سلام از ما
دقیقا
یکبار چیه؟ n بار!
آره بابا تو خونه دانشگاه مسافرت و هرجا که قدم میذارم! کلا ما ترمیناتور هستیم!
کلا انقد هر دفعه یک کارایی میکنیم که کلا نقشه های از پیش تعیین شده همه از مد میوفتن
واسه همینم من در لحظه نقشه میکشم سهیلا جون! تعدادشم به حروف چینی ست!
الانم یکی دوتا بگم بخندین!
البته اگه یکم از بحث دوره ببخشید...
از دبیرستان تعطیل شدیم من یک آتیشی سوزوندم تو کلاس که جاش نیس بگم.... بعد یکی از بچه های هم مسلک خودم یکی زد محکمو در رفت! من تو دلم گفتم فردا به حسابش میرسم
از قضا مسیرمون تا خونه یکی بود
اون رفت سوار اتوبوس شد منم پشتش رفتم همین که نشستم دیدم جلومه تقققق زدمش.... محکماااااا.....
یهو دیدم یک نفر سرشو برگردوند نگام کرد دیدم ئه دوستم نیست که!
ینی دلم میخواست زمین دهن وا کنه برم توش شدیدا عذرخواهی کردم ولی خانومه بد نگام کرد! من از شدت شرم سرمو انداختم پایین همین که بالا آوردم سرمو دیدم بنده خدا جاشونو عوض کردن!
بعد به اطراف نیگا کردم دوستمو پیدا کردم دیدم داره از خنده ریسه میره!
بعدا به حساب اون دوستمم رسیدم....
معصومه جون شماروی هرچی اعترافه سفید کردی ...
عزیزم شانس آوردی اون اطراف کسی به دادخواهی اون خانم تصمیم به تلافی نگرفته والا ...
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)