دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: شعر دو کاج (نسخه قدیمی و جدید)

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    11,753
    دریافت تشکر: 9,183
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    setayesh shb's: خوشحال3

    پیش فرض شعر دو کاج (نسخه قدیمی و جدید)

    دو کاج(نسخه قدیم)
    در کنار خطوط سیم پیام
    خارج از ده ، دو کاج ، روییدند
    سالیان دراز ، رهگذران
    آن دو را چون دو دوست ، می دیدند
    روزی از روزهای پاییزی
    زیر رگبار و تازیانه ی باد
    یکی از کاج ها به خود لرزید
    خم شد و روی دیگری افتاد
    گفت ای آشنا ببخش مرا
    خوب در حال من تامّل کن
    ریشه هایم ز خاک بیرون است
    چند روزی مرا تحمل کن
    کاج همسایه گفت با تندی
    مردم آزار ، از تو بیزارم
    دور شو ، دست از سرم بردار
    من کجا طاقت تو را دارم؟
    بینوا را سپس تکانی داد
    یار بی رحم و بی محبت او
    سیم ها پاره گشت و کاج افتاد
    بر زمین نقش بست قامت او
    مرکز ارتباط ، دید آن روز
    انتقال پیام ، ممکن نیست
    گشت عازم ، گروه پی جویی
    تا ببیند که عیب کار از چیست
    سیمبانان پس از مرمت سیم
    راه تکرار بر خطر بستند
    یعنی آن کاج سنگ دل را نیز
    با تبر ، تکه تکه ، بشکستند

    شاعر: محمد جواد محبت
    ***

    دو کاج (نسخه ی جدید)
    در كنار خطوط سيم پيام ،خارج از ده دو كاج روئيدند
    ساليان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست مي‌ديدند
    روزي از روزهاي پائيزي ،زير رگبار و تازيانه باد
    يكي از كاجها به خود لرزيد،خم شد و روي ديگري افتاد
    گفت اي آشنا ببخش مرا ،خوب در حال من تأمل كن
    ريشه‌هايم ز خاك بيرون است،چند روزي مرا تحمل كن
    كاج همسايه گفت با نرمی
    دوستی را نمی برم از یاد،
    شاید این اتفاق هم روزی
    ناگهان از برای من افتاد.
    مهر بانی بگوش باد رسید
    باد آرام شد، ملایم شد،
    کاج آسیب دیده ی ما هم
    کم کمک پا گرفت و سالم شد.
    میوه ی کاج ها فرو می ریخت
    دانه ها ریشه می زدند آسان،
    ابر باران رساند و چندی بعد
    ده ما نام یافت کاجستان ...
    شاعر: محمد جواد محبت



  2. 10 کاربر از پست مفید setayesh shb سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •