لغات |
معانی |
Ability-to-pay-principle |
اصل قدرت پرداخت . به موجب این اصل مالیات باید براساس درامد یا ثروت مالیات دهنده وضع و اخذ گردد . بعضی بر این اعتقادند که مالیات باید براساس منافع مستقیمی که مؤدی دریافت میکند اخذ شود . به موجب این اصل مالیات بر درآمد به صورت تصاعدی محاسبه و وصول می گردد . بدین معنی که داراتر مالیات بیش تری باید بپردازد. |
Abolition of post |
لغو با الغاء وظیفه |
Abatment of tenancy |
لغو اجاره داری |
Abatment of rent |
کاهش ، تخفیف و یا تنزل اجاره بها |
Abandoned farm land |
واگذاری یا ترک زمین های مزروعی |
Abstract of title |
استعلام در مورد مالکیت . در هنگام انجام معاملات در دفاتر اسناد رسمی از ثبت اسناد و املاک استعلام میشود و در صورت بدون اشکال بودن معامله انجام میشود |
Absolute advantagte |
برتری مطلق |
Absolute poverty line |
خط فقر مطلق |
Absentee ownership |
مالکیت غایب |
Absorptive capacity |
قدرت جذب |
absentee landlord |
مالک غایب |
Acceptable costs |
هزینه های قابل قبول |
Access path |
راه دست یابی |
Acceleration principle |
اصل شتاب . اصلی است که به وسیله اقتصاددانان پیرو مکتب جان میناردکینز به کار برده شده و نشان می دهد که چگونه افزایش یا کاهش در هزینه های مصرفی ممکن است سبب تغییر در تشکیل سرمایه جدید شود . |
Acceptance credit |
قبولی اعتبار ، پذیرش اعتبار |
Acceptable cost |
هزینه های قابل قبول |
Account code |
رمز حساب |
Account code number |
شماره رمز حساب |
Accoutnt entry |
ثبت حساب ها |
Account exchang rate |
حساب نرخ مبادله |
Accounting identity |
تطبیق حساب ها |
Accounting policies and procedurs |
سیاست ها و روش های حسابداری |
Accounting princi ples |
اصول یا مبانی حسابداری |
Account (Classification of farm |
حساب (طبقه بندی حساب های مزرعه) |
Account farm |
حساب مزرعه . این حساب شامل موجودی اول سال ، صورت تولیدات زراعی و دامی صورت فروش و سایر درامدها و صورتی از کلیه هزینه ها که برای اجرای کارها پرداخت میشود . |
Accounting price |
قیمت حسابداری |
Accounting system |
نظام حسابداری |
Account receivable |
حساب های قابل دریافت |
Account's status |
جایگاه محاسبات ، منزلت حساب ها |
Acual basis (of accounting |
انجام محاسبات براساس واقعیت ها |
Accrued interest |
فاقد در خور استحقاق |
Accrued annual leave |
مرخصی استحقاقی |
Accrued income |
درآمد استحقاقی |
Acreage allotment |
حصه ، سهم یا توزیع زمین برحسب واحد سطح |
Acreage reserve |
حصه ، سهمیه یا مقدار زمینی که ذخیره میشود. |
Acreage restriction |
محدودیت وسعت یا مساحت مزرعه |
Action programme |
برنامه عمل یا برنامه اجرایی |
Activity analysis |
تحلیل فعالیت . این نوع تحلیل براساس برنامه ریزی خطی انجام می شود ولی وسیع تر از آن است زیرا تعیین کننده پرسودترین ترکیب های ممکن زیرمجمو عه های فعالیت خاص است . |
accuarial base |
اساس اکتواری (محاسبات آماری به خصوص در مورد بیمه) |
Accuarial equivalent |
معادل رقم اعلام شده به وسیله آمارشناسان |
Accuarial surplus |
مازاد اکتواری |
Accuarial valuation |
تقویم اکتواری |
Adjacent land |
زمین مجاور |
Adjudication of land disputes |
تسویه دعواها مربوط به زمین |
Adjustment account |
تسویه حساب - تعدیل حساب |
Adjustment of rental charges |
تعدیل اجاره بها |
Administerd prices |
قیمتی که از پیش و براساس اطلاعات نسبتاً دقیق مربوط به هزینه و منافع مورد نظر تعیین می گردد . |
Administrator |
کارگذار ، مدیر ، قیم ، اداره کننده |
Administratrix |
مدیره در مقابل مدیر |
علاقه مندی ها (Bookmarks)