زندگينامه يوهان كرايف

[پارمیدا72]

25 آوریل 1947 ، آمستردام ، جایی که در آن یوهان کرویف افسانه ای متولد شد.
بازیکن و مربی سابق آژاکس و بارسلونا، کسی که سه بار مرد سال اروپا شد (1971، 73 و74 ) سال 99 از سوی فدراسیون آمار و ارقام (IFFHS) به عنوان بازیکن قرن اروپا انتخاب شد و نامش همیشه در کنار بزرگانی همچون مارادونا، پله، بکن بائر و زیدان به عنوان یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال آورده میشود. بازی و فوتبال او تعریف جامع فلسفه «Total Football» بود که رینوس میشل فقید از بوجودآوردنگان این فلسفه بود.

کرویف در حالی تمام این افتخارات را بدست آورد که با تیم ملی هلند نتوانست به جامی دست پیدا کند. او موفق ترین مربی تاریخ بارسلونا و آژاکس هست و در حال حاضر به عنوان مشاور افتخاری و عالی با هر دو باشگاه فعالیت و همکاری دارد. دوران حرفه ای بازی

آژاکس آمستردام (73-1964) ، بارسلونا (78-1973)، لوس آنجلس آزتک (1979)، واشینگتن دیپلمات (81-1980) لوانته (1981) ، آژاکس برای بار دوم (83-1981) فاینورد (84-1983) تیمهایی بودند که کرویف در طی دوران فوتبال خودش در آنها بازی کرد.
در اوج فعالیت حرفه ای خودش سه بار پیاپی با آژاکس فاتح لیگ اروپا شد.
پس از آن در سال 1973 در حالیکه کار فروش مخفیانه کرویف توسط آژاکس به رئال مادرید مراحل پایانی خودش رو طی می کرد او مطلع شد. کرویف اما راه خودش را انتخاب کرد و با بارسلونا قرارداد بست و طی مصاحبه ای اعلام کرد بارسلونا را به رئال ترجیح داده زیرا حاضر نیست برای تیمی که تحت حمایت فرانکو هست بازی کند. این صحبت باعث محبوبیت فوق العاده او بین هواداران تیم کاتالانی شد.
دوران حضور کرویف در بارسا حقیقتا پر از لحظات به یادماندنی و خاطره انگیز بود و از او یک اسطوره و نماد ساخت.
در اولین سال حضور کرویف تیم با کمک او پس از چهارده سال و دورانی سیاه ، قهرمان لیگ شد و در راه قهرمانی لالیگا رئال مادرید را در خانه اش شکست داد.
همان سال کرویف به عنوان بازیکن سال اروپا انتخاب شد و همچنین در همان زمان بود که یوهان مشهور ترین گل خودش که به اسم "The Phantom Goal" یا "Le but d'imposible de Cruyff" معروف شد، مقابل اتلتیتکو به ثمر رساند. حرکت کرویف در آن بازی از سوی ناظران به حرکتی خدایی عنوان شد! (godlike status)
در سن 32 سالگی یک قرارداد پر سود با لوس آنجلس آزتک از تیمهای لیگ آمریکا بست یک سال در این تیم بود و به عنوان باارزش ترین بازیکن لیگ آمریکا انتخاب شد به واشنگتن دیپلمات پیوست و الخ...!

دوران حضور در رده ملی

کرویف مجموعا 48 بار برای لاله ها به میدان رفت و 33 گل زد. در دومین مسابقه ملی که بازی دوستانه ای با تیم ملی چکسلواکی بود با دریافت کارت قرمز اولین بازیکن تاریخ تیم ملی هلند لقب گرفت که در یک مسابقه اخراج شد!! KNVB (فدراسیون هلند) به خاطر این کارت قرمز، کرویف را یک سال محروم کرد!!!
با رهبری کرویف بود که هلند در جام جهانی 1974 نایب قهرمان شد او بهترین بازیکن تورنمنت شناخته شد و شاید قهرمانی هلند در آن جام می توانست پاداش خوبی برای فوتبال زیبا و تسلط لاله ها در اجرای توتال فوتبال باشد. هلند در راه رسیدن به فینال آلمان شرقی را 0-4 و برزیل و آرژانتین را با نتیجه مشابه 2-0 بُرد. هر دو گل بازی با آرژانتین و گل دوم بازی با برزیل مدافع عنوان قهرمانی را کرویف زد.
حاشیه جالبی که در آن جام اتفاق افتاد این بود که کرویف لباس طراحی شده توسط آدیداس برای تیم ملی هلند را نمی پوشید. لباسی که کرویف به تن می کرد دو خط در امتداد آستینش داشت و لباس اصلی هلند 3 خط، دلیل این کار احتمالا قرارداد کرویف با پوما بوده است!
به هر حال هلند در فینال رودروی میزبان قرار گرفت، کرویف بازی را شروع کرد و پس از رد و بدل شدن 13 پاس توپ دوباره در مرکز زمین به خود او رسید و در یک حرکت انفجاری با جاگذاشتن برتی فوگتس، در محوطه جریمه بوسیله اولی هوینس با خطا به زمین خورد داور نقطه پنالتی را نشان داد و نیسکنس توپ را به تور چسباند، آلمانها شوکه شده بودند آنها بدون اینکه حتی پایشان توپ را لمس کند گل خورده بودند! این اولین پنالتی ای بود که در فینال جام های جهانی اتفاق میفتاد. آلمان اما در طول تاریخ همیشه به داشتن تفکرات خاص مشهور بودند آنها در نیمه دوم برتی فوگتس را مامور مارک کردن شدید و گرفتن فضای بازیسازی از کرویف کردند و وقتی خط میانی آنها شامل بکن بائر، هوینس و اُوراث ( Wolfgang Overath) بر بازی تسلط پیدا کردند آلمان با نتیجه 2-1 قهرمان شد.
کرویف در سال 1977 در تصمیمی ناگهانی از بازیهای ملی خداحافظی کرد. دلیل این کار در آن زمان اینطور اعلام شد که کرویف نمی خواست در آرژانتین کشوری که در آن سالها کودتای نظامی شده بود و بسیاری از مردم آن قربانی شده بودند شرکت کند (هر چند بعد از 30 سال دلیل اصلی این تصمیم توسط خود کرویف فاش شد و اگر بعدا فرصتی شد مطلبش رو ترجمه می کنم)
به هرحال هلند که با کمک کرویف به جام جهانی رسیده بود در آرژانتین از حضور او بی بهره ماند و آنها بازهم نایب قهرمان شدند. اکثر مردم و کارشناسان هلندی اعتقاد دارند اگر کرویف در بازی فینال با آرژانتین حضور داشت نتیجه و قهرمان کاملا متفاوت از الان بود و شاید کاپ جهانی اینبار در دستان کاپیتان هلند قرار می گرفت...

دوران مربیگری

بعد از خداحافظی از بازی حرفه ای، کرویف که از محضر استاد مسلم فوتبال، رینوس میشل، درسهای ارزشمندی یاد گرفته بود ولی در هیچ کلاس رسمی مربیگری شرکت نکرده بود در یک بازی از چارچوب لیگ سراسری هلند در حرکت عجیب و با پررویی محض از جایگاه پایین آمد و شروع به مشاوره دادن به لئوبین هکر مربی وقت آژاکس کرد، او به بن هکر دستور داد فرانک رایکارد باید به بازی بیاید، لئو بین هکر که کاملا گیج و شوکه شده بود پذیرفت که کرویف کنترل تیم در آن بازی را بدست بگیرد و در حالی که آژاکس تا آن لحظه 3-1 از توئنته عقب افتاده بود در نهایت 5-3 برد تا اولین تجربه مربیگری کرویف موفقیت آمیز باشد!
کل دوران مربیگری کرویف فقط در دو تیم آژاکس و بارسلونا بود، با آژاکس جام برندگان اروپا را بدست آورد و در سال 1988 به عنوان سرمربی تیم به بارسلون آمد. او طلایی ترین دوران بارسلونا را پایه گذاری کرد و بازیکنانی همچون گواردیولا، باکرو، گوی گوچه آ، بگریستیان، کومان، لادروپ، استویچکف و ... را به فوتبال معرفی و معروف کرد.
تیم رویایی کرویف 4 بار پیاپی قهرمان لالیگا شد و موفق شدبا بردن سمپدوریا در سال 92 با گل استثنایی رونالد کومان برای اولین بار لیگ قهرمانان اروپا برای بارسلونا بدست آمد قبل از آن سال سال 1989 با بردن همین سمپدوریا بود که بارسای کرویف جام برندگان را فتح کرده بود.
کرویف با 11 قهرمانی مختلف (لیگ، کوپا، لیگ قهرمانان، سوپر کاپ اروپا و اسپانیا) پرافتخارترین مربی تاریخ بارسلوناست و همچنین با طولانی ترین دوران حضور در مربیگری ، به حق تبدیل به اسطوره بی چون چرای باشگاه بارسلونا شده است.
با اینحال در دوسال آخر حضورش به عنوان مربی نتوانست جامی کسب کند و بعد از درگیری و جر و بحث با Josep Lluís Nuñez رئیس باشگاه و نتایج بدست آمده باشگاه را ترک کرد و عهد کرد هرگز به مربیگری بازنخواهد گشت.
البته در زمان حضور در بارسلونا در سال 1994 ، برای سرمربیگری لاله ها در جام جهانی از طرف KNVB مذاکرات زیادی با او صورت گرفت اما در آخرین لحظات مذاکرات به بن بست رسید.
با حمایت از لاپورتا در انتخاب ریاست باشگاه سال 2003 و استفاده از محبوبیتش عامل اصلی انتخاب لاپورتا شد و به عنوان مشاور ولی بدون داشتن پستی رسمی در کنار او همچنان حضور دارد البته در مورد تاثیر واقعی و نفوذ او حرف و حدیثها و جنجال زیادی وجود دارد

کوتاه از کرویف

او در روز بیش از 20 عدد سیگار دود می کرد و در بین هواداران به دودکش معروف شده بود و وقتی به خاطر عوارض مصرف سیگار مجبور به انجام دو عمل جراحی در دهه 90 گردید آن را ترک کرد، به انجمن ضد سیگار کاتالونیا پیوست و در تبلیغات ضد سیگار شرکت کرد و به جای سیگار chain-----ing Chupa Chups lollipops استعمال می نمود

در یک رای گیری سال 2004 به عنوان ششمین مرد بزرگ هلند انتخاب شد ( De Grootste Nederlander)

سوپر کاپ هلند به نام او نامگذاری شده (Johan Cruijff-schaal) و همچنین جایزه بهترین بازیکن جوان سال هلند. 22 می 2006 یوهان همه را با بازگشتش به زمین فوتبال سورپرایز کرد ، بازی افتتاحیه ورزشگاه امارات و خداحافظی دنیس برگ کمپ، کنار هم بازی کردن یوهان کرویف، مارکو فن باستن و دنیس برگ کمپ در کنار هم نقطه اوج آن فوتبال بود که به انتخاب اکثر منتقدان و کارشناسان و هواداران فوتبال هلند این سه پرچمدار سه نسل مختلف فوتبال هلند بودند.
در شهر بارسلون به او لقب منجی 'El Salvador' به خاطر دوران به یادماندنی و طلایی حضورش به عنوان بازیکن و مربی داده اند حرفهاش در آن مصاحبه ای که ذکرش برفت و همچنین نامگذاری فرزندش با یوردی که از قدیسان کاتالان بود محبوبیت وی را صدچندان کرد

کرویف یکی از معدود کسانی هست که هم در دوران بازی و هم به عنوان مربی بنده لیگ قهرمانان اروپا شد.

پپ گواردیولا (1992 دوران بازیگری ، 2009 مربیگری)
فرانک رایکارد (1989 ، 1990 ، 1995 دوران بازیگری ، 2006 مربیگری)
کـارلو آنجلوتی (1989 ، 1990 بازیگری ، 2001 ، 2007 مربیگری)
یوهان کرویف (1971 ، 1972 ، 1973 بازیگری ، 1992 مربیگری)
جیوانی تراپاتونی (1963 ، 1969 بازیگری ، 1985 مربیگری)
مـیگل مونوز (1956 ، 1957 ، 1958 بازیگری ، 1960 ، 1966 مربیگری)

[پارمیدا72]

کرایوف: «نتیجه همه چیز نیست؛ بلکه تنها بخشی از آن است.»

پنج شنبه این هفته در ساعت 23:15 یک سریال جدید به نام «Recorda Míster» (رئیس را به یاد داشته باش) از بارسا تی وی شروع به پخش کرده است. این برنامه با یوهان کرویف، مربی که درک ما را از فوتبال تغییر داد، آغاز خواهد شد: «من اهل تفکری هستم که در آن فوتبال خوب، ورای نتیجه ها، حکمرانی می کند.»

بارسا تی وی پنج شنبه ساعت 11:15 پخش برنامه جدیدی را شروع کرده است. «Recuerda Míster» نگاهی به گذشته و تجربه هایی که شماری از مربیان سابق بارسا داشته اند، خواهد داشت.

این برنامه، یکی از سریال های سه قسمتی در مورد یوهان کرویف است، کسی که رکورد مربیگری تیم برای فصول متمادی به نام اوست. قسمت اول «هر بخش را در جای خود قرار دهید و اجازه ندهید ترکشان کنند»، نامگذاری شده است. او تاکید می کند: «نتیجه همه چیز نیست؛ بلکه تنها یک بخش است» و در حالی که او اهمیت نتیجه را می داند، بر روی «فوتبال خوب» تاکید می کند.

تکنیک و مالکیت توپ

در نظر کرویف، دو عنصر کلیدی در فوتبال وجود دارند: «برای من، اصل فوتبال تکنیک و مالکیت توپ است. من همیشه می خواهم که توپ را داشته باشم، بر آن تسلط داشته باشم و من می خواهم که این را بر روزی زمین عملی کنم. این سخت ترین نوع فوتبال است.»

هیچ فوتبالی بدون تیم وجود ندارد.

یوهان کرویف به فوتبال، به عنوان یک بازی تیمی نگاه می کند: «هیچ ستاره ای نیست که بیش از دیگران بدرخشد. آنها همه ستاره هستند و هر کسی باید وظیفه خود را انجام دهد. یک نفر یک روز بهتر خواهد بود و دیگری روزی دیگر، اما همه چیز باید با هم و به عنوان یک تیم انجام شود و نه هرگز در یک تیم متشکل از افراد جدا از هم. من همیشه تیم را بالای مهارت های فردی قرار داده ام، اگر تیم نتیجه بگیرد، آن ستاره در صدر همگان قرار خواهد داشت.»

بازی خوانی

«این درست است که فوتبال استراتژی هم دارد. اگر من ببینم که تیمی مدافعان میانی با ویژگی های مطمئن دارد، من از یک بازیکن جناحی استفاده می کنم که بتواند آنها را شکست دهد. اما تمام تصمیماتی که می توانید قبل از یک بازی بگیرید، روی هوا است، چرا که شما هرگز نمی دانید تیم دیگر چگونه بازی خواهد کرد. شما می توانید همین طور که ادامه می دهید، استراتژی را تعیین کنید و بعد از این که دیدید 5 دقیقه از بازی چه طور سپری شد، تغییراتی که فکر می کنید مناسب هستند را اعمال کنید. بازی خوانی به عنوان یک بازیکن و البته یک مربی یکی از بهترین ویژگی های من بوده است.»
اینها سخنان مربی بود که بیشترین عناوین را با بارسا به دست آورده است.

تیم اول + رزروها = موفقیت

فصل بردن سه جام، با احترام به تمام فاکتورهای دیگر، یک پیروزی برای بازیکنانی بود که در بارسا رشد یافته اند. همکاری بازیکنانی که در آکادمی بارسا بوده اند، یک امتیاز خرسند کننده بود که در طول فصل تحکم یافت. استعدادهای خانگی زیر نظر یوهان کرویف نیز، نقشی مشابه و مهم را ایفا کردند.
«من همیشه فوتبال جوانان را یک جلوه اساسی برای موفقیت دانسته ام. مصدومیت ها و سایر مشکلات وجود دارند و این مهم است که بدانید می توانید بر روزی بازیکنان رزرو حساب کنید. این کار بازیکنان رزرو را تشویق می کند؛ چرا که شما باعث می شوید بفهمند که اگر تلاش کنند، و مهم تر از آن، اگر از موقعیت هایشان به درستی استفاده کنند، آنها شانس خوبی برای وارد شدن به تیم اول خواهند داشت. این بهترین روش اداره یک باشگاه است.»

گواردیولا از شانسش استفاده کرد

مربی کنونی بارسا، جوزپ گواردیولا، زمانی که کرویف مربی بود، از موقعیت خود استفاده کرد تا از میان بازیکنان رزرو به تیم اول بیاید: «در آن زمان بازیکنان زیادی وجود داشتند؛ من فکر می کنم گواردیولا یکی از اولین کسانی بود که با تیم اول تمرین می کرد، اما برای تیم B بازی می کرد. او می دانست که باید سخت کار کند و اگر می خواهد عضوی از تیم اول باشد، عملکردی 100% داشته باشد. در تمام مرحله درس دادن، این مهم است که هر چند وقت یک قدم بردارید و صبور باشید تا اوضاع خوب عمل کنند. قدم به قدم و با صبر.»

هیچ وقت نگویید هیچ وقت

گرچه باورش سخت است، کرویف هیچ وقت خودش را به عنوان یک مربی که گروهی از بازیکنان را هدایت می کند، نمی دید: «من هیچ وقت فکر نمی کردم که یک مربی شوم. گرچه، به طور منطقی، من علاوه بر بازیکن بودن، به چیزهای زیادی که مربوط به فوتبال بودند، علاقه داشتم، اصلا نمی خواستم یک مربی شوم.»

تغییر تصمیم در امریکا

کرویف اولین بار، زمانی که هزارها مایل از وطنش، آمستردام دور بود، احساس کرد که نیاز دارد سختی های مربیگری را بپذیرد: «زمانی که من آخرین سال هایم به عنوان یک بازیکن را در امریکا می گذراندم، یک دنیای کاملا جدید، ورای فوتبال در زمین، یافتم. من آنجا در مورد برنامه ریزی یاد گرفتم؛ همان زمان نیز در مورد فوتبال می دانستم و نیازی نداشتم که بیشتر بدانم؛ اما نیاز داشتم تا چیزهای دیگری را یاد بگیرم؛ برای مثال چه طور مربیگری کردن یک تیم، این که سیستم تیمی از فوتبالیست ها چه طور کار می کند، کار کردن روزانه در دفترها با دپارتمان های مرتبطشان و غیره. من چیزهایی را یاد گرفتم که هنوز در اروپا وجود نداشت و پس از آن بود که علاقه به مربی شدن در من شکل گرفت. من کار دفتری را دوست ندارم، پس فکر کردم که اگر بخواهم چیزی را عوض کنم، جایگاهم در زمین بازی است.»

کرویف به عنوان بازیکن

یوهان کرویف همچنین در مورد دوران بازی اش توضیح داد: «زمانی که من بازیکن بودم، همیشه سعی می کردم که به هم تیمی هایم کمک کنم و در طی بازی، گاهی تصمیم می گرفتم از راه های مختلفی برای بردن بازی استفاده کنیم. گاهی من جایگاه یک بازیکن را عوض می کردم تا در آن لحظه خاص از بازی، سود بیشتری برای تیم داشته باشد. من سعی می کردم از هر 5 حسم در روزی زمین استفاده کنم. من همیشه تیم را ورای افراد قرار می دهم.»

__________________