به نظر من حجاب اجبار نیست همونطوری که خوب بودن اجبار نیست و این به افراد بستگی داره که اجبار رو برای خودشون ایجاد کنند.
کسانی که میگن ما مسلمانیم ،یعنی دارن داد میزنن ما الله رو خدای خودمون قرار دادیم ،دارن می گن خدای خودمون رو دوست داریم و با تمام وجود بهش عشق می ورزیم ،
حالا من می پرسم وقتی کسی رو دوست داری آیا همه ی سعی تو می کنی که رضایتش رو جلب کنی ؟ به همه ی حرف هاش گوش می کنی ؟و سعی می کنی اجراشون کنی ؟سعی می کنی همه ی وجودت برای اون باشه؟(مخصوصا هم اگه بدونی فقط خوبی تو رو می خواد)که دیگه چه بهتر
من خدای خودم رو دوست دارم(چون میدونم اونم دوستم داره ) ، خدای من گفته حجابم رو کامل رعایت کنم ،پس من هم به حرفش گوش می کنم و حجابم رو کامل رعایت می کنم،
البته چون می دونم تنها کسی هست که خیر و صلاح منو حتی بیشتر از خودم میدونه و بهش اهمیت میده حرفش رو قبول میکنم بعد می رم سراغ دلایلش ،
اولین دلیلی که براش پیدا می کنم اینه که میبینم سر خانوم های بد حجاب چی اومده ... وای ،
وقتی عمیق تر دنبال دلایلش می گردم میبینم که من تو این دنیا زندگی می کنم تا اون دنیام رو بسازم ،رعایت نکردن حجاب کامل خودم چه آثارجبران ناپذیری روی علاوه بر پسرها حتی حتی حتی روی دختر ها هم میزاره و از طرفی با اون دنیای خودم چه کارها که نمیکنه ... .
البته این موضوع فقط در مورد حجاب من نیست بلکه به مسائل دیگری مثل دروغ گفتن ،حرف های بد بد زدن ،و ... هم مربوط میشه که خیلی باید مراقب بود .
. .. زندگی چقدر سخت و لذت بخشه.. .
خدا چه مهربونه که میگه هیچ وقت دیر نیست اگه صد بار هم توبه شکستی برگرد .
علاقه مندی ها (Bookmarks)