آدم گریش می گیره به خاطر دو چیز اول اینکه چه قدر لطف خدا شامل حال من شده که سلامت هستم و دوم اینکه چقدر سخت و غریبانه و درناک هست بیماری و خصوصا بیماری که علاج نداشته باشه ،اون لحظه ای که انسان فکر می کنه و می بینه که طبیبی جز خدا درد اونو باور نداره و هیچ کس مثل او نمی تونه کمک کنه ولی من اون غربت و بیماری رو به سلامت بودن ولی بی توجه بودن به خدا ترجیح میدم.البته اینها تفسیر درد این بنده خدا نیست شاید تفسیر دردش یک صورت معصوم و مظلوم باشه که با دردی که تحمل کرده گناه هاش پاک شده
این جوجوها من و خواهرم هستیم که در حال تفکر هستیم ثریا جان دوست خوبم
خیلی عکس دردناکیه دلم برای این بچه ها خیلی میسوزه کاشکی میشد یه جوری کمکشون کنم
شکر به تن سلامتی که داریم .پس به شکرانه ی آن دست دیگری بگیریم .
http://roksana65.blogfa.com/ساناز فرهیدوش
وبلاگ خودشکوفایی
دستانی زحمت کش که فرزند(ان) خود را بزرگ کرده و آن(ان) را سروسامان داده.این عکس عکسه یه دسته.
ویرایش توسط امین_بد : 12th August 2010 در ساعت 02:01 PM دلیل: علط املایی
عشق و وفاداری
این عکس دل ادمو یه جوری میکنه. ماها باید بریم خدامونو شکر کنیم که سالمیم
آنکه هفت اقليم عالم را نهاد --- هر کسی را آنچه لايق بود داد.
تصویر شماره 8
عقاب همیشه تنهاست...اما لاشخورها همیشه با هم اند
فعالیتم رو در این سایت متوقف کردم... موفق باشید
دستانی محتاج که سوی افاریدگار خود دراز شده تا گوشه چشمی بر او شود.
ویرایش توسط امین_بد : 17th August 2010 در ساعت 02:51 PM
آنکه هفت اقليم عالم را نهاد --- هر کسی را آنچه لايق بود داد.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)