متاسفانه در کشور ما تعریف استاندارد و جامعی از بانکداری وجود ندارد .در بانکداری تخصص وجود ندارد اولویت تقسیم منابع با کارشناسی نیست چون اگر بود باید در معاملاتی که شکست میخورند و زیان میدهند بانکها یک طرف زیان باشند .نشانه ها الف در دوره فعالیت بانکداری اسلامی ثروت بانکها چند برابر شده است. ب هیچ بانکی ورشکست نشده است. ج در بحرانها نه تنها بانکها همدوش جامعه در رفع بحران نقش نداشته بلکه با جابجائی در هدایت تسهیلات از صنعت به سوداگری اقتصاد کشور را ویران کردند .د این نوع درامد هنر نیست اگر ساز و کار و ابزاری که برای وصول مطالبات برای یک بستنی فروشی هم مهیا شود بدون دغدغه میتواند هر کالائی را به جای بستنی به مردم بدهد.ه نظام بانکداری ما غیر شرعی میباشد و به واقع برکت را از جامعه دور کرده است.با اصلاح سیستم بانکی که میتواند انقلاب اقتصاد مقاومتی باشد اشتغال مولد جایگزین سوداگری شده و ضریب امنیت سرمایه گذاری در بخش تولید حد اقل دو برابر میشود . ضمن اینکه بانک مرکزی به دلیل ایجاد اخلال در نظام مالی کشور بدلیل فروش و عرضه غیر قانونی ارز های تخصیصی برای بخش مولد و تامین کالاهای اساسی در بخشهای واسطه ای و سوداگری باید به جریمه ریالی کفایت نکند بلکه بدلیل تحصیل مال نامشروع و ایجاد اخلال مسئولین را به دادگاه معرفی نماید با تشکر اگر این موضوع سراغاز یک بحت گرد چاره ساز خواهد شد.