الف) موانع كارآفرینی در مرحله آموزش و زمینه سازی
1- ضعف آموزش عالی: در كشورهای اروپایی و آمریكا، مباحث كارآفرینی از چنان اهمیتی برخوردارند كه در دوره كارشناسی و كاشناسی ارشد همه رشتههای دانشگاهی حداقل یك درس با عنوان كارآفرینی ارائه میشود؛ به جهت اهمیت موضوع، كاربردی بودن درس و همچنین منافع بسیار زیاد مشاهده شده از آن، مهارتهای ارائه شده در این درس به دقت و متناسب با اهداف و سیاستهای كلان اقتصادی تعیین میشوند. لیكن در ایران -علیرغم توجه بیشتر در سالهای اخیر- هنوز هم اهمیت موضوع برای تصمیمگیرندگان مشخص نیست و به دورههای آموزشی خارج از برنامه درسی اكتفا شده است. علاوه بر این، آموزشهای ارائه شده نیز، در یك نظامِ متناسب با سیاستهای كلان كشور تهیه نشده است.
2- انتظارات از حكومت: غالباً در همه مواردِ انتخابات یكی از شعارهای اصلی كاندیداها "ایجاد اشتغال" برای جوانان است. این امر باعث شده است كه انتظارات جوانان از دولت بالا رفته و همواره منتظر این هستند كه كارفرمایی به نام دولت، آنها را به استخدام خود درآورد. لذا تمایل جوانان به سمت شغلهای كارمندی منحرف شده است.
3- ریسكگریزی: محیط خانواده، مدرسه و جامعه به گونهای است كه غالب جوانان، حتی قشر تحصیلكرده را به سمت حرفههای با درآمد مطمئن و بدون ریسك سوق میدهد.
4- نگرش نادرست به پول و ثروت: علیرغم تقدس ثروت در اسلام، به عنوان یك "ابزار" برای زندگی بهتر، فرهنگ شكلگرفته در جامعه نگرش درستی نسبت به پول نداشته و به ثروتمند همواره به چشم شیاد و دزد نگریسته میشود. به این ترتیب افراد نه به دنبال نفع شخصی خود میروند و نه به دنبال یافتن راههای صحیح كسب درآمد بیشتر هستند.
5- عدم توجه به آموزش حین كار و توانمندسازی افراد: علاوه بر خانواده و مدرسه یكی از فرصتهای مناسب آموزش مهارتهای كارآفرینی آموزش حین كار است كه در كشور به آن توجهی نمیشود.
ب) فقدان عوامل انگیزش در مرحله تحرك كارآفرینی
انگیزش آن چیزی است كه باعث میشود فرد اقدام به فعالیت كارآفرینی كند و شامل الگوهای رفتاری، شبكه افراد پشتیبان روحی و شبكه افراد پشتیبان تخصصی است.
1- فقدان الگوی رفتاری مناسب: به جهت مخفی بودن موفقیت افراد پر تحرك و كارآفرین و همچنین عدم پوشش رسانهها و بیتوجهی به موفقیت این افراد، از جهت الگوهای مشخص و موفق، انگیزشی در جامعه ایجاد نمیشود.
2- فقدان شبكه پشتیبان روحی: نه تنها محیط خانواده، مدرسه و جامعه جوانان را به سمت حرفههای با درآمد مطمئن و بدون ریسك سوق میدهد بلكه به صورت یك عامل ضد انگیزشی از فعالیتهای كارآفرینانه آنها نیز جلوگیری به عمل میآورند.
3- فقدان شبكه پشتیبان تخصصی: به جهت قدرتمند بودن بخش عمومی در كشور و انحصار دولتی، تاكنون یك بخش خصوصی قوی و پویا در اقتصاد شكل نگرفته است. لذا حتی با اقدام برای فعالیت كارآفرینانه، كارآفرین ناچار است برخی از مشكلات و اشتباهات را خود تجربه كند تا حركت و مسیر صحیح را بیابد.
4- تضمین بقای شغل: سازمان دولت، بزرگترین استخدامكننده نیروی كار تحصیلكرده در كشور است. به علاوه دولت سعی در حفظ نیروی كار خود دارد. به همین منظور به جای اخراج صاحب یك منصب، با تغییر شغل وی، در قسمت دیگر دولت از خروج این نیروها جلوگیری میكند. در حالیكه خروج این نیروها از دولت به معنی ورود آنها به بخش خصوصی و به احتمال بسیار زیاد كارآفرین شدن آنهاست.
ج) موانع كارآفرینی در مرحله جهش (منابع و فرصتها)
موانع موجود در كشور، باعث خروج كارآفرینانِ با انگیزه و كاهش فعالیتهای ایشان شده است. برخی از این موانع عبارتند از:
1- انحصار دولت: نامشخص بودن موفقیت افراد پر تحرك و وجود شواهد و شایعاتی مبنی بر اینكه "به علت ساختار انحصاری دولت، همواره تحرك در جامعه با شكست مواجه شده است" باعث میشود كه افراد، تمامی فرصتهای فعالیت را در دست دولت بدانند. لذا اقدام به جستجو برای یافتن فرصتهای بكر نمیكنند و روحیه سكون بر جامعه حاكم میشود.
2- سركوبی خلاقیت: درآمد نفت باعث شده است كه دولت در عمل خود را بینیاز از خلاقیت مردم بداند و لذا به نیروی انسانی خلاق توجهی ندارد. جهتگیریهای دولت نهم در مورد مهاجرت نخبگان و كم اهمیت دانستن خروج سرمایههای عظیم انسانی شاهدی بر این مدعاست. علاوه بر این، ماهیت نو بودن فعالیت كارآفرین ضرورت شفاف شدن قوانین مالكیت معنوی، حق امتیاز، پروانه ثبت اختراع و... را روشنتر میكند.
3- ناامنی حقوق مالكیت خصوصی: از یك طرف تصور اینكه دولت ممكن است همچون گذشته اقدام به مصادره شركتها نماید و مداخله بیش از حد دولت در تعیین دستمزدها، قیمت محصول، قیمت سرمایه، نرخ ارز و... از طرف دیگر، باعث شده است كه افراد احساس كنند در تملك محصول كار و تلاش خود اختیار چندانی ندارند.
4- قانون ناكارآمد: اخیراً در جامعه این تفكر رواج یافته است كه "در صورت شكایت شما از كلاهبرداریِ 10 میلیون تومانی یك فرد، مطمئنا به حق خود خواهید رسید، اما باید ضمن اینكه 15 میلیون تومان خرج میكنید، 5 سال در راهروهای دادگستری رفت و آمد كنید!! ". این تفكر حتی در صورتی كه نادرست باشد، مانع از فعالیت كارآفرینی میشود.
5- رانت و تبعیض: در همه جای دنیا رانت وجود دارد. بررسیهای اقتصادی نشان می دهد كه در این بین، كشورهایی كه توانستهاند مردم را قانع كنند كه با تبعیضهای اجتماعی و رانت مبارزه مؤثر شده است به رشد بالاتری دست پیدا كردهاند. لیكن علیرغم سفارشات دینی و قانونی، عدم توجه به این مسأله حیاتی، تحرك اجتماعی را در كشور تضعیف نموده است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)