دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: عصر یک جمعه ی دلگیر،

  1. #1
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض عصر یک جمعه ی دلگیر،





    دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟

    چرا آب به گلدان نرسیده است؟

    چرا لحظه ی باران نرسیده است؟

    وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است

    به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است

    بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد

    که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟

    چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟ دل عشق ترک خورد

    ، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به

    انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم

    به راه است ، و در حسرت یک پلک نگاه است ، ولی حیف نصیبم فقط آه

    است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...

    عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس، تو کجایی

    گل نرگس؟به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است ز جنس

    غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در

    سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم! که

    به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده

    ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال

    سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس

    و این روضه و این بزم توئی ،آجرک الله! عزیز دو جهان یوسف در چاه ، دلم

    سوخته از آه نفس های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپر شده ،

    همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته

    به اقلیم رهایی، به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود

    آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا

    در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه

    دفتر غزل ناب ندارد ، شب من روزن مهتاب ندارد ، همه گویند به انگشت اشاره

    مگر این عاشق بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ارباب ندارد... تو کجایی؟

    تو کجایی شده ام باز هوایی ، شده ام باز هوایی . . .

    گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما

    دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم

    و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون

    تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است ، و این بحر

    طویل است و ببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این

    روضه ی مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای

    تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه

    زنان کشتی آرام نجات است ، ولی حیف که ارباب «قتیل العبرات» است

    ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است

    حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی ،

    الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»

    خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با

    خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی

    قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی

    تو کجایی. . . تو کجایی . . .

    سید حمیدرضا برقعی
    http://www.cloob.com/c/garibtuoiserkan/122667492
    ویرایش توسط حسنعلی ابراهیمی سعید : 12th February 2016 در ساعت 02:26 PM


  2. 2 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار زمین شناسی
    رشته تحصیلی
    زمین شناسی
    نوشته ها
    309
    ارسال تشکر
    78
    دریافت تشکر: 309
    قدرت امتیاز دهی
    239
    Array

    پیش فرض پاسخ : عصر یک جمعه ی دلگیر،

    http://www.hammihan.com/users/status/original/HamMihan-201514231310078509751426876389.6583.jpg

  4. 2 کاربر از پست مفید ابراهیم ناظمی سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زمین شناسی
    نوشته ها
    316
    ارسال تشکر
    156
    دریافت تشکر: 278
    قدرت امتیاز دهی
    239
    Array
    فاطمه قطب تحریری's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : عصر یک جمعه ی دلگیر،


    ے یوسف زهرا سفرٺ ڪےبه سر آید
    با دسٺ ٺو ڪے نخل عدالٺ ثمر آید
    از پیڪ صبا ڪے شنوم آمدنٺ را
    ڪے بانگ انا المهدیٺ از ڪعبه برآید؟






اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا عصبانی می شویم و راه های مقابله با عصبانیت چیست؟
    توسط "golbarg" در انجمن اختلالات روحی و روانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th February 2014, 07:17 PM
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 26th May 2013, 08:45 PM
  3. خبر: پيوند عصب زيرزباني به عصب صورت در اردبيل انجام شد
    توسط Mina_Mehr در انجمن خبرهای پزشکی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th October 2010, 08:01 PM
  4. بحث: عصر مدرنيته يا عصر جاهليت مدرن
    توسط mohebbi در انجمن پرسش و پاسخ و مشاوره
    پاسخ ها: 76
    آخرين نوشته: 8th July 2010, 11:11 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th May 2010, 07:34 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •