دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11

موضوع: از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟

  1. #1
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟

    بسم الله الرحمن الرحیم
    السلام عليك يا بقية الله

    سلام خدمت بزرگواران کانون
    آیا ماجرای اینکه یکی از سورهای قرآن را به نام بقره نامیده شد را میدانید؟
    داستان را دنبال کنید ..
    یا علی







  2. 4 کاربر از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط yaalimolamadd نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم
    السلام عليك يا بقية الله

    سلام خدمت بزرگواران کانون
    آیا ماجرای اینکه یکی از سورهای قرآن را به نام بقره نامیده شد را میدانید؟
    داستان را دنبال کنید ..
    یا علی


    یا حق
    و اما ماجرا:

    خداوند متعال ، در قرآن شريف ، به داستانى اشاره مى فرمايد كه از جهاتى ، قابل دقت و تاءمّل است . با توجّه به اهميّت آن در قرآن ، كه نام بزرگترين سوره از اين قصه گرفته شده و همچنين به علت نتايج ثمربخش ‍آن ، ما مشروح آن را براى خوانندگان گرامى ، در اينجا نقل مى كنيم :

    در زمان حضرت موسى عليه السّلام در بنى اسرائيل ، مرد جوانى زندگى مى كرد. و به شغل غلّه فروشى اشتغال داشت . وى جوانى با ادب ، و آراسته به كمالات ظاهرى و معنوى بود.

    در يكى از روزها، كه طبق معمول در مغازه خويش ، مشغول تجارت بود، شخصى آمده و از او، گندم فراوانى خريدارى كرد، كه آن معامله كلان ، بهره سرشارى براى آن تاجر جوان ، در پى داشت . وقتى براى تحويل گندم به انبارى خويش در منزل مراجعه كرد، متوجه شد كه درب انبارى بسته و پدرش پشت در خوابيده ، كليد انبار هم در جيب اوست . و از آنجائى كه اين جوان ، شخصى فهميده و باتربيت بود، طبعاً پدرش ، احترام خاصى پيش او داشت .

    با عذرخواهى به مشترى گفت : ((متاءسفانه ! تحويل گندم ، بستگى به بيدارى پدرم دارد و من راضى نيستم كه او را از خواب ، بيدار كرده و اسباب ناراحتى اش را فراهم كنم ؛ به همين جهت ، اگر صبر كنى تا پدرم بيدار شود من مقدارى از مبلغ كالا، به تو تخفيف خواهم داد، و اگر نمى توانى صبر كنى ، لطفاً از جاى ديگرى جنس مورد نياز خود را تهيه كن .))

    مشترى گفت : ((من آن جنس را مقدارى هم گرانتر مى خرم ، معطل نشو و پدر را از خواب بيدار كن ، جنس را تحويل من بده .))

    جوان گفت : ((من هرگز، او را از خواب بيدار نخواهم كرد و استراحت پدر، در نزد من بيشتر ارزش ‍دارد تا سود اين معامله كلان .)) بعد از اصرار مشترى و امتناع تاجر جوان ، بالاخره مشترى صبر نكرد و رفت .

    بعد از ساعتى ، پدر از خواب بيدار شد؛ ديد پسرش در حياط خانه قدم مى زند، پرسيد: ((پسرم ! چطور شده در اين ساعت كارى ، درب مغازه را بسته و بخانه آمده اى ؟))

    ادامه دارد....

    یاعلی
    موفق باشید





  4. 5 کاربر از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند .


  5. #3
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,745
    ارسال تشکر
    13,936
    دریافت تشکر: 12,415
    قدرت امتیاز دهی
    766
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟


  6. 3 کاربر از پست مفید AvAstiN سپاس کرده اند .


  7. #4
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟

    بسم الله الرحمن الرحیم
    السلام عليك يا بقية الله
    ادامه ماجرا:

    جوان برومند، داستان را از براى او نقل كرد، پدرش ‍بعد از شنيدن واقعه ، خيلى خوشحال شد و حمد الهى بجا آورد و بخداوند عرضه داشت : ((پروردگارا! از تو متشكرم ، كه چنين فرزند باعاطفه و مهربان به من عطا كرده اى .))

    و به پسرش گفت : ((اگر چه من راضى بودم كه مرا از خواب بيدار كنى و اينقدر سود را از دست ندهى ، امّا حالا كه تو بزرگوارى كردى و احترام پدر پيرت را نگاه داشته اى ، من ، در عوض آن سودى كه از دست داده اى ، گوساله خويش را، بتو مى بخشم و اميدوارم كه خداى متعال توسط اين گوساله ، نفع بسيارى بتو برساند و آن درس عبرتى باشد، براى تمام جوانها كه احترام پدر و مادر خويش را حفظ كنند.))

    سه سال از اين ماجرا گذشته و آن گوساله روز به روز رشد كرده و يك گاو بزرگ و كامل شده بود.

    در آن زمان ، در منطقه ديگرى و در يكى از خانواده هاى بنى اسرائيل ، دخترى مؤ دّب و عفيفه و جميله بود كه بحدّ بلوغ رسيده و خواستگاران زيادى برايش مى آمدند؛ كه از جمله آنان دو پسر عموىِ دختر بود:
    يكى از آن دو، متدين و باتربيت بود امّا از مال دنيا، چندان بهره اى نداشت و در مقابل پسر عموى دوم ، از ثروت دنيا بهره مند بود، ولى از دين و تقوا و معنويت هيچ بهره اى نداشت ، فقط در ظاهر و با زبان به حضرت موسى گرويده بود.

    دختر، از بين خواستگاران ، به اين دو نفر متمايل شد و يك هفته مهلت خواست ، تا در مورد زندگى و انتخاب همسر آينده خويش تصميم بگيرد. او در اين مدت با خود فكر كرد كه :


    ادامه دارد:

    یا علی





  8. 4 کاربر از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند .


  9. #5
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط yaalimolamadd نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم
    السلام عليك يا بقية الله
    دختر، از بين خواستگاران ، به اين دو نفر متمايل شد و يك هفته مهلت خواست ، تا در مورد زندگى و انتخاب همسر آينده خويش تصميم بگيرد. او در اين مدت با خود فكر كرد كه :

    بسم الله الرحمن الرحیم

    السلام عليك يا بقية الله

    ادامه ماجرا:

    ((اگر من ، با پسر عموى متدين ازدواج كنم ، بايد عمرى در فقر بوده و با زندگى ساده بسازم ، امّا در عوض با همسرى راستگو و مهربان و خداشناس ، بسر خواهم برد و يك زندگى آرامبخش و سالم ، خواهم داشت .

    و اگر با همسر ثروتمند، بى تقوى و آلوده به گناه ازدواج كنم ، ممكن است چند روزى در رفاه و آسايش باشم ، امّا از فضائل اخلاقى و معنوى دور خواهم شد و در اثر بى مبالاتى و بى تقوائى همسر آينده ام ، ممكن است از جادّه سعادت ، منحرف شده و در سراشيبى لغزش ها و آلودگى سقوط كنم .))

    دختر جوان ، بعد از فكر و مشورت با پدر و مادرش به اين نتيجه رسيد كه با پسر عموى متدين و باتقوا ازدواج كند.

    وقتى پسر عموى ثروتمند، از تصميم عاقلانه دختر عموى خويش آگاه گرديد، خود را در ميان همسن و سالان شكست خورده تلقى كرد؛ و آتش حسد، در سينه او شعله ور شد. وى در اثر وسوسه شيطان ، نقشه خطرناك و شومى كشيد.

    او شبى ، پسر عموى باتقوا را، به منزل خويش دعوت كرده و بعد از پذيرائى كامل ، شب را در خانه نگهداشت و در آخرهاى شب ، در حالى كه ميهمان در خواب بود او را بطرز فجيعى كشته ، و جنازه را به يكى از محلاّت ثروتمند بنى اسرائيل انداخت .
    بعد پيش خودش فكر كرد:

    ادامه دارد:

    یا علی





  10. 2 کاربر از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند .


  11. #6
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط yaalimolamadd نمایش پست ها


    وقتى پسر عموى ثروتمند، از تصميم عاقلانه دختر عموى خويش آگاه گرديد، خود را در ميان همسن و سالان شكست خورده تلقى كرد؛ و آتش حسد، در سينه او شعله ور شد. وى در اثر وسوسه شيطان ، نقشه خطرناك و شومى كشيد.

    او شبى ، پسر عموى باتقوا را، به منزل خويش دعوت كرده و بعد از پذيرائى كامل ، شب را در خانه نگهداشت و در آخرهاى شب ، در حالى كه ميهمان در خواب بود او را بطرز فجيعى كشته ، و جنازه را به يكى از محلاّت ثروتمند بنى اسرائيل انداخت .
    بعد پيش خودش فكر كرد:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    السلام عليك يا بقية الله

    ادامه ماجرا:

    : ((با يك تير دو نشان مى زنم ، اوّلاً، دختر عموى من بعد از حذف رقيب ، ناچار مرا مى پذيرد و دومّاً، ديه اين پسر عمو را، كه به غير از من ، وارثى ندارد، (طبق قانون حضرت موسى عليه السّلام از اهالى محل گرفته ، و صرف خرج عروسى مى كنم .))

    صبح زود، وقتى مردم از خانه ها بيرون آمدند، با جسد خونين يك شخص مقتول ، مواجه شدند، و هر چه دقت كردند، او را نشناختند؛ تا اينكه بحضور حضرت موسى رفته و حادثه را گزارش دادند.

    حضرت موسى عليه السّلام دستور داد، تمام طبقات و اصناف حتى كشاورزان ، از رفتن به سرِ كار، خوددارى كنند و همه در صدد شناختن قاتل و مقتول باشند.

    (زيرا مسئله قتل ، در بين بنى اسرائيل خيلى مهم بود.) مردم ، بدنبال دستور پيامبر خدا، تمام تلاش خود را بكار بردند، ولى هيچ اثرى از قاتل و يا مقتول بدست نيامد.

    جوان قاتل ، نزديكيهاى ظهر، از منزل خود بيرون آمد و مشاهده كرد كه وضع شهر بهم ريخته ، همه دست از كار كشيده اند.

    جوان -با تجاهل - علت را جويا شد و گفتند: ((شخصى را كشته و شب گذشته ، به يكى از محله ها انداخته اند و حضرت موسى دستور شناسائى و دستگيرى قاتل را داده است كه خانواده مقتول ، او را قصاص كنند.)) او به سرعت ، به كنار جنازه آمد و روپوش را كنار زد و بصورت او نگاه كرد.

    ناگهان نعره زد، و داد و فرياد راه انداخته و مانند اشخاص مصيبت ديده ، به سر و صورت خود مى زد و گريه كنان مى گفت : ((آه ! آه ! اين جوان پسرعموى من است و بايد، يا قاتل را نشان بدهيد تا قصاص كنم ، و يا اينكه ديه خون او را بگيرم !))
    وقتى او را در محضر حضرت موسى عليه السّلام حاضر كردند، حضرت موسى عليه السّلام بعد از احراز هويّت و خويشاوندى آن جوان با مقتول ،
    فرمود: ((اهالى آن محل يا بايد، قاتل را بيابند و يا اينكه ، پنجاه نفر قسم بخورند كه خبر از قاتل ندارند و ديه مقتول را بپردازند.))


    ادامه دارد:

    یا علی(ع)





  12. 2 کاربر از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند .


  13. #7
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط yaalimolamadd نمایش پست ها


    : ((با يك تير دو نشان مى زنم ، اوّلاً، دختر عموى من بعد از حذف رقيب ، ناچار مرا مى پذيرد و دومّاً، ديه اين پسر عمو را، كه به غير از من ، وارثى ندارد، (طبق قانون حضرت موسى عليه السّلام از اهالى محل گرفته ، و صرف خرج عروسى مى كنم .))

    صبح زود، وقتى مردم از خانه ها بيرون آمدند، با جسد خونين يك شخص مقتول ، مواجه شدند، و هر چه دقت كردند، او را نشناختند؛ تا اينكه بحضور حضرت موسى رفته و حادثه را گزارش دادند.

    حضرت موسى عليه السّلام دستور داد، تمام طبقات و اصناف حتى كشاورزان ، از رفتن به سرِ كار، خوددارى كنند و همه در صدد شناختن قاتل و مقتول باشند.

    (زيرا مسئله قتل ، در بين بنى اسرائيل خيلى مهم بود.) مردم ، بدنبال دستور پيامبر خدا، تمام تلاش خود را بكار بردند، ولى هيچ اثرى از قاتل و يا مقتول بدست نيامد.

    جوان قاتل ، نزديكيهاى ظهر، از منزل خود بيرون آمد و مشاهده كرد كه وضع شهر بهم ريخته ، همه دست از كار كشيده اند.

    جوان -با تجاهل - علت را جويا شد و گفتند: ((شخصى را كشته و شب گذشته ، به يكى از محله ها انداخته اند و حضرت موسى دستور شناسائى و دستگيرى قاتل را داده است كه خانواده مقتول ، او را قصاص كنند.)) او به سرعت ، به كنار جنازه آمد و روپوش را كنار زد و بصورت او نگاه كرد.

    ناگهان نعره زد، و داد و فرياد راه انداخته و مانند اشخاص مصيبت ديده ، به سر و صورت خود مى زد و گريه كنان مى گفت : ((آه ! آه ! اين جوان پسرعموى من است و بايد، يا قاتل را نشان بدهيد تا قصاص كنم ، و يا اينكه ديه خون او را بگيرم !))
    وقتى او را در محضر حضرت موسى عليه السّلام حاضر كردند، حضرت موسى عليه السّلام بعد از احراز هويّت و خويشاوندى آن جوان با مقتول ،
    فرمود: ((اهالى آن محل يا بايد، قاتل را بيابند و يا اينكه ، پنجاه نفر قسم بخورند كه خبر از قاتل ندارند و ديه مقتول را بپردازند.))

    بسم الله الرحمن الرحیم
    السلام عليك يا بقية الله

    ادامه ماجرا:

    بنى اسرائيل گفتند: ((يا نبى اللّه ! ما بدون تقصير چرا ديه بدهيم ، شما از خداى خويش سؤ ال كن ، تا اينكه قاتل را، بما معرفى نمايد و ما از اين اتهام ، رها شويم .))



    حضرت فرمود: ((دستور خداوند، فعلاً اين است و من هرگز خلاف حكم خدا عمل نخواهم كرد.))


    در اين هنگام ، از طرف خداوند به موسى عليه السّلام وحى نازل شد: ((اى موسى ! حالا كه بحكم ظاهرى تو، راضى نشدند دستور بده ، گاوى را بكشند و بعضى از اعضاى او را، به بدن مرده بزنند، تا من او را زنده نمايم و او قاتل خودش را معرفى كند.))

    و خداوند متعال در قرآن به اين قصه اشاره فرموده : (وَ اِذْ قالَ مُوْسى لِقَوْمِهِ اِنَّ اللّهَ يَاءْمُرُكُمْ اَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَهً قالُوا اَتتّخذنا هُزُواً قالَ اَعُوذُ بِاللّ هِ اَنْ اَكُونَ مِنَ الْجاهِلينَ)(355): به ياد آوريد، هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت : ((خداوند به شما دستور مى دهد، ماده گاوى را ذبح كنيد (و قطعه اى از بدن آن را، به مقتولى كه قاتل او شناخته نشده بزنيد، تا زنده شود و قاتل خويش را معرفى كند و غوغا و آشوب خاموش گردد).))


    گفتند: ((آيا ما را مسخره مى كنى ؟(مگر ممكن است عضو مرده اى را به مرده بزنيم و او زنده شود).


    ادامه دارد:

    یا علی(ع)





  14. 2 کاربر از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند .


  15. #8
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟


    بسم الله الرحمن الرحیم
    السلام عليك يا بقية الله

    ادامه ماجرا:

    موسى گفت : ((به خدا پناه مى برم از اينكه از جاهلان باشم !))

    (قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ماهِىَ، قالَ اِنَّهُ يقول اِنَّها بَقَرَةً لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذلِكَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ)(356)

    بنى اسرائيل گفتند: ((پس از خداى خود بخواه ، كه براى ما روشن كند، اين (ماده گاو) چگونه باشد؟))

    گفت : ((خداوند مى فرمايد: ماده گاوى است كه نه پير؛ و نه بكر و جوان ؛ ميان اين دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده (هر چه زودتر) انجام دهيد.))

    (قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا مالُونُها قالَ اِنَّهُ يَقُولُ اِنَّها بَقَرةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النّاظِريْنَ)(357)

    گفتند: ((از پروردگار خود بخواه كه براى ما بيان كند، رنگ آن چگونه باشد؟))

    موسى گفت : ((خداوند مى فرمايد: گاوى باشد زرد يكدست ، كه بينندگان را خوش آمده و مسرور سازد.))

    (قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ماهِىَ اِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا وَ اِنّا اِنْشاءَاللّهُ لَمُهْتَدُونَ قالَ اِنَّهُ يَقُولُ اِنَّها بَقَرَةٌ لاذَلُولٌ تُثيرُ الاَْرْضَ وَ لا تَسْقِى الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاشِيَةَ فيها قالُوْا اَلاَّْنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ماكادُوا يَفْعَلُون )(358)


    ادامه دارد:

    یا علی(ع)





  16. 2 کاربر از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند .


  17. #9
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟


    بسم الله الرحمن الرحیم
    السلام عليك يا بقية الله

    ادامه ماجرا:

    باز گفتند: ((از خداوند بخواه ، چگونگى آن گاو را كاملاً براى ما روشن سازد كه هنوز بر ما مشتبه است و اگر رفع اشتباه شود، ما اطاعت كرده و انشاءالله هدايت خواهيم شد.))

    گفت : ((خدا مى فرمايد: گاوى باشد كه نه براى شخم زدن رام شده و نه براى زراعت آبكشى كند و آن بى عيب و يكرنگ باشد.

    گفتند: ((اكنون حقيقت را روشن ساختى )) و گاوى را بدان اوصاف كشتند، امّا نزديك بود كه از اين امر نيز نافرمانى كنند.

    بنى اسرائيل ، وقتى اين صفات را، از حضرت موسى شنيدند، بدنبال گاوى با اين اوصاف گشتند و هر چه تفحص كردند، پيدا نشد تا اينكه بالاخره ، گاو را با آن ويژگى ها، در خانه جوانى پيدا كردند.

    او همان جوان ؟؟!!

    ادامه دارد:

    یا علی(ع)





  18. کاربرانی که از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند.


  19. #10
    کاربر جدید
    نوشته ها
    114
    ارسال تشکر
    163
    دریافت تشکر: 396
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : از گاو بنی اسرائیل که سوره بقره به آن نام گرفته است چه میدانید؟

    بسم الله الرحمن الرحیم

    السلام علیک یا بقیة الله (عج)

    ماجرا از این قرار بود که پسری در بنی اسرائیل بود که خیلی برای پدر و مادرش احترام می گذاشت و برای این ارزش واحترامها گاه متحمل ضررو زیان در کاسبی میشد ولی از آنجایی که خدا فرموده به والدین خود احسان کنید تا مال و روزیتان با برکت شود ومن چند هزار برابر آنچه نصیبتان میشود به شما ارزانی دارم این اقبال در خانه این پسر را زد حال چگونه ؟
    در روستای کناری روستای این آقا قتلی اتفاق افتاد و خدا به حضرت موسی (ع) فرمود گاوی را با مشخصاتی که در دو پست قبلی ذکر کردم پیدا کنید و بر بدن مرده بزنید تا زنده شود و بگوید چه کسی قاتل اوست واین گاو هیچ جا یافت نشد مرگ در خانه این آقا

    حال ادامه ماجرا
    :

    بنى اسرائيل ، وقتى اين صفات را، از حضرت موسى شنيدند، بدنبال گاوى با اين اوصاف گشتند و هر چه تفحص كردند، پيدا نشد تا اينكه بالاخره ، گاو را با آن ويژگى ها، در خانه جوانى پيدا كردند.

    او همان جوان گندم فروش بود كه چند سال پيش ، در اثر احترام و مهربانى به پدرش ، صاحب گوساله اى شده بود.
    بنى اسرائيل به در خانه جوانِ تاجر آمده و تقاضاى خريد گاو را كردند و او وقتى از ماجرا اطلاع يافت خوشحال شده و گفت : ((من بايد از مادرم اجازه بگيرم .))


    پيش مادرش آمده و مشورت كرد، مادرش گفت : ((به دو برابر قيمت معمولى او را بفروش .))

    بنى اسرائيل وقتى از قيمت باخبر شدند گفتند: ((مگر چه خبر شده ؟ يك گاو معمولى ، به دو برابر قيمت بازار؟!))


    و پيش حضرت موسى عليه السّلام آمده و گزارش دادند.
    حضرت فرمود: ((حتماً، بايد بخريد، زيرا فرمان خداوند است .))

    آنها برگشته و به صاحب گاو گفتند: ((چاره اى نيست ، ما آنرا به دو برابر قيمت مى خريم ، برو گاو را بياور.))
    و او دوباره پيش مادرش آمده و نظر او را خواست و مادرش گفت : ((پسرم ! برو بگو: به دو برابر قيمت قبلى ما مى فروشيم !))

    آنها وقتى اين جمله را شنيدند با تعجب و ناراحتى گفتند:

    ادامه دارد:

    یا علی(ع)





  20. کاربرانی که از پست مفید yaalimolamadd سپاس کرده اند.


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فضایل بعضی سوره های قرآن کریم
    توسط MR_Jentelman در انجمن احادیث و آیات قرآنی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 13th October 2013, 05:42 PM
  2. تفسیر تاریخ گذاری سوره محمد
    توسط ارمين در انجمن علوم قرآن ، تفسیر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th December 2009, 10:47 AM
  3. توبه
    توسط moji5 در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15th December 2009, 08:44 PM
  4. رمز و رازهاي قرآن
    توسط matrix در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th November 2009, 10:25 PM
  5. معجزات ریاضی قران که هر کافری را مسلمان میکند
    توسط moji5 در انجمن سایر موضوعات
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 2nd October 2009, 11:36 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •