پاییز و دهقان
با باد مهر و آبان
شد فصل برگ ریزان
شد کم کمک هوا سرد
برگ درخت شد زرد
بیند تهیه دهقان
آذوقه زمستان
آماده کرده گندم
آرد و زغال و هیزم
گردو و توت و بنشن
بلغور و کشک و روغن
کاه و علف در انبار
جا کرده چند خروار
در چله زمستان
هنگام برف و باران
در زیر کرسی گرم
پشتش به پشتی نرم
میخندد از ته دل
بر روزگار مشکل
علاقه مندی ها (Bookmarks)