صورت فلکی زن به زنجیر کشیده شده(امراﺓالمسلسله) آندرومدا، شاهزاده، امراﺓالمسلسله And, Andromeda نام یک صورت فلکی مشهور در نیمکره شمالی آسمان
يكي از زيباترين افسانه هاي ستارگان آسمان به طور حتم افسانه ذات الكرسي ( كاسيوپيا ) و امراة المسلسله ( آندرومدا ) است . " كفوس " ( kepheus ) پادشاه اتيوپي و همسر خودپسندش " كاسيوپيا " ، دختر بسيار زيبايي به نام " آندرومدا " داشتند . روزي ملكه خدايان را از خود رنجاند و آنها را آزرده خاطر كرد ، به اين ترتيب كه ادعا كرد ، دخترش زيباتر از " نرايدين " ( nereiden ) دختر " نرويس " ( nereus ) خداوند درياها است .
آنها نزد " پوزيدون " حكمران درياها ، كه ما امروزه اغلب او را " نپتون " ( neptun ) مي ناميم ، شكايت وادعاي خود را مطرح كردند . پوزايدون از اين امر بسيار خشمگين شد و هيولاي دريايي ترسناكي را به اتيوپي فرستاد ، كه امروزه به شكل صورت فلكي نهنگ در آسمان قرار دارد . اين هيولاي وحشتناك از دهانش آتش مي باريد تمام آن سرزمين را ويران كرد . مردم كه از اين امر مايوس و نااميد شده بودند بالاخره به پادشاه خود روي كردند . " كفوس " از غيبگويان راه چاره خواست و آنها راه حل وحشتناكي را به او گفتند . او دريافت كه هيولاي بي رحم تنها در صورتي از سرزمين او دست خواهد برداشت كه او يگانه دخترش " آندرومدا " را به هيولا تحويل دهد . شاه ابتدا اين كار را به تاخير انداخت ، ولي هيولاي دريايي هر روز خشمگين تر مي شد و سرزمين او را بدتر ويران مي كرد . بالاخره شاه دستور داد شاهزاده خانم را در غل و زنجير كنند و بر صخره اي در دريا محكم ببندند .
هيولاي دريايي به زودي پديدار شد و مي خواست " آندرومدا " را در چنبره بگيرد ، ولي درست در همان لحظه " برساوش" ( perseus : پرسه يا برساوش پسر زئوس ) پهلوان ، كه او نيز به شكل صورت فلكي در آسمان قرار دارد ، از راه رسيد . برساوش ، كه صندليهاي بالداري در پا داشت و مي توانست با آنها پرواز كند ، دختر بيچاره را كه براي كمك فرياد مي كشيد ، ديد . او بي درنگ به هيولا حمله ور شد ، اما نتوانست با شمشير خود بر هيولا غلبه كند . خوشبختانه او در ماجراي ديگري ، سر " گورگون " را به دست آورده بود ، سري كه هر موجودي به آن نگاه مي كرد ، بلافاصله تبديل به سنگ مي شد . او اين سر را در برابر صورت هيولا گرفت ، به نحوي كه هيولاي دريايي در يك چشم بر هم زدن به سنگ تبديل شد . برساوش ، شاهزاده خانم را كه بعدها همسر او شد ، نجات داد . بر ساوش ، سر گورگون را از بدن " مدوسا " ( medusa : يكي از سه خواهر خدايان افسانه اي يوناني " گوگون ها " مي ناميدند . مدوز زيبايي خيره كننده و گيسوان جذابي داشت . " آتنا " " دختر زئوس " ربه النوع هنر و دانش و صنعت كه از او رنجيده بود ، گيسوان او را تبديل به مار كرد . و بر ديدگانش نيرويي داد كه به هر كس مي نگريست سنگ مي شد . " پرسه " يا برساوش پسر زئوس سر او را با خود در جنگها و لشكرهايش همراه مي برد و دشمنانش را به سنگ تبديل مي كرد . فرهنگ فارسي ج 2 ، ص 1941 . ) جدا كرده بود ، هيولاي ترسناكي كه " پگاسوس " ، اسب بالدار ، از پهلوي او به وجود آمده بود .
منبع : کتاب صورتهای فلکی دکتر اوبلاکر ترجمه بهروز بیضایی
علاقه مندی ها (Bookmarks)