بسم الله الرحمن الرحیم
در شرکت بودیم وقت اذان ظهر شد
20 دقیقه برا وضو گرفتن و نماز وقت داریم که یا به جماعت بخونیم یا فرادی.
بعده نماز اگه فرصت شد یه صفحه یا نیم صفحه قرآن با اونایی که حضور دارن میخونیم.
قرآن هارو که پخش شد باز که کردیم بوق خورد ینی وقته نماز تمومه.
ما پاشدیم بریم سرکارمون چون اجازه نشستن طبق فتوای مراجع نداریم مدیرعامل که اونجا بود دید من پاشدم یه نگاهی باگوشۀ چشمش به من انداخت.
انگار داشتم قتل میکردم.
نذاشت برثم. گفت قرآن رو بخونین بعد برید.
ما همگفتیم این صاحب شرکت و تولید هست خودش میگه بشین. ما هم میشینیم قرآنمون رو میخونیم. نشستم خوندیم تموم که شد رفتم.(همش 3الی 4 دقیقه دیر شد)
چند نفر از همکاران ناراحت شدند که چرا دیر رفتم.شروع به ایراد گرفتن کردن که قرآن خوندن وقت دارد و...
هر چیزی جایی دارد مگه تو عروسی نوحه سرایی میکنن و...
گفتم عزیز من اینجا که عروسی نیس و ... و من همیشه وقتی وقته نماز تموم میشه فورا برمیگردم سرکارم.
الانم صاحب و مدیرعامل کارخونه نذاشت و...
دیدن چیزی نمیشه گف. گفتن به مدیرعامل بگو ما کار داریم همکارا نمیذارن و...
چیزی نگفتم چون همکار هستیم و باید باهم همدلی کنیم.
حرفم رو اینه که وقتی صاحب کارخونه یا شرکت یا جاهای دیگه هم راضی به امری مثه قرآن خواندن و... باشن افرادی که ادعای کار دارن باز بهونه میارن که نباید قرآن خوند.
قرآن واقعا در بین ما مسلمانان محجور شده.
فقط سر سفرۀ عقد یا در ختم ها ازش استفاده میشه.
روشن فکرانی که ادعاهای جالبی دارن در شرایط و موقعیت های مختلف روشن فکری خودشونو بهتر نشون میدن.
از کار زدن در تمام طول روز همیشه هست اونم خیلی زیاد؛ اما 3 الی 4 دقیقه با رضایت صاحب کار برا قرآن خواندن میشه افراط کاری.
به کجا ما مسلمانان خواهیم رسید؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)