نکاتى اخلاقى از آیةاللّه مجتهدى تهرانى قدس سره (هر شب به حساب خود رسیدگى کن)


گاهى هواپیما براى فرود آمدن به طرف فرودگاه مى‌آید ولى به خلبان پیغام مى‌دهند به علت شلوغ بودن و فرود هواپیماهاى زیادى در فرودگاه، فعلا فرود آمدن ممکن نیست. شب قدر هم، ملائکه بر قلب ما نازل مى‌شوند لکن جاى خالى براى فرود آمدن پیدا نمى‌کنند (زیرا قلب ما پر از محبت دنیا، خانه، ماشین، پست و مقام، پول و ثروت و حب معروفیت و مشهوریت و... است) لذا بر مى‌گردند. قلب خودت را از غیر خدا خالى کن تا نور خدا و ملائکه خدا بر قلب تو نازل شود. شخصى به حضرت امیرمؤمنان على علیه‌السلام عرض کرد شما چگونه به این مقام رسیدید؟ حضرت فرمودند: جلوى در خانه دل نشستم و غیر خدا را راه ندادم. ‌ ‌
در کندوى زنبورها همیشه چند زنبور ایستاده‌اند و اگر اجنبى یا زنبورى که روى گل‌هاى بد بو نشسته بخواهد داخل شود، جلوى او را مى‌گیرند و نمى‌گذارند داخل شود، ما هم باید از این زنبورها یاد بگیریم. شخصى نزد آیةاللّه‌العظمى اراکى رحمةاللّه‌علیه آمد و تقاضاى موعظه کرد، آقا از او پرسیدند شغلت چیست؟ گفت: نجّار. آقا به او فرمودند: یک در هم براى خودت بساز و بگذار جلوى دِلَت!
اى یکدله و صد دله، دل یک دله کنمهر دگران را ز دل خود یله کن
روزى گنجشک نرى نزد حضرت سلیمان على‌نبیناوآله‌وعلیه‌الس ام آمد و عرض کرد: این گنجشک ماده به من توجهى نمى‌کند، هر چه من به او محبت دارم در عوض او به من بى‌محبتى مى‌کند. حضرت از گنجشک ماده بازخواست کرد، گنجشک ماده گفت: دروغ مى‌گوید که به من محبت دارد، یکى دیگر را هم زیر سر دارد و دوست مى‌دارد! حضرت سلیمان زار زار گریه کرد. مى‌دانى چرا؟ یعنى: خدایا نکند در قلب ما هم، غیر تو جاى گرفته باشد؛ بحارالانوار 14/95، وقتى به حضرت مریم سلام‌اللّه‌علیها خطاب شد: و هزى الیک بجذع النخلة تساقط علیک رطبا جنیا؛ مریم25، درخت را حرکت بده تا خرماى تازه از آن بریزد و بخورى. در این هنگام حضرت مریم سلام‌اللّه‌علیها سؤال کرد که خدایا قبلا خودت روزى مرا در محراب حاضر مى‌کردى، حالا مى‌گوئى درخت را تکان بده؟ خطاب آمد: قبلا بچه نداشتى تمام افکارت متوجه ما بود لذا ما هم تمام حوائج و خواسته‌هاى تو را مى‌دادیم، ولى الان گوشه‌اى از دلت متوجه این فرزندت شده است، لذا ما هم به همان اندازه که دلت از یاد ما جدا شده، گفتیم درخت را تکان بده تا خرما بریزد و از آن بخورى؛ تفسیراثنى‌عشر 8/169. ‌
طلبه باید علاوه بر درس، اهل نوافل، مستحبات و تعقیبات نماز باشد. استاد ما حضرت آیةاللّه حاج شیخ على اکبر برهان رحمةاللّه‌علیه مى‌فرمودند: انسان باید عبادات مستحبى را در طول سال حداقل یک بار هم شده نوبر کند و (بچشد.) مثل میوه‌اى که انسان هر سال نوبر مى‌کند. وقتى که نماز اول ماه مى‌خوانى، مفاتیح را بردار و مناسبت‌ها و اعمال آن ماه را هم ببین و عمل کن. قرآن و مفاتیح نباید از کنار سجاده شما دور باشد. سحرها هم بعد از نماز صبح و شب‌ها قبل از خواب حداقل یک صفحه قرآن تلاوت کن. زیارت و دعاى هر روز را بخوان، بعد از نمازها تعقیبات وارده در مفاتیح‌الجنان را بخوان. حاج میرزا على هسته‌اى مى‌فرمودند: آقایان! بادبادک بدون دنباله بالا نمى‌رود، نماز هم بدون تعقیبات بالا نمى‌رود. البته مقدسى طلبه نباید به حدى زیاد باشد که به درس لطمه بزند. شیخ انصارى قدس‌سره بعد از نماز صبح مقدارى تعقیب مى‌خواندند، بعد شعر سیوطى حفظ مى‌کردند و زیاد مقدس نبودند که مثلا تا طلوع آفتاب تعقیب بخوانند، مقدسى طلبه باید متوسط باشد، این‌طور نباشد که اصلا تعقیبات نماز یا نماز شب و اعمال مستحبى را نخواند و یا این‌که تمام اوقات خود را به این‌گونه اعمال بگذارد؛ یا وقتى به قم مى‌رود به مسجد جمکران نرود و این طور هم نباشد در ایام درسى، کلاس و درس و بحث خود را تعطیل و مثلا عازم قم و جمکران و یا دیگر عتبات عالیات شود.
طلبه باید سنگین و با وقار باشد خصوصا اگر ملبس باشد، و نباید اعمال و گفتارى سبک داشته باشد؛ همواره دقت کند که زیاد مزاح نکند، زیاد نخندد، یا کارى نکند که در چشم مردم کوچک جلوه کند، بلکه وقار خود را همواره حفظ کند. حضرت رسول اکرم صلى‌اللّه‌علیه‌وآله فرمودند: ینبغى للعالم ان یکون قلیل الضحک، کثیر البکاء، لایمازح، و لایصاحب و لایمارى و لایجادل، ان تکلم، تکلم بحق، و ان صمت، صمت عن الباطل، و ان دخل، دخل برفق، و ان خرج، خرج بحلم؛ کنز‌العمال حدیث29289. سزاوار است که عالم، کم‌خنده باشد و زیاد گریه کند، شوخى نکند، داد و فریاد نکند، ستیزه ننماید، مجادله و نزاع نکند، اگر صحبت کرد حق بگوید و اگر سکوت کرد از باطل سکوت کند، اگر داخل بحث شد با ملایمت وارد شود و اگر از بحث کنار کشید با صبر و بردبارى کنار بکشد. خلاصه این‌که روحانى باید وقار داشته باشد. یک روحانى کاروان در سفر حج وسط اتوبوس ایستاده بود و دم لعنت مى‌داد و بالا و پائین مى‌پرید، در حالى که راننده هم از برادران اهل سنت بود، این روحانى که نه مکان را درک مى‌کند و نه زمان را مى‌سنجد و حتى در جایى که کشور سنى‌نشین است، حرمت آنها را حفظ نکند و یا تقیه ننماید، این‌گونه افراد نه تنها به اسلام خدمت نمى‌کنند، بلکه باعث تضعیف اسلام و مذهب تشیع هستند؛ در حالى که همواره باید عظمت این لباس و عظمت اسلام را حفظ کرد.
والسلام علیکم و رحمةاللّه

</SPAN>