اعتراف میکنم که ...

[Sookoot]

عیدی تبریک داره که وقتی به اخر سال میرسی ، ببینی که به تمام معنا موفق بودی نه سالی که هنوز شروع نشده و معلوم نیست چجوری میخواد تموم بشه !!!

اما چه میشه کرد سنته دیگه !

اینجا میخوایم اعتراف کنیم ! البته نه از اون اعتراف های مدل کلیسا که هر چی فسق و فجوره عیان میشه و همه گناهات میریزه رو دایره !

اعتراف میکنم که پارسال (90) برخلاف انتظارو ظرفیتم اتفاقای عجیب غریبی دور برم افتاد که هر کدومش کافی بود کله پام کنه !

چطور؟ عرض میکنم ...

شما هم اگر میخواهید اعتراف کنید بسم الله ...گفتگوی ازاده دیگه

[1=1+1]

اعتراف میکنم که سال نود بیشتر وقتای خوبمو از دست دادم
اخرشم با چهارتا شعار اشتباهاتمو توجیه کردم

[Ehsan M]

چی می شد اگه...

چی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما بركت بده

چرا كه دیروز ما وقت نكردیم از او تشكر كنیم

.

چی می شد اگه خدا فردا دیگه ما را هدایت نمی كرد

چون امروز اطاعتش نكردیم

.

چی می شد اگه خدا امروز با ما همراه نبود

چرا كه امروز قادر به دركش نبودیم

.

چی می شد دیگه هرگز شكو فا شدن گلی را نمی دیدیم

چرا كه وقتی خدا بارون فرستاده بود گله كردیم

.

چی می شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می كرد

چرا كه ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ كردیم

.

چی می شد اگه خدا فردا كتاب مقدسش را از ما می گرفت



چرا كه امروز فرصت نكردیم آنرا بخوانیم



.



چی می شد اگه خدا در خا نه اش را می بست



چون ما در قلبهای خود را بسته ایم



.



چی می شد اگه خدا امروز به حرفهایمان گوش نمی داد



چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نكردیم



.



چی می شد اگه خدا خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت



چون فراموشش كردیم .





و چی می شد اگه..

[ساناز فرهیدوش]

قرار شد اعتراف کنیم بچه ها :

اعتراف می کنم به خیلی ها کمک کردم تا طرحشون رو تکمیل کنن ، و خدا خودش به من کمک کرد نه بنده هاش !
اعتراف می کنم که درس خوندن و پروزم منو با ادم های زیادی آشنا کرد اگر خودش هم مهم نباشه تجربیات زیادی کسب کردم تو اجراش !
اعتراف می کنم که زندگی چیزی جز لذت بردن در کنار عزیزان نیست .
دو تا چیز رو با پول نمیشه خرید یکی سلامتی ، یکی هم درست کردن دل شکسته !
اعتراف می کنم هیچ درمانی شفا بخش تر است مهر ایمان نیت .
دیگه اعتراف می کنم سعی کردم برای دیگران دوست خوبی باشم .ولی یه موقع ها دلم می خواد بپرم تو بغل خدا بگم کمک !
اعتراف می کنم که که دلم میخواد برم بازار و چند سیر دل خوش بخرم . مقداری طراوت بارانی و دل مهربان می دانید کجا دارد این ها را ؟
اعتراف می کنم که وقتی کسی از جوان ها خرده می گیرد دلم می خواد خفه اش کنم ! وقتی خودش با دری و تخته ایی به جایی رسیده میگه جوونا این جوری واون جوری !
اعتراف می کنم بعضی ها چهار شنبه ها پول پدا می کنند و بعضی ها گم !

[Sookoot]

اعتراف میکنم که سال نود بیشتر وقتای خوبمو از دست دادم
اخرشم با چهارتا شعار اشتباهاتمو توجیه کردم

درود
چه صداقتی ! حتما باز فرصت های خوب پیش رو هست امیدوارم از دست ندی

[Sookoot]

قرار شد اعتراف کنیم بچه ها :

اعتراف می کنم به خیلی ها کمک کردم تا طرحشون رو تکمیل کنن ، و خدا خودش به من کمک کرد نه بنده هاش !
اعتراف می کنم که درس خوندن و پروزم منو با ادم های زیادی آشنا کرد اگر خودش هم مهم نباشه تجربیات زیادی کسب کردم تو اجراش !
اعتراف می کنم که زندگی چیزی جز لذت بردن در کنار عزیزان نیست .
دو تا چیز رو با پول نمیشه خرید یکی سلامتی ، یکی هم درست کردن دل شکسته !
اعتراف می کنم هیچ درمانی شفا بخش تر است مهر ایمان نیت .
دیگه اعتراف می کنم سعی کردم برای دیگران دوست خوبی باشم .ولی یه موقع ها دلم می خواد بپرم تو بغل خدا بگم کمک !
اعتراف می کنم که که دلم میخواد برم بازار و چند سیر دل خوش بخرم . مقداری طراوت بارانی و دل مهربان می دانید کجا دارد این ها را ؟
اعتراف می کنم که وقتی کسی از جوان ها خرده می گیرد دلم می خواد خفه اش کنم ! وقتی خودش با دری و تخته ایی به جایی رسیده میگه جوونا این جوری واون جوری !
اعتراف می کنم بعضی ها چهار شنبه ها پول پدا می کنند و بعضی ها گم !

درود
سالی سرشار از اعمال خیر و کسب تجربه هایی که عمری لازمه
و سالی پراز تغییرات مثبت
با ارزوی موفقیت افزون تر

[Sookoot]

اعتراف میکنم که باقضاوت سطحی و سریعم گند زدم
تابستون پارسال خانم زیبایی برای طلاق اومد پیشم و گفت که الا و بلا از شوهرش میخواد جدا بشه
تو مدتی که پیشم بود مرتب گوشیش زنگ میخورد و از اونجا که بر رویی هم داشت فکرم رفت که لابد خبریه .... و میخواد که طلاق بگیره و فلان ...خلاصه فکر کردم وضعش خرابه

اما اعتراف میکنم که اشتباه کردم اینطور نبود
بعدا فهمیدم
اون خانم چون همسرش تو محل کار باخانمی اشنا شده و باهاش ازدواج موقت کرده و تصادفا صیغه نامه رو خانم دیده الان طلاق میخواد
اونروز هم مادرش بود که مرتب زنگ میزد که از طلاق منصرفش کنه

براش انجام دادم
اما امان از ظن و گمان بد

[*FATIMA*]

اعتراف می کنم که سال 90 رو با خوشی شروع کردم و با ناخوشی به پایان رساندم .
اعتراف میکنم که چنان در خوشی ها غرق شده بودم که فکر نمی کردم ناخوشی ها به سراغم بیان .
اعتراف می کنم که تمام تلاشم رو برای به پایان رساندن ناخوشی ها کردم و در راه بازماندم .
و البته اعتراف می کنم که خدا رو گم کردم و دوباره پیدا کردم

[عرفان سلیم زاده]

اعتراف می کنم که در سال 90 بدترین روز های زندگیمو تجربه کردم.روزایی که تلاش میکردم و به هدفم نمی رسیدم.
سال 90 سالی بود که حس میکردم اسمان و زمین دارن کتکم میزنن اما من باز میگفتم بزنین... بزنین... من دردم نمی گیره!!!
باور کنین که اصلا نفهمیدم چطور این سال گذشت اینقدر مشکلاتم زیاد بودن که زمان رو از یاد برده بودم.
سال سردرگمی و سرگیجه...
راستی یه چیزی رو یادم رفت بگم
سال 90 سالی بود که تنفر و مجازات رو یاد گرفتم
تو این سال از کسانی متنفر شدم که یک عمر دوستشون داشتم.
از این به بعد از کسانی که برام مشکلات درست کنند متنفرم و تا انتقام نگیرم متنفر خواهم بود...

[golden3]

اعتراف میکنم سال 90رو با دل شکستگی ونفرین شروع کردم ولی با خوبی وخوشی وبخشش به پایان رسوندم
اعتراف میکنم سال90 سالی سخت برام بوده ولی هرچی بود تمام شد و امیدوارم اشتباهات گذشته هرگز تکرار نشه
اعتراف میکنم سال 91رو به خوبی شروع کردم ولی میدونم سال سختی از لحاظ درسی پیش رو دارم امیدوارم سرانجامش خوش باشه