شعر
از قوافی
چهارپایه ای
از اوزان
سنگ سمباده ای
با سگک کمربندم تسمه ای خواهم ساخت
بر پشت خواهم کشید چون کوله باری
فریاد بر می کشم
آهای ... تو پلک را بگشای
تا پس کوچه ها بشنوند
آهای
قندشکن
چاقو
احساس
تیز می کنم
شعر
از قوافی
چهارپایه ای
از اوزان
سنگ سمباده ای
با سگک کمربندم تسمه ای خواهم ساخت
بر پشت خواهم کشید چون کوله باری
فریاد بر می کشم
آهای ... تو پلک را بگشای
تا پس کوچه ها بشنوند
آهای
قندشکن
چاقو
احساس
تیز می کنم
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)