دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

  1. #1
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 1

    Horse of a different color

    معني: يک موضوع ديگر، يک مطلب کاملاً متفاوت، وصله ناهمرنگ






    Eric likes to play jokes on his friends, but he makes sure that nobody is hurt by any of his pranks. A prank that hurts someone is a horse of a different color! Being playful is one thing, but hurting someone by one's prank is quite a different matter.

    اريک دوست دارد با دوستانش شوخي کند، اما مواظب است که کسي از شوخي‌هاي او ناراحت نشود. شوخي‌اي که کسي را ناراحت کند يک موضوع کاملاً متفاوت است. شوخ بودن يک چيز است و آزردن ديگري با شوخي چيز ديگري است.

    بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشن که چیزی به موفقیتشون نمونده..در یک قدمی پیروزی دست از تلاش بر می دارند...آنها در دقیقه آخر تمامی امید خود را از دست میدهند..یک قدم مانده به خط پایان و پیروزی






  2. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  3. #2
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 2

    Take it on the lamb

    معادل فارسي: در رفتن



    Poor Rich has always had his problems with the police. When he found out that they were after him again, he had to take it on the lamb. In order to avoid being caught and thrown in jail, he was forced to flee in a great hurry.

    بيچاره ريچارد هميشه بـا پليس مشکل داشته. وقتي فهميـد که اونا دنبالش هستند، مجبـور شد در بره. براي اينکه گير نفته و تو زندون نيفته مجبور شد به سرعت فرار کنه.

  4. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  5. #3
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 3

    Cat got your tongue

    معادل فارسي: موش زبانت را خورده (خجالتی)



    What's the matter? Cat got your tongue?

    موضوع چيه؟ موش زبونت رو خورده؟ (يعني چرا حرف نمي‌زني)

  6. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  7. #4
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 4

    Get in someone's hair

    معني: کسي را اذيت کردن




    - I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.

    - Listen, Jim. I can't help it. The children bother me and make me very angry.

    - من مي‌دونم که بچه‌ها اذيتت مي‌کنند، اما بايد سعي کني نذاري اين موضوع تو رو خيلي ناراحت کنه.

    - ببين جيم. من نمي‌تونم کاريـش کنم. بچه‌هـا منو اذيـت مي‌کنند و منو خيلي عصباني مي‌کنند.

  8. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  9. #5
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 5

    Jump down someone's throat

    معني: یقه کسی را گرفتن، با عصبانيت با کسي برخورد کردن



    You don't have to jump down my throat! I told you that I'd make it home around 11:50. I don't intend to be late!

    مجبور نيـستي اينقـدر با عصبانيت با من برخـورد کني! بهت گفتـم که حـول و حـوش سـاعت 11:50 برمي‌گردم خونه. من قصد ندارم دير بيام!

    بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشن که چیزی به موفقیتشون نمونده..در یک قدمی پیروزی دست از تلاش بر می دارند...آنها در دقیقه آخر تمامی امید خود را از دست میدهند..یک قدم مانده به خط پایان و پیروزی






  10. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  11. #6
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 6

    Shoot off one's mouth

    معني: لاف زدن، غلو کردن



    Jim doesn't play tennis very much, but he's always shooting off his mouth about how good he is. Yet he's fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game.

    جيم زياد تنيس بازي نمي‌کنه، اما هميشه در مورد اينکه چقدر خوب بازي مي‌کنه غلو مي‌کنه. البته اون کسي رو دست نمي‌ندازه. جيم تا اندازه‌اي يک «لاف زن» هستش و همه مي‌دونند که بدون اينکه همه چيز رو بدونه ابراز عقيده مي‌کنه و طوري حرف مي‌زنه که انگار همه چيز رو درباره بازي مي‌دونه.

  12. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  13. #7
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 7

    Pull someone's leg

    معني: کسي را دست انداختن



    - Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest.
    - Oh, really? You're pulling my leg!

    - هي، اَل، من براي داوري تو اون مسابقه انتخاب شدم.
    - واقعاً؟ تو داري من رو دست مي‌ندازي!

  14. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  15. #8
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 8

    Get off someone's back

    معني: دست از سر کسي برداشتن



    - Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something.
    - Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight.
    - You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
    - Get off my back! I can't go anywhere!
    - OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished.

    - هي، جان. من خسته شدم. بيا بريم بيرون يه کاري بکنيم.
    - متأسفم، الآن دارم خودم رو براي يک امتحان فيزيک آماده مي‌کنم. امشب نمي‌تونم بيام.
    - تو خيلي وقته که داري درس مي‌خوني. چرا يک کم استراحت نمي‌کني؟
    - دست از سرم بردار! من هچ جا نمي‌تونم بيام!
    - باشه، ديگه اذيتت نمي‌کنم فقط به اين شرط که قول بدي هر موقع کارت تموم شد بهم بگي.

  16. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  17. #9
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 9

    People who live in glass houses shouldn't throw stones

    توضيح: وقتي کسي خودش هم مقصر است نبايد ديگران را سرزنش کند.



    Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good. Janet simply didn't accept the fact that she should not pass judgment on other people when she is just as bad as they are.



    جانت هميشه دوستش لوئيس را بخاطر اينکه با سرعت زياد رانندگي مي‌کند، سرزنش مي‌کند، درحاليکه خودش بخاطر سرعت غيرمجاز گواهي‌نامه‌اش توقيف شده است. لوئيس يک دفعه سعي کرد به او بگويد که وقتي خودت هم مقصر هستي نبايد ديگران را سرزنش کني، اما اين زياد فايده نداشت. جانت اين حقيقت را قبول نکرد که نبايد در مورد ديگران حکم صادر کند وقتي که به اندازه آنها مقصر است.


    zabanamoozan.cm

  18. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


  19. #10
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
    نوشته ها
    3,050
    ارسال تشکر
    12,865
    دریافت تشکر: 11,499
    قدرت امتیاز دهی
    185
    Array
    نازخاتون's: جدید27

    پیش فرض پاسخ : اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی

    اصطلاح شماره 10

    Fishy

    معني: عجيب، مشکوک



    When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and
    explained to his superior that he thought something strange and suspicious was occurring.

    وقتي نگهبان نوري را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسيد که چيز مشکوکي در حال اتفاق بود. او با دفتر مرکزي تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چيز عجيب و مشکوکي در حال وقوع بود.

  20. 2 کاربر از پست مفید نازخاتون سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: روشهاي بهينه سازي
    توسط sarina_ در انجمن سایر موضوعات مهندسی عمران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th October 2010, 03:05 PM
  2. موتور خودرو چگونه کار می کند؟(توضیح تصویری و معرفی انواع موتور)
    توسط moji5 در انجمن مباحث فنی و تخصصی خودرو
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th August 2010, 11:06 AM
  3. روابط اقتصادي دوره ي قاجار
    توسط pooriarezai7 در انجمن قاجار، پهلوی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th May 2009, 11:40 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •