دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: دعاي ندبه

  1. #1
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسي شيمي
    نوشته ها
    160
    ارسال تشکر
    386
    دریافت تشکر: 306
    قدرت امتیاز دهی
    30
    Array

    پیش فرض دعاي ندبه

    دعای ندبه

    مؤلف‏ گويد كه اين دعاى شريفى است و سزاوار است خواندنآن در آنجا مكرّر و در غير آن مكان و ما در باب اوّل ذكركرديم‏اين دعا را با اختلافجزئى زيارت ديگر زيارتى است كه سيّد بن طاوس نقل كرده فرموده دُو ركعت نمازگذاردوبگويد بعدازآن«سَلامُ اللَّهِ الْكامِلُ التَّآمُّ الشَّامِلُ»الخ‏ومااينزيارت را در فصل هفتم از باب اوّل به عنوان استغاثه به آن حضرت از كَلِم طيّب نقلكرديم به آنجا رجوع شود مؤلّف گويد كه سيّد بن طاوس در مصباح الزّائر فصلى در اعمالسرداب مقدّس ايراد كرده و در آن شش زيارت نقل كرده پس از آن فرموده و ملحق مى‏شودبه اين فصل دعاء ندبه و زيارتى كه مولاى ما صاحب الامرعليه السلام هر روز به آنزيارت كرده مى‏شود بعد از نماز صبح و آن زيارت‏هفتم‏حساب مى‏شود و دعاى عهد كه امرشده به تلاوت آن در حال غيبت و دعايى كه آنرا بخوانند در وقتىكه‏ازآن‏حرم‏شريف‏مى‏خوهندبرگردندپس شروع كرده به ذكر اين چهار امر ما هم در اينكتاب مبارك متابعت آن بزرگوار نموده و آن چهار امر را ذكر مى‏نماييم اوّل دعاء ندبهاست كه مستحبّ است در چهار عيد يعنى عيد

    فطر و قربان و غدير و روز جمعهبخوانند و آن دعا اين است:



    اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ رَبِّالْعالَمينَ،

    ستايش خاص خدا پروردگار جهانيان است‏

    وَصَلَّى اللَّهُعَلى‏ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَآلِهِ، وَسَلَّمَ تَسْليماً، اَللّهُمَّلَكَ‏

    و درود خدا بر آقاى ما محمد پيامبرش و بر آل او و سلام كاملى بر ايشانباد خدايا از آن تو است‏

    الْحَمْدُ عَلى‏ ما جَرى‏ بِهِ قَضآئُكَ فى‏اَوْلِيآئِكَ، الَّذينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ‏

    ستايش بر آنچه جارى شد بدان قضاو قدر تو درباره بندگان مقربت آنانكه خالص گردانيدى آنان را

    لِنَفْسِكَوَدينِكَ، اِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزيلَ ما عِنْدَكَ مِنَ النَّعيمِالْمُقيمِ،

    براى خود و دين خود چون انتخاب كردى براى آنها آن نعمت شايان وپايدارى كه نزد تو است‏

    الَّذى‏ لا زَوالَ لَهُ وَلاَ اضْمِحْلالَ، بَعْدَاَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فى‏

    آن نعمتى كه زوال و نابودى برايشنيست، (و اين) پس از آنى (بود كه) با آنها شرط كردى تا كناره گيرنداز

    دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَزُخْرُفِها وَزِبْرِجِها،فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ،

    درجات (و رياستهاى) اين دنياى پست و از زيب و زيورشو آنها نيز اين شرط تو را پذيرفتند

    وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفآءَ بِهِ،فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ، وَقَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَالْعَلِىَّ،

    و تو نيز وفاى آنان را به اين شرط دانستى و پذيرفتيشان و مقربدرگاهشان كردى و مقرر داشتى از پيش براى ايشان نامى بلند

    وَالثَّنآءَالْجَلِىَّ، وَاَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلآئِكَتَكَ، وَكَرَّمْتَهُمْ‏بِوَحْيَِ،

    و ثنائى آشكار و فرو فرستادى برايشان فرشتگانت را و گرامى داشتى آنان رابه وحى خود

    وَرَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَجَعَلْتَهُمُ الذَّريعَةَاِلَيْكَ، وَالْوَسيلَةَ اِلى‏ رِضْوانِكَ،

    و ياريشان كردى به علم خود وقرارشان دادى واسطه درگاهت و وسيله‏اى بسوى خوشنوديت‏

    فَبَعْضٌ اَسْكَنْتَهُجَنَّتَكَ اِلى‏ اَنْ اَخْرَجْتَهُ مِنْها، وَبَعْضٌ حَمَلْتَهُ فى‏

    پس برخىرا در بهشت جا دادى تا آنگاه كه از آنجا بيرونش آوردى و برخى را در كشتى خود سواركردى‏

    فُلْكِكَ وَنَجَّيْتَهُ وَمَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِبِرَحْمَتِكَ، وَبَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ‏

    و او و همراهانش را كه ايمان آوردهبودند به مهر خود از هلاكت نجات دادى و برخى را براى خود

    لِنَفْسِكَخَليلاً، وَسَئَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِى الْأخِرينَ فَاَجَبْتَهُ،وَجَعَلْتَ‏

    خليل گرفتى و او از تو درخواست كرد نام نيك را در امتهاى آيندهو تو اجابت كردى و نام او را

    ذلِكَ عَلِيّاً، وَبَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْشَجَرَةٍ تَكْليماً، وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ اَخيهِ‏

    بلند گرداندى و با برخىاز ميان درخت بطور مخصوصى سخن گفتى و براى او برادرش را

    رِدْءاً وَوَزيراً،وَبَعْضٌ اَوْلَدْتَهُ مِنْ غَيْرِ اَبٍ، وَآتَيْتَهُ الْبَيِّناتِ،وَاَيَّدْتَهُ‏

    ياور و وزير گردانيدى و برخى را بدون پدر بوجود آوردى ونشانه‏هاى آشكارى به او دادى‏

    بِرُوحِ الْقُدُسِ، وَكُلٌّ شَرَعْتَ لَهُشَريعَةً، وَنَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً، وَتَخَيَّرْتَ‏

    و به روح القدس (جبرئيل) يارى فرمودى و براى همه آنها دين و قانونى مقرر داشتى و برايش طريقه وبرنامه‏اى قرار دادى‏

    لَهُ اَوْصِيآءَ مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ،مِنْ مُدَّةٍ اِلى‏ مُدَّةٍ، اِقامَةً لِدينِكَ،

    و اوصيائى براى او انتخابكردى تا يكى پس از ديگرى نگهبان باشد از زمانى تا زمانى تا برپا ماند دينتو

    وَحُجَّةً عَلى‏ عِبادِكَ، وَلِئَلاَّ يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّه،وَيَغْلِبَ الْباطِلُ‏

    و حجتى باشند بر بندگانت و تا زائل نگردد (دين) حق ازجاى خود و تا پيروز نگردد باطل‏

    عَلى‏ اَهْلِهِ، وَلا يَقُولَ اَحَدٌ لَوْلااَرْسَلْتَ اِلَيْنا رَسُولاً مُنْذِراً، وَاَقَمْتَ لَنا

    بر اهل حق و كسىنگويد چرا نفرستادى بسوى ما پيامبرى كه ما را بترساند و چرا بپانداشتى‏

    عَلَماً هادِياً، فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَذِلَّوَنَخْزى‏، اِلى‏ اَنِ انْتَهَيْتَ‏

    پرچمى راهنما تا پيروى كنيم از آيات توپيش ازآنكه خوار و رسوا گرديم تا اينكه رساندى‏

    بِالْأَمْرِ اِلى‏ حَبيبِكَوَنَجيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، فَكانَ كَمَا

    كار رابدست حبيب خود و برگزيده‏ات (حضرت) محمد صلى اللّه عليه و آله و او چنان بود كه اورا

    انْتَجَبْتَهُ سَيِّدَ مَنْ‏خَلَقْتَهُ، وَصَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ،وَاَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ،

    برگزيدى بزرگ آفريدگانت و برگزيدهبرگزيدگانت و برترين انتخاب شدگانت‏

    وَاَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ،قَدَّمْتَهُ عَلى‏ اَنْبِيآئِكَ، وَبَعَثْتَهُ اِلَى الثَّقَلَيْنِ مِنْ‏

    وگرامى‏ترين معتمدين تو بود و او را بر پيمبرانت مقدم داشتى و بسوى جن و انساز

    عِبادِكَ، وَاَوْطَاْتَهُ مَشارِقَكَ وَمَغارِبَكَ، وَسَخَّرْتَ لَهُالْبُراقَ، وَعَرَجْتَ‏

    بندگانت مبعوث فرمودى و مشرقها و مغربهاى عالم رازير پايش گذاردى و براق را مسخر او گرداندى‏

    بِرُوْحِهِ [بِهِ‏] اِلى‏سَمآئِكَ، وَاَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما كانَ وَما يَكُونُ اِلَى انْقِضآءِ

    و بهآسمان خود او را بالا بردى و علم گذشته و آينده را تا هنگامپايان‏

    خَلْقِكَ، ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَحَفَفْتَهُ بِجَبْرَئيلَوَميكآئيلَ، وَالْمُسَوِّمينَ‏

    آفرينش به اوسپردى آنگاه او را بوسيله ترس ورعب (در دل‏دشمنش) يارى كردى و گرداگردش جبرئيل و ميكائيل و فرشتگان‏

    مِنْمَلآئِكَتِكَ، وَوَعَدْتَهُ اَنْ تُظْهِرَ دينَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَوْكَرِهَ‏

    نشاندارت را واداشتى و به او وعده دادى كه دينش را بر همه دينهاپيروز گردانى اگرچه مشركان‏

    الْمُشْرِكُونَ، وَذلِكَ بَعْدَ اَنْبَوَّئْتَهُ مُبَوَّءَ صِدْقٍ مِنْ اَهْلِهِ، وَجَعَلْتَ لَهُ‏

    خوش نداشتهباشند، و اين جريان پس از آنى بود كه جايگيرش كردى در جايگاه راستى از خاندانش (يعنى آنان را براى حفظ

    وَلَهُمْ اَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ، لَلَّذى‏بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمينَ،

    دينش معين كردى) و قرار دادىبراى او و خاندانش نخستين خانه‏اى را كه براى مردم بنا شد كه مكه است و مايه بركت وموجب‏

    فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ، مَقامُ اِبْراهيمَ، وَمَنْ دَخَلَهُ كانَآمِناً، وَقُلْتَ «اِنَّما يُريدُ

    راهنمايى جهانيان است و درآن نشانه‏هاىآشكارى است چون مقام ابراهيم و هر كه در آن درآيد ايمن است، و فرمودى: «جزاين‏

    اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِوَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً»، ثُمَّ جَعَلْتَ‏

    نيست كه خدا اراده فرموده تادور كند از شما خاندان پليدى را و بخوبى شما را پاك گرداند» آنگاه‏

    اَجْرَمُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فى‏ كِتابِكَ، فَقُلْتَ قُلْلا

    مزد محمد را - كه درودهاى تو بر او و آلش باد - دركتاب خود دوستى و مودتايشان قراردادى و فرمودى: «بگو من‏

    اَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً اِلَّاالْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى‏، وَقُلْتَ ما سَئَلْتُكُمْ مِنْ اَجْرٍ

    از شمابراى رسالت مزدى نخواهم جز دوستى خويشانم» و فرمودى: «آنچه مزد از شماخواستم‏

    فَهُوَلَكُمْ وَقُلْتَ ما اَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ اَجْرٍ اِلاَّمَنْ‏شآءَ اَنْ يَتَّخِذَ اِلى‏

    آن هم بسود شما است» و فرمودى: «من از شمابراى رسالت مزدى نخواهم مگر كسى كه بخواهد بسوى پروردگار خويش‏

    رَبِّهِسَبيلاً، فَكانُوا هُمُ السَّبيلَ اِلَيْكَ، وَالْمَسْلَكَ اِلى‏ رِضْوانِكَ،فَلَمَّا

    راهى پيش گيرد» و اينها بودند آن راه بسوى تو و طريقه سلوك بسوىخوشنوديت و چون‏

    انْقَضَتْ اَيَّامُهُ، اَقامَ وَلِيَّهُ عَلِىَّ بْنَاَبيطالِبٍ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِما

    روزگار آن حضرت سپرى شد برگماشت على بنابيطالب را - كه درودهاى تو بر هر دوى آنها

    وَآلِهِما هادِياً، اِذْ كانَهُوَ الْمُنْذِرَ، وَلِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ، فَقالَ وَالْمَلَأُ اَمامَهُ‏

    وبر آلشان باد - براى راهنمائى زيرا كه آن جناب بيم‏دهنده و راهنماى هر ملتى بود، ودر همين باره در برابر مردمى‏

    مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ،اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ‏

    كه‏نزدش حاضربودند فرمود: هر كه من مولا و سرپرست اويم على مولا و سرپرست او است خدايا دوست دار هر كه دوستشدارد

    وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، وَقالَ مَنْ كُنْتُاَ نَا نَبِيَّهُ فَعَلِىٌ‏

    و دشمن دار هر كه دشمنش باشد و يارى كن هر كهياريش كند و خوار كن هر كه دست از ياريش بردارد، و فرمود: هر كه منپيامبر

    اَميرُهُ، وَقالَ اَ نَا وَعَلِىٌّ مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ،وَسائِرُالنَّاسِ مِنْ شَجَرٍ

    او هستم على امير و فرمانرواى او است، وفرمود: من و على هر دو از يك درخت هستيم و ساير مردم از درختهاى‏

    شَتّى‏،وَاَحَلَّهُ مَحَلَّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏، فَقال لَهُ اَنْتَ مِنّى‏بِمَنْزِلَةِ

    متفرقى هستند، و رتبه او را نسبت به خود چون رتبه هارون نسبتبه موسى قرار داد و بدو فرمود: مقام تو

    هارُونَ مِنْ مُوسى‏، اِلاَّ اَنَّهُلا نَبِىَّ بَعْدى‏، وَزَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِسآءِ

    در پيش منمانند مقام هارون است از موسى جز اينكه پيامبرى پس از من نيست و تزويج كرد به اودخترش بانوى زنان‏

    الْعالَمينَ، وَاَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ ما حَلَّلَهُ، وَسَدَّ الْأَبْوابَ اِلاَّ بابَهُ، ثُمَ‏

    جهانيان را وحلال‏كرد براىاو از مسجدش آنچه براى خود او حلال بود، و ببست درهاى مسجد را جزدرخانه على را،سپس‏

    اَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَحِكْمَتَهُ، فَقالَ اَنَا مَدينَةُ الْعِلْمِوَعَلِىٌّ بابُها، فَمَنْ اَرادَ

    علم و حكمت خود را به او سپرد و فرمود: منشهر علمم و على دَرِ آن شهر است پس هر كه خواهد بدين‏

    الْمَدينَةَوَالْحِكْمَةَ فَلْيَاْتِها مِنْ بابِها، ثُمَّ قالَ اَنْتَ اَخى‏وَوَصِيّى‏

    شهر درآيد و حكمت خواهد بايد از دَرِ آن درآيد، سپس فرمود: توئىبرادر من و وصى من‏

    وَوارِثى‏، لَحْمُكَ مِنْ لَحْمى‏، وَدَمُكَ مِنْ دَمى‏،وَسِلْمُكَ سِلْمى‏،

    و وارث من گوشتت از گوشت من و خونت از خون من است صلحتو صلح من‏

    وَحَرْبُكَ حَرْبى‏، وَالْأيمانُ مُخالِطٌ لَحْمَكَ وَدَمَكَ،كَما خالَطَ لَحْمى‏

    و جنگ تو جنگ من است و ايمان با گوشت و خون تو آميختهشده چنانچه با گوشت‏

    وَدَمى‏، وَاَنْتَ غَداً عَلَى الْحَوْضِ خَليفَتى‏وَاَنْتَ تَقْضى‏ دَيْنى‏، وَتُنْجِزُ

    و خون من آميخته و تو در فرداى محشربر سر حوض (كوثر) جانشين منى و تو مى‏پردازى قرض مرا و وفا مى‏كنى‏

    عِداتى‏،وَشيعَتُكَ عَلى‏ مَنابِرَ مِنْ نُورٍ، مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلى‏

    بهوعده‏هاى من و شيعيانت بر منبرهائى از نور با روهاى (نورانى و) سفيد در بهشتاطراف‏

    فِى‏الْجَنَّةِ، وَهُمْ جيرانى‏، وَلَوْلا اَنْتَ يا عَلِىُّ لَمْيُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ‏

    منند و آنها همسايگان منند و اگر تو نبودى - اىعلى - مؤمنان پس از من شناخته نمى‏شدند،

    بَعْدى‏، وَكانَ بَعْدَهُ هُدىًمِنَ الضَّلالِ، وَنُوراً مِنَ الْعَمى‏، وَحَبْلَ اللَّهِ‏

    و آن جناب پس ازرسول خدا راهنماى گمراهى و روشنائى از كورى جهالت و رشته محكمخدا

    الْمَتينَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقيمَ، لا يُسْبَقُ بِقَرابَةٍ فى‏رَحِمٍ، وَلا بِسابِقَةٍ فى‏

    و راه راست او بود، كسى پيشى نگرفت بر او درنزديكى خويشاوندى به رسول خدا و نه از نظر سابقه در

    دينٍ، وَلا يُلْحَقُ فى‏مَنْقَبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ، يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ‏

    دينو نه كسى توانست در يكى از منقبتها به او برسد، همانند رسول خدا بود - كه درودخدا

    عَلَيْهِما وَآلِهِما، وَيُقاتِلُ عَلَى التَّاْويلِ، وَلا تَاْخُذُهُفِى اللَّهِ لَوْمَةُ لآئِمٍ،

    بر هر دوى ايشان باد - و او بود كه بر طبقتأويل و باطن قرآن مى‏جنگيد و درباره خدا باكى از سرزنش ملامت‏كنندگان‏

    قَدْوَتَرَ فيهِ صَناديدَ الْعَرَبِ، وَقَتَلَ اَبْطالَهُمْ، وَناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ،فَاَوْدَعَ‏

    نداشت در راه خدا خون بزرگان عرب را به خاك ريخت و دلاورانشانرا بكشت و با گرگانشان در افتاد و همين سبب شد

    قُلُوبَهُمْ اَحْقاداً،بَدْرِيَّةً وَخَيْبَرِيَّةً وَحُنَيْنِيَّةً وَغَيْرَهُنَّ، فَاَضَبَّتْعَلى‏

    در دلهاى ايشان كينه‏ها بگذارد كينه‏هاى جنگ بدر و خيبر و حنين و غيرآنها پس دشمنى او را

    عَداوَتِهِ، وَاَكَبَّتْ عَلى‏ مُنابَذَتِهِ، حَتّى‏قَتَلَ النَّاكِثينَ وَالْقاسِطينَ‏

    به دل گرفتند و به جنگ و مخالفت با اوبرخاستند تا كشتار كرد با پيمان شكنان (طلحه و زبير و همراهان) وزورگويان‏

    وَالْمارِقينَ، وَلَمَّا قَضى‏ نَحْبَهُ، وَقَتَلَهُ اَشْقَىالْأخِرينَ يَتْبَعُ اَشْقَى‏

    (
    معاويه و همدستانش) و از دين بيرون رفتگان (اصحاب نهروان) و چون درگذشت و شقى‏ترين مردم پسينيان كهپيروى‏

    الْأَوَّلينَ، لَمْ يُمْتَثَلْ اَمْرُرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُعَلَيْهِ وَآلِهِ فِى الْهادينَ‏

    كرد از شقى ترين پيشينيان او را كشت امتثالنشد از دستور رسول خدا صلى اللّه عليه و آله كه در باره راهنماياندين‏

    بَعْدَ الْهادينَ، وَالْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلى‏ مَقْتِهِ،مُجْتَمِعَةٌ عَلى‏ قَطيعَةِ رَحِمِهِ،

    يكى پس از ديگرى فرموده بود و امتپافشارى بر دشمنى آن حضرت كردند و گرد آمدند براى قطع رحم او

    وَاِقْصآءِوُلْدِهِ، اِلَّا الْقَليلَ مِمَّنْ وَفى‏ لِرِعايَةِ الْحَقِّ فيهِمْ، فَقُتِلَمَنْ قُتِلَ،

    و تبعيد كردن (و آواره ساختن) فرزندانش جز اندكى از كسانى كهوفا كردند در رعايت كردن حق در ايشان و در نتيجه جمعى كشته‏

    وَسُبِىَ مَنْسُبِى، وَاُقْصِىَ مَنْ اُقْصِىَ، وَجَرَى الْقَضآءُ لَهُمْ بِمايُرْجى‏

    وگروهى اسير و دسته‏اى از وطن آواره گشتند و قلم تقدير و قضا طورى بر ايشان جارىشد

    لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ، اِذْ كانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْيَشآءُ مِنْ عِبادِهِ،

    كه اميد پاداش نيك در آن مى‏رود زيرا (كره) زمين ازخدا است و به هر كه از بندگانش كه بخواهد آن را ارث دهد

    وَالْعاقِبَةُلِلْمُتَّقينَ وَسُبْحانَ رَبِّنا اِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً،وَلَنْ‏

    و بدو واگذارد و سرانجام از آنِ پرهيزكاران است و منزه است پروردگارما كه حتماً وعده پروردگارمان انجام شدنى است‏

    يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُوَهُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ، فَعَلَى الْأَطائِبِ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ‏

    و خداخلف وعده نمى‏كند و او است نيرومند فرزانه پس بر پاكيزگان ازخاندان‏

    مُحَمَّدٍ وَعَلِىٍّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِما وَآلِهِمافَلْيَبْكِ الْباكُونَ، وَاِيَّاهُمْ‏

    محمد و على - درود خدا بر هر دو ايشانو آلشان باد - بايد گريه كنندگان بگريند و بر آنها

    فَلْيَنْدُبِالنَّادِبُونَ، وَلِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرَفِ الدُّمُوعُ، وَلْيَصْرُخِالصَّارِخُونَ،

    بايد زارى كنندگان زارى كنند و براى امثال آنها بايد اشكهاروان گردد و فرياد زنندگان فرياد زنند

    وَيَضِجُّ الضَّآجُّونَ، وَيَعِجَّالْعآجُّوَن، اَيْنَ الْحَسَنُ اَيْنَ الْحُسَيْنُ، اَيْنَ‏

    و شيون كنندگانشيون كنند و خروش كنندگان خروش سر دهند كجاست حسن؟ و كجاست حسين؟ وكجايند

    اَبْنآءُ الْحُسَيْنِ، صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ، وَصادِقٌ بَعْدَصادِقٍ، اَيْنَ السَّبيلُ‏

    فرزندان حسين؟ شايسته‏اى پس از شايسته ديگر وراستگوئى پس از راستگوى ديگر كجاست آن راه حق‏

    بَعْدَ السَّبيلِ، اَيْنَالْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ، اَيْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ،اَيْنَ‏

    پس از راه ديگر؟ كجايند برگزيدگان (خدائى) هر يك پس از ديگرى؟كجايند خورشيدهاى تابان؟ كجايند

    الْأَقْمارُ الْمُنيرَةُ، اَيْنَالْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ، اَيْنَ اَعْلامُ الدّينِ وَقَواعِدُالْعِلْمِ،

    ماههاى نور افشان؟ كجايند اختران فروزان؟ كجايند بزرگان دين وپايه‏هاى دانش؟

    اَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتى‏ لا تَخْلوُ مِنَالْعِتْرَةِ الْهادِيَةِ اَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ‏

    كجا است بجامانده خداكه بيرون از خاندان عترت راهنما(ى رسول خدا) نيست؟ كجاست آنكه‏آماده‏شده براىريشه‏كن‏

    دابِرِ الظَّلَمَةِ، اَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِوَاْلعِوَجِ، اَيْنَ الْمُرْتَجى‏

    ساختن ستمگران؟ كجاست آنكه چشم براهشهستند براى راست كردن نادرستيها و كجيها؟ كجاست‏

    لِأِزالَةِ الْجَوْرِوَالْعُدْوانِ، اَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْديدِ الْفَرآئِضِ وَالسُّنَنِ،

    آن مايه اميد براى از بين بردن ستم و تجاوز؟ كجاست آنكه ذخيرهشده براى نو كردن فريضه‏ها و سنتهاى دين؟

    اَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِأِعادَةِالْمِلَّةِ وَالشَّريعَةِ، اَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِأِحْيآءِ الْكِتابِ‏

    كجاستآن كس كه انتخاب گشته براى برگرداندن كيش و آئين؟ كجاست آنكه آرزويش داريم براىزنده كردن قرآن‏
    غم و شادي همسايه ي ديوار به ديوار يكديگرندپس طوري شادي كن كه غم بيدارنشود!

  2. 4 کاربر از پست مفید ساسي سپاس کرده اند .


  3. #2
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23072
    Array

    پیش فرض پاسخ : دعاي ندبه

    بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

    سلام

    عذر می خوام یکم بهم متصل بود دوباره متنش رو میذارم

    امروز هم چون جمعه هست و هم شهادت امام حسن عسګری (ع) و چند ساعت دیګه زمان خوندن این دعا ګذاشتم محض یادآوری


    ـــــــــــــــــــــــــ ــ








    زيارت ديگر : زيارتى است كه سيّد ابن طاوس نقل كرده ، و فرموده : زائر دو ركعت نماز بخواند ، و پس از آن بگويد : « سلام اللّه الكامل التّامّ الشّامل » تا آخر ، و ما اين زيارت را در فصل هفتم از باب اول ، به عنوان استغاثه به آن حضرت‏ از كتاب «كلم طيّب» نقل كرديم ، به آنجا رجوع شود. مؤلّف گويد : سيّد ابن طاووس در كتاب «مصباح الزائر» فصلى در اعمال سرداب مقدّس آورده و در آن فصل شش زيارت نقل كرده ، پس از آن فرموده : دعاى ندبه به اين فصل ملحق‏ مى‏شود ، و همچنين زيارتى كه هر روز ، مولاى ما صاحب الامر پس از نماز صبح به آن زيارت می شود ، و آن زيارت هفتم‏ حساب می شود ، و دعاى عهدى كه به خواندن آن در حال غيبت امر شده ، و دعايى كه آن را وقتى كه مى‏خواهند از آن حرم شريف بازگردند بخوانند ، آنگاه در كتاب خود به ذكر اين چهار عمل شروع كرده است] چهار عمل عبارتند از:


    1-دعاى ندبه، 2-زيارت پس از نماز صبح، 3-دعاى عهد، 4-دعاى هنگام خروج از حرم [ما هم در اين كتاب مبارك از آن بزرگوار پيروى كرده‏ و آن چهار عمل را ذكر می كنيم: عمل اول: دعاى ندبه است. مستحب است دعاى ندبه را در چهار عيد، يعنى فطر و قربان و غدير و روز جمعه بخوانند، و دعا اين است:





    الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُكَ فِي أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ مَا عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ الَّذِي لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَكَ ذَلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِيَا وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ [الذَّرَائِعَ‏] إِلَيْكَ



    ستايش خاص خدا،پروردگار جهانيان است،و درود و سلام خدا،سلامى كامل،بر سرور ما محمد،پيامبرش و اهل بيت او،خدايا تو را ستايش،بر آنچه به آن‏ جارى شد قضاى تو درباره اوليايت،آنان‏ كه تنها براى خود دينت برگزيدى،آنگاه كه‏ براى ايشان اختيار كردى،فراوانى نعمت پابرجايى كه نزد توست،نعمتى كه تباهى و نابودى ندارد،پس از آنكه بی ‏ميل بودن نسبت به رتبه‏ هاى اين دنياى فرومایه،و زيب و زيورش را با آنان شرط نمودى،آنان هم‏ آن شرط را از تو پذيرفتند،و تو هم وفا نمودن به آن را از جانب آنان دانستى،پس قبولشان كردى،و مقرّب درگاهشان نمودى،و براى آنان ياد والا،و ثناى روشن پيش آوردى،و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستادى،و به وحی‏ات اكرامشان فرمودى،و به دانشت به آنان عطا كردى،و ايشان‏ را دست آويز به سويت





    وَ الْوَسِيلَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلَى أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْهَا وَ بَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِي فُلْكِكَ وَ نَجَّيْتَهُ وَ [مَعَ‏] مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ بِرَحْمَتِكَ وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِيلا وَ سَأَلَكَ لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ فَأَجَبْتَهُ وَ جَعَلْتَ ذَلِكَ عَلِيّا وَ بَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَكْلِيما وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ رِدْءا وَ وَزِيرا وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَيْرِ أَبٍ وَ آتَيْتَهُ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ كُلٌّ [وَ كُلا] شَرَعْتَ لَهُ شَرِيعَةً




    و وسيله به جانب خشنودی ات قرار دادى،پس بعضى را در بهشت جاى دادى،و بعضى را براى خود دوست صميمى گرفتى،و از تو درخواست نام نيك،در ميان آيندگان كرد،و تو درخواست او را اجابت نمودى،و نامش‏ را بلند آوازه كردى،و با بعضى از ميان درخت سخن گفتى،سخن گفتنى خاص،و براى او برادرش را ياور و وزير قرار دادى،و بعضى را بدون پدر به وجود آوردى،و دلايل آشكار به او عنايت فرمودى و به روح القدس او را تأييد نمودى،و براى همه آنان شريعت مقرّر كردى،



    وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجا وَ تَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِيَاءَ [أَوْصِيَاءَهُ‏] مُسْتَحْفِظا بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ [مُسْتَحْفَظا بَعْدَ مُسْتَحْفَظٍ] مِنْ مُدَّةٍ إِلَى مُدَّةٍ إِقَامَةً لِدِينِكَ وَ حُجَّةً عَلَى عِبَادِكَ وَ لِئَلا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ يَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَى أَهْلِهِ وَ لا [لِئَلا] يَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا مُنْذِرا وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَما هَادِيا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَى إِلَى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلَى حَبِيبِكَ وَ نَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،




    و راه را روشن و واضح ساختى،و جانشينانى اختيار كردى،نگهبانى پس از نگهبان،از زمانى تا زمانى‏ ديگر،براى برپا داشتن دينت،و حجّتى بر بندگانت،براى اينكه حق از جايگاهش برداشته نشود،و باطل بر اهل حق‏ پيروز نگردد،و احدى نگويد چه مى‏شد اگر براى ما پيامبرى بيم‏ دهنده می فرستادى،و پرچم هدايت براى ما برپا می ‏نمودى‏ تا بر اين اساس از آياتت پيروى می كرديم،پيش از آنكه خوار و رسوا شويم،تا اينكه مقام رسالت و هدايت را به حبيب و برگزيده ‏ات‏ محمد(درود خدا بر او خاندانش) را رساندى،



    فَكَانَ كَمَا انْتَجَبْتَهُ سَيِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ وَ أَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلَى أَنْبِيَائِكَ وَ بَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبَادِكَ وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَكَ وَ مَغَارِبَكَ وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ [بِهِ‏] إِلَى سَمَائِكَ وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى انْقِضَاءِ خَلْقِكَ ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ الْمُسَوِّمِينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِينَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وَ ذَلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ ،




    پس بود همان گونه كه او را برگزيدى،سرور مخلوقاتت،و برگزيده برگزيدگانت،و برترين انتخاب‏ شدگانت،و گرامی ‏ترين معتمدانت،او را بر پيامبرانت مقدم نمودى،و بر جنّ و انس از بندگانت برانگيختى‏ و مشرق ها و مغرب هايت را زير پايش گذاردى،و براق را برايش مسخّر ساختى،و آن شخصيت بزرگ را به آسمانت بالا بردى،و دانش آنچه بوده،و خواهد بود تا سپرى شدن آفرينشت به او سپردى،سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن يارى دادى،و به جبرائيل‏ و ميكائيل و نشان‏داران از فرشتگانت قرار گرفتى،و به او وعده دادى كه دينش را بر همه دين ها پيروز گردانى‏ گرچه مشركان را خوش نيايد،و اين كار پس از آن بود كه در جايگاه راستى از اهلش جايش دادى،و قرار دادى براى او و ايشان نخستين‏ خانه‏ اى كه براى مردم بنا شد،



    لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكا وَ هُدًى لِلْعَالَمِينَ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنا وَ قُلْتَ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرا إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَ قُلْتَ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ وَ قُلْتَ مَا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا فَكَانُوا هُمُ السَّبِيلَ إِلَيْكَ ،




    كه در مكه است،خانه با بركت،و مايه راهنمايى براى جهانيان،در آن خانه نشانه‏ هاى آشكارى است،مقام‏ ابراهيم،و هركه وارد آن شد،در امان بود،در حق آنان فرمودى:جز اين نيست كه خدا اراده فرموده،پليدى را از شما خانواده ببرد،و شما را پاك گرداند،پاك‏ كردنى شايسته،سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بيت او قرار دادى،و فرمودى‏ بگو من از شما براى رسالت پاداشى جز مودّت نزديكانم نمی خواهم،و فرمودى:آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم،آن هم به سود شماست،و فرمودى:من از شما براى رسالت پاداشى نمی ‏خواهم،جز كسی كه بخواهد،راهى به جانب پروردگارش بگيرد،پس آنان راه به‏ سوى تو بودند،



    وَ الْمَسْلَكَ إِلَى رِضْوَانِكَ فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقَامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِيا إِذْ كَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ أَنَا نَبِيَّهُ فَعَلِيٌّ أَمِيرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّى وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلا بَابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِكْمَتَهُ فَقَالَ:




    و راه به حريم خشنودی ات، آنگاه كه روزگار آن حضرت سپرى شد، نماينده‏ اش على بن‏ ابيطالب(درود تو بر آن دو و خاندانشان باد)را،براى راهنمايى برگماشت،چرا كه او بيم‏ دهنده،و براى هر قومى راهنما بود،پس درحالى‏ كه انبوهى از مردم در برابرش بودند فرمود:هركه من سرپرست او بودم،پس على سرپرست اوست،خدايا دوست بدار كسی كه على را دوست دارد،و دشمن بدار كسى را كه‏ دشمن على است،و يارى كن هركه او را يارى كند،و خوار كن هركه او را وا گذارد،و فرمود:هر كه من پيامبرش بودم،پس على فرمانرواى اوست،و فرمود:من و على از يك درخت هستيم،و ساير مردم از درخت هاى گوناگونند،و جايگاه او را نسبت به خود همچون جايگاه هارون به موسى قرار داد،و به او فرمود:تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسايى،جز اينكه پس از من پيامبر نيست،و دخترش سرور بانوان جهانيان را به همسرى او در آورد،و از مسجدش براى او حلال كرد،آنچه را براى خودش حلال بود،و همه درهايى را كه به مسجد باز مى‏شد بست مگر در خانه او را،آنگاه‏ علم و حكمتش را به او سپرد،و فرمود:



    أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِينَةَ وَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي لَحْمُكَ مِنْ لَحْمِي وَ دَمُكَ مِنْ دَمِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي وَ حَرْبُكَ حَرْبِي وَ الْإِيمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمِي وَ دَمِي وَ أَنْتَ غَدا عَلَى الْحَوْضِ خَلِيفَتِي وَ أَنْتَ تَقْضِي دَيْنِي وَ تُنْجِزُ عِدَاتِي وَ شِيعَتُكَ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِي فِي الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِيرَانِي وَ لَوْ لا أَنْتَ يَا عَلِيُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِي وَ كَانَ بَعْدَهُ هُدًى مِنَ الضَّلالِ وَ نُورا مِنَ الْعَمَى وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتِينَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ،



    من شهر علمم و على در آن شهر است،پس هر كه اراده شهر علم و حكمت كند،بايد از در آن وارد شود،سپس گفت:تو برادر و جانشين و وارث منى،گوشتت از گوشت من،و خونت از خون من،و آشتى با تو،آشتى با من،و جنگ با تو،جنگ با من است،و ايمان با گوشت و خونت آميخته شده،چنان‏ كه با گوشت و خون من درآميخته و تو فرداى قيامت كنار حوض كوثر جانشين منى،و تو قرضم را مى‏پردازى،و به وعده ‏هاى من وفا می كنى،و شيعيان تو بر منبرهايى‏ از نورند،درحالی ‏كه رويشان سپيد،و در بهشت پيرامون من،و همسايگان منند،و اگر تو اى على نبودى،اهل ايمان پس‏ از من شناخته نمی ‏شدند،و آن حضرت پس از پيامبر،مايه هدايت از گمراهى،و نور از نابينايى و ريسمان استوار خدا و راه راست او بود،



    لا يُسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِي رَحِمٍ وَ لا بِسَابِقَةٍ فِي دِينٍ وَ لا يُلْحَقُ فِي مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا وَ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ وَ لا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِيهِ صَنَادِيدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاوَشَ [نَاهَشَ‏] ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَادا بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً وَ غَيْرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ [فَأَصَنَّتْ‏] [فَأَصَنَ‏] عَلَى عَدَاوَتِهِ وَ أَكَبَّتْ عَلَى مُنَابَذَتِهِ حَتَّى قَتَلَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ لَمَّا قَضَى نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَى [الْأَشْقِيَاءِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‏] الْآخِرِينَ يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي الْهَادِينَ بَعْدَ الْهَادِينَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَى مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَى قَطِيعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وَلَدِهِ إِلا الْقَلِيلَ مِمَّنْ وَفَى لِرِعَايَةِ الْحَقِّ فِيهِمْ ،




    با نزديك‏اش در خويشاوندى به رسول خدا،كسى بر او پيشى نگرفت،و همچنين با سابقه‏ اش در دين،كسى بر او مقدم نبود،و در فضيلتى از فضائل هيچكس به او نرسيد،كار پيامبر(درود خدا بر او خاندانش)را پى گرفت،و براساس تأويل قران جنگ می كرد،و درباره خدا سرزنش‏ هيچ سرزنش‏ كننده‏ اى را به خود نمی گرفت،خون شجاعان عرب را،در راه خدا به زمين ريخت،و دلاورانشان را از دم تيغ گذراند و با گرگانشان در افتاد،پس به دلهايشان كينه سپرد،كينه جنگ بدر و خيبر و حنين و غير آنها را،پس دشمنى او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند،تا پيمان‏ شكنان و جفا پيشگان و خارج ‏شدگان از دايره دين را كشت،و هنگامی كه درگذشت‏ و او را بدبخت‏ ترين پسينيان،كه از بدبخت‏ ترين پيشينيان كرد،به قتل رساند،دستور رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش)در باره هدايت‏ كنندگان، از پس هدايت‏ كنندگان]امامان بعد از پيامبر[اطاعت نشد،دامّت بر دشمنى نسبت به آن‏ حضرت پافشارى كردند،و براى قطع رحم او،و تبعيد فرزندانش گرد آمدند،مگر اندكى از كسانی ‏كه براى رعايت حق درباره ايشان به پيمان پيامبر وفا كردند






    فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِيَ مَنْ سُبِيَ وَ أُقْصِيَ مَنْ أُقْصِيَ وَ جَرَى الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا يُرْجَى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ كَانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ فَعَلَى الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ وَ إِيَّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ [فَلْتَدُرَّ] الدُّمُوعُ وَ لْيَصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ يَضِجُّ [يَضِجَ‏] الضَّاجُّونَ وَ يَعِجُّ [يَعِجَ‏] الْعَاجُّونَ أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ ،




    پس كشته شد آنكه كشته شد،و اسير گشت آنكه اسير گشت،و تبعيد شد آنكه تبعيد شد،و قضا بر آنان جارى شد به آنچه كه بر آن اميد پاداش‏ نيك می رود،زيرا زمين از خداست،آن را به هركه از بندگانش بخواهد به ارث می دهد،و سرانجام از آن پرهيزگاران است و منزّه است پروردگار ما كه به يقين وعده پرورگارمان انجام‏ شدنى است،و خدا هرگز از وعده خويش تخلّف نمى‏كند و او نيرومند حكيم است، پس بر پاكيزگان از اهل بيت محمّد و على)درود خدا بر ايشان و خاندانشان(،بايد گريه‏ كنندكان بگريند،و زاری كنندگان‏ بر ايشان زارى كنند،و براى مانند آنان بايد اشك ها روان شود،و فريادكنندگان فرياد زنند،و شيون‏كنندگان شيون كنند،و خروشندگان بخروشند،حسن كجاست؟حسين كجاست؟فرزندان حسين كجايند؟شايسته‏ اى پس از شايسته ديگر راستگويى پس از راستگويى ديگر،راه از پس راه كجاست؟



    أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ أَيْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَيْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِيرَةُ أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَيْنَ أَعْلامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ [الْمُتَّخَذُ] لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ أَيْنَ قَاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْيَانِ وَ الطُّغْيَانِ أَيْنَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَيِّ وَ الشِّقَاقِ [النِّفَاقِ‏]،




    كجاست بهترين برگزيده بعد از بهترين برگزيد؟كجايند خورشيدهاى‏ تابان،كجايند ماه هاى نورافشان،كجايند ستارگان فروزان،كجايند پرچم هاى دين،و پايه ‏هاى دانش،كجاست‏ آن باقيمانده خدا كه از عترت هدايتگر خالى نشود،كجاست آن مهيّا گشته براى ريشه‏ كن كردن ستمكاران،كجاست آن‏كه براى‏ راست نمودن انحراف و كجى به انتظار اويند،كجاست آن اميد شده براى از بين بردن ستم و دشمنى،كجاست آن ذخيره براى تجديد فريضه‏ ها و سنّت ها،كجاست آن برگزيده براى بازگرداندن دين و شريعت،كجاست آن آرزو شده براى زنده‏ كردن قرآن و حدود آن،كجاست احياگر نشانه‏ هاى دين و اهل دين،كجاست درهم شكننده شوكت متجاوزان،كجاست ويران‏ كننده‏ بناهاى شرك و دورويى،كجاست نابودكننده اهل فسق و عصيان و طغيان،كجاست دروكننده شاخه‏ هاى‏ گمراهى و شكاف‏ اندازى،




    أَيْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّيْغِ وَ الْأَهْوَاءِ أَيْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْكِذْبِ [الْكَذِبِ‏] وَ الافْتِرَاءِ أَيْنَ مُبِيدُ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ أَيْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنَادِ وَ التَّضْلِيلِ وَ الْإِلْحَادِ أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةِ [الْكَلِمِ‏] عَلَى التَّقْوَى أَيْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَى أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَيْنَ صَاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَايَةِ الْهُدَى أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضَا،




    كجاست محوكننده آثار انحراف و هواهاى نفسانى،كجاست قطع‏ كننده دام هاى دروغ و بهتان،كجاست نابودكننده سركشان و سرپيچی كنندگان،كجاست ريشه‏ كن‏ كننده اهل لجاجت و گمراهى،و بی دينى كجاست عزّت‏ بخش دوستان،و خواركننده دشمنان،كجاست گردآورنده سخن بر پايه تقوا،كجاست در راه خدا كه از آن آمده شود،كجاست جلوه خدا،كه دوستان به سويش روى آورند،كجاست آن وسيله پيوند بين‏ زمين و آسمان،كجاست صاحب روز پيروزى،و گسترنده پرچم هدايت،كجاست گردآورنده پراكندگى‏ صلاح و رضا،



    أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ أَيْنَ الطَّالِبُ [الْمُطَالِبُ‏] بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَى عَلَيْهِ وَ افْتَرَى أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجَابُ إِذَا دَعَا أَيْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ [الْخَلائِفِ‏] ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَى أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى وَ ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَى بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي لَكَ الْوِقَاءُ وَ الْحِمَى يَا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِينَ يَا ابْنَ النُّجَبَاءِ الْأَكْرَمِينَ يَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِيِّينَ [الْمُهْتَدِينَ‏] يَا ابْنَ الْخِيَرَةِ الْمُهَذَّبِينَ يَا ابْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَنْجَبِينَ يَا ابْنَ الْأَطَائبِ الْمُطَهَّرِينَ [الْمُسْتَظْهَرِينَ‏] يَا ابْنَ الْخَضَارِمَةِ الْمُنْتَجَبِينَ يَا ابْنَ الْقَمَاقِمَةِ الْأَكْرَمِينَ [الْأَكْبَرِينَ‏] يَا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِيرَةِ يَا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِيئَةِ يَا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ يَا ابْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ،




    كجاست خواهنده خون پيامبران و فرزندان پيامبران،كجاست خواهنده خون‏ كشته در كربلا،كجاست آن پيروز شده بر هر كه به او ستم كرد و بهتان زد،كجاست آن مضطّرى كه اجابت شود هنگامى كه دعا كند،كجاست سرسلسله مخلوقات،داراى نيكى و تقوا،كجاست فرزند پيامبر برگزيده،و فرزند على‏ مرتضى،و فرزند خديجه روشن جبين،و فرزند فاطمه كبرى؟،پدر و مادر و جانم فردايت شود،برايت سپر و حصار باشم،اى فرزند سروران مقرّب،اى فرزند نجيبان گرامى،اى فرزند راهنمايان راه يافته،اى‏ فرزند برگزيدگان پاكيزه،اى فرزند بزرگواران نجيب،اى فرزند پاكان پاكيزه،اى‏ فرزند بزرگواران برگزيده،اى فرزند درياهاى بى‏كران بخشش گرامى‏تر،اى فرزند ماههاى نورافشان،اى فرزند چراغهاى تابان،اى فرزند ستارگان فروزان،اى فرزند اختران درخشان،



    يَا ابْنَ السُّبُلِ الْوَاضِحَةِ يَا ابْنَ الْأَعْلامِ اللائِحَةِ يَا ابْنَ الْعُلُومِ الْكَامِلَةِ يَا ابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ يَا ابْنَ الْمَعَالِمِ الْمَأْثُورَةِ يَا ابْنَ الْمُعْجِزَاتِ الْمَوْجُودَةِ يَا ابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ [الْمَشْهُورَةِ] يَا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ يَا ابْنَ النَّبَإِ الْعَظِيمِ يَا ابْنَ مَنْ هُوَ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَى اللَّهِ عَلِيٌّ حَكِيمٌ يَا ابْنَ الْآيَاتِ وَ الْبَيِّنَاتِ يَا ابْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِرَاتِ يَا ابْنَ الْبَرَاهِينِ الْوَاضِحَاتِ الْبَاهِرَاتِ يَا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ يَا ابْنَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ يَا ابْنَ طه وَ الْمُحْكَمَاتِ،




    اى فرزند راه هاى روشن،اى فرزند نشانه‏ هاى آشكار،اى فرزند دانش هاى كامل،اى فرزند آيينه اى مشهور،اى فرزند نشانه‏ هاى حفظ شده،اى‏ معجزات موجود،اى فرزند دليل هاى محسوس،اى فرزند راه مستقيم،اى فرزند خبر بزرگ، اى فرزند كسی كه در امّ الكتاب،نزد خدا،والا و حكيم است،اى فرزند آيات و نشانه‏ ها،اى فرزند دليل هاى‏ آشكار،اى فرزند برهان هاى نمايان،اى فرزند حجّت هاى رسا،اى فرزند نعمت هاى‏ كامل،اى فرزند طه و آيات محكم،



    يَا ابْنَ يس وَ الذَّارِيَاتِ يَا ابْنَ الطُّورِ وَ الْعَادِيَاتِ يَا ابْنَ مَنْ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى دُنُوّا وَ اقْتِرَابا مِنَ الْعَلِيِّ الْأَعْلَى لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَى بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى أَ بِرَضْوَى أَوْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لا تُرَى وَ لا أَسْمَعَ [أَسْمَعُ‏] لَكَ حَسِيسا وَ لا نَجْوَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ تُحِيطَ بِكَ دُونِيَ [لا تُحِيطَ بِي دُونَكَ‏] الْبَلْوَى وَ لا يَنَالَكَ مِنِّي ضَجِيجٌ وَ لا شَكْوَى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ [يَنْزَحُ‏] عَنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِقٍ يَتَمَنَّى مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَكَرَا فَحَنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ عَقِيدِ عِزٍّ لا يُسَامَى،




    اى فرزند يس و ذاريات،اى فرزند طور و عاديات،اى فرزند كسی كه نزديك شد،آنگاه درآويخت،تا آنكه در دسترسى و نزديكى به خداى علىّ اعلى،به فاصله دو كمان يا كمتر بود،اى كاش می ‏دانستم‏ خانه‏ ات در كجا قرار گرفته،بلكه می دانستم كدام زمين تو را برداشته،يا چه خاكى؟ آيا در كوه رضوايى يا در غير آن،يا در زمين ذى‏ طوايى؟بر من سخت است كه مردم را مى‏بينم،ولى تو ديده نمی شوى،و از تو نمی شنوم صداى محسوسى و نه راز و نيازى،بر من سخت است‏ كه تو را بدون من گرفتارى فرا گيرد،و از من به تو فرياد و شكايتى نرسد،جانم فدايت،تو پنهان شده‏اى هستى‏ كه از ميان ما بيرون نيستى،جانم فدايت،تو دورى هستى كه از ما دور نيست،جانم فدايت،تو آرزوى هر مشتاقى كه آرزو كند،از مردان و زنان‏ مؤمن كه تو را ياد كرده،از فراقت ناله كنند،جانم فدايت،تو قرين عزّتى،كه كسى بر او برترى نگيرد،





    بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ أَثِيلِ مَجْدٍ لا يُجَارَى [يُحَاذَى‏] بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضَاهَى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَصِيفِ شَرَفٍ لا يُسَاوَى إِلَى مَتَى أَحَارُ [أَجْأَرُ] فِيكَ يَا مَوْلايَ وَ إِلَى مَتَى وَ أَيَّ خِطَابٍ أَصِفُ فِيكَ وَ أَيَّ نَجْوَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أُجَابَ دُونَكَ وَ [أَوْ] أُنَاغَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَبْكِيَكَ وَ يَخْذُلَكَ الْوَرَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ يَجْرِيَ عَلَيْكَ دُونَهُمْ مَا جَرَى هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَ الْبُكَاءَ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُسَاعِدَ جَزَعَهُ إِذَا خَلا هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَسَاعَدَتْهَا عَيْنِي عَلَى الْقَذَى ،




    جانم فدايت،تو درخت ريشه‏ دار مجدى‏ كه هم ‏طرازى نپذيرد،جانم فدايت،تو نعمت ديرين ه‏اى،كه او را مانندى نيست،جانم فدايت،تو قرين شرفى،كه وى‏ را برابرى نيست،تا چه زمانى نسبت به تو سرگردان باشم،اى مولايم،و تا چه زمان،و با كدام بيان،تو را وصف كنم،و با چه رازو نيازى؟،بر من سخت است كه از سوى غير تو پاسخ داده شوم،و سخن مسرّت‏ بخش بشنوم،بر من سخت است كه براى تو گريه كنم،ولى مردم تو را وا گذارند، بر من سخت است،كه بر تو بگذرد و نه بر ديگران آنچه گذشت، آيا كمك كننده‏ اى هست،كه فرياد و گريه را در كنارش طولانى كنم؟ آيا بی ‏تابى هست؟كه او را در بی تابی اش،هنگامى كه خلوت كند يارى رسانم،آيا چشمى هست كه خار فراق در آن‏جا گرفته،پس چشم من او را بر آن خار خليدگى مساعدت كند،




    هَلْ إِلَيْكَ يَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقَى هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنَا مِنْكَ بِعِدَةٍ [بِغَدِهِ‏] فَنَحْظَى مَتَى نَرِدُ مَنَاهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوَى مَتَى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مَائِكَ فَقَدْ طَالَ الصَّدَى مَتَى نُغَادِيكَ وَ نُرَاوِحُكَ فَنَقِرَّ عَيْنا [فَتَقَرَّ عُيُونُنَا] مَتَى تَرَانَا [وَ] نَرَاكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَى أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِكَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلا وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَكَ هَوَانا وَ عِقَابا وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَكَبِّرِينَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِينَ،




    آيا به جانب تو اى پسر احمد راهى هست،تا ملاقات شوى،آيا روز ما به تو با وعده ‏اى در می پيوندد تا بهره‏ مند گرديم،چه زمان به چشمه‏ هاى‏ پر آبت وارد می ‏شويم،تا سيراب گرديم،چه زمان از آب وصل خشگوارت بهره‏ مند می شويم؟كه تشنگى ما طولانى شد،چه زمان با تو صبح و شام‏ می كنيم،تا ديده از اين كار روشن كنيم،چه زمان مارا می بينى و ما تو را می بينيم،درحالی كه پرچم پيروزى را گسترده‏ اى،آيا آن روز در می رسد كه ما را ببينى‏ كه تو را احاطه كنيم،و تو جامعه جهانى را پيشوا می شوى درحالی كه زمين را از عدالت انباشتى،و دشمنانت را خوارى و كيفر چشانده‏ اى،و متكبّران و منكران حق را نابود كرده‏ اى و ريشه سركشان را قطع نموده‏ اى،و بيخ و بن ستمكاران را بركنده ‏اى،





    وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ أَنْتَ كَشَّافُ الْكُرَبِ وَ الْبَلْوَى وَ إِلَيْكَ أَسْتَعْدِي فَعِنْدَكَ الْعَدْوَى وَ أَنْتَ رَبُّ الْآخِرَةِ وَ الدُّنْيَا [الْأُولَى‏] فَأَغِثْ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ عُبَيْدَكَ الْمُبْتَلَى وَ أَرِهِ سَيِّدَهُ يَا شَدِيدَ الْقُوَى وَ أَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسَى وَ الْجَوَى وَ بَرِّدْ غَلِيلَهُ يَا مَنْ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى وَ مَنْ إِلَيْهِ الرُّجْعَى وَ الْمُنْتَهَى اللَّهُمَّ وَ نَحْنُ عَبِيدُكَ التَّائِقُونَ [الشَّائِقُونَ‏] إِلَى وَلِيِّكَ الْمُذَكِّرِ بِكَ وَ بِنَبِيِّكَ خَلَقْتَهُ لَنَا عِصْمَةً وَ مَلاذا وَ أَقَمْتَهُ لَنَا قِوَاما وَ مَعَاذا وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ مِنَّا إِمَاما فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاما،




    تا ما بگوييم:ستايش خاص خدا،پروردگار جهانيان است.خدايا تو برطرف كننده سختي ها و حوادث ناگوارى،از تو يارى می ‏طلبم،كه‏ يارى و كمك تنها نزد توست،و تو پروردگار آخرت و دنيايى،پس اى فريادرس درماندگان،به فرياد بنده كوچك‏ گرفتارت برس،و سرورش را به او نشان بده اى صاحب نيروهاى شگرف،و به ديدار سرورش،اندوه و سوز دل را از او بزداى،و آتش تشنگی اش را خاموش كن،اى كه بر عرش چيره ‏اى،و بازگشت و سرانجام به سوى اوست،خدايا،ما بندگان به شدّت مشتاق به سوى‏ ولىّ تو هستيم،آنكه مردم را به ياد تو و پيامبرت اندازد،و تو او را براى ما نگهبان و پناهگاه آفريدى،و او را قوم و امان ما قرار دادى،و او را پيشواى اهل ايمان از ما گرداندى،از جانب ما به او تحيّت و سلام برسان،



    وَ زِدْنَا بِذَلِكَ يَا رَبِّ إِكْرَاما وَ اجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنَا مُسْتَقَرّا وَ مُقَاما وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِيمِكَ إِيَّاهُ أَمَامَنَا حَتَّى تُورِدَنَا جِنَانَكَ [جَنَّاتِكَ‏] وَ مُرَافَقَةَ الشُّهَدَاءِ مِنْ خُلَصَائِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ جَدِّهِ [وَ] رَسُولِكَ السَّيِّدِ الْأَكْبَرِ وَ عَلَى [عَلِيٍ‏] أَبِيهِ السَّيِّدِ الْأَصْغَرِ وَ جَدَّتِهِ الصِّدِّيقَةِ الْكُبْرَى فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى مَنِ اصْطَفَيْتَ مِنْ آبَائِهِ الْبَرَرَةِ وَ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ وَ أَتَمَّ وَ أَدْوَمَ وَ أَكْثَرَ وَ أَوْفَرَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ ،




    و به اين وسيله اكرام بر ما را اى‏ پروردگار بيفزا،و جايگاه او را،جايگاه و اقامتگاه ما قرار ده،و نعمتت را با پيش انداختن او در پيش روى ما كامل گردان،تا ما را وارد بهشت هايت نمايد،و به هم نشينى شهيدان از بندگان خالصت نايل نمايد.خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و درود فرست بر محمّد جدّ او و رسولت،آن سرور بزرگتر،و بر پدرش آن سرور پس از پيامبر و بر جدّه‏اش صدّيقه كبرى،فاطمه دختر محمّد،و بر كسانى كه بزگزيدى،از پدران نيكوكار و بر خودش،برترين و كامل‏ ترين و تمام‏ ترين و بادوام‏ ترين و بيشترين و فراوان‏ ترين درودى كه بر يكى از برگزيدگانت و انتخاب‏ شدگانت از ميان آفريدگانت فرستادى،




    وَ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً لا غَايَةَ لِعَدَدِهَا وَ لا نِهَايَةَ لِمَدَدِهَا وَ لا نَفَادَ لِأَمَدِهَا اللَّهُمَّ وَ أَقِمْ بِهِ الْحَقَّ وَ أَدْحِضْ بِهِ الْبَاطِلَ وَ أَدِلْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَذْلِلْ بِهِ أَعْدَاءَكَ وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدِّي إِلَى مُرَافَقَةِ سَلَفِهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ يَمْكُثُ فِي ظِلِّهِمْ وَ أَعِنَّا عَلَى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ وَ الاجْتِهَادِ فِي طَاعَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعْصِيَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِرِضَاهُ وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ مَا نَنَالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِكَ وَ فَوْزا عِنْدَكَ وَ اجْعَلْ صَلاتَنَا بِهِ مَقْبُولَةً وَ ذُنُوبَنَا بِهِ مَغْفُورَةً ،




    و بر او درود فرست،درودى كه پايانى براى عدوش،و نهايتى براى مدتش،و به آخر رسيدنى براى زمانش‏ نباشد،خدايا حق را به وسيله او برپا دار،و باطل را به او نابود كن،و دوستانت را به سبب آن جناب به دولت برسان،و دشمنانت را به دست او خوار گردان،و پيوند خدايا بين ما و او،پيوندى كه ما را به رفاقت گذشتگان او برساند،و ما را از آنانى قرار ده كه به دامان عنايتشان چنگ زنند و در سايه لطفشان اقامت كنند،و ما را بر پرداخت حقوقش،و كوشش در فرمانبرداری اش،و دورى از نافرمانی اش‏ كمك كن،و بر ما به خشنودی اش منّت نه،و رأفت و رحمت و دعاى خير آن حضرت را به ما ببخش،تا حدّى كه به سبب‏ آن به رحمت گسترده‏ ات،و رستگارى در پيشگاهت برسيم،خدايا به وسيله او نمازمان را پذيرفته،و گناهانمان را آمرزيده‏





    وَ دُعَاءَنَا بِهِ مُسْتَجَابا وَ اجْعَلْ أَرْزَاقَنَا بِهِ مَبْسُوطَةً وَ هُمُومَنَا بِهِ مَكْفِيَّةً وَ حَوَائِجَنَا بِهِ مَقْضِيَّةً وَ أَقْبِلْ إِلَيْنَا بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ اقْبَلْ تَقَرُّبَنَا إِلَيْكَ وَ انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً نَسْتَكْمِلْ بِهَا الْكَرَامَةَ عِنْدَكَ ثُمَّ لا تَصْرِفْهَا عَنَّا بِجُودِكَ وَ اسْقِنَا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِكَأْسِهِ وَ بِيَدِهِ رَيّا رَوِيّا هَنِيئا سَائِغا لا ظَمَأَ بَعْدَهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ



    و دعاهايمان را مستجاب گردان،خدايا روزي هايمان را به سبب او گسترده، و اندوهمان را برطرف شده،و حاجت هايمان را برآورده فرما،و به جانب ما به جلوه كريمت روى آور،و تقرّبان را به سويت بپذير،و به ما نظر كن نظرى مهربانانه‏ كه كرامت را نزد تو،به وسيله آن نظر به كمال برسانيم،و آن نظر مهربانانه را به حق جودت از ما مگردان،و از حوض جدّش(درود خدا بر او و خاندانش) با جام او و به دست او،سيرابمان كن،سیراب‏ شدنى كامل،و گوارا و خوش،كه پس از آن تشنگى نباشد،اى مهربان‏ترين مهربانان‏
    .




    ویرایش توسط "VICTOR" : 10th January 2014 در ساعت 01:59 AM

  4. 2 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


  5. #3
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23072
    Array

    پیش فرض پاسخ : دعاي ندبه

    فایل صوتیش رو هم از آدرس زیر می تونید دانلود کنید :

    http://sound.tebyan.net/newindex.aspx?pid=73064&categoryid=8390

  6. 3 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دعاي قبل از ازدواج
    توسط آبجی در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th December 2009, 02:53 PM
  2. برنامه‌هاي نيايش مردم ايران در روز عرفه
    توسط Victor007 در انجمن اخبار هنری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 25th November 2009, 12:23 PM
  3. شاخه هاي علوم پزشكي در دعاي عرفه ي امام حسين (ع)
    توسط غریبه در انجمن گرایش های پزشکی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 28th August 2009, 01:02 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th August 2009, 10:21 AM
  5. دعاي عهد براي موبايل
    توسط Admin در انجمن سایر نرم افزارها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd July 2009, 12:45 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •