دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: برابر گزینی اصطلاحهای فارسی به انگلیسی

  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    Polymer Engineering
    نوشته ها
    50
    ارسال تشکر
    664
    دریافت تشکر: 145
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض برابر گزینی اصطلاحهای فارسی به انگلیسی

    یکی از موضوعاتی که غالبا موجب سردرگمی زبان آموزان خصوصا کسانی که به تازگی به کشورهای انگلیسی زبان سفر میکنند میشه، اصطلاحاتی است که مثل هر کشوری در آنجا رایج است. در صورت دانستن این اصطلاحات برقراری ارتباط با مردم و فهم زبان ساده تر میشود.

    در این اصطلاحها از اندامهای بدن مثل دل، پا، دست، سر، گوش، لب، لپ، زبان، چانه، دهان، دندان، دماغ، مو، پوست، ناخن، چنگ و .... برای تصویر سازی استفاده شده است. به هم پوشی حوزه معنایی آنها توجه کنید.


    I kept talking until was blue in the face

    آن قدر گفتم تا زبانم مو در آورد. (زیاده گویی و پر حرفی)


    This is a slip of a tongue

    این یک اشتباه لپی است. (خطای زبانی)


    He was all ears in the class
    او در کلاس همیشه سراپا گوش بود. (دقت و توجه)


    I had my heart in my mouth to see my mother

    برای دیدن مادرم دل تو دلم نبود. (بی صبری)


    He always bites off more than what he can chew
    او همیشه لقمه بزرگتر از دهانش بر می دارد. (کاری فراتر از توان)






    Joy is not in things; It is in us

  2. 7 کاربر از پست مفید Amitis سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    Polymer Engineering
    نوشته ها
    50
    ارسال تشکر
    664
    دریافت تشکر: 145
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : برابر گزینی اصطلاحهای فارسی به انگلیسی

    He took care of the children tooth and nail
    او با چنگ و دندان از فرزندانش مواظبت کرد. (مواظبت زیاد)


    He was so frightened that his hair stood on end
    از ترس مو به تنش راست شد. (ترس زیاد)


    He is copy of cat
    او آدم دهن بینی است. (نگاه به دهن دیگران کردن)


    His friendship was a headache for me
    دوستی او برای من مایه دردسر بود. (مزاحمت)


    The teacher pulled the children`s ear

    معلم بچه ها را گوش مالی داد. (تنبیه)
    Joy is not in things; It is in us

  4. 4 کاربر از پست مفید Amitis سپاس کرده اند .


  5. #3
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    آموزش زبان
    نوشته ها
    1
    ارسال تشکر
    0
    سپاس شده 1 در 1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : برابر گزینی اصطلاحهای فارسی به انگلیسی

    thanks i surprized

  6. کاربرانی که از پست مفید mitykaman سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ترجمه ی فارسی صوتی قرآن
    توسط moji5 در انجمن صوت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st November 2009, 09:32 PM
  2. مقاله: توسعه ویکی‌پدیای فارسی، وظیفه ملی
    توسط diamonds55 در انجمن بخش مقالات وب و اینترنت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd November 2008, 01:16 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •