دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.

نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: یکی از گزینه های زیر را انتخاب کنید

رأی دهندگان
7. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • حزب نازی ، حزبی نژادپرست بوده و رهبر آن یک دیکتاتور به تمام معنا بود.

    4 57.14%
  • حزب نازی از موفق ترین حزب ها در اروپا بود و تاثیرات مثبت زیادی در دنیا در تمامی ابعاد داشته است.

    3 42.86%
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 41

موضوع: ๑۩۞۩๑دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی๑۩۞۩๑

  1. #21
    کـــــــاربر فــــعال
    نوشته ها
    11,737
    ارسال تشکر
    9,700
    دریافت تشکر: 12,916
    قدرت امتیاز دهی
    1271
    Array

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    تبلیغات در اکثر نقاط دنیا برعلیه او به حدی است که هر کس تا نام او را می شنود به یاد کوره های آدم سوزی ، کشتارهای وسیع غیرنظامیان و جنگ و خونریزی و کشتار می افتد. در صورتی که واقعیت امر چیز دیگری است و این نکته هیچگاه نباید فراموش شود که هیتلر برای سه سال متوالی مرد سال اروپا لقب گرفت و جهانیان او را می ستودند و ملت آلمان او را می پرستیدند. پس هیتلر را نباید به صرف یک جنایتکار جنگی نگریست ، هر چند که جنایتکار جنگی بودن او را نیز باید بیشتر مورد بررسی قرار داد.
    نام حزب هیتلر حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان یا حزب کارگران بوده با هدف ملی گرایی شکل گرفت در اون زمان این اسم اصولا طرفدار زیادی داشته چون اکثر مردم از قشر کارگران جامعه و کم درامد بودند
    مردم فکر می کردند انقلابی رخ داده که به نفعشون خواهد بود نه اینکه آتشی افروخته خواهد شد !

    بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!

    - – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -


  2. #22
    کـــــــاربر فــــعال
    نوشته ها
    11,737
    ارسال تشکر
    9,700
    دریافت تشکر: 12,916
    قدرت امتیاز دهی
    1271
    Array

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی




    ضمنا این آرم اصلی شون بودن

    اون عقاب شبیه فروهر نیست؟!!!!





    پرچم نازی از یک صلیب شکسته به عنوان نماد و همچنین رنگ های قرمز ، سیاه و سفید استفاده شده بود که گفته می شود به نمایندگی از خون و خاک است و تعریفی دیگر از پرچم رایش دوم است. صلیب شکسته به نمایندگی از سمبول های آریایی و نشان نژاد آریایی و همچنین ترکیب رنگی که گفته شده بر گرفته از پرچم طراحی شده در سال 1871 متعلق به رایش دوم. عقاب آلمانی در واقع بر گرفته از نماد های قدیمی آلمان است که در بالای صلیب شکسته در حلقه برگ های بلوط ایستاده است هنگامی که سر عقاب به سمت چپ خود نگاه می کند نماد حزب نازی و در مقابل هنگامی که به سمت راست خود نگاه می کند سمبل آلمان است.

    بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!

    - – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -


  3. #23
    دوست آشنا
    نوشته ها
    297
    ارسال تشکر
    385
    دریافت تشکر: 835
    قدرت امتیاز دهی
    57
    Array

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    خب.
    شرکت در همین 3 صفحه بحث برای من کافی بود، من در اپتدا نکته مهمی رو عرض کردم:

    خواهشمندم هم بحث و سوالات با نظم و تفکیک شده باشه و هم اینکه از بیان تصورات یا اندیشه هایی که بر اساس تبلیغات جهانی در ذهنتون جا گرفته و سند و مدرکی براش نیست پرهیز بشه. چه به نفع نازیها و چه به ضررشون.


    این نکته ضامن علمی و مفید بودن هر بحثیه که خوشبختانه اینجا رعایت نشد!
    اما گویا دوستان بیشتر علاقه به ابراز احساسات و کپی کردن مطالب از جاهای دیگه طبق روال سایت دارند دارند تا بحث علمی. و چون بنده حوصله بحث پیرامون احساسات رو ندارم ترجیح میدم کنار بکشم.
    با تشکر فراوان از
    Godfather بابت دعوت از بنده و صد البته هدفش از آغاز بحث.
    ویرایش توسط Himmler : 20th July 2010 در ساعت 01:51 PM

  4. #24
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    سروران گرامی رو دعوت میکنم به آرامش و ادامه میزگرد.
    برای نظم دهی به بحث سعی خواهیم کرد موارد را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم.

    اینکه رهبر حزب نازی دارای نبوغ بوده شکی در آن نیست. حال از عزیزان این سوال را دارم به نظر دوستان گرامی چه نقاط مثبتی در شخصیت آدولف هیتلر وجود داشت که توانست این چنین حزب نازی را بالا بکشد؟
    والسلام....


  5. کاربرانی که از پست مفید Isengard سپاس کرده اند.


  6. #25
    کـــــــاربر فــــعال
    نوشته ها
    11,737
    ارسال تشکر
    9,700
    دریافت تشکر: 12,916
    قدرت امتیاز دهی
    1271
    Array

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط .godfather. نمایش پست ها
    اینکه رهبر حزب نازی دارای نبوغ بوده شکی در آن نیست. حال از عزیزان این سوال را دارم به نظر دوستان گرامی چه نقاط مثبتی در شخصیت آدولف هیتلر وجود داشت که توانست این چنین حزب نازی را بالا بکشد؟
    به نظرمن

    از ويژگيهاي هيتلر داشتن خصوصيات و روحيه رهبري بوده . . .
    و سخنوري و آشنائي داشتن به فن بيان !!!

    مخصوصا در سالهاي نخسين روي كار آمدن به عنوان رييس حزب و نه در سالهاي آخر حزب و نه در مقابله با روسيه اون ابهتشو از دست داد
    بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!

    - – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -


  7. #26
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    دوستان عزیز دقت کنند که ما به دنبال جنایتکار جنگی بودن یا نبودن پیشوای نازی نیستیم ( حداقل در اول میزگرد نباید روی این موضوع مانور زیاد داد ) در ابتدا بهتر است به جنبه های مثبت حزب و تاثیرات آن به تفکیک مورد بررسی قرار بگیرد.
    یک مورد دیگر هم اینکه از دوستان گرامی تقاضا دارم جنبه احساسی بحث را کنار بگذارند و کاملا بی طرف به موضوع بنگرند و واقعیات را با دلیل و مدرک توصیف کنند.

    پس بنده سوال و یکی از محورهای بحث را مجددا تکرار میکنم و منتظر نظر دوستان هستیم.


    اینکه رهبر حزب نازی دارای نبوغ بوده شکی در آن نیست. حال از عزیزان این سوال را دارم به نظر دوستان گرامی چه نقاط مثبتی در شخصیت آدولف هیتلر وجود داشت که توانست این چنین حزب نازی را بالا بکشد؟
    والسلام....


  8. #27
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    computer
    نوشته ها
    8,619
    ارسال تشکر
    6,947
    دریافت تشکر: 11,496
    قدرت امتیاز دهی
    154
    Array

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    به نظر من شجاعت و انگیزه باعث شد تا هیتلر بتونه در رسیدن به هدفش پیشرفت داشته باشه
    البته شرایط رو هم نمیشه نادیده گرفت
    (از مدیریت تاپیک میخوام برای اینده شخصیتی برای مقایسه با هیتلر انتخاب کنن
    فکر کنم کار سختی باشه ولی ببینید میشه نمونه مشابه یا کمی نزدیک پیدا کرد )


  9. #28
    دوست آشنا
    نوشته ها
    297
    ارسال تشکر
    385
    دریافت تشکر: 835
    قدرت امتیاز دهی
    57
    Array

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    اینکه رهبر حزب نازی دارای نبوغ بوده شکی در آن نیست. حال از عزیزان این سوال را دارم به نظر دوستان گرامی چه نقاط مثبتی در شخصیت آدولف هیتلر وجود داشت که توانست این چنین حزب نازی را بالا بکشد؟
    در اپتدا به بیان جمله ای از کارل هونیش می پردازم:

    «ما روزها بود که زندگی را با بطالت و بیهودگی می گذراندیم... من معتقد بودم که میان ما هیتلر تنها آدمی است که می داند چه آینده ای در پیش دارد»

    این جملات از یکی از نزدیکترین دوستان هیتلر چندین سال پیش از شروع جنگ جهانی اول بیان شده و به خودی خود نشان دهنده اقتدار فکری و اراده بسیار قوی اوست که تقریبا تمام کسانی که با او ارتباط داشته اند بدان معترفند.

    هیتلر اگرچه دارای معتقدات سیاسی بسیار خشنی در برخی موارد بود اما هرگز هیچ موضوع یا عقیده ای بدون دلیل نداشت!
    محدود کردن یهودیان، الحاق سرزمینهای از دست رفته از آلمان در طی جنگ جهانی اول، تحت فشار گذاشتن سیستم بانکی آلمان برای پرداخت هزینه های گزاف نظامی، حمله به روسیه و ... همگی دارای دلایل بسیار قویی بودند که به علت طولانی شدن بحث از بیان آنها به یکباره خود داری می کنم.

    اگرچه هیتلر به تنهایی حزب را بالا کشید و عامل اصلی صعود و محبوبیت این ایدئولوژی در جهان شد اما نباید نقش مردانی چون هرمان گورینک، رودولف هس، یوزف گوبلز، هاینریش هیملر،مارتین بورمان، هایملار شاخت، گیسلر، فردیناند پورشه و حتی ژنرالهای استثنایی آن دوره آلمان نازی مانند اروین رومل، مانشتاین، روندشدت، هاینس گودریان، مودل، رودل، دونیتز، رایشنائو و بسیاری از افراد دیگری چون ویلی میسرشمیت، ورنر فون براون و ... را در این برهه زمانی نادیده گرفت. هر کدام این مردان به تنهایی می توانستند در هر جای دنیا مسیر تاریخ را عوض کنند! جمع شدن تمام این نوابغ در یک زمان و در یک مکان و تحت رهبری یک نابغه رهبری به نام آدولف هیتلر باعث و بانی این حرکت رادیکالی در تاریخ شد.
    مسلما بدون شناخت از کارها و دستاوردهای این افراد شناخت نازیسم نیز ممکن نیست.

    گرچه باید اعتراف کرد در سیستمی که هیتلر پایه گذاری کرد سرمایه گذاری بر روی نوابغ و حمایت همه جانبه از آنان به صورت کامل و در حد توان دولت اجرا شد. نمونه آن نامگذاری اکثریت اختراعات آن دوره به نام مخترعانشان و حمایت از صنعتی کردن این اختراعات بود که به نحوی عالی انجام شد.

    ویرایش توسط Himmler : 20th July 2010 در ساعت 10:14 PM

  10. #29
    یار همراه
    نوشته ها
    1,717
    ارسال تشکر
    367
    دریافت تشکر: 5,490
    قدرت امتیاز دهی
    91
    Array
    Isengard's: جدید151

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    دقیقا دوستان به موراد بسیار خوبی اشاره کردند
    انگیزه و شجاعت و افراد نابغه در اطراف پیشوای نازی ، به حزب قدرتی زیاد برای پیشروی به جلو میداد.
    این افرادی که هیملر عزیز نام بردند هر کدام برای خود دارای بحثی گسترده است.
    درمورد یوزف گوبلز ( وزیر تبلیغات حزب نازی ) مطالب جالب و خواندنی هست ، ایشان که به نوعی مسئولیت تبلیغ حکومت نازی را به عهده داشت با تبلیغاتی که به Propaganda معروف است نقش بسزایی در پیشرفت حزب و بعد از آن در جنگ البته در اوایل داشت.
    ویرایش توسط Isengard : 22nd July 2010 در ساعت 06:32 PM
    والسلام....


  11. کاربرانی که از پست مفید Isengard سپاس کرده اند.


  12. #30
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مکانیک ساخت و تولید
    نوشته ها
    106
    ارسال تشکر
    69
    دریافت تشکر: 133
    قدرت امتیاز دهی
    28
    Array

    پیش فرض پاسخ : دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی

    سلام عزیزان
    ممنون از موضوع ارائه شده
    والا بنده حقیر اطلاع چندانی ندارم ولی خوب نیس ما نظر ندیم(حتی اگه غلط باشه)
    بعضی از دوستان اشاره کردن حمله به روسیه اشتباه بوده ولی فک نکنم چنین بوده باشه
    روسیه و آلمان پیمان مشترک داشتن و بنا به این پیمان Molotov–Ribbentrop Pact باید نیروهای بالقوه رو از مرزهای همدیگه خالی میکردن ولی 1940 روسیه 9 لشکر زرهی مجهز تو مرزهای آلمان با روسیه مستقر کرد که در اون شرایط خطری جدی برای المانیا محسوب میشد از طرفی کد های انیگمای آلمانیا لو رفته بود و wolf pack های آلمانیا دیگه قدرتی درمقابل شناسایی شدن نداشتن و نمیتونستن محموله های سوختی رو جابه جا کنن
    از طرفی سپاه لفریقا به فرماندهی ژنرال رومل در مضیقه نیرو بود و هیتلر هم نمیتونست کمکی کنه
    برای همین چاههای نفت آفریقا رو از دست دادن ....آلمان با کمبود سوخت مواجه بود برای همین از روسیه درخواست سوخت به ازای تکنولوژی هوایی میکنه ولی روسیه این درخواستو رد میکنه ....آلمان مجبور به حمله میشه
    پس به نظر میاد که این جنگ اجتناب ناپذیر بوده ونه اشتباه
    در مورد نبوغ هیتلر اگه بخوایم صحبت کنیم که واقعا اینطور بوده .....کسی که از یک اقتصاد مرده رشد اقتصادی 70 درصدی بسازه ....کسی که با قدرت کلمات کل آلمانو یک صدا کنه .....همیچنین طبق گفته امیر عزیز با اون شرایط زندگی بتونه خودشو به قدرت برسونه بی شک نابغه بوده ولی اشتباهات فاحشی داشته این نابغه ما من جمله:
    حین جنگ هوایی بین انگلیس و آلمان لوفتوافه به طور کلی نیروهای آر ای اف رو فلج کرده بود ولی به یکباره هیتلر اهداف رو که مراکز صنعتی و مهم انگلیس بود به لندن تغییر داددر نتیجه نیروهای هوایی انگلیس فرصت کافی برای بازسازی و نو سازی نیروها و تحویل گرفتن تعداد زیادی جنگنده و بمب افکن جدید از آمریکا رو پیدا کردند... حمله به لندن هم هیچ سودی به جز کشتار مردم بی گناه... نابود کردن کل شهر و ناراحت کردن مردم انگلیس نداشت... نیروهای هوایی آلمان در این حملات اینقدر تلفات سنگینی دادند که فرماندهی کل لوفتوافه در نهایت مجبور شد حملات رو متوقف کنه.
    متوقف کردن بخش تحقیقات نظامی : در طول حکومت هیتلر و رایش سوم بر آلمان بخش بسیار بزرگی از بودجه ی کشور صرف تحقیقات و توسعه میشد... این بودجه شامل تحقیقات نظامی هم بودند که نتیجه ی تمام اینها به وجود آمدن قدرتمند ترین و پیشرفته ترین ارتش در اون زمان بود (اگر مقایسه کنیم در ارتش آلمان پیشرفته ترین و منظم ترین و قدرمتند ترین ارتش طول تاریخ بشر هست) و اما در سال 1940 و هم زمان با شکست آلمان در فرانسه هیتلر دستور داد تمام تحقیقات نظامی در کل کشور متوفق بشه... این بدین دلیل بود که هیتلر کاملا اطمینان داشت که نیروهای آلمان به اندازه ای پیشرفته هستند که دیگه نیازی به تولید سلاح های جدید و یا پیشرفته تر کردن نیروهای خودشون ندارند... بعدها زمانی که آلمان ها با سلاح ها و تانک ها و جنگنده های پیشرفته تر آمریکا مواجه شدند تمامی تحقیقات دوباره از سر گرفته شد... اما مشکل اینجا بود که دیگر نه بودجه ای وجود داشت و نه مهندس و متخصص های کافی و توانایی که این تحقیقات رو ادامه بدند... برای اینکه بیشتر اونها در جنگ ها کشته شده بودند... به هر حال حتی بعد از این مشکلات هم آلمان به پشرفت های در این بخش دست پیدا کرد ولی هرگز مشکلات این تکنولوژی های جدید اصلاح نشد و تعداد زیادی هم از اونها ساخته نشد در نتیجه کارایی کافی رو از نظر کیفی و کمی نداشتند...

    Me-262 به عنوان بمب افکن : در اواسط سال 1442 سازمان تحقیقات و تکنولوژی آلمان که زیر نظر اس اس فعالیت میکرد (این سازمان مسئول ساخت راکت ها و موشک های بالیستیک آلمان نازی بود و تقریبا هر سلاح فوق پیشرفته ی دیگری که در جنگ جهانی دوم در ارتش آلمان استفاده میشد) موفق به ساخت جنگنده ای با موتور جت شد... این در حالی بود که افتخار نیروی هوایی آمریکا هنوز جنگنده های تک ملخه ای بودند که به سختی توان ساده ترین مانور ها رو داشتند... هیچ جنگنده یا ضد هوایی در مقابل سرعت , توان مانور فوق العاده و قدرت آتش سهمگین این جنگنده حرفی برای گفتن نداشت و در صورتی که این جنگنده وارد خدمت نیروهای هوایی آمان نازی میشد برتری هوایی در همه حال از آن نیروهای نازی بود...
    زمانی که خبر ساخت این جنگنده به هیتلر داده شد هیتلر دستور داد که به جای استفاده از این جنگنده به عنوان یک جنگنده ی شکاری از اون به عنوان یک بمب افکن استفاده کنند... این در حالی بود که این جنگنده اصلا برای چنین کاری ساخته نشده بود... به هر حال در این یک مورد ژنرال های تحت فرمان هیتلر از دستور اون سرپیچی کرده و مخفیانه به ساخت این جنگنده با همون ساختار و کاربرد قبلی ادامه دادند ولی بعد ها هیتلر متوجه این موضوع شد و دستور داد خط تولید رو متوقف کرده و کاری رو که گفته بود انجام بدند... در نتیجه Me-262 تبدیل به یک بمب افکن شد... بمب افکنی که کوچک بود در نتیجه فضای کافی برای حمل بمب و محمات نداشت... بدنه ی ضعیفی داشت که نمیتونست در مقابل فلک ها مقاومت کنه در نتیجه در مقابل کوچکترین خطوط دفاع هوایی مجبور به فرار یا عقب نشینی میشد... در غیر این صورت سقوط میکرد... کوچ بودنش باعث شده بود نتونه مقدار زیادی سوخت حمل کنه در نتیجه نمیتونست به فواصل دور پرواز کنه... و سرعتش به واسطه ی دو موتور جتی که داشت به قدری زیاد بود که خدمه ی اون توان هدف گیری رو نداشتند...
    در نهایت زمانی که بی فایده بودند ای بمب افکن بر هیتلر هم روشن شد دستور ساخت اونها رو با همون ساختار و برای همون کاربرد اورجینال خودشون داد... اما دیگه خیلی دیر شده بود و زمان و پول کافی برای ساخت تعداد زیادی از این جنگنده ها در دست نبود...

    ممنوعیت کارگر زن : تمامی یا بیشتر یهوودیان و همچنین اسیران جنگی که به دست آلمان نازی افتاده بودند به کمپ های کار اجباری فرستاده میشدند , آیا ای بدین دلیل بود که آمانی ها مردم بدی بودند و میخواستند اسیران رو آزار بدند ؟ خوب , شاید ایدئولوژی فاشیستی نازی ها اینطور نشون بده ولی در حقیقت این دلیل اصلی این مسئله نبود. دلیل اصلی این حرکت این بود که آلمانی ها به شدت از کمبود نیروی کار رنج میبردند... و این بدین دلیل بود که هیتلر دستور داده بود زنان آلمانی عزیز تر و والا مقام تر از اینی هستند که در کارخانه ها کار کنند... در نتیجه آلمان هم با کمبود سرباز مواجه بود و هم با کمبود نیروی کار... در حالی که در اروپا و آمریکا میلیون ها زن هر روز به سر کار میرفتند و در کارخانه های صنعتی کار میکردند زنان آلمانی در خانه ها نشسته بودند...


    اعلام جنگ به آمریکا : همزمان با اعلام جنگ غیر رسمی ژاپن به آمریکا با حمله ی ناگهانی به بندر مروارید آلمان هم به آمریکا اعلام جنگ داد... این کار به دستور مستقیم هیتلر انجام شد... در حقیقت هیتلر به جای اینکه با استفاده از کانال های سیاسی از مقابله ی همزمان با سه عبر قدرت دنیا خود داری کنه در حقیقت اون رو دعوت به مبارزه با خودش کرد... جالب اینجاست که هیتلر حتی از ژاپن درخواست نکرد که در مقال اینکارش اونها هم به روسیه اعلام جنگ کنند... در حقیقت این مشخصه که روسولت در نهایت به آلمان اعلام جنگ میکرد ولی به هر حال اینکار هیتلر مسئله رو برای آمریکا و انگلیس و همچنین روسیه خیلی ساده تر کرده بود...

    تاکتیک 1940 در 1945 : این در حقیقت آخرین تلاش هیتلر برای تغییر نتیجه ی جنگ بود... هیتلر در نبرد بولج سعی کرد با استفاده از تاکتیکی که در سال 1940 بر علیه نیروهای فرانسه استفاده کرده بود نیروهای آمریکا رو شکست بده... بدون توجه به این مسئله که نیروهای هیتلر در این زمان بسیار کمتر بودند و ضعیف شده بودند... در ضمن نیروهای آمریکا چندین برابر قدرتمند تر و با تجربه تر از نیروهای فرانسه بودند... نتیجه ی این نبرد هم شکست سنگین نیروهای آلمان بود... در حقیقت هیتلر باید به جای این کار نیروهای خودش رو به جبهه ی غربی میبرد تا با این کار حداقل پیشروی نیروهای روسیه ی شوروی به سمت برلین رو کند تر کنه... به هر حال در هر دو صورت دیگه برای اقدامات اینچنینی خیلی دیر شده بود...

    استفاده غلط از نیرو ها : فرماندهای نظامی هیتلر خوب میدونستند از هر چیزی در کجا و به چه منظوری استفاده کنند و دقیقا هر چیزی رو به منظور خاص و برای زمان خاص و موقعیتی که وجود داشت میساختند... ساخت تعداد زیادی زیر دریایی از ارتش آلمان و تشکیل Wolf pack ها هم از این قائده مستثنا نبود... زیر دریایی ها برای این منظور ساخته شده بودند که شبانه و بی سر و صدا به قلب نیروهای دشمن در دریا ها حمله کنند و بیشترین خسارت رو وارد کرده و سریع و بی سروصدا عقب نشینی کنند... این کار داشت به خوبی انجام میشد و اینکار نیروهای آلمانی باعث شده بود که تقریبا تمام راه های دریایی بین انگلیس و آمریکا نا امن بشه و کلا نیروی دریایی انگلیس رو با اینکار فلج کرده بودند... باید توجه داشته باشید که نیروی دریایی انگلیس قدرتمند ترین نیروی دریایی جهان بود... اما بعد از مدتی هیتلر تصمیم گرفت که ولف پک ها رو منحل کنه و زیر دریایی ها رو به آب های آلمان برگردونه تا بعدها بتونند به عنوان نیروی دفاعی عمل کنند... این در صورتی بود که همونطور که قبلا گفتیم زیر دریایی ها اصلا برای عملیات دفاعی طراحی نشده بودند... در حقیقت اینکار هیتلر باعث شد که نیروی دریایی آلمان قدرتش رو از دست بده و مجبور بشه تنها با ناو های جنگی به کارش ادامه بده... و حقیقت این هست که آلمان ناو های جنگی زیادی نداشت...

    تمرکز نیروی هوایی بر آسمان برلین : در اواخر جنگ نیروهای هوایی انگلیس حملات گسترده ای را بر علیه شهر های آلمان شروع کرده بودند... این حملات بدین شکل بود که تعداد هزار فرورند بمب افکن (تنها بمب افکن هایی که انگلیس در آن زمان در اختیار داشت) شبانه به برلین و دیگر شهر های بزرگ آلمان حمله میکردند و بعد از بمب باران شهر به سمت فرودگاه برمیگشتند... حملات همیشه در شب انجام میشد و دلیل اصلی اینکار این بود که انگلیس از این میترسید که تنها بمب افکن هایی رو که در اختیار داره بر اثر درگیری به نیروهای هوایی آلمان از دست بده... در نتیجه انگلیس شبانه حمله میکرد و با اینکه اینکار باعث میشد که بمب باران ها دارای هدف دقیقی نباشند ولی به هر حال خطر رویارویی با آتش ضد هوایی ها و همچنین جنگنده های آلمان به شدت کاهش پیدا میکرد...
    این مسئله تبدیل به مشکل بزرگی برای آلمان شده بود و در همین زمان فرماندهان نظامی آلمان ایده ی فوق العاده ای رو مطرح کردند... برنامه این بود که نیروهای هوایی آلمان چند فروند جنگنده رو بعد از بمب باران شهر های آلمان به فرودگاه های انگلیسی بفرستند و این جنگنده ها اطراف این فرودگاه ها به گشت ادامه بدند... به توجه به اینکه رادار های اون زمان توان شناسایی یک یا دو فروند شکاری رو که دارای سطح راداری پایینی هستند ندارند مشکل از نظر حرکت به سمت آسمان دشمن حل شده بود... به علاوه در صورتی که جنگنده ها در ارتفاع پایین و زیر پوشش راداری نزدیک به فرودگاه پرواز میکردند شناسایی اونها غیر ممکن بود... و بعد از اینکه بمب افکن های انگلیسی از ماموریت شبانه ی خودشون به فرودگاه ها برمیگشتند کم کم نزدیک به زمان طلوع خورشید بود و در نتیجه شکاری های آلمانی میتونستند این بمب افکن ها رو در همون زمان و در حال فرود نابود کنند... اینکار برای مدتی ادامه پیدا کرد و نتایج فوق العاده ای داد... نیروهای انگلیسی نمی تونستند با این تاکتیک مقابله کنند... اما بعد از مدتی از انجام این عملیات این مسئله به گوش هیتلر رسید و هیتلر هم دستور داد که تمام عملیات متوقف بشه و جنگنده های نیروهای آلمانی باید بمب افکن های انگلیس رو در آسمان شهر های آلمان نابود کنند تا مردم بتونند تکه تکه شدن دشمن رو ببینند و خوشحال بشند... بدین شکل بود که بمب باران شهر های آلمان که داشت کم کم با تاکتیک های هوشمندانه ی لوفت وافه متوقف میشد دوباره قدرت گرفت...

    فرمان توفق نیروها در دانکرک : نیروهای انگلیسی به شدت ضربه دیده بودند و به سمت دانکرک فرار میکردند... نیروهای قدرتمند و سریع ذرهی آلمان که در اوج قدرت خود قرار داشتند و در اون زمان تحت فرمان ژنرال گودریان بودند به سرعت در تعقیب نیروهای فراری انگلیس بودند که ناگهان از فرمانده ی کل نیروهای مسلح (شخص هیتلر) دستور آمد که پیشروی باید متوقف بشه... اینکار انجام شد و نیروهای انگلیسی فرصت پیدا کردند با موفقیت به شهر برسند و در اونجا سنگر بگیرند... دلیل این حرکت هیتلر این بود که هیتلر تصور میکرد نیروی هوایی آلمان توان کافی برای نابود کردن کل نیروهای انگلیس در دانکرک رو داره... در صورتی که اینچنین نبود و هیتلر دانش و اطلاعات کافی از توان نیروهای لوفتوافه در منطقه رو نداشت... عدم نابودی نیروهای انگلیس که تقریبا صد در صد شکست خورده بودند باعث شد که بتونند در چند هفته ی بعد شهر رو حفظ کنند و بعدها از راه دریایی حجم عظیمی از نیروهای کمکی به نیروهای انگلیس که در دانکرک گیر کرده بودند داده شد و باعث بعدها همین نیروها بتونند بر علیه نیروهای رومل در آفریقا ضد حمله کنند که در نهایت هم باعث شکست سپاه آفریقا شد...

    اقتصاد غیر جنگی : هیتلر یک وطن پرست واقعی بود و هر کاری هم که میکرد (گذشته از نتیجه ای که داد) برای این بود که ملت آلمان قدرتمند و سر بلند باشند... هیتلر میخواست خاک آلمان رو پس بگیره... در زمان جنگ جهانی دوم هیتلر اجازه نداد اقتصاد مملکت برای یک جنگ تمام عیار برنامه ریزی بشه و ساختار اون تغییر پیدا کنه به این دلیل که انجام این کار به معنی جیره بندی شدن مواد غذایی , بنزین , نان و هر چیز دیگری بود که مردم به اون احتیاج داشتند... هیتلر به هیچ وجه نمیخواست که مردم کشورش رنگ بوی جنگ رو در داخل خاک آلمان حس کنند... این مسئله تا سال 1943 ادامه پیدا کرد در اون زمان بود که هیتلر به اجبار مجبور شد ساختار اقتصادی کشور رو تغییر بده تا بتونه مخارج و نیاز های جنگی رو که هر روز گسترده تر میشد رو تامین کنه.

    متحدین نا مناسب : هیتلر در حقیقت هیچ متحدی در جنگ نداشت... کلمه ی متحدین تقریبا کلمه ی بیمعنایی هست از این رو که اتحاد میان آلمان , ژاپن و ایتالیا و چند کشور کوچک و ضعیف دیگه تنها بر روی کاغذ بود و در حقیقت گذشته از این مسئله هیتلر برای کمک به این متحد ها بعدها ضرر های بسیاری کرد که از جمله ی اینها میشه به اعلام جنگ به آمریکا , فرستادن نیروهایی که باید به روسیه میرفتند برای کمک به نیروهای ایتالیایی و بسیاری کمک ها دیگه... در صورتی که ایتالیا خیلی ضعیف تر از اونی بود که برای آلمان سودی داشته باشه و ژاپن هم خیلی دور بود و خیلی ناسازگار با نیاز های آلمان.

    محدودیت تولید تانک : بعد از حمله به فرانسه و پیروزی های شگفت انگیز نیروهای ذرهی و مکانیزه ی آلمان در این کشور دو مسئله مشخص شد... یک اینکه توپ های ضد ذره آلمانی در مقابل تانک های فوق سنگین فرانسه توان مقابله نداشتند... دوم اینکه این مسئله کاملا مشخص بود که تانک های آلمانی بودند که نبر واقعی را برده بودند و بدون اونها پیروزی غیر ممکن بود... آلمان تعداد بسیار محدودی تانک داشت (با توجه به عظمت صحنه های نبرد و جبهه های فوق گسترده ای که آلمان با آنها رو به رو بود)... فرماندهان نظامی آلمان که از این مسئله به خوبی آگاه بودند در خواست کردند تعداد ساخت تانک ها به 1000 فروند در ماه برسد و همچنین این مسئله برای توپ ها ضد تانک سنگین هم صدق میکرد... هیتلر این درخواست را رد کرد برای اینکه معتقد بود این کار باعث میشه که فشار بسیار زیادی به اقصاد مملکت بیاد و این مسئله خودش باعث ناتوانی مردم خواهد شد... هیتلر به هیچ وجه علاقه نداشت که مردم آلمان از جنگی که آلمان در آن وارد شده بود ضربه ببینند... در نتیجه ی این مخالفت ها آلمان نتونست به تولید 1000 فروند در ماه دست پیدا کنه و این مسئله تا سال 1944 ادامه پیدا کرد... این در صورتی بود که اگر این درخواست عملی شده بود آلمان میتونست مشکلات نظامی خودش رو در جبهه های شرقی در مقابل تانک های قدرتمند تی – 32 روسیه حل کنه و به احتمال زیاد میتونست نتیجه ی نبرد رو به نفع آلمان نازی تغییر بده...

    انیگما : آلمان اولین کشوری در دنیا بود که از زیر دریایی ها به عنوان یک اسلحه ی موثر , خطرناک و کشنده استفاده کرد... در طول جنگ جهانی دوم زیر دریایی های تحت فرمان نیروی دریایی آلمان چیزی در حدود یک میلیارد تن محموله ی نظامی و سوخت و مواد غذایی دشمن رو غرق کردند (این عدد بدون احتساب خود کشی های نظامی و غیر نظامی هستند که در طول جنگ هدف قرار گرفتند )... در سالهای ابتدای جنگ زیر دریایی های آلمان به شکل تکی به کشتی های دشمن حمله میکردند و آنها رو هدف قرار میدادند... اما مشکل این کار این بود که معمولا این زیر دریایی ها شناسایی میشدند و بعد هدف قرار میگرفتند... برای حل این مشکل نیروهای آلمانی دستور داشتند از این به بعد در گروه های چندتایی حمله کنند... یعنی هر زمان که یک زیر دریایی کشتی دشمن را در آب ها شناسایی میکرد به جای هدف گرفتن آنها موقعیت و سرعت حرکت و مقصد احتمالی اون کشتی رو به دیگر زیر دریایی ها اطلاع میدادند و اون زیر دریایی ها هم به سمت هدف حرکت میرکردند و در کمترین زمانی چندین زیر دریایی با هم به شکل هم زمان و گروهی به دشمن حمله میکردند و این کار احتمال هرگونه واکنشی رو از بین میبرد... و اما زیبایی واقعی این کار در اینجا بود که دشمن میتوانست پیام های دشمن را شنود کند ولی آلمانی ها تمام پیام ها را به شکل کد شده میفرستاند و این کار به لطف دستگاهی به نام انیگما (به معنای راز) امکان پذیر شده بود... این دستگاه میتونست 17 میلیون نوع مختلف کد تولید کند و رمز گشایی اون حتی با ابر کامپیوتر های امروزه هم غیر ممکن بود... چه برسد به 70 سال پیش... این مسئله باعث پیروزیی آلمان در دریاها شده بود تا زمانی که ناگهان یکی از این دستگاه ها در یکی از حملات آمریکا به دست متفقین افتاد و در نهایت رمز گشایی شد... هیتلر به این مسئله بی توجه بود و این کار باعث شد در نهایت آلمان قدرت واکنش و همچنین توانایی غافلگیری رو از دست بده و در نتیجه در آب ها شکست خورد...

    رفتار با مردم کشور های تصرف شده : مردم کشور هایی که آلمان اونها رو از دست روسیه نجات داده بود آلمانی ها و نیروهای هیتلر رو به عنوان نیروهای آزادی بخش میشناختند... برای مثال مردم اوکراین از اینکه آلمان به اون کشور وارد شده بود نه تنها ناراحت نبودند بلکه خوشحال هم بودند... اما رفتار بسیار خشن نیروهای هیتلر و همچنین عوارض و مالیات های کمر شکنی که هیتلر بر دوش مردم این کشور ها گذاشته بود باعث شد مردم این کشور های بر علیه هیتلر دست به اعتراض بزنند و بعد ها همین اعتراض ها و نارضایتی ها باعث به وجود آمدن گروهای چریکی و مقاومت های زیر زمینی گسترده ای شد که زیان های باور نکردنی به دنبال داشت... این درگیری ها باعث به وجود آمدن بزرگترین جنگ پارپیزانی و چیریکی طول تاریخ بشر شد که باعث کشته شدن صدها هزار سرباز... و از بین رفتن تعداد زیادی از دارایی های لوجستیک آلمان نازی شد...

    اشتباهات هیتلر در روسیه : قبلا گفتم که حمله ی هیتلر به روسیه هیچ میشکلی نداشت... مسائل و تصمیماتی که در طی این نبرد ها توسط هیتلر گرفته میشد باعث شکست هیتلر در جبهه ی مقابل روسیه ی شوروی شده بودند... حالا قصد دارم به تعدادی از بزرگ ترین این اشتباهات اشاره کنم.
    هیتلر اشتباهات زیادی در روسیه مرتکب شده بود... برای مثال هیتلر دستور حمله به روسیه را شش هفته به تعویق انداخت تا نیروهای موسولینی را که داشتند در بالکان شکست میخوردند نجات دهد... پیش بینی ها هیتلر در مورد روسیه خیلی خیلی خوش بینانه بود... هیتلر فکر میکرد روسیه در طول همان تابستان اول تسلیم خواهد شد... هیتلر همچنین دستور داد لنینگراد را محاصره کنند و اجازه ی تصرف کامل لنینگراد را به نیروهایش نداد... از دیگر اشتباهات هیتلر میتوان به توقف نیروهایی که برای تصرف موسکو فرستاده شده بودند نام برد... این نیروها توسط هیتلر متوقف شدند تا به جبوب شرقی فرستاده شوند که هیچ سودی در بر نداشت و تصرف موسکو رو هم با شکست رو به رو کرد... این در حالی هست که بر عکس زمان ناپلئون در زمان هیتلر و جنگ جهانی دوم قلب راه آهن روسیه از موسکو شروع میشد و در صورتی که هیتلر موسکو رو به تصرف در میاورد کل ماشین جنگی روسیه و تمام تحرکات ممکن این کشور برای باز سازی نیروهای نظامیش و تشکیل یک ضد حمله رو غیر ممکن می کرد...

    از دیگر اشتباهات هیتلر در روسیه میتوان به اینها اشاره کرد :

    فرمان ممنوعیت عقب نشینی : این شاید بزرگترین اشتباه هیتلر و شاید بزرگترین اشتباه استراتژیک طول تاریخ جنگ های مدرن باشه... زمانی که نیروهای آلمان اولین زمستان خودشون رو در خاک روسیه سپری میکردند هیتلر به نیروهاش دستور داد که به هیچ وجه تحت هیچ شرایطی یک قدم هم به عقب برندارند... این دستور از هر جهت به معنای واقعی کلمه احمقانه بود زیرا هیچ دلیلی ندارد زمانی که نیروهای توان مقابله ندارند , نیاز به پشتیبانی دارند , باید تجدید قوا کنند , محاصره شده اند , زیر آتش برتر هستند و یا نسبت به دشمن در پستی قرار دارند موقعیت خودشون رو حفظ کنند... هیتلر در حقیقت با اینکار توانایی اصلی نیروهای آلمان رو از اونها گرفت و نیروهای خودش رو فلج کرد... نیروهای مکانیزه ی آلمان اولین نیروی تمام مکانیزه ی جهان بودند و یکی از بزرگترین برتری های این نیرو توان حرکت سریع این نیرو ها بود... در حقیقت نیروهای اس اس و همچنین Wehrmacht نیروهای بودند با توانایی تحرک فوق العاده بالا... از این رو بهترین راه حل برای نیروهای آلمان در شرایطی که به مشکلی بر میخوردند این بود که عقب نشینی کنند و بعد از تجدید قوا دست به ضد حمله بزنند... هیتلر با این تصمیم این کار رو عملا غیر ممکن کرده بود... هیتلر نیروی کافی برای پوشش دادن تمام خطوط اول خود را در جبهه ی شرق نداشت به همین دلیل نیروهای روسیه معمولا برخی از خطوط رو که دفاع ظعیفی داشتند شبانه میشکستند و در نتیجه میتونستند نیروهای آلمان نازی رو دور بزنند و محاصره کنند... هیتلر دستور داده بود نیروها باید در شهر ها سنگی بگیرند و دفاع کنند تا زمانی که شهر با خاک یکسان شده باشه و دیگه جایی نباشه که نیروها توش پناه بگیرند... در پی همین تصمیمات هیتلر همچنین دستور داده بود نیرو های نباید بیش از یک خط دفاعی تشکیل بندند... یعنی هر منطقه ی دفاعی تنها یک خط دفاعی اصلی داشت... دلیل این تصمیم این بود که وجود دو یا چند خط دفاعی باعث میشه نیرو ها دلیلی برای عقب نشینی داشته باشند و بعد از شروع هر درگیری سریعا به سمت خطوط عقبی حرکت کنند که خود این مسئله باعث شده بود هیچ دفاع عمقی در عملیات وجود نداشته باشد و در صورتی که خطوط اولیه شکسته میشد نیروها توان مقابله نداشتند و همه کسته می شدند... برای مثال در عملیات Bagraton و Vistula-Oder تنها یک خط دفاعی وجود داشت و همه ی نیروها در همان حمله ی اول کشته شدند و نتیجه ی این دو نبرد هیچ چیز نبود جز کشته شدن بیش از یک میلیون سرباز جنگ دیده و توانا و از بین رفتن تمام خطوط استراتژیک منطقه...
    در این میان تنها ژنرالی که جرات مخالف و سر پیچی از دستورات هیتلر رو داشت ژنرال Manstein بود که چندین بار در نبرد ها دستور عقب نشینی داد و بعد از اون نیروهای خودش رو دوباره تجدید قوا میکرد و دست به ضد حمله میزد که نتایج فوق العاده ای در بر داشت...

    حمله به استالینگراد : قبلا گفتم که یکی از اصلی ترین دلایل حمله ی هیتلر به روسیه ی شوروی دست یابی هیتلر به چاه ها نفت بود برای تامین نیاز های نیروهاش... نیروهای هیتلر داشتند به سمت قفقاز حرکت میکردند تا مناطق نفتی فراوانی رو که در اونجا وجود داشت رو تصرف کنند ولی هیتلر دستور داد که نیروها هم زمان هم به قفقاز و هم به استالینگراد باید حمله کنند و هر دو هدف باید تصرف میشدند... در نتیجه نیروها به دو قسمت تقسیم شدند... این خود به تنهایی باعث شد نیروها فوق العاده ضعیف و ناتوان بشند... در نتیجه استالینگراد تبدیل به قتل گاه نیروهای آلمان شد و همچنین چاه های نفت قفقاز رو هم بعد از مدت کوتاهی از دست دادند زیرا نیروهای آلمان به اندازه ی کافی قدرت نداشتند که هم در مقابل حملات دائمی روس ها مقاومت کنند و هم خطوط لوجستیکی رو که دائما زیر آتش دشمن بودند نگه دارند...

    نبرد کورسک : در سال 1943 هیتلر دستور داد حمله ی گسترده ای برعلیه نیروهایی که در شهر کوچک کورسک مستقر بودند شروع شود... این در حالی بود که کورسک به هیچ وجه ارزش استراتژیک یا حتی تکتیکال نداشت... تنها دلیل این حمله این بود که حجم بالایی از نیروها در این منطقه حظور داشتند و این مسئله خطوط آلمان را تهدید میکرد... در نتیجه در نهایت این عملیات انجام شد... این نبرد بزرگترین نبرد تانک در طول تاریخ بشر به حساب میاد... در طی این نبرد در حقیقت نیروهای هر دو طرف به طور کامل از بین رفتند ولی آلمان هنوز یک گردان نیرو داشت... در نتیجه میشه گفت آلمان برنده ی نبرد بود ولی در نهایت مسئله اینجا بود که ضربه ای که این نبرد بر بدنه ی نیروهای آلمان وارد کرد در حقیقت شکست آلمان در جنگ رو صد در صد حتمی کرده بود... نیروهای روسیه تونستند خودشون رو باز سازی کنند و اونچه رو در این نبرد از دست داده بودند دوباره بسازند و ارتش رو تجدید قوا کنند ولی آلمان هرگز موفق به اینکار نشد...
    اینهایی که نوشته شد نظر شخصی بنده هستش... شاید غلط باشه...ممنون
    ویرایش توسط soheiiil : 21st July 2010 در ساعت 09:09 AM

  13. 2 کاربر از پست مفید soheiiil سپاس کرده اند .


صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خبر: 【★】【★】جذب همکار در تالار بزرگ صنایع نظامی【★】【★】
    توسط مدیر تالار نظامی در انجمن نیروی نظامی و هوانوردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: 13th December 2014, 12:14 AM
  2. معرفی: 【★】【★】اطلاعیه ها واخبار تالار صنایع نظامی【★】【★】
    توسط M@hdi42 در انجمن نیروی نظامی و هوانوردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 6th February 2014, 03:19 PM
  3. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 7th November 2013, 12:57 AM
  4. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: 6th November 2013, 10:30 PM
  5. معرفی: 【★】【★】قوانین تالار صنایع نظامی و هوانوردی【★】【★】
    توسط M@hdi42 در انجمن نیروی نظامی و هوانوردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th October 2013, 11:36 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •