به نظر می رسد ایده جالبی در ذهن¬تان دارید، فکر می کنید که نیازی تازه را در جامعه احساس کرده‌اید، یا ایده‌ی عجیبی در مورد یکی از تكنولوژی نو دارید، یا حتی فکر می‌کنید با تولید یک محصول جدید می‌توانید خیلی چیزها را بهتر کنید. حالا می¬خواهید چه كار كنید؟ چه طور می‌توانید ایده‌ی خود را به واقعیت تبدیل كنید؟


دنبال چه هستید؟
این قسمت در مورد شخص شماست. قبل از شروع هر کاری دقیقا مشخص کنید که دنبال چه چیزی هستید و انگیزه شما چیست؟ ‌لحظه‌ای درنگ كنید و به انگیزه‌ها و آرزوهایتان فکر كنید. تأسیس یك شركت یا اداره‌ی یك پروژه‌ی مهم، احتمالاً تمام وقت و انرژی شما را خواهد گرفت، و زمانی كه كارها شروع شد،‌ وقت خیلی كمی برای فکر کردن خواهید داشت. پس الان زمان خوبیست كه به آنچه که دنبال می‌كنید و چیزهایی که می¬خواهید به آنها برسید، فكر كنید، كشف اهداف خودتان،‌ كار مشكلی است و وقت و بررسی زیادی را می‌طلبد، اما كاری ارزشمند است. پس به شدت با خودتان صادق باشید. چرا که در غیر این صورت این خطر وجود دارد كه بعد از کلی تلاش و دردسر، به چیزی که می¬خواستید نرسید و حسرت زمانها و فرصتها و پولهای از دست رفته را بخورید. اهداف شخصی واضح و روشن به شما كمك می‌كند تا دست به كاری احمقانه نزنید، یا لااقل برخی از پی‌آمدها را مدنظر داشته باشید. تعیین اهداف شخصی واقع‌گرایانه به شما امكان می‌دهد تا بتوانید عمل‌كرد خود را بررسی كنید و به سرعت آن را با واقعیت‌ها بسنجید. حتی اگر اول کار انگیزه‌های خودتان را سر و سامان بدهید، قانع كردن دیگران كار بسیار ساده‌تری خواهد بود.
شروع کسب و کاری جدید
شروع کسب و کار همیشه با موفقیت همراه نبوده و نیست . چه بسیار افرادی که با سرمایه کافی شروع به فعالیت اقتصادی نموده و در میان راه با کوله باری از ضرر به جای اول بازگشته اند و چه بسیار افراد با تجربه و خلاقی که به دلیل نداشتن زمینه فعالیت اعم از سرمایه اولیه ، شریک مناسب ، بازار مناسب و ... با مشکلات عدیده ای مواجه و یا از این ناتوانی در عین توانایی سرخورده شده اند.
این مقاله کمک می کند تا افرادی که قصد شروع کسب و کار جدیدی را دارند با اطلاع کامل از عوامل محیطی و قوانین حاکم بر کشور در صنعتی که نیازی از نیاز های کشور رابر طرف می سازد مشغول به کار شوند.
در نهایت مباحث كارافرینی به افراد کمک می کند تا با مفاهیمی مثل موضوعات مربوط به راه اندازی کسب و کار ، دلایل شکست کسب و کار، نوشتن طرح تجاری ، مسایل مالی، برنامه ریزی ، بازرگانی ، کارکنا ن، مالیات و بسیاری از این قبیل آشنا شده و پاسخ سوال های خود را بیابند.
كارآفرینی : فرآینــدی است كه منجر به ایجــاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید میگردد.كارآفرینی عبارتسـت از فرآینـد ایجـاد ارزش از راه تشكیل مجموعهُ منحصر به فردی از منابع به منظور بهره -گیری از فرصتها.
كارآفرین (مستقل) : فردی كه مسئولیت اولیه وی جمع آوری منابع لازم برای شروع كسب و كار است و یا كسی كه منابع لازم برای شروع و یا رشد كسب و كاری را بسیج می نماید و تمركز او بر نواوری و توسعه فرآیند ، محصول یا خدمات جدید می باشد. به عبارت دیگر ، كارآفرین فردی است كه یك شركت را ایجاد و اداره می كند و هدف اصلی اش سود آوری و رشد است . مشخصه اصلی یك كارآفرین ، نوآوری می باشد.
ویژگیهای شخصیتی كارآفرینان :
اهم ویژگی های کارآفرینان از دیدگاه صاحبنظران عبارتند از:
نیاز به توفیق ، تمایل به مخاطره پذیری ، نیاز به استقلال ، دارای ، خلاقیت ، تحمل ابهام
که بطور مختصربه تعریف هركدام ازآنها می پردازیم :
1- نیازبه توفیق عبارت است ازتمایل به انجام كاردراستانداردهای عالی جهت موفقیت درموقعیتهای رقابتی .
2- ریسك پذیری عبارت است از مخاطره های معتدل كه می توانندازطریق تلاشهای شخصی مهارشوند 3-تمایل به استقلال ، یك نیروی انگیزشی برای كارآفرینان معاصراست ، لذا آزادی عمل ، پاداش دیگركارآفرینی است . درواقع نیازبه استقلال ، عاملی است كه سبب می شود تا كارآفرینان به اهداف ورویاهای خوددست یابند.
4- خلاقیت همانا توانایی خلق ایده های جدید است كه این ایده ها ممكن است به محصولات یاخدمات جدید نیزمنجرشوند . درواقع خلاقیت نیرویی است كه درپس نوآوری نهفته است .
5- قدرت تحمل ابهام عبارت است ازپذیرفتن عدم قطعیت به عنوان بخشی اززندگی ، توانایی ادامه حیات وتمایل به آغاز فعالیتی مستقل بی آنكه شخص بداند آیا موفق خواهدشد یاخیر.
تعریف كسب و كار كوچك: هر صنف یا صنعتی بر اساس درآمد و تعداد متداول كاركنان واحدهای خود، خط كشی را برای تقسیم¬بندی بنگاههای فعال در آن صنعت انتخای می كند و آنها را به خرد، كوچك، متوسط و بزرگ تقسیم می كند. در رایجترین تعریف در ایران، به بنگاههایی كه كمتر از 50 نفر نیروی كار داشته باشند، كوچك می¬گویند. پس وقتی خواستید سراغ وام بنگاههای كوچك بروید، اول تعداد نیروی انسانی بنگاهتان را بشمرید!
طرح كسب و كار
طرح كسب و كار سندی مكتوب است كه جزئیات كسب و كار پیشنهادی را مشخص میكند. این سند باید ضمن تشریح موقعیت كنونی ، نیازها ، انتظارات و نتایج پیش بینی شده را شرح دهد و كلیه جوانب آن را ارزیابی كند.
طرح نشان می دهد كه بمنظور یك كسب و كار محرز ، بررسیهای دقیق در ایجاد كسب و كار انجام شده است و برای راه اندازی آن كارآفرین ، وظیفه اش را انجام داده است.
طرح هم برای صاحب آن و هم برای حمایت كنندگان مالی آن، به دلایل زیر لازم است:
1- مهم آن است كه مالك درباره هدف خود از كسب و كار و منابعی كه برای آن نیاز دارد به دقت فكر كند. این موضوع در برآورد میزان سرمایه مورد نیاز، به وی كمك خواهد كرد.
2- بعید به نظر میرسد كه مالك كسب و كار، برای راه اندازی آن سرمایه كافی داشته باشد. حمایت كنندگان مالی،بانكها یا سرمایه گذاران باید متقاعد شوند كه سرمایه گذاری در كسب و كار جدید، منطقی و درست است.
3- فرض بر این است كه اگر كسب و كار ایده خوبی نداشته باشد، هم برای صاحب آن و هم برای حمایت كنندگان مالی آن، باید این موضوع را در مرحله برنامه ریزی و قبل از هدر رفتن مقدار زیادی از زمان و هزینه، شناسایی كنند.

یک کار آفرین دور اندیش
اگر می خواهید در کاری که شروع کرده اید موفقیتی کسب کنید، باید با بینشی عمیق شروع کنید .
بینش به این معناست که آن چه را که دیگران نمی بینند و به آنها توجه نمی کنند، ببینید . یک زن یا مرد کارآفرین که دوراندیش باشد و نگاهی عمیق داشته باشد، می تواند دقیقا ً وضعیت کسب و کار خود را در آینده و هنگام پایان کار مشاهده کند .
منظور از اتمام کار چیست ؟ هر کسب و کار یک سرمایه گذاری است و برای این سرمایه گذاری یا از سهام استفاده کرده اید یا از اموال منقول و غیر منقول خودتان .
وقتی کارهایتان درست پیش می رود هر طوری که بخواهید آینده آن را پیش بینی کنید، از دو حالت خارج نیست، یا می خواهید آن را بفروشید یا نگه دارید .اگر بخواهید آن را نگه دارید به این معناست که خودتان می خواهید آن را بخریدو اگر خودتان می خواهید آن را بخرید، اول اطمینان حاصل کنید که پولی بابت آن می پردازید، با ارزش آن متناسب است .
حالا ببینیم تفاوت یک کارآفرین و کسی که کسب و کاری خصوصی به راه انداخته چیست . این زن یا مرد که صاحب یک شغل شده، هدفش این بوده که خودش مدیر و رئیس خودش باشد یا این که امنیت شغلی بیشتری داشته باشد . این افراد شغلی ایجاد می کنند که درباره آن دانش و اطلاع بیشتری دارند، به ندرت این گروه بینشی عمیق نسبت به کارشان و اخر و عاقبت آن دارند .
اگر دیدید که در هزار توی مشکلات کارتان گم شده اید و زندگی را فراموش کرده اید، بدانید که نه تنها نتوانسته اید کارهای دلخواهتان را انجام دهید، بلکه این کار دارد زندگی را از شما می گیرد
اما یک کار آفرین که کسب وکاری را به راه می اندازد، چون هیجان انگیز بوده چالش های بسیاری بر سر راه دارد . آنها به نهایت تلاش می کنند تا کارشان با موفقیت پیش رود . آنها دقیقا ً می دانند که در هر بخش از کارشان چه می کنند و در آینده چه مشکلی خواهند داشت . همین دوراندیشی باعث می شود که روند کارشان به سهولت به جریان بیفتد .

همه اخطارهای لازم برای شما
موفقیت در اداره شرکتهای نوآور و کوچک، كار هر كسی نیست، (خصوصاً كسانی كه خلق و خوی عصبی داشته باشند.) با این که درآمد در شروع کار زیاد به نظر می‌رسد، اما فقط حدود ده درصد از شركت‌های نو پا بیش از پنج سال دوام می‌آورند. حتی بسیار از آن‌هایی هم که پنج سال دوام می‌آورند عملاً به یک «مرده‌ی متحرك» تبدیل می‌شوند. برای كسب معاش تقلا می‌كنند، ولی در عمل بازنده‌اند. فقط تعداد کمی از این شرکت‌ها موفق می‌شوند و مؤسسان خود را پول‌دار می‌كنند، كه این امر به شانس ارتباط چندانی ندارد.
برای این که ذهن شما نسبت به این مساله واقع گرا تر شود، در این جا آمار و ارقام مربوط به شکست شرکتهای کوچک را با هم مرور می کنیم. مطابق یک تحقیق معتبر انجام شده از هر 10 شرکت کوچک تاسیس شده، سه مورد در همان سال نخست ورشكست شده یا به اداره مالیات «نامه عدم فعالیت» می¬دهند. تنها سه تا چهار مورد مورد بیش از سه سال دوام می آورند و تنها دو مورد بیش از 5 سال عمر می کنند.
با مشاهده این آمار شما می¬توانند دریابید که تا چه حد در معرض شکست هستید. این تحقیقات بیشتر در کشورهای پیشرفته دنیا انجام شده است که در آنها محیط بهتری برای شرکتهای کوچک وجود دارد. هر چند آمار دقیق شکست شرکتهای کوچک به طور دقیق در ایران وجود ندارد، اما همه ما مطمئن هستیم که در ایران وضع از این هم بدتر است.
اما نباید ترس از شكست را بهانه كرد. شرایط تغییر كرده است. شكست در گذشته، لكه‌ی ننگ بزرگی به شمار می‌رفت، اما امروز، تقریباً خلاف آن صحیح است و خیلی از كارفرمایان ترجیح می‌دهند كه شانس خود را امتحان كرده و ببازند، تا این كه اساساً كاری نكنند. حتی بعضی از سرمایه‌گذاران پا را از این هم فراتر نهاده و تجربه‌ی یك یا دوبار شكست را به عنوان شرط مهمی برای کمک به موسسان اصلی شركت‌های جدید مطرح می‌كنند. چرا که به اعتقاد آن‌ها،‌ افراد از شكست‌های خود درس می‌آموزند و احتمال شكست مجدد آن‌ها كاهش می‌یابد.
البته منظور این نیست كه ریسك‌های احمقانه بپذیرید یا برای ناممكن‌ها تلاش كنید. شروع كار ، نه تنها خود شما، بلكه احتمالاً خانواده و نزدیكانتان را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. شما باید در تصمیماتتان افراد خانواده و دوستان نزدیک خود را مشارکت دهید و با آن‌ها مشورت كنید. قبل از این که سند منزلتان را برای گرفتن وام به وثیقه بگذارید، بسیار دقت كنید. حتما قبل از شروع کار به دقت فکر کنید. در این بازی ممكن است برنده شده و حسابی منتفع شوید؛ اما اگر همه چیز خراب شد، آیا وضعتان از امروز بسیار بدتر خواهد بود؟ شما كماكان مهارت‌های امروزتان را دارید، به علاوه دانش و تجربه‌ی ارزشمندی جمع کرده‌اید که ممكن است شانس استخدام شما را هم بیش‌تر كند.
روی هم رفته‌، این كار صرف کردن زمان، استرس، مسافرت‌های شبانه و کمی آزار دهنده را در پی خواهد داشت و به زندگی اجتماعی فعلی شما لطمه می‌زند. توجه کنید که همه‌ی اخطارهای لازم به شما داده شد!

جمع بندی: درست مثل تب!
ریشه‌ی هر شرکت موفقی یک ایده موفق است. شرکت¬های کوچک با ایده زنده‌اند و بدون آن می‌میرند. اولین کاری که شما باید قبل از شروع کارتان باید انجام دهید، پیدا کردن ایده‌های جدید برای بازار پر از رقابت امروزی است. هر کسی که باشید اولین چیزی که به شما توصیه می‌کنم، یافتن ایده‌های خوب است.
ایده‌ها ممکن است مربوط به کالایی باشد که می‌خواهید تولید کنید یا بفروشید یا خدماتی که می‌خواهید ارایه کنید. تولید ایده یک پروسه‌ی نوآور و خلاقانه است و زمان می‌گیرد. لازم است که شما همواره در مورد پتانسیل‌های نوآوری، تغییرات کالاها و امکان کالاهای جدید آگاه باشید و همیشه به دنبال آن‌ها باشید. شاید حتی لازم باشد «چهارچشمی» محیط اطرافتان و رقبا و شرکتهای دیگر را برای پیدا کردن راه‌هایی برای بهبود کالا یا خدمتتان زیر نظر داشته باشید.
در این کارگاه در مورد مسایل مختلفی که قبل از شروع کار باید به آنها توجه کنید، صحبت کردم و گفتم که در شروع کار وقتی ایده جالبی در ذهنتان دارید، باید چه سوالاتی را از خودتان بپرسید. بعد هم ویژگیهای مدیران موفق شرکتهای نوآور را با هم مرور کردیم تا هر کدام بتوانیم نشخیص دهیم که آیا برای این کار ساخته شده¬ایم یا نه؟ در آخر هم در مورد دلایل موفقیت و شکست شرکتها تازه¬کار کوچک، بحث شد و گفتم که کمتر از ده درصد شرکتهایی که درایران تشکیل می شوند، به موفقیت می¬رسند.
باید به نکته¬ای اشاره کنم که مهمترین و اصلی ترین عامل در موفقیت یا شکست شماست. «عشق به کاری که می-خواهید شروع کنید.» این آخرین نکته احتمالاً مهمترین آنها هم هست. چرا که همین عشق است كه باعث می‌شود كه شما، ساعات كار طولانی و ناامیدی‌های گریزناپذیر (كه همیشه جزئی از ماهیت كار شركت‌های نوپاست) را تحمل كند.
نمی‌دانم این عشق مادرزادی است یا باید آن را بیاموزید، اما هرچه هست شما شدیداً به آن نیاز دارید. اگر شما به كارتان عشق بورزید، هر روز تلاش می‌كنید كه آن را به بهترین شكل ممكن انجام دهید و به‌زودی تمام اطرافیان شما هم این عشق را از شما می‌گیرند، درست مثل تب




مهدی كنعانی (بنیاد توسعه فردا)