مفروضات فلسفي فيزيک کلاسيک و مدرن
فيزيک کلاسيک يا فيزيک نيوتني بر يک سري مفروضات فلسفي بنا شده بود. مهمترين آنها پذيرش وجود يک دنياي عيني خارج از ذهن انسان بود. در اين ديدگاه، واقعيت ها مستقل از ما هستند و انسان قادر است تصويري مطابق واقع از اين جهان عيني بدست دهد. علاوه بر آن که وجود و رفتار فرآيندهاي فيزيکي بستگي به مشاهده آنها دارد. بنابراين فيزيک کلاسيک وظيفه خود را شناخت جهان مستقل از ذهن بشر مي دانست. اما ظهور نظريه کوانتم، با اين ديدگاه که واقعيت ها وابسته به ذهن ما هستند، مباني فلسفي فيزيک کلاسيک را به چالش کشيد. بنيانگذاران اين نظريه، غالبا منکر واقعيتي وراي پديده ها شدند. البته ريشه هاي فکري اين فيزيکدانان متاثر از فضاي حاکم فکري در اواخر قرن نوزدهم بود که سالها پيش از آن "تجربه گرايان" بر آن پاي فشرده بوند و با منسوخ دانستن فلسفه و مذهب، دوران حاکميت علم و تجربه بشري را نويد مي دادند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)