متن وصیت نامه داریوش
مادرت آتوسا بر من حق دارد و پيوسته وسايل رضايت خاطرش را فراهم کن:
ده سال است که من مشغول ساختن انبارهای غله در نقاط مختلف کشور هستم. من روش ساختن اين انبارها را که با سنگ بنا ميشود و به شکل استوانه است را در مصر آموختم و چون انبارها پيوسته تخليه ميشود حشرات در آن بوجود نميآيد و غله بدون اينکه فاسد شود چند سال ميماند. تو بايد بعد از من به ساختن انبارهای غله ادامه بدهی تا اينکه همواره آذوقه دو يا سه سال کشور ذخيره باشد. غله جديد را بعد از اينکه بوجاری شد به انبارها منتقل نما و به اين ترتيب تو هرگز برای آذوقه اين مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو يا سه سال پياپی خشکسالی شود. هرگز هرگز دوستان و نديمان خود را به کارهای مهم مملکتی نگمار و برای آنها همان مزيت دوست بودن با تو کافی استچون اگر دوستان و نديمان خود را به کارهای مملکتی بگماری و آنها به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمايند نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو ناچاری که رعايت دوستی را بنمايی.
علاقه مندی ها (Bookmarks)