بهرام اسماعیلزاده/ با خواندن مقاله مربوط به کشته شدن الاغ بهنحو وحشیانه توسّط همنژادانم، وظیفۀ خود میبینم که نکاتی را در ذهن همگی تازه کنم. واقعاً شرمآور است که، مخصوصاً اخیراً، نمونههای بسیاری از اینگونه رفتارِ انجام شده توسّط انسانها را در سرتاسر کرۀ زمین مشاهده میکنیم. بهدلیل اینگونه رفتارها بوده است که، در طول صد سال اخیر، نسل بسیاری از حیوانات کلاً از بین رفته است و یا تعداد آنها به حدّی کاهش یافته که تحت حمایت سازمانهای مختلفِ «حمایت از حیوانات»، قرار گرفتهاند.
هرچند که تشکیل دادن سازمانهای مختلف برای حمایت کردن از حیوانات بیزبان، یکی از قدمهای مثبتی است که تاکنون بشریّت برداشته است، ولی تشکیل دادن اینگونه سازمانها در ضمن، خودبهخود، نشاندهندۀ پذیرفتنِ نادرست بودنِ رفتار ماست. یعنی ما اعضاینژاد بشر، که باید اشرف مخلوقات باشیم، بهحدّی بهطور دانسته به انجام اعمال وحشیانه دست میزنیم که باید حیوانات را از اثرات ناخوشایند رفتارمان حمایت کنیم.
در طبیعت، حیوانات فقط و فقط برای برطرف ساختن نیاز غذایی و یا دفاع کردن از وجود خود و یا اعضای خانوادۀ خود، با سایر حیوانات درگیر میشوند و یا یکدیگر را تکه تکه میکنند. حتّی شیرها و پلنگهای وحشی، فقط و فقط با شکار کردن در زمانی که به غذا نیاز دارند، روش شکار کردن را به بچههای خود تعلیم میدهند. آنها به هیچ عنوان برای تمرین شکار کردن و یا تفریح کردن، به سایر حیوانات حملهور نمیشوند. به این طریق، بچههای آنها، هم راه و روش صحیح شکار کردن را میآموزند و هم احترام قائل شدن برای وجود سایر موجودات را. آنها درک کردهاند که برای ادامۀ حیات خود، همگی به یکدیگر نیاز دارند.
حال آنکه، همنژادان من حتّی برای بهدست آوردن عضو بهخصوصی از بدن حیوانات، نظیر عاج فیلها، پوست روباهها، پوست ببرها، شاخ کرگدنها، مغز میمونها و یا بالچههای کوسه ماهیها، باعث از بین رفتن آنهامیشوند. آنهابه دلایل مختلفی نظیر انجام نوعی ورزش، تفریح و یا حتّی وقتگذرانی، به وجود بسیاری از نهتنها حیوانات، بلکه همنوعان خود صدمه میرسانند. بسیاری از اعضای نسلهای اخیر، حتّی برای وجود خود، خانوادۀ خود و اعضای جامعۀ خود ارزش قائل نیستند، تا چه برسد به اینکه درک کنند که باید برای تمام و تکتک موجوداتی که بر روی این کرۀ خاکی زندگی میکنند، ارزش قائل باشند. آنهافراموش کردهاند که گذشتگان، در سرزمینهای مختلف، با توجه به درک عمیقتری که در مورد وجود خود و سایر حیوانات داشتهاند، درسهای اساسی زندگی را به زبان ساده خلاصه کرده و بهصورت ضربالمثلها و یا گفتههایی از خود بهجای گذاشتهاند. گفتههایی که تاکنون زنده ماندهاند و اکثراً با آنها آشنایی داریم، ولی متأسّفانه به معنای واقعی آنها توجه نمیکنیم. گفتههایی نظیر:
شاخ این کرگدن را قاچاقچیان بریدهاند
این کرگدن و تعدادی دیگر بیهوش شده و توسط هلیکوپتر به خودروهای مخصوص منتقل میشوند تا به مناطق امن برده شوند؛
مناطقی دور از دسترس انسانهایی که شاخ آنها را بهبهانۀ خواص پزشکی میبُرند و قاچاق میکنند/ عکس: نشنال جئوگرافیک
«آنچنان با دیگران رفتار کن، که میخواهی با تو رفتار کنند.» «میازار موری که دانه کش است/ که جان دارد و جان شیرین خوش است.» «تقاصش را پس خواهد داد.» و گفتههای دیگری که همگی مربوط به درسهای ساده ولی بسیار مهم روحی میشوند. درسهایی که ما اعضای نسلهای کنونی بشریّت نیز، اگر بخواهیم، توانایی درک و هضم کردن آنها را داریم. ما باید درک کنیم که با اینگونه رفتار جاهلانۀ خود، نهتنها باعث از بین رفتن آن موجودات، بلکه از بین رفتن خود نیز خواهیم شد. موجودات مختلف در این آفرینش، همگی به وجود یکدیگر وابستهاند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)