نگاتيو (فيلم منفي) Negative
نسخه منفي فيلم که فسمتهاي تاريک و روشن بر آن معکوس ثبت شده و پس از چاپ از روي آن، نسخه مثبت (positive) به دست مي آيد.


نما Shot
مقدار تصويري که دوربين فيلمبرداري بدون قطع از يک صحنه مي گيرد. «نما» کوچکترين واحد ساختمان فيلم است و يک فيلم از «نما»هاي متعدد (حدود 600 تا 1000نما) تشکيل ميشود.


نماي از روي شانه over – the – shoulder-shot
«نما»يي که معمولاً در صحنه هاي گفتگو به کار ميرود. به اين ترتيب که دوربين از بالاي شانه و پشت يکي از دوطرف، صورت يا نيم تنه طرف مقابل او را نشان ميدهد و اين کار ضمن گفتگوي آن دو، به طور متناوب تکرار ميشود.


نماي پوشش دار Matt shot
نوار فيلمي که قسمتي از کادر تصوير آن داراي پوششي است که نور از آن رد نميشود. وقتي که اين نوار پوشش دار با نوار فيلمي که بر آن تصويري عادي گرفته شده، يک جا چاپ شود، در طول اين تکه فيلم، قسمتهايي پوشيده مي ماند. روي اين قسمتهاي پوشيده مانده، بعداً ميشود تصوير ديگري (را که جداگانه گرفته شده) چاپ کرد. اين شيوه، وسيله اي است براي اينکه دو تصوير که جداگانه فيلمبرداري شده اند روي هم يا کنار هم طوري قرار بگيرند که به نظر برسد جزء يک منظره واحد هستند. مثل آدمها بر زمينه اي از طبيعت يا افرادي در داخل اتومبيل که پشت سرشان منظره بيرون وجود دارد.
از آن جايي که موقع فيلمبرداري از يک قسمت صحنه، زمينه پشت سر که قرار است بعداً بر آن تصويري جداگانه چاپ شود، زمينه اي به رنگ آبي يا رنگ زرد است، به شيوه «پوشش» شيوه ي «پرده آبي» Blue screen يا «پرده زرد» Yellow screen هم مي گويند.



نماي تمام قد Full shot
نمايي که در آن تماس پيکر شخص ديده شود. معادل با medium Long shot


نماي خيلي درشت Extreme close-up
نمايي درشت تر و نزديکتر از نماي نزديک (close-up اگر نماي درشت، مثلاً چهره اي را نشان دهد، «نماي» خيلي درشت جزئي از اين چهره، مثلاً لبها يا چشمها خواهد بود. به اين نما، «نماي جزئيات» (Detail shot) و (Big close-up) هم مي گويند.


نماي خيلي دور Extreme long-shot
نمايي دورتر و ريزتر از نماي دور (long-shot) مثلاً اگر نماي دور يک خانه را نشان بدهد، نماي خيلي دور اين خانه را با محوطه ي اطرافش مثلاً در وسط صحرا يا جنگل نشان خواهد داد.


نماي درشت Close-up
نما يا تصوير درشتي که دوربين فيلمبرداري از فاصله نزديک از موضوع مي گيرد. صورت يک شخص، دستهاي يک انسان، کتابي روي ميز، يک گلدان گل، اين نما به اختصار c.u نوشته ميشود.


نماي دور، نماي عمومي Long shot
نمايي که حداقل تمام هيکل موضوع فيلمبرداري و گاه کمي بيشتر را دربرميگيرد.


نماي دونفره Two-shot
نمايي که در آن دونفر با هم (معمولاً نيم تنه) نشان داده ميشوند.


نماي کلي master shot
يک نماي عمومي از صحنه، نماي دور و دربرگيرنده تمامي صحنه. يک برداشت (Take) طولاني از تمامي صحنه به صورت نماي عمومي. کار گردآوري «نما»هاي نزديکتر را آسان ميسازد. متصدي تدوين هر بار که کارش لنگ شد از اين نما استفاده مي کنند.


نماي لايي Insert
نمايي درشت از يکي از جزئيات صحنه (Detail shot) که اهميت عمده اي در جريان وقايع صحنه دارد و خبر يا اطلاع مهمي ميدهد و ميان وقايع ظاهر ميشود. مثل نمايي از يک نامه، يک کليد، يک کارد.


نماي متحرک Tracking shot
نمايي که با دوربين متحرک گرفته شود. دوربين ممکن است بر ارابه اي که روي ريل حرکت مي کند سوار باشد و يا ارابه روي ريل نباشد و بر چرخهاي لاستيکي حرکت داده شود و با دوربين به هر وسيله ممکن مانند اتومبيل و ... حرکت داده شود.
Tracking همان معني Dollying و Truking را دارد. به اين نما Travelling shot هم مي گويند.

نماي متوسط Medium shot
نمايي که حدفاصل بين نماي دور و نماي نزديک است.


نماي مدل Model shot
نمايي که در آن از نمونه هاي کوچک (ماکت) اجسام استفاده و به جاي جسم بزرگ اصلي ارايه شده باشد. يک جور حقه ي سينمايي است. مثل دريايي که بر آن ظاهراً کشتي ها شناور باشند يا پلي منفجر ميشود و ... ولي در واقع آنها نمونه هاي کوچک هستند.


نماي نقطه نظر Point-of-view shot
نمايي که صحنه را از دريچه ي ديد و چشم يکي از شخصيتهاي فيلم نشان بدهد. گويي او آن صحنه را مي بيند. به طور خلاصه به اين نما p.o.v هم اطلاق ميشود.


نماي هوايي Aerial shot
نمايي که دوربين فيلمبرداري از هوا، از ارتفاع نسبتاً زياد، از بالاي جرثقيل مخصوص فيلمبرداري، از داخل هواپيما و يا هلي کوپتر مي گيرند. به اين نما هلي شات نيز مي گويند.


نوار سروصداهاي متفرقه (ساندافکت) Effects Track
صداي فيلم از سه نوار (Track) در اصل جداگانه، تشکيل ميشود. نوار گفتگوها (Dialogues) نوار سروصداهاي متفرقه (musical score) و نوار سروصداهاي متفرقه (sound Effects) که اين هر سه به وسيله متصدي تدوين صدا در آخر، روي يک نوار صوتي واحد ترکيب (mix) ميشود.


نور اصلي صحنه (key Light)
نور اصلي که براي روشن کردن صحنه، موقع فيلمبرداري به کار ميرود.


نور مکمل Filler Light (Fill light)
روشنايي کمکي که از طرف مقابل منبع اصلي نور (key light) به موضوع فيلمبرداري تابانده ميشود و سايه ها را نرم و کمي روشنتر ميکند و به قسمتهايي که در تاريکي مانده اند و «نور اصلي» به آنها نرسيده روشنايي مي بخشد. «نور مکمل» ضعيفتر از «نور اصلي» است.


نوع ( ژانر) Genre
کلمه اي فرانسوي، اصلاً به معني نوع و گونه، در سينما نوعي و گروهي فيلم خاص مثل ژانر «وسترن»، ژانر «موزيکال» و غيره.