دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: یک پسر خوش قیافه..............

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم کامپیوتر
    نوشته ها
    806
    ارسال تشکر
    3,312
    دریافت تشکر: 3,315
    قدرت امتیاز دهی
    57
    Array

    smilee1 یک پسر خوش قیافه..............

    فقط دانشجوها بخوانند
    در آخرين لحظات سوار اتوبوس شد. روي اولين صندلي نشست.
    از كلاس هاي ظهر متنفر بود اما حداقل اين حسن را داشت كه مسير خلوت بود.
    اتوبوس كه راه افتاد نفسي تازه كرد و به دور و برش نگاه كرد.
    روي صندلي جلويي نشسته بود كه فقط مي توانست نيمرخش را ببيند كه داشت از پنجره بيرون را نگاه مي كرد.
    به پس كله پسر خيره شد و خيال پردازي را مثل هميشه شروع كرد:
    چه پسر جذابي! حتي از نيمرخ هم معلومه...
    اون موهاي مرتب شونه شده... اون فك استخوني...
    سه تيغه هم كه كرده... حتما ادوكلن خوشبويي هم زده...
    چقدر عينك آفتابي بهش مي آد... يعني داره به چي فكر مي كنه؟
    آدم كه اينقدر سمج به بيرون خيره نميشه!لابد داره به دوست دخترش فكر مي كنه!...
    آره. حتما همين طوره.مطمئنم دوست دخترش هم مثل خودش جذابه.
    بايد به هم بيان (كمي احساس حسادت)...
    مي دونم پسر يه پولداره كه يه «ب ام و» آلبالويي داره و صداي نوارشو بلند مي كنه...
    با دوستش قرار مي ذاره كه با هم برن شام بيرون. كلي با هم مي خندن و از زندگي و جوونيشون لذت مي برن...
    مي رن پارتي... كافي شاپ... اسكي... چقدر خوشبخته!
    يعني خودش مي دونه؟ مي دونه كه بايد قدر زندگيشو بدونه؟...
    دلش براي خودش سوخت.احساس كرد چقدر تنهاست و چقدر بدشانس است و چقدر زندگي به او بدهكار است.
    احساس بدبختي كرد.
    كاش پسر زودتر پياده مي شد!
    ايستگاه بعد كه اتوبوس نگه داشت، پسر از جايش بلند شد.
    مشتاقانه نگاهش كرد، قد بلند و خوش تيپ بود.
    با گام هاي نااستوار به سمت در اتوبوس رفت.
    مكثي كرد و چيزي را كه در دست داشت باز كرد...
    يك، دو، سه و چهار لوله ي استوانه اي باريك به هم پيوستند و يك عصاي سفيد رنگ را تشكيل دادند.
    ديگر هرگز عينك آفتابي را با عينك سياه اشتباه نكرد.

    sokutam miad... slm,hamin:-)

  2. 2 کاربر از پست مفید 7raha7 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. Singularity
    توسط PiXiE در انجمن نقد و بررسی بازی های کامپیوتری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th October 2010, 04:23 PM
  2. دیدگاه پویای برنامه راهبردی
    توسط ریپورتر در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th September 2010, 10:47 AM
  3. مرجعیت علمی و رسالت دانشگاه امام صادق علیه السلا
    توسط ریپورتر در انجمن مدیریت دولتی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th September 2010, 10:45 AM
  4. مدیریت دانش و خلاقیت و نقش آنها در بهبود کارآیی و اثربخشی فرآینده
    توسط ریپورتر در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th September 2010, 09:33 AM
  5. تاریخچه زبان c
    توسط آبجی در انجمن برنامه نویسی تحت سیستم عامل
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th June 2010, 03:00 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •