین انگلیس و ویلز می باشد . |
Agricultural machinery |
ماشین آلات کشاورزی |
Agricultural marketing |
بازرگانی محصولات کشاورزی . به مجموعه عملیاتی که از دروازه خروجی مزرعه اغاز و به روی میز مصرف کننده ختم می گردد مارکتینگ یا بازرگانی محصولات کشاورزی گفته می شود . |
Agricultural parity |
برابری قیمت یک محصول کشاورزی وقتی که قدرت خرید ان در سال مبنا معادل با قدرت خرید موادی که کشاورز خریداری می نماید . |
Agricultural policy |
سیاست کشاورزی . اشاره دارد به خط مشی ها یا برنامه هایی که دولت ها برای حفاظت خاک و ... که برای تغییر درامد کشاورزان با استفاده از منابع کشور ارایه دارد |
Agricultural price |
قیمت محصولات کشاورزی |
Agricultural prices commission |
کمیسیون قیمت گذاری محصولات کشاورزی |
Agricultural productivity |
بهره وری کشاورزی |
Agricultural production cycle |
سیکل یا دور تولید محصولات کشاورزی |
Agricultural marketing service |
مؤسسه یی است در وزارت کشاورزی امریکا که در زمینه مارکتینگ محصولات کشاورزی خدمات و تسهیلاتی برای کشاورزان قرار می دهد تا کشاورزان با اگاهی کامل برنامه تولید و بازارسانی محصولات را تنظیم نمایند . |
Agricultural research service |
شاخه بسیار مهمی از فعالیت های وزارت کشاورزی ایالات متحده است که مسئول ایجاد هماهنگی بین کلیه واحدها و دفترها که درگیر فعالیت های آزمایشی ، نمایشی و تحقیقاتی است . |
Agrarian revolution |
وضعی که در آن تولیدات کشاورزی به علت تغییر ساختار و فنون موجود افزایش قابل ملاحظه می یابد |
Agricultural revolution |
انقلاب کشاورزی |
Agricultural reform policy |
سیاست اصلاحات کشاورزی |
Agricultural reform |
اصلاح کشاورزی . به مجموعه تمهیداتی گفته می شود که جامعه روستایی ار از وضع موجود به وضع مطلوب انتقال دهد . |
Agricultural sector |
بخش کشاورزی . قسمتی از اقتصاد کشور است که جمعیت موجود در آن به کار کشاورزی پرداخته و مواد غذایی و مواد خام برای مصرف داخلی و یا صادرات تولید می کنند . |
Agricultural stabilization and conservation service |
واحد مربوط به ایجاد ثبات و حفاظت . |
Agricultural stagnation |
رکود کشاورزی |
Agricultural structure |
ساختار کشاورزی |
Agricultural subsids |
یارانه یا سوبسید کشاورزی |
Agricultural surplus |
مازاد محصولات کشاورزی |
Agricultural taxation |
مالیات کشاورزی |
Agricultural tools |
ادوات کشاورزی |
Agricultural wages board |
نهاد قانونی است که تعیین کننده نرخ حداقل پرداختی برای کارگران کشاورزی است . |
Aid in kind |
کمک های جنسی و کالایی |
aid in diminishing scales |
کمک به میزان کاهش یابنده |
Alieation transfer of ownership of land |
انتقال مالکیت زمین |
Allocation of limited resource |
تخصیص منابع محدود |
Allodium , Allodial land |
زمین شخصی ملک موروثی مملک که به صورت عدواتی تصرف شده باشد |
Allotment |
حصه ، تقسیم ، توزیع ، سهم |
Allotment garden |
حصه یا سهم یا تقسیم باغ |
Allotment of land plot |
توزیع قسمت های زمین |
Allotment request |
طلب حصه یا سهم |
All-day-class in agriculture |
کلاس هایی که در دبیرستان ها برای دانش آموزان علاقه مند به کشاورزی تشکیل می شود . آموزش هایی که در این کلاس ها ارایه می شود در مورد مسائل عملی مزرعه است . |
Amalgamation of farms |
ادغام مزارع |
Amortize |
مستهلک کردن ، وقف کردن |
Amortization |
روشی است برای تقلیل تدریجی مانده یک حساب در فواصل معین به طوری که در هر پرداخت مبلغی از بدهی ها کاهش می یابد . |
Amotization of fixed assets |
استهلاک دارایی های ثابت غیرمشهود . |
An inquiry into the principles of political economy |
پژوهشی درباره اصول اقتصاد سیاسی |
Annutty bond |
اوراق و اسناد قرضه معتبر |
Annutty payment for tenancy |
پرداخت اقساطی اجاره بها |
Annual payment in redemption of debt |
پرداخت سالانه بازپرداخت وام پس از سررسید موعد آن |
Anticipation survey |
بررسی هایی که به منظور پیش بینی انتظارات مؤسسات تجاری و مشتری های آن ها انجام می شود . |
Anti dumping duties |
عوارض ضد دمپینگ |
Apeal |
توسل - اعتراض |
Applied economics |
اقتصاد کاربردی . کاربرد تئوریهای اقتصاد برای حل مسایل اقتصادی |
Aprentice training |
دوره کارآموزی |
Appropriation of unoccupied land |
تسلط یا استیلا بر اراضی اشغال نشده |
Arable farm tenancy |
اراضی قابل کشت مزرعه استیجاری ، اراضی مزروعی اجاره یی |
Area redevelopment adminestration |
اداره امور بازسازی ناحیه یی وابسته به وزارت بازرگانی ایالات متحده . |
Area familiarization |
آشنایی یافتن با منطقه - ناحیه . در زمینه کمک به مردم به منظور همکاری با یکدیگر |
Arbitrage |
اقدام همزمان برای خرید ارز ، اوراق بهادار ، کالا |
Arbitration |
حاکمیت و داوری . توافق در مورد دعواها یا قراردادها که نتیجه آن حل اختلاف بین دو نفر یا دو گروه از طریق شخص سوم به عنوان داوریا حاکم |
Arc - elasticity |
کشش قوسی تقاضا |
Arithmetic mean |
میانگین حسابی از طریق یافتن جمع اعداد و تقسیم آن بر کمیت اعداد به دست می آید |
Artificial variables |
متغیرهای مصنوعی |
Assembling |
سوار کردن قطعات شامل مونتاژ کردن کالاهای مشابه برای به وجود آوردن یک واحد بزرگ برای حمل کردن و فروش آن در بازار |
Assessed valut |
ارزیابی قیمت ، تقویم نمودن قیمت مبلغی است که خریدار علاقه مند به خرید و فروشنده علاقه مند به فروش آن می باشد . |
Assessment (tax |
ارزیابی با تقویم و یا برآورد دارایی ها به منظور اخذ مالیات ، شیوه تعیین مالیات |
Assessment |
تعیین ارزش دارایی ها توسط کارشناسان ذیربط با به کار بردن روش های خاص هر کدام و اعلام نظر نسبت به ارزش اصلی آن ها یا تعیین ارزش عین یا دارایی معین |
Assets (farm |
ارزشی که در صورت کامل دارایی های مزرعه نشان داده شده است . معمولاً شامل حجمی از دارایی های مزرعه است |
Asset (intangiable |
دارایی های نامرئی . واژه یی است که در حسابداری به کار می رود . |
Assets and liabiltty statement |
معمولاً به صورت حرفه یی بیلان نامیده میشود . نشان دهنده ان است که چه مقدار طلبکار و یا چه مقدار بدهکاری وجود دارد . |
Assets (current |
الف/پول نقد یا دارایی های دیگری که معمولاً در نتیجه دادوستدهای روزانه به دست می آید و در مدت نسبتاً کوتاه فروخته یا تبدیل به دارایی دیگری می شود
ب/اصطلاحی که برای جداکردن دارایی های جاری از دارایی های ترازنامه به کار برده میشود
ج/شامل خدماتی میشود که در یکسال مالی قابل نقد شدن باشد |
Asset (capital |
دارایی سرمایه یی . دارایی است که به منظور استفاده درازمدت ایجاد و به دست آورده میشود |
Asset (wasting |
الف/نوع دارایی ثابت که مدت استفاده از آن محدود باشد
ب/نوع دارایی ثابت که ارزش آن در اثر استفاده کاهش می یابد |
Asset (cash |
دارایی های نقدشدنی |
Asset (liquid |
دارایی نقدی ، وجوه نقد در بانکها ، صندوق که برای کار خاصی کنار گذارده می شود |
Asset (erozen |
دارایی که به اسانی قابل فروش نباشد یا به صورت متداول آن را بدون زیان زیاد فروخت |
Assumtion of risk |
ائینی است در حقوق عرفی . تعهد یا التزامی است که کارفرما در قبال حوادثی که برای کارگر در جریان کار پیش آید خسارت ان را بپردازد |
Atomestic Economy |
اقتصاد اندک مایگان . اقتصادی که در آن تعداد زیادی تولیدکنندگان کوچک و مستقل با یکدیگر رقابت می کنند |
Atomestic competttion |
رقابت اندک مایگان . نوعی ساختار بازار است که در ان تعداد زیادی مؤسسه و بنگاه وجود دارد و هر یک از انها به طور مستقل به رقابت می پردازند. |
علاقه مندی ها (Bookmarks)