must و have to برای بیان اجبار به کار میروند. در انگلیسی امریکایی هر دو معنای مشابهی دارند اما معنای آنهادر انگلیسی بریتانیایی متفاوت است.
mustبرای اجباری میآید که درونی است و بستگی به احساس گوینده و شنونده دارد مثلا اگر بگوییم
I must dosomething
منظور این است که من احساس میکنم که انجام این کار لازم است.
have toیا gotto معمولا برای مواردی به کار میرود که اجبار “خارجی” است (مثلا اجباری از جانب قوانین، مقررات، توافقات و یا اوامر دیگران).
چون خودم میخواهم سیگار را ترک کنم. Imuststopsmoking
چون دکتر دستور داده سیگار را ترک کنم. Ihave tostopsmoking
من از تو میخواهم که هفته آینده به کلیسا بروی.
You reallymustgo to church next Sunday
مذهب از کاتولیکها میخواهد که یکشنبهها به کلیسا بروند. Catholicshave togo to church on Sundays
چون دندانم درد می کند.
Imustmake an appointment withthe dentist
چون رئیس احضارت کرده است.
You’vegot togo and see theboss
در پرسش ها must از خواسته فرد میپرسد:
‘Doyou homework.’ – ‘Must I?’
Must گذشته ندارد. اگر بخواهیم آن را در زمان گذشته استفاده کنیم باید had to را جایگزین کنیم.
.When I was at your age I had to get up a 6 everymorning
یا میتوانیم از must + have + past participle استفاده کنیم.
.I hear you have been toAustralia.
Thatmust havebeeninteresting
یا
لازم بود که به خانه برود.
Mary isn’t in her office. Shehad togohome
به نظر می رسد که او حتما به خانه رفته است.
Mary isn’t in her office. Shemust havegonehome
این دو در حالت منفی نیز معنای متفاوتی دارند. must not یعنی نباید کاری را انجام بدهی و do not have to/ have not got to یعنی این که اجبار به انجام کاری نداری.
نباید به او بگویی. You mustn’t tell him
مجبور نیستی به او بگویی. You don’t have to tell him
توجه داشته باشید که در انگلسی امریکایی Have to بیش از must کاربرد دارد.
هم must و هم have to میتوانند برای بیان الزام به کار برده شوند.
.Wemust/have tobuild up a strong army to defend the
country
برای بیان اجبار در آینده از Will have to استفاده میکنیم، اما هنگامی که برای آینده پیشاپیش برنامهریزی شده باشد استفاده از have (got) to ارجحیت دارد.
اجبار در آینده.
When you leave school youwill have to find a job
از قبل برنامه ریزی شده.
Ihave got to go for a job interview tomorrow
should
Should برای توصیه و پیشنهاد کردن و نیز برای اجبار، وظیفه و آنچه که توقع اتفاق افتادنش میرود به کار برده میشود و زمان حال و آینده را در بر میگیرد. Should هم همانند must است اما قدرت آن کمتر است.
.You should always wear ahelmet when you go out cycling on busy roads
.Once the pack is opened, the cooked meatinside should be consumed within three days
میتوان گفت که must بر اجبار، الزام، و احتمال بسیار زیاد واقعهای دلالت دارد. اما should تنها بر احتمال وقوع آن دلالت میکند.
.You reallyshouldsee a doctor about that sorethroat
.Youmustget that lump checked out unless you want to getsick
مثال دیگر: وقتی به خودتان میگویید:
.Ishouldlose 10 lbs”
منظور این است که هر وقت راحت باشم، ورزش میکنم و دسر نمیخورم. اما منظور واقعا این است که در زندگی سخت و فشرده امروزه هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
مثال دیگر:
در دوران تحصیل معمولا درس خواندن را به تعویق میاندازید تا زمانی که موقعیت must برسد یعنی شب امتحان. از دو هفته قبل از امتحان به خود میگویید:
.I should study
اما در اصل چنین کاری نمیکنید تا این که در شب امتحان که میگویید:
.Imust study
علاقه مندی ها (Bookmarks)