معراج رسول اکرم پس از آنکه در سیرههای مربوط به آن حضرت عنوان شد و در تفسیرهای قرآن کریم ذیل آیات مربوط به معراج تعبیر گردید دیری نگذشت که بر ادیبان و سخنوران مسلمان فارسی زبان، تأثیری شگرف گذاشت و سبب پیدایش آثاری ادبی، در تفسیر و تعبیر معراج رسول به زبان فارسی شد.
سخنوران و ادیبان فارسی زبان درباره معراج، نه تنها از آیات قرآنی متأثر بودهاند بلکه در نوشتن و سرودن معراجیههایشان، به احادیث نبوی نیز که مربوط به قصه معراج است توجه داشتهاند.
*سنایی غزنوی نخستین شاعری که از معراج گفت
در دوره نخست زبان و ادبیات فارسی تا سده ششم هجری آنچه در زمینه معراج به فارسی پرداخته شده به نثر است و معراجنامههای منظوم بیشتر در لابهلای دیباچههای منظومههای فارسی آمده است. به طوری که چون شاعر به ساختن و پرداختن منظومهای میپرداخته نخست از توحید باری تعالی سخن میگفته و سپس به نعمت محمد مصطفی میپرداخته و ضمن برشمردن فضایل و معجزات آن حضرت از قصه معراج نیز یاد میکرده است. آغازگر این سنت ادبی سنایی غزنوی شاعر و معارف منظومههای داستانی و عرفانی زبان فارسی، میتوان نمونههای بسیار خوش و گیرای معراج را به همین شکل منظوم و با هنرمندیهای شاعران سراغ گرفت مثلا فریدالدین عطار نیشابوری که یکی از منظومهسازان و داستان پردازان پرآوازه زبان فارسی به شمار میرود در جمیع منظومههایش به قصه معراج رسول توجه داشته است. چنانچه در مصیبت نامه، اسرارنامه، الهی نامه صدها بیت زیبا و شیوا به قصه معراج اختصاص دارد.
*سنتی با شرکت همه شاعران
این سنت ادبی پس از سنایی ادامه داشت و شاعران در منظومههای خویش با بیانی گیرا و دل انگیز هر یک با نگاهی خاص این قصه معراج را سرودهاند. پس از وی خاقانی شروانی در تحفة العراقین و نظامی گنجوی در خمسه عطار تونی در هیلاج نامه، امیرخسرو دهلوی در مطلع الانوار، شیرین و خسرو، مجنون و لیلی، آیینه اسکندری و هشت بهشت، معراجنامه دارند. سلمان ساوجی در جمشید و خورشید و نیز جامی در یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون، اسکندرنامه و وحشی بافقی در مثنویاتش، قا آنی در دیوان اشعارش و سرانجام شهریار شاعر معاصر این قصه را سرودهاند.
*استعارههایی که شاعران برای معراج استفاده میکنند
به غیر از سنت ادبی یاد شده شاعران در موضوع معراج تک بیتیهایی را در لابهلای منظومههایشان ذکر کردند و نمونههای آن بسیار است به ویژه که معراج دستمایه خوبی در موضوعات عرفانی است و بسیاری از شاعران و نویسندگان در رساله منظوم و منثور با این موضوع نگاشتهاند. علاوه بر اینها تعابیر و ترکیبات و تشبیهات زیبایی در معراجنامههای شاعران به کار رفته که حتی شعرا و نویسندگان نیز از این تعابیر در کلام خود استفاده میکنند. ترکیباتی نظیر مرتع قدسیان، سبزپوشان، خلوتیان ملکوت که در کنایه از فرشتگان گفته شده است.
یا ترکیبات همچون سریر سدرهگاه خیمه خاص قاب قوسین، سریر قاب قوسین، کحل ، مازاغ، شادروان لولاک، بزمگاه لی مع الله در مقام قرب پیامبر اکرم گفته شده است یا در وصف براق، مرکب آسمانی حضرت رسول (ص) در شب معراج تعبیراتی شهپر فلکی، وهم علوی خرام، جنیبت فلک گام، شاهسوار آسمان گرد، براق برق، براق نور، براق عشق و براق همت آمده است. همچنین در توصیف شب معراج نظیر شب دیدار، شب خلوت، قرب لیلة القربی و صدها تعبیر نغز و دلکش ادیبان به کار رفته است. در بخش معراجنامههای منظوم این ترکیبات و بسیاری ترکیبات نغز از این دست را در لابهلای سرودههای شاعران میبینیم.
در اين تاپيك معراجنامه تني چند از شعرا قرار خواهد گرفت
علاقه مندی ها (Bookmarks)