H3 بی شک یکی از برترین و بهترین حملات هوایی قرن بیستم بود و نقطه برتری آن نه در میزان تلفات وارده به دشمن بلکه در این نکته بود که حداکثر نیروهای شرکت کننده سالم به وطن بازگشتند.
اما سخنی از بزرگان است که می گوید:
خداسازی از پیروزی براستی با پست فطرتی انسان متناسب است!
گرچه ما ضربه مهلکی بر پیکره نیروی هوایی ضعیف عراق وارد کردیم و عملا سیر پیشرفت سریع عراقی ها را در آسمان برای چند سال عقب انداختیم و به آنها که ادعا داشتند خاک و آسمان کشورشان همیشه امن است فهماندیم که در توهم و رویا هستند اما هرگز نباید به خود اجازه بزرگ نمایی از پیروزیهایمان را بدهیم!
حال وضعيتي را تصور کنيد که خلبان ناگهان با ديدن قلهاي در مقابل خود سعي در بالا کشيدن هواپيما ميکند. طي چند ثانيه خلبان بايد هواپيما را از فراز مانع عبور دهد در حالي که با 5/2 برابر سرعت صوت به سمت آن در حرکت است. اين توضيح مي تواند دشواري پرواز بر فراز کوهستان در ارتفاع پايين را نشان دهد).
گرچه پرواز در ارتفاع پایین مهارتی بسیار بالا می خواهد و عملی شجاعانه محسوب می شود اما ذکر چند نکته خالی از لطف نیست!
1.سرعت صوت 343 متر بر ثانیه یا 1236 کیلومتر بر ساعت است و با توجه به این نکته که بیشینه سرعت فانتوم 2.3 ماخ یا 2370 کیلومتر بر ساعت آن هم در 40000 فیتی است باید نتیجه گرفت که فانتوم هرگز نمی تواند به سرعت 2.5 ماخ برسد. میزان سوخت جنگنده و مهمات قابل حمل نیز تاثیر بسیاری بر این سرعت می گذارند.
2. بیشینه سرعت برای زمان طولانی قابل دسترسی نیست و با توجه به اینکه حرکت جنگنده ای تنها، با این سرعت در خاک دشمن به شدت و شدیدا جلب توجه می کند، چه به اینکه 8 جنگنده با این سرعت در خاک دشمن بوده باشند! دید راداری دشمن هم در این حالت بسیار واضحتر و بهتر از حرکت معمولیست.
3. در حرکت با سرعت 300 کیلومتر بر ساعت آنچه توسط راننده دیده می شود در حقیقت در حدود 0.15 ثانیه قبل راننده گذشته و راننده پس از گذشتن از مانع تصویر مانع را می بیند. اینکه یک خلبان بتواند با سرعتی حدود 2000 کیلومتر در ارتفاع پایین آن هم در کوهستانهای شمال عراق پرواز داشته باشد هم از جنبه دید مستقیم چشمی و راداری و هم از نظر فشار G وارده به خلبان کاملا غیر عملیست.
لازم به گفتن نيست که ايران در طول جنگ همواره از پشتيباني اطلاعاتي و تکنولوژيکي غرب محروم بود و آمريکاييها حتي لوازم يدکي هواپيماهاي ساخت خودشان را نيز به ايران تحويل نميدادند. اغراق نيست اگر اين عمليات را که در زمان خود بهت و حيرت بسياري از کارشناسان نظامي غرب را موجب شده بود يکي از شگفت انگيزترين و قاطعترين نبردهاي هوايي جهان بدانيم.
اینکه امریکا از عراق پشتیبانی و از ما پشتیبانی نمی کرد را نباید در رفتار امریکاییها بلکه در رفتار خودمان جستجو کنیم!
ما خود ادعای عدم نیاز به غرب و شرق را داشتیم!
به طور مثال ما خودمان قرارداد خرید 400 فروند فونیکس (AIM-54 Phoenix) را از امریکا لغو کردیم و شایسته نیست ادعا کنیم آنها این ابزار را در اختیار ما قرار ندادند!
اسرائیل هم پیمان امریکاست. این خارج از عرف و دور از عقل نیست که امریکا بدون محدودیت از منافع هم پیمانش دفاع کند!
همانگونه که در سالهای قبل از انقلاب و فقط و فقط به دلیل هم پیمان بودن با ایران حاضر به فروش F14 و تاسیس کارخانجات تولید F16 در ایران شد و به همان دلیل که این محصول را به هیچ کشور دیگری جز اسرائیل نفروخت.
در مجموع باید گفت آنچه که در این عملیات اتفاق افتاد ممکن نبود جز با ازخود گذشتگی و فداکاری مردانی که از جان خود گذشتند تا افتخاری بی نظیر برای کشورشان کسب کنند و ما به عنوان فرزندان آنها هرگز اجازه نخواهیم داد تا با تغییر واقعیت از این افتخارات سوءاستفاده شود.
در پایان باز هم از soheiiil جان بابت مطلب ارسالی و زنده کردن این خاطره شیرین سپاسگذاری می کنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)