بازيهاي ليگ فوتبال ما تمام شد تا سر مايه فوتبال ما بار ديگر عيار خود را بسنجد دو تيم اصفهاني و يك تيم تهراني سه تيم بر تر ليگ ما شدند تا به روايتي بتوانند در رقابتهاي سال آينده ليگ قهرمانان آسيا شركت كنند و به حكايت ديگر شايد يكي از اين تيمها تنها به عنوان تشريفاتي تيم سوم ليگ رسيده باشد نگاهي گذرا به بعضي آمارهاي اين رقابتها مي افكنيم واز دل آنها برخي از مشكلات را در مي يابيم
1/ در طي 289 بازي در اين رقابتها 782 گل به ثمر رسيده است و ميانگين گل زده 2.7 در هر بازي را نشان مي دهد آماري كه به نظر اميدوار كننده مي آيد اما در همين مقوله وقتي نگاه به بهترين خط حمله تيمها يعني سپاهان مي كنيم متوجه مي شويم كه همين تيم با 67 گل زده ميانگين 1.9 گل زده دارد كه چيزي نزديك به 37 گل از اين 67 گل را ياران خارجي اين تيم يعني عماد رضا و توره زده اند يعني بهترين خط حمله كشورمان با نيروهاي داخلي كشور تنها 30 گل يا به بياني نزديك به يك گل زده (0.88)در هر بازي را به ثمر رسانده است ووقتي اين اين آمار را در كنار آمار بهترين گل زنان تيمهاي مطرح استقلال و پرسپوليس كه مجيدي و باقري كه از بازيكنان تقريبا در آخر راه بازيگري هستند مي افكنيم آنگاه متوجه مي شويم اين آمار چندان هم بزرگ نيست ضمن آن كه وقتي مي بينيم تيمهائي چون ملوان و فولاد كه روزگاري از بهترين تيمهاي هجومي كشور ما بودند و اصولا خوزستان و گيلان كه روزگاري از بهترين پرورش دهندگان مهاجمان تاريخ فوتبال كشور بوده و يكي از اين دو تيم يعني فولاد از مجيد جلالي از مطرح ترين مربيان كشور سود مي برد با آمار بدترين خط حمله فصل و با تنها 31 گل زده بازيها را به اتمام مي رساند آنگاه متوجه مي شويم كه افت فوتبال ما در امر گل زني چندان هم عجيب نيست
2/ در طي همين تعداد بازي تيمها 779 گل خورده اند اين آمار اسفناك است زيرا ميانگين گل خورده تيمها 2.6 است آيا اين آمار نشان نمي دهد كه تيمهاي ما ضعفهاي بنيادين در سيستمهاي دفاعي دارند؟ در اين آمارها ذوب آهن تنها نماينده حاضر كشور مان در ليگ قهرمانان آسيا با 29 گل خورده آمار 0.8 گل در هر بازي را دارد و نكته تاسف بار اين است كه در آمار بد ترين ها باز خوزستان پيش تاز است و استقلال اهواز با 60 گل خورده و ميانگين 1.7 گل خورده در هر بازي حائز رتبه بدترين خط دفاعي است براستي نبايد به مسئولين فوتبال خوزستان بابت كسب عنوان بدترين خط حمله و خط دفاع ليگ تبريك گفت ؟!!
3/ شايد عجيب باشد اما در فوتبال ما تيمي چون سپاهان كه تنها 55% بازيهايش را مي برد قهرمان مي شود در اين آمار باز خوزستان ركورد شكن مي شود و استقلال اهواز با 7 برد در 34 بازي تنها 20% بازيهايش را مي برد تا نشان دهد فوتبال خوزستان پر افتخار در عرصه تاريخ در چه روزگاري است از سوي ديگر استان اصفهان با متحمل شدن تنها 10 باخت توسط دو تيمش يعني سپاهان و ذوب آهن كمترين تعداد باخت در بين تيمها را دارد و بار ديگر استان خوزستان و تيم استقلال اهواز با 18 باخت نزديك به 52% بازيهايش را مي بازد تا ورق زريني در تاريخ فوتبال استاني را زند !!كه روزگاري از بزرگترين قطبهاي فوتبال اين كشور بود در بعد تساوي ها نيز باز با كمال تعجب تيمي از فوتبال خوزستان يعني فولاد بيشترين تساوي را با 15 تساوي يعني نزديك به 44% بازيهايش را مساوي كرده است دارد و جالب اينجا است كه ديگر تيم اين استان يعني استقلال اهواز در كنار صبا باطري با كسب 9 تساوي يعني 26% بازيهايش كمترين تساوي را دارند
4/ گفتيم تيمي چون سپاهان كه 55% بازيهايش را مي برد و تنها 65% از كل امتيازها را كسب كرده قهرمان مي شود اما جالبتر از آن اين است كه تيمهاي ذوب آهن و استقلال تهران كه آسيائي شدنشان تا يك روز مانده به پايان قطعي است با كسب 58 امتياز يعني 56 % امتياز ها آسيائي ميشوند هر چند اگر آنها 54 امتياز يعني 53% كل امتيازات بازيها را كسب مي كرده و تقريبا يكي در ميان بازيها را مي بردند و مي باختند باز آسيائي مي شدند !! در همين راستا بايد اضافه كنيم تيم پرسپوليس با آن همه هزينه و تماشاچي با 53 امتياز 52% و تيمهاي استيل آذين با 52 امتياز با 51% و تراكتور سازي با 47 امتياز تقريبا 46% امتيازهاي كامل بازيها را گرفته اند شايد جالب باشد از اين سوي جدول هم نگاهي داشته باشيم تيمهاي راه آهن و مس كرمان با كسب 38 امتياز يعني تنها 37 % كل امتيازهاي بازي مي توانند همچنان در سطح ليگ برتر كشور بازي كنند !
5/ تيمهاي ابومسلم و استقلال اهواز و مقاومت سپاسي بايد در حالي فوتبال كشور را ترك كنند كه قصه بي پولي و بي مديريتي از عوامل اصلي سقوط اين سه تيم قديمي فوتبال كشورمان است و عجيب است كه سه استان خوزستان و فارس و خراسان كه از ثروتمند ترين و پر جاذبه ترين و پر استعداد ترين و شايد پر افتخار ترين استانهاي كشورمان هستند امروز بايد شاهد سقوط تيمهايش باشد و اين اتفاق در حالي است كه همين استانها در سالهاي اخير با سقوط نفت آبادان و برق شيراز و پيام خراسان طعم سقوط تيمهايشان را چشيده اما باز فكري نكردند در اين بين نكته جالب اينجا است كه حالا معلوم مي شود غلام پيرواني با چه مشقتي در اين سالها مقاومت را در ليگ نگاه مي داشت قصه پر غصه اينجا است كه جدائي پيرواني از مقاومت و رفتن به تيم اميد هم شيرازيهاي را در ليگ برتر بدون تيم كرد هم اين كه حالا با قهر و آَشتي ها كميته المپيك و فدراسيون با پيرواني تيم اميد هم بلا تكليف و اين از ديگر شاهكارهاي آقايان بر سمند كار فوتبال ما است
فوتبال ما يك سال ديگر را به پايان برد اما مي بينيم افت فوتبال ما هر روز عيان تر از گذشته و بايد به واقع گفت هر سال دريغ از پارسال
تورج عاطف
/WWW.tourajateef.blogfa.com
/ tourajatef@hotmail.com