دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 14 , از مجموع 14

موضوع: سيري انتقادي در برهان نظم

  1. #11
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : سيري انتقادي در برهان نظم

    ايروين رودينگر، فيزيكدان بزرگ اتريشي نيز براي نشان دادن نتايج عملي اصل عدم قطعيت به طراحي معمايي پرداخت كه در علم فيزيك به معماي " گربه ي شرودينگر " مشهور شد. طبق اين معما، ما محفظه اي در اختيار داريم كه در داخل آن گربه اي قرار دارد و روي جداره ي بيروني آن يك آشكارسازحساس امواج راديواكتيو قرار دارد و هنگامي كه آشكارساز موجي را دريافت كند محفظه ي گار سمي موجود در ظرف باز شده و گربه مي ميرد. پرسش نهايي اين معما اين است كه آيا هم اكنون گربه زنده است يا خير؟ اطمينان ما در جواب به اين پرسش در چه حد است؟ برمبناي اصل عدم قطعيت ما با هيچ يقيني نمي توانيم به اين سوال پاسخ دهيم زيرا نمي توان با يقين كامل از وضعيت تك تك اتمهاي در حال فروپاشي سخن گفت. هايزنرگ معتقد است وقتي كه امكان پيش بيني دقيق آينده غير ممكن باشد توجيه هرگونه رابطه ي علي ميان پديده ها غير ممكن خواهد بود. وي رابطه ي علي را در يك گزاره ي شرطي اينگونه تبيين مي كند: " اگر حال را دقيقا بدانيم، آينده را مي توانيم پيش بيني كنيم. " به عبارت كامل تر، كشف رابطه ي علي ميان دو موقعيت گوناگون تنها از راه شناخت موقعيت فعلي و دامنه ي تغييرات مشخصات فيزيكي امكان پذير خواهند بود و اين در حالي است كه شناخت ما از موقعيت و دامنه ي تغييرات مشخصات فيزيكي ذرات در هاله اي از عدم قطعيت فرو رفته است. وي در اين باره مي گويد: " با توجه به ارتباط نزديك بين سرشت آماري نظريه ي كوانتوم و عدم دقت تمامي ادراكات ممكن است پيشنهاد شود كه در پس جهان آماري ادراك، يك جهان واقعي قرار دارد كه محكوم به عليت است. اين به نظر ما خيال پردازي است و ما اين را بطور صريح مي گوييم كه بي فايده و بي معني است. زيرا فيزيك بايد خودش را محدود به توصيف همبستگي مشاهدات بنمايد. در واقع وضعيت واقعي را مي توان بصورت زير بيان كرد چون تمامي آزمايشها محكوم قوانين مكانيك كوانتومي هستند. پس نتيجه مي گيريم كه مكانيك كوانتومي انهدام نهايي عليت را تثبيت مي كند. "

    اما مسلم است كه در دستگاههاي كوانتومي پيچيده تر از جمله مجموعه ي چندين اتم درجه ي قطعيت بيشتر مي شود و معادله ي شرودينگر درجه ي احتمال بيشتري را نسبت به ذرات منفرد نشان مي دهد. درست همانگونه كه ما با اطمينان نسبي مي گوييم امروز نود درصد مردم به خارج از منزل مي روند. اما نمي توانيم با اطمينان بگوييم امروز فلان شخص از منزل بيرون مي رود. نتيجه ي منطقي اين امر اين است كه هر سيستمي داراي درجه اي از قطعيت است و اين قطعيت با افزايش گستره ي سيستم و پيچيده تر شدن آن افزايش مي يابد. اين قطعيت نسبي دامنه ي حركات و تغييرات موقعيت فيزيكي سيستم را محدود مي كند. بنابراين مي توان گفت در هر سيستمي درجه اي از موجبيت ( اجبار ) وجود دارد. اما از آنجايي كه همواره عدم قطعيت در هر سيستمي حكمفرما است درجه اي از عدم موجبيت نيز قابل درك است. برتراند راسل در تاييد اين مدعا در كتاب " تحليل ماده " مي گويد: " تا آنجايي كه نظريه ي كوانتوم در زمان حال مي تواند بگويد، اتمها نيز ممكن است اراده ي آزاد داشته باشند. اما محدود به يكي از چندين انتخاب باشند. " همچنين كامپتون در كتاب " آزادي انسان " مي نويسد: " ديگر قابل توجيه نيست كه قانون فيزيكي را به عنوان شاهدي بر عليه آزادي انسان بكار ببريم. "


  2. #12
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : سيري انتقادي در برهان نظم

    پل ديراك ، فيزيكدان برجسته ي دانشگاه كمبريج با بياني معتدل تر دركتاب مشهور " مكانيك كوانتومي " خود مي نويسد: " عليت فقط در مورد سيستمي كه مختل نشده است، حكم فرماست. اگر سيستمي كوچك باشد ما نمي توانيم آن را مشاهده كنيم مگر آنكه اختلالي جدي ايجاد كنيم و بنابراين نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه رابطه ي علي بين مشاهداتمان بيابيم. عليت هنوز در مورد سيستمهاي غير مختل فرض مي شود. "

    نقد نظريه ي شكاكانه ي هيوم در رابطه با عليت:

    همان طور كه گفته شد نظريه ي عدم قطعيت هايزنبرگ جدلهاي فلسفي بسياري را در رابطه با عينيت رابطه ي علي در بين فلاسفه و فيزيكدانهاي جهان برانگيخت. بايد توجه داشته باشيم كه اولين نتيجه ي پوزيتيويستي اصل عدم قطعيت بي معنا بودن مفهوم عليت است و نه غلط بودن آن. مهمترين انتقادي كه منتقدين، از نظر هايزنبرگ در رابطه با عليت مي كنند اين است كه معتقدند، هايزنبرگ در اثر اختلاط وجه معرفت شناختي و وجه عيني اصل عليت، تعريف غلطي از مفهوم عليت بدست مي دهد. بين مفهوم موجبيت علي و قابليت پيش بيني تفاوت بزرگي وجود دارد كه هايزنبرگ آن را در نظر نمي گيرد. وجود موجبيت علي براي پيش بيني امري الزامي است اما كافي نيست. قابليت پيش بيني علاوه بر موجبيت علي وابسته به وجود معرفت نظري كافي از شرايطي كه در آن رابطه ي علي تحقق مييابد نيز هست. در نتيجه امكان دارد كه موجبيت علي برقرار باشد و قابليت پيش بيني مقدور نباشد. اشتباه هايزنبرگ اين بود كه اين امكان را ناديده گرفت، و اين امر در تعريفي كه وي از مفعوم عليت بدست مي دهد كاملا مشهود است. وي گفت: " اگر حال را دقيقا بدانيم مي توانيم آينده را پيش بيني كنيم ". همواره احتمال دارد كه در جهان ميكروسكوپيك درون اتم هم عليت برقرار باشد اما ما بدليل ضعف معرفت شاختي خود نتوانيم اين روابط علي را استنتاج و ادراك كنيم. اين مي تواند ناشي از محدوديتهاي تجربي يا نظري نظام معرفتي ما باشد. زيرا عامل پيدايش عدم قطعيت در تعيين موقعيت ذرات ايجاد آشفتگي در دستگاه كوانتومي مورد نظر بواسطه ي مشاهده گرها صورت مي گيرد. به اين معنا مشاهده گرهاي فيزيكي دانشمندان، خود محدوديتهاي تجربي را شكل مي دهد. محدوديتهاي نظري فاكتور ديگري است كه از ضعف نظام معرفت شناختي ما ناشي مي شود. مدلهاي اتمي همگي گزاره هاي تعميم يافته اي هستند كه از تعدادي مشاهدات جزئي ناشي مي شوند. در نتيجه مدل سازي، از لحاظ تجربي يقيني نيست بلكه دستگاهمندي نظامهاي فيزيك نظري بيشتر از امور انتزاعي ناشي مي شود تا از امور تجربي. هايزنبرگ در اين باره مي گويد: " اتم در فيزيك مدرن، بسيار انتزاعي تر از اتم اتميستهاي يونان است. " از اينجا مي توانيم نتيجه بگيريم كه شايد با رفع محدوديتهاي تجربي و نظري ما بتوانيم تحليلي از روابط علي در جهان ميكروسكوپيك ارائه كنيم و اگر روابط اصل عدم قطعيت هايزنبرگ مطلق پنداشته شود، جزم انديشي خواهد بود. انيشتين در اين باره مي گويد: " من فكر نمي كنم كه چنين نظريه اي ( مكانيك كوانتوم ) ماندني باشد. "


  3. #13
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : سيري انتقادي در برهان نظم

    انيشتين يكي از فلاسفه اي بود كه شديدا با هايزنبرگ در اين باره مخالفت مي ورزيد. وي در رد نظريه ي هايزنبرگ مبني بر طرد موجبيت علي مي گويد: " با وجود اين من نمي توانم قبول كنم كه خداوند تاس مي اندازد. "

    با تمام اينها هايزنبرگ مفهوم عليت را با يك برهان كوتاه مبتني بر رويكرد امپريسيستي ( تجربه انگارانه ) طرد مي كند:

    1- امكانات و دانش فعلي ما چه در بعد نظري و چه در بعد آزمايشگاهي قادر به كشف روابط علي در جهان ميكروسكوپيك نيست.

    2- شناخت ما تنها در بازه اي كه تجربه به آن تعلق مي يابد ( احكام تاليفي ماتاخر ) داراي معنا است. و در خارج از محدوده ي شناخت تجربي، احكام ما بي معني هستند.

    3- بنابراين عليت لااقل در جهان ميكروسكوپيك با توجه به دانش امروزين فاقد معناست.

    يكي ديگر از نقدهاي مهمي كه نظريات تجربه باورانه ي هيوم و هايزنبرگ درباره ي عليت را هدف خود قرار مي دهد، برخلاف تجربه باوران دامنه ي شناخت حقيقت را از شناخت تجربي فراتر مي داند و عليت را بمثابه ي قانوني عقلي اثبات مي كند. هم اكنون به بررسي چند نقد اساسي كه توسط علامه محمدتقي جعفري به نظريات هيوم وارد است مي پردازيم:

    ايراد 1 ) انتقاد اول بيان مي كند كه قاعده ي شناخت استقرائي هيوم خدشه اي به اصل عليت وارد نمي كند. زيرا كاملا امكان دارد كه علتي كه معلولي را ايجاد كرده، در شرايط ديگر معلولي ديگر را ايجاد كند زيرا ماهيت علت تامه ( كافيه ) در دو موقعيت تفاوت كرده است. پس اگر حرارت در شرايطي ايجاد آتش كرده است ممكن است در شرايطي اين كار را نكند زيرا علل تامه در حالت اول برقرار شده اما در حالت دوم برقرار نشده است. در نتيجه همواره امكان اين وجود دارد كه يك علت هميشه يك معلول مشخص صادر نكند و وجود چنين امكاني نمي تواند دليل مناسبي براي طرد عليت باشد. براي مثال اينكه همواره محتمل است كه حرارت و اكسيژن و ماده ي سوختني ايجاد آتش نكند، دليل موجهي براي مورد ترديد قرار دادن عليت نيست.

    پاسخ 1 ) اگر در برهان هيوم كمي دقت كنيم متوجه مي شويم كه مقصود هيوم از علت، همان علت كافيه است. ديگر اينكه از نظر هيوم نمي توان اثبات كرد كه پديده ها معلول به حساب مي آيند كه علل آنها بخواهد در شرايط مختلف پديده هاي متفاوتي را ايجاد نمايد. در ايراد وارد شده عليت مستقل از تجربه فرض شده است. حال آنكه از نظر هيوم دانش خارج از تجربه تنها در شرايطي عينيت دارد كه استلزام منطقي باشد كه در اين مورد اينگونه نيست.


  4. #14
    یار همراه
    نوشته ها
    2,548
    ارسال تشکر
    17,332
    دریافت تشکر: 8,680
    قدرت امتیاز دهی
    15646
    Array

    پیش فرض پاسخ : سيري انتقادي در برهان نظم

    ايراد 2 ) اشكال دومي كه به نظريه ي هيوم گرفته شده اين است كه اگر تئوري او درست باشد هر پديده اي مي تواند هر پديده اي را شكل دهد. زيرا اولين خصيصه ي موجبيت علي اين است كه معلول خود را مجبور به داشتن وضعيت و انجام رفتاري خاص مي كند و اين يعني معلول بايد ماهيت بخصوصي داشته باشد. ( زيرا از هر علتي در يك موقعيت خاص تنها مي تواند يك معلول خاص از خود بروز دهد. ) حال آنكه اگر عليت نفي شود اين محدوديت و جبر منتفي خواهد شد و امكان صدور هر پديده اي از پديده اي ديگر ممكن است. در صورتي كه عملا چنين اتفاقي نمي افتد و محال است چنين اتفاقي بيافتد.

    پاسخ 2 ) مساله ي اصلي اينجاست كه هيوم استلزام علت كافيه را زير سوال مي برد، نه اينكه امكان كنار هم قرار گرفتن هر دو پديده اي را بدهد. اينكه اجباري در كنار هم قرار گرفتن دو پديده نيست نمي تواند دليل موجهي باشد براي اينكه امكان كنار هم قرار گرفتن هر دو پديده ي دلخواهي است. دو پديده براي اينكه بتوانند در كنار يكديگر قرار گيرند بايد تطابق ذاتي داشته باشند اما دليل ندارد كه بين آنها رابطه ي علي و معلولي باشد. براي مثال اينكه دليلي ندارد كه هميشه آتش با حرارت همراه باشد، دليل موجهي نيست براي اينكه آتش مي تواند با هر پديده اي همراه باشد. آتش هيچگاه نمي تواند با سرما همراه باشد. اما اين دليل كافي اي نيست كه بتوانيم بر مبناي آن نتيجه بگيريم كه آتش هميشه با گرما همراه است. ثانيا اگر جهان حاصل تصادف و احتمالات باشد، اين بدان معناست كه تمامي اتفاقاتي كه در يك شرايط احتمال وقوع آنها هست ذاتا محتمل هستند. اما وقوع همه ي آنها ميسر نيست چرا كه ما يك شرايط بيشتر نداريم. بنابراين در شرايط مشخص امكان وقوع هر كدام از اتفاقات محتمل وجود دارد. اما دليل نداريم كه يك اتفاق، مدام در زمانها و مكانهاي مختلف مدام تكرار نشود ( زيرا همواره وقوع آن محتمل است. ) بنابراين احتمال دارد كه در جهان ما مجموعه اي از اتفاقات از روي احتمال متداوما روي دهند و ما به اشتباه فكر كنيم كه تنها احتمال وقوع اين اتفاقات وجود دارد يا به عبارت بهتر وقوع اين اتفاقات جبري است. مانند وقتي كه ما در اثر مشاهده ي متداوم همراه بودن آتش با حرارت به اين نتيجه مي رسيم كه اين دو پديده با هم ملازمه دارند. در حالي كه از لحاظ منطقي امكان دارد كه اين دو پديده متداوما بطور اتفاقي با هم همراه شده باشند و همواره اين احتمال وجود دارد كه تحت همان شرايط يكي از اين پديده ها با پديده ي ديگري همراه شود. هر چند احتمال اينكه بطور اتفاقي دو پديده متداوما با هم همراه شوند بسيار ضعيف است اما از لحاظ منطقي اين احتمال معدوم نيست و نبايد بي جهت اين فرض كنار گذاشته شود. بنابراين مي توانيم نتيجه بگيريم كه نظريه ي تصادف هيچ تناقضي با سازوكار جهان فعلي ما ندارد. __________________


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بررسي گوشي KM900 Arena ال‌جي
    توسط hoora در انجمن LG
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 21st February 2013, 05:56 PM
  2. مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب
    توسط draz در انجمن مدیریت پروژه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th March 2011, 09:22 AM
  3. Samsung G800 خیلی دور خیلی نزدیک
    توسط Bad Sector در انجمن Samsung
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th February 2011, 10:09 PM
  4. پاکت پی سی با حداقل قیمت
    توسط Bad Sector در انجمن HTC
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 4th February 2011, 09:23 PM
  5. خبر: Windows Phone 7.0 مرثیه ای بر یک سیستم عامل
    توسط Bad Sector در انجمن اخبار تلفن همراه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd February 2011, 02:37 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •