تولد همکار عزیز سایت *میشا*

[ریپورتر]

تولدت مبارککککککککککککککککککککک کککککککککک
امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشی

[ساسي]

زهره جونم تولدت خيييييييييييييلي خييييييييييييييييلي مبارك.
اميدوارم هميشه سالم وسرزنده باشي خانومي.

[maysam.z]

سلام ميشا (زهره)خانوم

تولدت مبارك
با آرزوي بهترينها ....

[amane$]

سلام تولدت مبارک.امیدوارم به همه ی ارزوهات برسی

[A M S E T I S]

تفلدت مبارککککککککککک عزیزمم..

موفق و پیروز باشی خانومی..

شیرینی فراموش نشه

[sarina_]

سلام .تولدت مبارک.ارزو بهترین ها را برایت میکنم.امید وارم همیشه موفق باشی.

[ستاره ی قطبی]

حالا 1 2 3
همه بی خیال غصه
شما دختر خانم آقاپسر

آجی جوووووووووووووووون
آجییییییییییییییی جوننننننننننننننننننننننن ن
هی هی






به افتخار زهره همه با هم میریم فضا



میگم بی خیال فضا خستم شد پیاده راش درازه


_________________________________________
این داستانو همین الان به نیت تو نوشتم
تقدیمش میکنم به تو

وقتی زندگی کوله بارشو بست
خیلی خسته دنبالش دوییدم
نفس نفس زنان که:

هاااااااااای
جام نذاری
زندگی دستشو بالا آورد و نگام کرد
داشت به 1 جا اشاره می کرد
وقتی برگشتم صدای گریه ی اون منو تو زمان و مکان جاگذاشت
گفت:بزرگش کن
اولش فک میکردم جدایی از خدا زیاد سخت نیست
از عهده ش بر میام
رفتم سمت بچه و از رو خاک و خون ورش داشتم
تو اغوشم کشیدمش و آسمونو نشونش دادم
آروم گرفت
یه صدایی از همون نزدیکی میومد
نگاه کردم
دیدم چند تا کولی دارن 1 گوشه دور اتیش میزنن و میرقصن
رفتم سمتشون
با تردیدی بین رفتن و نرفتن
گفتم خستم
بچه م آب و غذا میخواد
میشه کمکم کنید
دختر کولی با نگاه شیطونش بهم خیره شد
جستی زد و تابی به موهاش داد و گف
سخت نگیر بیا دور هم خوش باشیم
خودم مواظب بچه ت هستم
اصلا میدمش دست اهالی جنگل
خسته بودم نفهمیدم چی شد
چشام سیاهی رفتو دیگه چیزی نفهمیدم
وقتی بیدار شدم بچه م کنارم نبود
به جاش تاریکی بود و سایه و وحشت
روزا میگذشتن و من نمیدونستم کجام
تا یه روز یه نفر رو بی جون کنار باتلاق پیدا کردم
یادم به زندگی افتاد
چقد دلم برا بچه م تنگ شده بود
یادم اومد که به خدا 1 قولی داده بودم
بسم الله...
باید پا میشدم
باید میرفتم
بایدکمکش میکردم
با هر بدبختی بود رسوندمش یه جای خشک
و چند روزی مواظبش بودم
وقتی تونست حرف بزنه
بهم گفت کیه
همینجور اشک از گونه هام میریخت پایین
تو آغوش گرفتمش و بوییدمش
بوی یاس می داد
آره بچه م چقدر بزرگ شده بود
روزای سختی داشت بدون من
تو این سال ها همیشه منو فریاد میزد
امامن نمیشنیدم
دستشو گرفتم و با هم پرکشیدیم سمت خدا
تو آسمونا
------------------------------------------------------
بهترین آروزم برات اینه
کودکتو گم نکنی تو هجم سیاهی این دنیا
حسابی مواظبش باش

[warrior]

منم تولدتو بهت تبریک میگم و امیدوارم که تا عمر دار زنده باشی و مرده از این دنیا نری.

[Cista]

جیغ و داد و ونگ
به دنیا اومدی،‌ بچه قشنگ
راستی،‌ می خواستی به دنیا بیایی؟
اینجا را دوست داری گلابی؟
زندگی را شروع کردی با داد و قال
مامان و بابا از اومدنت هستند خیلی خوشحال
این حماقت،‌ برای تو می ده،‌ خیلی حال
وقتی گرسنه ای،‌می کنی گریه و زاری
عوض کردنت برای مامان و بابا هست یه وظیفه،‌ آری
شبها وقتی همه جا هست خاموش
جیغ و هوارت، می خراشه گوش
اونوقت تورو باید گرفت در آغوش
بوسه نشه فراموش
وای دیگه دراومد آفتاب
بسه گریه،‌ بگیر آسوده بخواب
هر روز باید ازت بشه پرستاری
هی بغلت کنند،‌ عجب کاری
مامان و بابا می خوان برن جشن و بالماسکه
اما تو دوست داری روروک و کالسکه
هرکی نگاهت کنه جیغ می کشی فت و فراوون
نمی خواهی از بغل مامان و بابا بیایی تو بیرون
حمله می کنی به همه چیز مثل یه غارتگر
هر چی بخواهی،‌ همه حلقه به گوشند و فرمانبر
مامان و بابای بیچاره تو را می کنند تحمل
آخه خیلی نازی و گل و تپل و مپل
بعد از حمام می گیری می خوابی
تو موش کوچولوی گلابی
لبخند روی لب و چشمها خفته
تولدت مبارک ای غنچه

تولدت مبارک اجی جونم

[ارغنون]

میشا جون مبارک باشه
ان شاءا... همیشه بهاری باشی.