دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: بررسی تأثیر نگرش به پوشش بر میزان آزارهای جنسی در خیابان‌ها و وسائل نقلیه

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29289
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض بررسی تأثیر نگرش به پوشش بر میزان آزارهای جنسی در خیابان‌ها و وسائل نقلیه

    بررسی تأثیر نگرش به پوشش بر میزان آزارهای جنسی در خیابان‌ها و وسائل نقلیه



    در رابطه‌ی همبستگی بین نگرش به پوشش و آزار جنسی، رابطه‌ی منفی معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر هر چقدر نگاه به پوشش مثبت‌تر (با حجاب تر) بوده است، میزان آزار جنسی تجربه شده نیز کمتر بوده است.



    (مطالعه‌ی موردی زنان 18 تا 29 سال شهر اصفهان)

    مقدمه
    تاریخ زندگی بشر با خشونت آمیخته است وگویا این پدیده همیشه در کنار آرامش اجتماعی وجود داشته است. در دوران معاصر، بروز دو جنگ جهانی نشان از اوج خشونت داشت. در واقع خشونت در قرن بیستم میلادی از وجه توده ای برخوردار شد و قابل مقایسه با پیش از آن نماند.

    به وضوح می‌دانیم که خشونت در این دوره از نظامی گری فراتر رفت و در اشکال پنهانی چون بدسرپرستی فرزندان از سوی والدین، تحقیر و تهدید زن توسط همسر و آزار جنسی در محل کار نمود یافت.

    عمومیت و رشد خشونت در دوره جدید حتی واکنش سازمان بهداشت جهانی را برانگیخت. این واکنش با هدف یاری رسانی به قربانیان خشونت و خشکاندن ریشه های خشونت ورزی صورت گرفت. بخشی از این فعالیت معطوف به رفع خشونت از زنان بود، که هم توسط مردان و هم بوسیله نظام مردسالاری رخ می‌داد.
    از نظر این سازمان، مسئله خشونت به وضعیت سلامت اجتماعی ناظر بود و لذا سازمان مزبور اعضایش را به تحدید آن ملزم می‌نمود. در ایران بحث خشونت خانوادگی برای مدتی طولانی مسکوت گذاشته شده بود و درباره آن بحثی نمی‌شد. اما پس از تأکیدی که در اجلاس 1995 پکن بر محور نگران کننده خشونت علیه زنان به وجود آمد، دولت‌ها و بالطبع ایران خود را موظف به از میان بردن و کاهش آن دیدند.هم چنین به سبب آغاز فعالیتهای سازمان‌های مردم نهاد و افزایش خشونت‌های خانوادگی و مطرح شدن آن از طریق رسانه های عمومی، ضمن تأکید بر روی اتفاقات فاجعه آمیز درون خانواده، می‌توان گفت که از سال 1376 به بعد اولین پژوهش‌های علمی این حوزه در ایران شروع شد و این بحث در سمینارها، سخنرانی‌ها و محافل علمی مختلف مورد توجه قرار گرفت.

    یکی از پر هزینه‌ترین و در عین حال شایع‌ترین انواع خشونت، خشونت جنسی است. اعمال خشونت جنسی علیه زنان علی رغم همه برچسب‌های منفی فرهنگی یکی از بارزترین جلوه های خشونت است. این خشونت عمومیت دارد و بسیاری از زنان آن را به انحاء مختلف تجربه می‌کنند.

    از جمله این خشونت‌ها می‌توان به تهدید جسمی و تحقیر جنسی، عدم تأمین نفقه، تهدید به جداسازی وی از طفل، قطع ارتباط او با فامیل و سایر زنان و دوستان، تجاوز، قتل‌های ناموسی و خودکشی اشاره کرد.

    تحصیلات پایین و وضعیت اقتصادی نامطلوب، زنان را بیشتر در معرض خشونت‌های جنسی و عاطفی و اقتصادی قرار می‌دهد، زیرا میزان آسیب پذیری آنان را بالا می‌برد. از اینرو هرگونه برنامه ریزی بدون تمهید مکانیسم‌های رفع فقر و بیسوادی زنان، از رفع خشونت جنسی باز می‌ماند. هرچند همه در معرض خشونت‌های جنسی قرار دارند، اما دختران و زنان بیش از پسران و مردان در معرض این خشونت قرار دارند و آسیب پذیری دختران و زنان بیش از آسیب پذیری پسران و مردان به تخریب آرامش و نظم اجتماعی منجر می‌شود.

    یکی از انواع این نوع خشونت، مزاحمت یا آزارهای جنسی است که شامل موارد زیر است: پیشنهادات مکرر و یک طرفه لفظی یا جنسی، متلک پراندن‌ها، اظهار نظرهای موهن و تلویحات جنسی یا اشارات تبعیض آمیز جنسی که توسط شخصی (در محل کار) صورت گیرد و برای شخص مخاطب آزار دهنده باشد و باعث احساس خطر، حقارت، مرعوب شدن یا رنج در مخاطب شود یا در انجام کار او اختلال ایجاد کند، امنیت شغلی او را به خطر اندازد یا در محیط کار فضای تهدید کننده یا مرعوب کننده ایجاد ایجاد کند. (مگی و گمبل،1382: 303).

    در میان جوامع مختلف نوع لباس افراد، از اولین ابزاری است که موجب شناخته شدن و تشخیص هویت آنان می‌شود. معمولاً افرادی که به گروهی خاص تعلق دارند، از لباس‌های مشابهی استفاده می‌کنند. گاهی به مناسبت مناسکی خاص، جامعه درانتخاب لباس با نوعی الزام مواجه است، مانند برخی مراسم مذهبی مثل مناسک حج. لباس هر فرد نشانه ای است که به سادگی توسط افراد دیگر رمزگشایی می‌شود و گاهی این رمزگشایی، احترام بیشتر، طرد برخی گروه های اجتماعی، تداعی مناسک خاص و معانی متفاوتی در پی دارد.

    بنابراین، لباس فرد، به صورت یکی از ابزارهای معرفی سبک زندگی است. در جامعه ما، به سبب وجود باورهای دینی و دستور حجاب که به صورت الزامی در پوشش زنانه است، دو مفهوم پوشش و حجاب برای زنان، با هم ادغام شده‌اند. بنابراین برای پرداختن به موضوع پوشش زنان، باید مفهوم دینی حجاب را هم بررسی نمود.

    پایگاه اجتماعی زنان و برخوردی که در محیط‌های اجتماعی با این جنس می‌شود، به قضاوت‌های فرهنگی دیگران راجع به آن‌ها بستگی دارد. تلاش برای کسب پایگاه یا ارتقای این پایگاه از سوی زنان، می‌تواند آگاهانه و انتخابی باشد. اما در اکثر موارد تحت اجبار نیروهای فرهنگی و شرایط اجتماعی رخ می‌دهد. مانند انتساب رفتار جنسی به زنان که گاهی محور هویت و پایگاه آنان بوده و از سوی دیگران به چنین نقشی فراخوانده می‌شوند. در برخی فرهنگ‌ها مانند فرهنگ جوامع اسلامی، این قضاوت‌ها در مباحث ظاهری مانند پوشش، رنگ و بوی جدی‌تری به خود می‌گیرند. مانند این قضاوت که:«زنانی که از پوشش و حجاب کمتری برخوردار هستند، آمادگی بیشتری برای قرار گرفتن در وضعیت‌های جنسی را دارند،ميگناir یعنی پوشش نامناسب زنان تحریکات جنسی را برای مردان به دنبال دارد.» به زعم برخی از جرم شناسان، خودنمایی و تحریک طرف مقابل که به طور مستقیم با شخصیت بزه دیده و فرهنگ جامعه یا گروههای کجرو ارتباط می‌یابد، خود عامل دیگری در بروز یا تشدید خشونت است.

    به لحاظ شخصیتی، بزه دیدگان خود زمینه خشونت جنسی را فراهم می‌کنند. از این جهت بررسی شرایطی که فرد قربانی در آن قرار گرفته است، یعنی همان وضعیت قربانی شدن اهمیت ویژه می‌یابد. در این پژوهش بدنبال آن هستیم، تا ابتدا مفاهیم خشونت، خشونت خانوادگی، خشونت جنسی و آزارهای جنسی را مورد بررسی قرار دهیم.
    سپس ارتباط میان نگرش به پوشش و آزارهای جنسی در خیابان‌ها و وسائل نقلیه را در میان زنان بازشناسیم.

    طرح مسئله
    خانواده کوچک‌ترین واحد اجتماعی، اما مهم‌ترین واحد موثر حمایتی و تربیتی است. نقش سازنده زن در ایجاد پیوندهای عاطفی و تربیتی در خانواده اساسی است. و این هدف جز با ایجاد محیطی آرام، مطمئن و به دور از خشونت برای همه افراد خانواده میسر نمی‌شود.

    خشونت: عبارت است از هر گونه سوء رفتار جسمی، کلامی، جنسی و عاطفی که نسبت به شخص دیگر اعمال شود و به سلامتی و عزت نفس فرد آسیب وارد کند. (کار،23:1381)

    خشونت خانوادگی:به خصوص خشونت علیه زنان پدیده‌ی جدیدی نیست، اما توجه به آن به عنوان مسأله ی اجتماعی به دوران جدید برمی گردد. هر نوع ارتکاب به رفتار تهدید آمیز، خشونت یا بدرفتاری روانی، جسمی، مالی یا عاطفی میان بزرگسالانی که اکنون زوج یکدیگر یا جزء اعضاء خانواده‌اند، یا در گذشته چنین بوده‌اند، صرفنظر از جنسیتشان خشونت خانگی به شمار می‌آید.

    خشونت علیه زنان:
    «... عبارت خشونت علیه زنان به معنای هر عمل خشونت آمیز مبتنی بر جنسیت که سبب بروز یا سبب احتمال بروز آسیب‌های روانی، جسمانی، رنج و آزار علیه زنان از جمله تهدید به انجام چنین اعمالی، محرومیت اجباری یا اختیاری در شرایط خاص، از آزادی در زندگی خصوصی می‌گردد.» (رئیسی سرتشنیزی،1381: 49)
    این تعریف از اعلامیه رفع خشونت علیه زنان که به عنوان نخستین سند حقوق بین المللی به طور ویژه مبارزه با خشونت علیه زنان را هدف قرار داده، گرفته شده است.

    خشونت جنسی: به هر نوع رفتار غیر اجتماعی گفته می‌شود که از لمس کردن بدن زن شروع شده و گاهی تا مرحله‌ی تجاوز جنسی زن شدت می‌یابد. زنانی که مورد خشونت جنسی قرار می‌گیرند، دچار صدمات روانی، عصبی و عاطفی می‌شوند که بر کل رفتارهای آنان نسبت به جنس مذکر تأثیر می‌گذارد. (کار،1381: 346)
    شناخت مسائل قربانیان تعرض جنسی به منظور پیشگیری از این وضعیت در چارچوب فرهنگ معنا می‌یابد. در فرهنگی که می‌گوید: «زنان خود به تعرض جنسی خود جان می‌بخشند و در واقع محرک آن هستند» ، یا تاکید دارد: «اگر زنی نخواهد، نمی‌توان به او تجاوز کرد» ، قاعدتا زمینه‌هایی برای توجیه تعرض جنسی خصوصا از سوی مردان فراهم می‌آید. پذیرش این افکار همراه با جامعه پذیری نقش‌های کلیشه ای جنسیتی، و نیز ضعف حمایت‌های قانونی از زنان، به تشدید تعارض یاری می‌رساند.
    مردان حتی در این چهار چوب، سکوت و بی طرفی زن را در قبال تعرضات جنسی به عنوان نشانه ای از تمایل جنسی او می‌گیرند و از این توجیه، انگیزه ای گسترده تر برای تعرض جنسی می‌یابند. چون قدرت کنترل در دست مردان است و زنان بیشتر به نحو وابسته به مردان تعریف می‌شوند؛ در این صورت ابزار و گزارش و ثبت تعرضات جنسی نیز خدشه می‌پذیرد. این وضعیت تا آن جا اهمیت دارد که بسیاری از مردان متعرض تصور می‌کنند، اگر به قربانی پول بپردازند، او به تعرض رضایت می‌دهد و در غیر این صورت می‌توان با او به خشونت آویخت. در این قالب مردان حتی می‌آموزند برای تغییر تعریف تعرض جنسی، ابتدا با قربانی طرح دوستی بریزند و به این ترتیب نه تنها بر این پایه از خود سلب مسئولیت نمایند؛ بلکه زن را نیز از آسیب‌های روانی- جسمانی دور سازند. به همین جهت بسیاری از گزارش‌ها، ناظر به تعرض جنسی نزدیکان و دوستان می‌شود. زنانی که بیشتر قربانی تعرض جنسی می‌شوند، کمتر خود را قربانی می‌انگارند و حساب خود را از قربانیان تعرض جنسی جدا می‌کنند. این در حالی است که مردان به تجاوزگری، افتخار می‌کنند و به بازگو کردن آن می‌پردازند؛ اما زنان آن را پوشانده و بیشتر به ذکر روابط جنسی خود با شوهرانشان دست می‌زنند (همان ،43)

    یکی از مصادیق مهم خشونت‌های جنسی، آزار جنسی است، که در این پژوهش موضوع اصلی مورد بررسی است:
    آزار جنسی: اصطلاح آزارهای جنسی در امریکا، با موج دوم فمینیستی شکل گرفت و در ابتدا این مسئله در محیط‌های کاری مطرح شد.
    تعریفی که از آن ارائه شد شامل موارد زیر است: «پیشنهادات مکرر و یک طرفه لفظی یا جنسی، متلک پراندن‌ها، اظهار نظرهای موهن و تلویحات جنسی یا اشارات تبعیض آمیز جنسی که توسط شخصی (در محل کار) صورت گیرد و برای شخص مخاطب آزار دهنده باشد و باعث احساس خطر، حقارت، مرعوب شدن یا رنج در مخاطب شود یا در انجام کار او اختلال ایجاد کند، امنیت شغلی او را به خطر اندازد یا در محیط کار فضای تهدید کننده یا مرعوب کننده ایجاد ایجاد کند»(مگی و گمبل،1382: 303)

    پذیرش وجود آزارهای جنسی از سوی مردان نسبت به زنان، به شکلی از خشونت جنسی در محل کار، باعث شد که آزار جنسی از مسأله ای خصوصی و فردی به دغدغه ای عمومی و سازمانی تبدیل شود(منبع قبل). به طوریکه در سال 1980 کمیسیون فرصت‌های شغلی برابر تعریفی از آزارهای جنسی در محیط کار ارائه داد: «آزارهای جنسی در محیط کار، شامل اظهارات جنسی ناخوشایند، تقاضا برای موافقت با عمل جنسی و سایر رفتارهای کلامی یا بدنی که ماهیت جنسی دارند، در زمانی که شرایط استخدام به پذیرش این رفتار با عدم پذیرش آن وابسته باشد، یا هنگامیکه این رفتار به مقدار زیادی با موفقیت کاری فرد تداخل داشته باشد، یا باعث بوجود آمدن یک محیط کاری مرعوب کننده‌ی خصمانه یا ناخوشایند شود» (قندهاری،58:1384).

    هرچند این تعریف دقیقاَ معلوم نمی‌کند که کدام رفتارها جزو آزارهای جنسی محسوب می‌شوند، اما آن چه مشخص است این است که وقتی خودداری یک زن از پذیرفتن درخواست‌های جنسی رئیس خود به مسدود شدن راه ارتقاء شغلی، تنزل مقام یا اخراج وی از کار منجر می‌شود، در واقع مورد آزار جنسی قرار گرفته است. در بوجود آمدن آزار و مزاحمت جنسی عوامل زیادی دخیل اند. وضعیتی که قربانی آزارهای جسمی در آن قرار می‌گیرد، می‌تواند گاه تحریکاتی را برای متجاوز سبب شود. در این مقال در پی بررسی نگرش به پوشش به عنوان یکی از عوامل احتمالی آزارهای جنسی خیابانی هستیم.

    پوشش:مفهوم پوشش یک مفهوم عام بوده و بیشتر مشتمل بر معنای شئ انگارانه است. ظاهر، مفهومی است که به پوشش نزدیک می‌شود و در معنای لباس و ظهور یا تظاهر تن می‌باشد. (یزدخواستی، 1386: 89)

    حجاب:مفهوم حجاب خاص بوده و پیچیده‌تر از پوشش است و ارزش‌ها و اصول اساسی مانند «ظاهر و باطن/ محرم و نامحرم/ خصوصی و عمومی» را در خود جای می‌دهد. (همان، 89) بهار و زارع سنخ بندی‌ای را برای پوشش لباس و موی سر به نحو زیر ارائه کرده‌اند، که از قسمت‌هایی از آن در این پژوهش استفاده کرده‌ایم. این صور گوناگون لباس و نحوه‌ی پوشش، توسط دختران در دوره‌ی کنونی استفاده می‌شود:

    انواع مانتو: که در چهار دسته طبقه بندی شده است: از مانتوهای ساده، گشاد و بلند تا مانتوهای بسیار کوتاه.
    1)دسته‌ی اول: مانتوهای بلند، ساده و کاملا پوشیده.
    2)دسته‌ی دوم: مانتوهای بلند، پوشیده اما تنگ و اندامی.
    3)دسته‌ی سوم: مانتوهای کوتاه تا زانو.
    4)دسته‌ی چهارم: مانتوهای کوتاه، بالاتر از زانو.
    5)دسته‌ی پنجم: مانتوهای کاملا کوتاه، با آستین‌های کوتاه، تنگ و چسبان.

    نحوه‌ی پوشش موی دختران که در هشت دسته طبقه بندی شده است: 1)دسته‌ی اول: سر کاملا با چادر و مقنعه پوشیده شده است.
    2)دسته‌ی دوم: سر کاملا با مقنعه پوشیده شده است.
    3)دسته‌ی سوم: سر کاملا با روسری پوشیده شده است.
    4)دسته‌ی چهارم: پوشش سر با مقنعه، اما قسمتی از موها در قسمت جلوی سر نمایان است.
    5)دسته‌ی پنجم: پوشش روسری یا شال، موهای جلو بیرون است. 6)دسته‌ی ششم: پوشش شال که موها از جلو سر و پشت گردن بیرون است.
    7)دسته‌ی هفتم: پوشش روسری که موها تا فرق سر بیرون است. (بهار و زارع، 1388: 39)

    ضرورت تحقیق
    اهمیت موضوع خشونت تا بدان حد است که سازمان ملل متحد، بیست و پنجم نوامبر هر سال را روز جهانی حذف خشونت علیه زنان اعلام کرده است. این امر نشان می‌دهد که پدیده خشونت علیه زنان، وابسته به مکان یا زمان خاصی نبوده و امری عمومیت یافته است.
    خشونت، سلامت زنان را به مخاطره می‌اندازد. به علاوه خشونت خانوادگی، آزار جنسی، تحقیر و تجاوز، موجبات بروز هزینه های سنگین اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی را فراهم می‌آورد، زیرا این زنان مسئولیت جامعه پذیری نسل آتی را بر عهده دارند، و این، خطر انتقال خشونت به نسل آینده را دو چندان می‌کند و مشکلات اجتماعی را افزایش می‌دهد. اعمال خشونت علیه زنان، نوعی مسئله اجتماعی است و در چند سال اخیر تحقیقات گسترده ای در زمینه فراوانی و سطح خشونت جنسی در جوامع را برانگیخته است. هرگونه برنامه ریزی رفاهی، بدون در نظر گرفتن مکانیسم‌های رفع فقر و بیسوادی زنان از رفع خشونت جنسی ناتوان است.

    مطالعه خشونت جنسی در آغاز راه است و لذا مسائل مختلفی چون خودداری زنان در گزارش برخی خشونت‌ها به واسطه هنجارهای اجتماعی و نیز متعدد بودن تعریف خشونت در این عرصه وجود دارد.

    عدم حمایت و پیشگیری از تعرض جنسی توسط یک عزم همگانی زمانی مشخص می‌شود، که مردم بپذیرند چیزهای بد فقط برای انسان‌های بد اتفاق می‌افتد. کنترل مردانه قدرت هم، دلیلی بر همدلی مجریان قانون با مرد متجاوز بیش از همدلی با زن مورد تعرض می‌شود. کاترین مک کینون آزار جنسی را مظهر شیوه شی ء سازی از زنان از سوی مردان می‌داند.

    بسیاری از نویسندگان فمینیست نیز آن را نوعی از خشونت جنسی توصیف می‌کنند. گیبسن بورل نیز مزاحمت جنسی را مکانیسمی می‌داند که مردان برای کنترل زنان در سازمان‌ها و شرکت‌ها از آن استفاده می‌کنند.
    این نوع رفتارها در تمام لایه های زندگی اجتماعی که زن و مرد در تعامل با یکدیگر قرار می‌گیرند، می‌تواند بروز کند: در خیابان، در وسائل نقلیه، در محیط کار و... عمومیت داشتن و وجود این نوع آزارها در تمامی لایه های زندگی اجتماعی ما را بر آن داشت تا به تحقیق و بررسی برخی از متغیرهای احتمالی موثر در وقوع چنین آزارهایی بپردازیم.

    اهداف تحقیق
    هدف کلی: بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر پدیده خشونت جنسی علیه زنان در جامعه
    اهداف جزئی:
    تعیین تأثیر نگرش به پوشش بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان
    بررسی تأثیر نگرش به پوشش موی سر بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان
    بررسی تأثیر نگرش به پوشش چادر بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان بررسی تأثیر نگرش به پوشش مانتو بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان بررسی تأثیر متغیر سن بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان
    بررسی تأثیر متغیر وضعیت تأهل بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان

    فرضیات تحقیق
    نگرش به پوشش بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان موثر است.
    نگرش به پوشش موی سر بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان موثر است.
    نگرش به پوشش چادر بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان موثر است. نگرش به پوشش مانتو بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان موثر است. متغیر سن بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان موثر است.
    متغیر وضعیت تأهل بر میزان آزارهای جنسی در بین زنان موثر است





    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  2. کاربرانی که از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خبر: نوردرمانی طاسی با کلاه لیزری(درمان طاسی سر)
    توسط Almas Parsi در انجمن تازه های تکنولوژی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 22nd January 2014, 11:00 PM
  2. سلول های جنسی کپور برای صید کپور
    توسط niusha231 در انجمن صید و بهره برداری آبزیان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th March 2013, 10:56 AM
  3. یزدان شناسی (تئولوژی) سیاسی هابس
    توسط Majid_GC در انجمن فلسفه سیاسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th January 2012, 11:56 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th November 2009, 10:55 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th July 2009, 04:26 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •