اهداف شخصی
مهاتما گاندی
حتی در گوش قویترین آمیان نیز همواره صدایی، ناچیزیشان را در مقابل مرگ، بیماری، پیری، حوادث و... زمزمه میکند. ما در میانهی مرگ زندگی میکنیم. تلاش برای رسیدن به اهداف شخصی چه ارزشی دارد، آنگاه که میدانیم دستاوردهایمان در چشم بر هم زدنی ممکن است محو و نابود شوند یا ناغافل و ناگهان از دستمان به درآیند و از آنها محروم شویم؟ ولی اگر میتوانستیم صادقانه با خود بگوییم: «من برای خدا و اهداف او کار میکنم»، آنگاه خود را به صلابت و استحکام کوهها حس میکردیم. آنگاه همهچیز به روشنی آفتاب بود و هیچچیز محو و نابود نمیشد. آنچه محو و نابود میشود، جز وهم و سراب نیست و تنها در این صورت است که دست مرگ و تباهی از اهداف ما کوتاه خواهد بود، چرا که دیگر این دو، چیزی جز نوعی تغییر نیستند. مثل یک نقاش که نقاشیاش را از بوم میزداید تا نقشی بهتر بیافریند یا ساعتسازی که فنر خراب و فرسودهی ساعت را به دور میاندازد تا فنری سالم به جای آن بگذارد.
برگرفته از كتاب:
گاندي، مهاتما؛ چرا ترس از مرگ و مويه بر آن؟؛ برگردان شهرام نقش تبريزي؛ چاپ نخست؛ تهران: انتشارات ققنوس 1386.
منبع
علاقه مندی ها (Bookmarks)