ويژگيهاي جنگ ناهمگون (با تکيه بر صحنهي نبرد آينده)
برگرفته از سازمان پدافند غیر عامل
منبع اصلی :
تأليف: علي قاسمي و حسين بابايي / ماهنامه اطلاعات راهبردي- شماره 65- صفحات 51- 61
------------------------------
چکيده:
رويکرد جدبد در جنگهاي چند سال اخير، تفاوت توانايي کشورها در بعد فناوري و بهرهگيري از نقاط ضعف و آسيبپذير دشمن، استفاده از فناوريهاي پيشرفته، استفاده از روشهاي مبتکرانه براي دستيابي به موضع برتر و تضعيف ارادهي دشمن، موجب ناهمگون شدن جنگها گرديده است. اين رويکرد جديد باعث تغيير تحول در ساختار کلي جنگهاي آينده گشته و ماهيت جنگهاي آينده را نيز تغيير داده است. البته قدمت مفهوم جنگ ناهمگون برابر با قدمت مفهوم خود جنگ است و حمله به نقاط ضعف دشمن با ابزار جديد و ناشناخته و در عين حال پرهيز از رويارويي با توانمنديهاي دشمن قدمتي به ديرينهي خود جنگ دارد. اما مطلب قابل تأمل که بيشازپيش نيازمند بررسي است، شناخت تعاريف ناهمگوني و عدم تقارن در جنگهاي آينده است چراکه براي اتخاذ چنين شيوهاي، بايد با مفاهيم و ويژگيهاي جنگ ناهمگون آشنا بود و روشهاي جنگ دشمن را تحليل و متناسب با آن راهکارهاي مناسب را طرحريزي نمود. لذا اين پژوهش با نگاهي گذرا به مفهوم و ويژگي جنگهاي ناهمگون، صحنهي جنگهاي آينده را ترسيم مينمايد.
--------------
مقدمه
جنگ به عنوان پديدهاي اجتماعي، مفهومي ناشناخته است و براي آن تعريف و گزينههاي مختلف و متنوعي ارائه شده است . هر انديشمند و صاحبنظري در علوم سياسي، نظامي، اجتماعي، جامعهشناسي و… بر پايهي بينش و گرايش و از ديدگاه مطالعاتي خود، جنگ را بهگونهاي تعريف و تبيين کرده است. عدهاي جنگها را براساس حجم و مقدار آتش، برخي از نظر دامنهي جغرافيايي، برخي از نظر نوع سلاح بهکار رفته و در مهمترين رويکرد برخي به جنگهاي ناهمگون اشاره کردهاند. رزم در برابر نيروي ناهمگون تهديد جديدي نبوده و از ديرباز در عملياتها و جنگها وجود داشته است. اما آنچه که بايد مورد توجه قرار داد، ويژگيها و تاکتيکهاي جديد جنگهاي ناهمگون و ويژگيهاي صحنهي نبرد آينده ميباشد.
بنابراين شناخت تعاريف ناهمگوني و عدم همگوني در جنگهاي آينده لازم است، چراکه براي اتخاذ چنين شيوهاي بايد روش جنگ دشمن را تحليل و متناسب با آن راهکارهاي مناسب را طرحريزي نمود. در حقيقت، ناهمگوني يعني تفکر، سازماندهي و اقدامي متفاوت در مقايسه با دشمنان، به روشي که مزيتها و توانمنديهاي خود را به حداکثر رسانده و از نقاط ضعف دشمن بهرهبرداري و آزادي عمل بيشتري را کسب و در نهايت ابتکار عمل را به دست آورد. اتخاذ شيوهي رزم در برابر نيروي ناهمگون در تفکر، طرحريزي و اجرا که برخاسته از توان بالاي دشمن و نامتوازن بودن نيروها از تمام جنبههاي مورد بررسي ميباشد، باعث ميگردد که ابتکار عمل از دشمن سلب و مؤلفههاي قدرت او ناکارآمد شده و با پذيرش ضريب بالايي از آسيبپذيري، شکست وي حتمي شود.
در سال 1995 (راهبرد نظامي ملي آمريکا) با تعريف تروريست، کاربرد يا تهديد به وسيلهي سلاحهاي کشتار جمعي و همچنين استفاده از جنگ اطلاعات را به منزلهي توجه به گرايشهاي ناهمگون مورد توجه قرار داد و در سال 1997 در گزارش چهار سالانهي بررسي دفاعي ايالات متحده مفهوم تهديد ناهمگون مورد توجه جدي قرار گرفت. البته ذکر اين نکته حائز اهميت است که اينچنين جنگي، يک جنگ نو و تازه نيست، بلکه در طي قرون متمادي، جنگجويان همواره به دنبال راه و روشي براي خنثي کردن و اجتناب از اعمال قدرت ديگري در جنگها عليه همديگر با تکيه بر نقاط قوت خود عليه نقاط ضعف دشمن بودهاند و در هر گوشه و کنار دنيا از راهبرد ناهمگون همواره سود ميجستند. به همين منظور برخي قدمت مفهوم جنگ ناهمگون را برابر با قدمت خود مفهوم جنگ ميدانند به همين دليل ژنرال گرينج مسئول اجرايي معاون رئيسجمهوري وقت آوريکا در اواخر قرن 20 از جنگ ناهمگون با نام روش قديم و نگراني جديد در مقالهاي تحت عنوان همين نام ياد کرد.(3)
تعاريف و مفاهيمي از جنگ ناهمگون
1- جنگ ناهمگون يک دانش واژهي نظامي است که براي توصيف نوعي از جنگ استفاده ميشود که طرفهاي درگير در آن از حيث فناوري و تواناييهاي نظامي در جنگ در يک سطح قرار ندارند، به همين سبب روشهاي مورد استفادهي آنان در جنگ عليه يکديگر، متفاوت از هم است.(4)
2- ستاد مشترک ارتش آمريکا نيز تعريفي در خصوص مفهوم ناهمگون ارائه مينمايد. از نظر آن ستاد، جنگ ناهمگون عبارت است از «بهکارگيري رويکردهاي غيرقابل پيشبيني يا غيرمتعارف براي خنثي نمودن يا تضعيف قواي دشمن و در عين حال بهرهبرداري از نقاط آسيبپذير او، از طريق فناوري غيرقابل انتظار يا روشهاي مبتکرانه».(5)
3- جنگ ناهمگون جنگي است که در آن طرفين درگير از لحاظ دسترسي به امکانات رزمي، با هم تناسبي نداشته و در يک سطح يکسان قرار ندارند لذا احتمال کاربرد يکطرفهي نيروي نظامي از سوي قدرت برتر بر ضد ديگري وجود دارد.(6)
4- جنگ ناهمگون به حالتي اطلاق ميشود که دو يا چند جبههي مخالف در برابر هم قرار گرفته باشند و يکي از طرفين قدرت نظامي کمتري نسبت به ديگري داشته باشد و براي پيروزي و نه پذيرفتن تسليم، از هر روشي خواه متعارف و يا غيرمتعارف در تضعيف و عقب نشاندن دشمن استفاده کند. جنگ ناهمگون ميتواند جنبههاي گوناگوني را در برگيرد. حملهي شيميايي، هستهاي يا بيولوژيک، حمله اطلاعاتي، حملهي تبليغاتي يا جنگ رواني و يا حتي اقتصادي.(7)
5- جنگ ناهمگون عبارت است از درگيري خارج از اصل و قاعده، يا يک شيوهي غيرمستقيم و فريبآميز جهت تأثير گذاردن بر موازنه و برابري نيرو در مقابل دشمن و ضربه به دشمن از طريق شناسايي نقاط ضعف آن.(8)
6- درگيري خارج از قاعده در تمامي سطوح تاکتيکي، عملياتي و راهبردي که طرف ضعيفتر سعي در حداکثر بهرهبرداري از نقاط ضعف دشمن و توانمنديهاي بديع خود در ابعاد فيزيکي و رواني جنگ همراه با يافتن راههاي مبتکرانه جهت تغيير ارادهي دشمن را دارد؛(9) به عبارت ديگر، جنگ ناهمگون تلاشهايي است که به منظور عليه يا آسيب رساندن به توانمندي با بهرهبرداري از نقاط ضعف دشمن انجام ميگيرد. جنگ ناهمگون از روشهايي است که بهطور عمده با روش عمليات مورد انتظار دشمن مغايرت دارد. رويکردهاي ناهمگون به طور کلي اثر شديد رواني است مانند ضربه (شوک) يا نوعي سردرگمي که روي ابتکار، آزادي عمل يا ميل و ارادهي دشمن اثر ميگذارد. اتخاذ روشهاي ناهمگون نياز به برآورد آسيبپذيريهاي دشمن دارد. رويکرد ناهمگون اغلب از ابتکار عمل تاکتيکي غيرسنتي، تسليحات و يا فناوريها بهرهگيري مينمايد که ميتواند در تمام سطوح جنگ (تاکتيکي، عملياتي و راهبردي) و ديگر طيفهاي عمليات نظامي مورد استفاده قرار گيرند.
جنگ ناهمگون محدود به روشهاي جنگ کلاسيک نبوده و تمايز تاکتيکهاي بهکار گرفته شده و نيز استفاده از روشهاي مبتکرانه و فريب موجب سردرگمي دشمن ميگردد به ويژه آنکه در اين جنگها تمايز ميان نيروهاي نظامي و غيرنظامي در آماج حمله وجود ندارد و آنجا که دشمن داراي آسيبپذيريهاي جدي از ناحيه نيروهاي غيرنظامي است، اين امر ميتواند در تحميل اراده بر دشمن کارساز باشد.(10)
مؤسسهي مطالعات راهبردي آمريکا در سال 2001 يک تعريف کلي و کامل از راهبرد ناهمگون ارائه داده است که در حوزهي نظامي و امنيت ملي، عدم همگوني يا ناهمگوني يعني اقدام، سازماندهي و تفکري متفاوت با دشمنان به روشي است که برتري و توانمنديهاي خودي را به حداکثر رسانده، از نقاط ضعف دشمنان بهرهبرداري نموده و نيز ابتکار را در دست گرفته و يا اينکه آزادي عمل بيشتري را کسب نمايد و در نهايت ابتکار عمل را به دست آورد. راهبرد ناهمگون ممکن است راهبردي، سياسي، نظامي، عملياتي و ترکيبي از همهي اين عوامل باشد. در جنگ ناهمگون هر سلاحي مي تواند کاربردهاي متعددي را پيدا کند هر ابزاري ميتواند در حکم يک سلاح مؤثر عمل کند؛ مردمي بودن جنگ ناهمگون امکان به ميدان آوردن همهي امکانات را فراهم ميکند و علاوه بر اين، همسانسازي و همرنگي با مردم کار اطلاعات دشمن را سخت ميکند.(11) در واقع، جنگ ناهمگون با صفت ناهمگون بودن آن، نوعي ناهمگوني ميان طرفهاي درگير در جنگ را نشان ميدهد.
بنابراين اتخاذ رويکرد ناهمگون گذشته از تمام مزاياي اجرايي آن، قابليت بازدارندگي بسيار کارآمدي نيز خواهد داشت چراکه اين رويکرد ناهمگون باعث ايجاد دغدغههايي مانند وحشت از تلفات انساني و اطلاعاتي، ضعف در مقابل استفادهي ديگر کشورها از ترکيب ناهمگونيها، هراس از تلفات غيرنظامي، ضعف در مقابل از دست دادن توانايي کسب اطلاعات، هراس از دستيابي کشورهاي مستقل به فناوري پيشرفته و عدم توانايي بازدارندگي در مقابل شيوههاي نبرد ناهمگون براي دشمن شده و همانند يک مدافع، با استفاده از هوش برتر، قابليت تعريف مجددي براي هر سازوکار و ساختاري را دارا بوده و واکنشهاي او براي مهاجم مسبوق به سابقه نبوده و نامتعارف ميباشند بنابراين، دشمن را مجبور به استفاده از مديريت اقتضايي و لحظهاي نموده که اين مسأله امکان خطا و در نتيجه ضريب آسيبپذيري او را به شدت افزايش خواهد داد. به رغم وجود مفاهيم متعدد از زواياي گوناگون جنگ ناهمگون ميتوان ويژگيهايي را استخراج نمود که در شناخت مفهوم آن کمک شاياني خواهد نمود. در ادامه به بخشي از اين ويژگيها اشاره ميشود:
1- جنگ ناهمگون به دنبال دستيابي و شناخت آسيبهاي دشمن يا هدف است، تهديدهايي عليه هدف مبهم است که غيرقابل پيشبيني و در نهايت غافلگير کننده باشد. تهديدهاي ناهمگون آسيبپذيريهاي ناشناخته را هدف قرار ميدهند و اين قبيل تهديدها بهطور معمول غافلگيرانه عمل ميکنند. حمله در زمانهاي غيرمنتظره و به شيوههاي ناپيوسته، چندان غافلگيري اين حملهها را بالا ميبرد به همين ترتيب پنهان کردن آمادگيهاي دشمن براي حمله يا گمراه کردن قرباني درباره اهداف، راهبرد، توانمندي و آرايش عملياتي يک تهديد ناهمگون نيز درجهي غافلگيري اين حملهها را افزايش ميدهند.
2- تهديدهاي ناهمگون اغلب بسيار متنوع و چندبعدي هستند اين تهديدها ميتوانند از زمين، دريا، هوا، زيردريا، فضا و جو باشند و يکي از اهداف را مورد حمله قرار دهند. به عبارتي تهديدها و عمليات عليه آنها ديگر تنها با جغرافيا مشخص و تعريف نميگردد.
3- جنگ ناهمگون به دنبال تضعيف ارادهي دشمن براي جنگيدن است. يعني وجهي روانشناسانه است که با هدف قرار دادن ارادهي جنگيدن دشمن، توانايي اقدام يا آزادي عمل بيشتري را براي خود فراهم ميآورد.
4- در جنگ ناهمگون مؤثر بودن هدف و اقدام اهميت دارد. به عبارت ديگر ميزان تأثيري که در دشمن ايجاد خواهد کرد در پيروزي يا شکست اقدام، نقش تعيين کنندهاي دارد.
5- در جنگ ناهمگون، هدف اين است که هيچ سهمي براي طرف مقابل در نظر گرفته نشود. يعني بازي با حاصل جمع جبري صفر ميباشد.
6- در جنگ ناهمگون، انديشهي گروهي به سختي در چارچوب تعيين شده و ديوانسالاري گسترده قرار ميگيرد.
7- يکي از ويژگيهاي بسيار برجسته در جنگ ناهمگون کسب نتايج راهبردي در تمام سطوح جنگ است به عبارت ديگر، طرف ضعيف با طراحي تاکتيکي و عملياتي سعي در کسب منافع سياسي و سياست خارجي در رابطه با بازيگر قوي دارد.
8- در جنگ ناهمگون برخلاف جنگ کلاسيک، بين نيروهاي نظامي و غيرنظامي تمايزي وجود ندارد. يعني براي رسيدن به هدف ميتوان از غيرنظاميان و يا نظاميان در بند هم استفاده نمود. به همين دليل هم به نوعي مبارزهي غيرمنصفانه نام گرفته است. از آنجايي که دشمن داراي آسيبپذيريهاي جدي از ناحيهي نيروهاي غيرنظامي است، حمله به مردم ميتواند در تحميل اراده به دشمن کامياب باشد.
9- در جنگ ناهمگون بايد به ملاحظههاي فرهنگي و اختلاف نظر و ديدگاه کشور توجه جدي نمود تا زمينههاي سوءبرداشت فراهم نشود.
10- در جنگ ناهمگون بهطور عمده افراد و گروههايي شرکت ميکنند که به نوعي وابستگي به يک يا چند دولت دارند و از اشاره به هرگونه رابطهاي سرباز ميزنند، به اين دليل که پيگيري اقدامهاي آنها اعمال مجازات در قبال آنها از يک سو و ربط دادن آنها با يک دولت پشتيبان از سوي ديگر بسيار مشکل خواهد بود. اين مسأله در تضعيف ارادهي کشور رقيب بسيار مؤثر است و تنها راه مفيد براي بازيگر مقابل، اثبات رابطهي گروه به عنوان مثال هراسپرور با کشور پشتيبان است.
11- يکي از وجوه جنگ ناهمگون پرهيز از رويارويي مستقيم و نبرد است.
12- در جنگ ناهمگون يکي از اصول برتري حمله به متحدان يک کشور برتر است.(12)
ويژگيهاي جنگهاي ناهمگون
براي جنگ ناهمگون مثل هر درگيري ديگر، مشخصهها و ويژگيهايي وجود دارد که ميتواند به عنوان وجه افتراق و تفاوت در کاربرد و بهکارگيري شيوههاي مختلف آنان در نظر گرفته شود. اين ويژگيها در پي اهدافي که از نتايج جنگ ناهمگون متصور است شکل ميگيرد و اساس آن هم بر هم زدن موازنه عدم همگوني بين دو نيروي متخاصم ناهمگون در راستاي بهرهبرداري راهبرد از قابليتهاي تاکتيکي مي باشد که ممکن است اين رويکردها تاکتيکي باشد ولي بايد تأثير رواني آن را در سطح راهبردي جستجو کرد. اين ويژگي يعني تمرکز مداوم بر تأثير راهبردي ويژگي اصلي و متمايز جنگ ناهمگون است.(13) و اين شيوه ها ميتواند در رويکردهاي جنگهاي ناهمگون مبني بر ابتکار عمل، اقدامات غيرمنتظره، تأثير راهبردي، فريب و غافلگيري در حوزهي فيزيکي و رواني جنگ و هدف قرار دادن ارادهي دشمن باشد.
از مهمترين ويژگيهاي جنگ هاي ناهمگون ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد: تکرارپذيري، کوتاهمدت بودن، غافلگيرانه بودن (تاکتيکي و راهبردي)، غيرقابل پيشبيني بودن، صحنهي نبرد مشخص نداشتن، نامشخصي و نامعيني جنگجويان، نداشتن ابزار و فناوري مشخص، داشتن فضاي مانور زياد، ضربه دقيق عملياتي، داشتن واحدهاي اجرايي و رزمي کوچک.(14)
علاقه مندی ها (Bookmarks)