9 سالگي - كامپيوترو باز كردم ديگه نتونستم ببندم
.
.
.
16 سالگي - همزمان هم با داييم چت مي كردم هم با يه استاد كه پيامها رو جا به جا فرستادم
17 سالگي - براي كامپيوتر مدرسمون از طريق فلش ويروس فرستادم
اين داستان ادامه دارد...
9 سالگي - كامپيوترو باز كردم ديگه نتونستم ببندم
.
.
.
16 سالگي - همزمان هم با داييم چت مي كردم هم با يه استاد كه پيامها رو جا به جا فرستادم
17 سالگي - براي كامپيوتر مدرسمون از طريق فلش ويروس فرستادم
اين داستان ادامه دارد...
وخدایی در این نزدیکیست....
به سرعت برق این ترم هم تموم شد انگار همین دیروز بود که داشتم انتخاب واحد میکردم و سیستم مدام خطا میداد یادم هم نمیره اینترنتم هم از طرف شرکت قطع شده بود نمیتونستم درسها رو انتخاب کنم یا پرشده بود یا اینکه سیستم هنوز کامل اون درسش باز نشده بود یا تداخل امتحان و کلاس داشت چه ترمی بود...، شیطنت های سرکلاس، شبای امتحان(هر هفته ازمون امتحان میگرفتن اخرش هم نفهمیدم مدرسه بود یا دانشگاه )، شبای تحویل پروژه( که اخرش هم یکی شون رو با یک هفته دیرتر تحویل دادم) ، اول ترم و تعطیل کردن کلاساچون نزدیک عید بود ما خط در میون میرفتیم استاد دو خط در میان میومد ، به یاد دوستای نابابمون، دوستای خوبمون،کل کلامون، اردوهای آخر این ترم، تو خوابگاه(که هر دفعه رفتیم بچه ها از دست گروهمون شاکی شده بودن بس که ما اروم هستیم ) ، یه پست اینجا زدم که یکی از دوستانم تو دانشگاه کلی تهدید کرد که به استاد میگه ، الف ب پ، روح الف ب پو در آخر هم امتحانات پایان ترم مون حالا خدا به خیر کنه نمرات مون رو .
جلسه اخر کلاس ها و خداحافظی با بچه های دانشکده و دانشگاه اخرین باری که با هم تو محوطه جمع شدیم و کلی شاد بودیم چه بازی هایی که نکردیم والیبال در شرایط سخت انشاالله اخرش خوب و خوش باشه
برای همتون آرزوی موفقیت داریم،
در پناه حق...
شنبه : یارب العالمین 1شنبه : یا ذاالجلال والاکرام2شنبه : یا قاضی الحاجات 3شنبه : یاارحم الراحمین4شنبه : یا حی یاقیوم 5شنبه : لا اله الا الله الملک الحق المبینجمعه : اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
تا دلت بخواد سوتی دادم ولی با همین سوتیاست که ادم پیشرفت میکنه
اگرسخن چون نقره است
خاموشی چون زر پربهاست.لقمان
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)