به یادت
تو با یک جرعه از دریای یادت
میان باغ قلبم جا گرفتی
تو با یک انعکاس نقره ای رنگ
مجال ناز از رعنا گرفتی
تو چون یک هدیه فیروزه ای رنگ
مرا بر قایق رؤیا نشاندی
و با یک لطف ، یک لبخند ساده
مرا به سرزمین عشق خواندی
تو دیوار میا قلب ها را
به رسم آسمانی ها شکستی
و چون حسی غریب و واژه ای سرخ
میان دفتر روحم نشستی
تو دریایی ترین ترسیم یک موج
تو تنها جاده دل تا خدایی
تو مثل شوق یک کودک لطیفی
تو مثل عطر یک گلدان رهایی
تو مثل نغمه موزون باران
به روی اطلسی ها نازنینی
و تا وقتی که روحم مال اینجاست
به روی صفحه دل می نشینی
علاقه مندی ها (Bookmarks)