برگرفته از موسسه مطالعات ایران و اوراسیا



روسيه و اسراييل؛ هم دوست، هم دشمن


مقدمه

فروپاشي قابل پيش‌بيني شوروي، پراكندگي شديدي را در جهت‌گيري و رويكردهاي سياسي در حوزه داخلي و خارجي روسيه به جا گذاشت. به گونه‌اي كه از ابتداي دهه 1990 تا كنون سه رويكرد كاملا متفاوت در اين كشور به آزمايش گذاشته شده است. گروه اول با پذيرش تئوري و روش سياسي ليبرال دموكراسي به آمريكا و اروپا نزديك شد كه تا نيمه اول 90 دوام آورد. اما ضعف هاي كلان اين رويكرد كه به «يوروآتلانتيكي غرب گرايانه» معروف است، باعث رويگرداني سياست مردان روسي از آن شد.


در مرحله بعدي روس ها با پلي به گذشته آرزوهاي دوران شوروي را در ذهن خود مرور كرده و در نيمه دوم دهه 90 سياست بازگشت به شرق را برگزيدند تا دست كم اقتدار پيشين خود را در حوزه اوراسيا بازآفريني كنند. «يوگني پريماكوف» از افسران «ك.گ.ب» در دوران شوروي در دوره نخست وزيري خود رويكرد اوراسياگرايي را با تعبير «ژئوپولتيك چندقطبي» به اجرا گذاشت. اما اين رويكرد نيز نتوانست تداوم يابد تا تبديل به گفتمان سياسي روسيه شود. بنابراين روسيه هزاره سوم، راه ديگري را برگزيد كه واقع گرايي و عمل گرايي نام گرفت. ولاديمير پوتين طراح و مجري اين رويكرد است كه حيثيت سياسي تاريخ روسيه و بازگشت اقتدار در عصر پساكمونيسم را در اين رويكرد جستجو مي كند.

روسيه در اين رويكرد تعريف خود را از نظام بين‌الملل تغيير داده و خواست خود را به عنوان قدرت بزرگ و تاثيرگذار جهاني معرفي مي كند تا هم شرق را داشته باشد و هم غرب را از دست ندهد. روسيه در اين رويكرد هم با چين پيمان شانگهاي مي بندد و هم با آمريكا بر سر ميز مذاكرات صلح خاورميانه مي نشيند. براي توسعه قدرت خود به نسبه همان نگاه را به شرق آسيا دارد كه در آمريكاي جنوبي دنبال مي كند. در خاورميانه به همان اندازه كه بتواند كرملين را با كاخ سفيد روبرو كند به همان اندازه مي تواند قدرت چانه زني روس ها را افزايش دهد.
بنابراين در كنار رفاقت نيم بند با آمريكا رقابت با آن را در دستور كار خود قرار مي دهد. نبايد فراموش شود كه روسيه هيچگاه به آمريكا اعتماد نخواهد كرد. يكي از دلايلش اين است كه تاريخ مخاطره آميزي با اين دشمن ديروز و رقيب اصلي امروز دارد. اين رقابت و حتي تنش در بسياري از موارد خود را در كشورهاي cis، اروپا،‌ آمريكاي جنوبي، آسيا و بخصوص خاورميانه نشان مي دهد. مسكو بسيار علاقه مند است بار ديگر به خاورميانه كه نقطه كانوني و البته تنش زاي آن مسائل فلسطين و اسراييل است، برگردد. اين بازگشت مسكو را با رويكرد خاورميانه‌اي واشنگتن مواجه خواهد كرد. از اين رو روسيه نيازمند يك بازي متفاوت و محتاطانه است كه در اين بخش سعي مي شود به آن پرداخته شود.