دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: شهید امیر سرتیپ اسماعیل زارعیان

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    همکار تالار دفاع مقدس
    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    نوشته ها
    185
    ارسال تشکر
    1,547
    دریافت تشکر: 695
    قدرت امتیاز دهی
    1729
    Array

    پیش فرض شهید امیر سرتیپ اسماعیل زارعیان






    اسماعيل در سال 1334 در شهر آبادان در خانوادهاي مومن ديده به جهان گشود. پدرش نعمتالله از افراد سرشناس شهر و داراي فضايل اخلاقي بسيار بود. اسماعيل پس از گذراندن دوران كودكي در سن شش سالگي وارد دبستان شد و با توجه به علاقهاي كه به كسب علم داشت توانست دوران ابتدايي و دبيرستان را طي نموده و در سن 18 سالگي موفق به اخذ ديپلم و سپس وارد دانشكده افسري شد و سه سال دوره دانشكده افسري رادر تهران به پايان رسانده و به درجه ستوان دومي و اخذ ليسانس علوم اجتماعي مفتخر گرديد. سپس براي آموختن دوره مقدماتي فرماندهي يك سال در شيراز اقامت كرد و پس از آن به خوزستان منتقل شد و فرماندهي گروهان2 از گردان دژ خرمشهر كه تحت امر لشكر92 زرهي اهواز بود را به عهده گرفت و چندين ماه در منطقه شلمچه و كوشك در مرز ايران و عراق انجام وظيفه نمود.
    بررسي تحركات مرزي ارتش عراق اين را نشان ميداد كه عراق در حال تدارك براي حملهاي همه جانبه به ايران اسلامي است، لذا اسماعيل كه با عدهاي از همرزمان در مرز شلمچه حضور داشت تمام حركات دشمن را زير نظر داشته و خود را براي رويارويي با دشمن متجاوز آمده ميكردند.هجوم سراسري دشمن تا بن دندان مسلح آغاز شد. همه دلسوزان انقلاب با تمام توان ايستادند تا دشمن زمينگير شود. پس از پيشروي دشمن به سمت خرمشهر اسماعيل در صف مدافعان خرمشهر قرار گرفت و با وجود اصابت گلوله به بازويش همچنان به راه سعادت خود ادامه داد. او 45 روز همگام با ديگر مدافعان در خونين شهر حضور داشت تا اينكه بارديگر بر اثر اصابت چندين گلوله به پايش مجروح گرديد و به بيمارستاني در شيراز منتقل شد.پس از شش ماه هنوز بهبود نيافته بود كه دوباره عزم ميدان نبرد كرد و به صف جهادگران پيوست. پس از مدتي نبرد در جبهه‎هاي حق عليه باطل بارديگر مجروح شد و مدتي در بيمارستان اهواز بستري شد. اما او هنوز به راه سعادت نرسيده بود. اسماعيل، جان خود را آورده بود تا تقديم بت شكن زمان كند. پس از اشغال خرمشهر تمام وجودش پر از اندوه بود، آخر او كه در خونين شهر بود مي‎دانست كه در اين شهر چه گذشته است.
    عملياتي در پيش بود كه ميتوانست تسكيني باشد بر سوز دل نه تنها اسماعيل بلكه تمامي ملت ايران، يعني عمليات بيت المقدس.
    او با تمام وجودش در اين عمليات شركت نمود و به آرزويش رسيد، خرمشهر، شهر خون و قيام آزاد شد.
    او با چشم خود دست ياري خداوندمتعال را ديده و به اين دست چشم اميد دوخته بود، اميدي از جنس شهادت.
    او همواره به همرزمان خود ميگفت:"دوستان،اي همرزمان، اميدوارم روزي قهرمانانه فداي ميهن شوم تا تاريخ يادم را براي آيندگان گرامي بدارد."




    حواسمان هست یانه اگر شهیدنشویم میمیریم راه سومی وجود ندارد............

  2. 2 کاربر از پست مفید خادم شهدا سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سامسونگ عینک می سازد/ رقیب عینک گوگل در راه است
    توسط vahid5835 در انجمن وب و اینترنت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th October 2013, 06:19 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th September 2011, 10:54 AM
  3. تیپ aیی یا تیپ b?
    توسط MR_Jentelman در انجمن آزمون های روان شناختی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th September 2010, 04:58 PM
  4. چگونه خوشتیپ ها را از خوشتیپ نماها تشخیص دهیم؟
    توسط s@ba در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 11th April 2010, 11:15 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st January 2010, 06:27 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •