دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 12 از 52 نخستنخست ... 2345678910111213141516171819202122 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 513

موضوع: عشق ممنوع

  1. #111
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    روی هر چی دست گذاشتم یکی زود تر اونو برده

    روی رنوشتم انگار مهر این حادثه خرده

    همیشه بهم می گفتم تو دوباره دیر رسیدی

    دوباره شکست و تاخیر با یه دنیا ناامیدی

    گلی رو که من می خواستم یکی قبلا چیده بودش

    قبل من یکی به مقصد همیشه رسیده بودش

    نیمکت رو به بلوطا شد مال یه کس دیگه

    آخه دیر رسیده بودم اینو یه پرنده میگه

    قبل من یکی طلسم قلعه دورو شکسته

    حالا رفته توی قلعه خوش و بی قصه نشسته

    همیشه دیر می رسیدم حتی موقع قرارم

    حالا هم واسه همینه که تو دنیا تو رو دارم

    تو رو هرگز نمی دیدم اگه زود رسیده بودم

    اگه اون گل و به موقع از تو صحرا چیده بودم

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  2. #112
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    كردي آهنگ سفر اما پشيمان ميشوي
    چون به ياد آري پريشانم پريشان ميشوي

    گر به خاطر آوري اين اشك جانسوز مرا
    آنچه من هستم كنون در عاشقي آن ميشوي

    سر به زانو گريه هايم را اگر بيني به خواب
    چون سپند از بهر ديدارم شتابان ميشوي

    عزم هجران كرده اي شايد فراموشم كني
    من كه ميدانم تو هم چون شمع گريان ميشوي

    گر خزان عمر ما را بنگري با رفتنت
    همچو ابر نوبهاران اشكريزان ميشوي

    بشكند پيمانه ي صبرم ولي در چشم خلق
    چون دگر خوبان تو هم بشكسته پيمان ميشوي

    بينم آنروزي كه چون پروانه بهر سوختن
    پاي تا سر آتش و سر تا به پا جان ميشوي

    مرغ باغ عشقي و دور از تو جان خواهم سپرد
    آنزمان بي همزبان در اين گلستان ميشوي

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  3. #113
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    اشكي به چشم و در دلم آهي نمانده است
    ديگرا مرا ز عشق گواهي نمانده است

    در چشم بي فروغ من از رنج انتظار
    غير از نگاه مانده به راهي نمانده است

    در سينه سر چرا نكشم چونكه بر سرم
    جز سايه هاي بخت سياهي نمانده است

    در دوره اي كه عشق گناه است بر دلم
    جز جاي داغ مهر گناهي نمانده است

    نوري زمهر تو نيست به دلهاي دوستان
    لطفي دگر به جلوه ي ماهي نمانده است

    در باغ خشك دوستي اي باغبان عشق
    از گل گذشته برگ گياهي نمانده است

    شور و حلاوتي ز كلامي نديده ام
    شوقي و جذبه اي به نگاهي نمانده است

    حسرت كشي ببين كه دگر از وجود من
    جز ناله هاي گاه به گاهي نمانده است

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  4. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  5. #114
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    سلام ماهی ها... سلام، ماهی ها
    سلام، قرمزها، سبزها، طلائی ها
    به من بگوئید، آیا در آن اتاق بلور
    که مثل مردمک چشم مرده ها سرد است
    و مثل آخر شب های شهر، بسته و خلوت
    صدای نی لبکی را شنيده ايد
    که از ديار پری های ترس و تنهايی
    به سوی اعتماد آجری خوابگاه هاا،
    و لای لای کوکی ساعت ها،
    و هسته های شيشه ای نور - پيش می آيد؟


    و همچنان که پيش می آید
    ستاره های اکليلی، از آسمان به خاک می افتند
    و قلب های کوچک بازيگوش
    از حس گريه می ترکند
    .

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  6. #115
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    بمون،حیفه بری، تلخ که من بمونم،بازم بمون قصه موندن بخون،با تو غروب خوب وتماشاییه،بی تو غم انگیز مثل تنهایه،صدات برای این همیشه عاشق قشنگترین صدای لالاییه،غم رو دلم پا می ذاره وقتی که اون روزای گمشده یادم می یاد،ما دوتا هم صدای عاشق بودیم،تو کوچه باغو توی دستای باد...روزا و لحظه های خوبی داشتیم،پا روی غصه،روی غم می زاشتیم.تو خوب و مهربون تو عاشق بودی،تو پاکی مثل یک شقایق بودی.اما حالا سکوت سنگین تو غصه ای روی غصه هام می زاره،می خوای بری اما بمون نگاه کن...پشت دریچه صدای بهاره...
    </span>

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  7. #116
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    یادم باشه مثل خودت یه روزی تنهات بذارم// یادم باشه که با نگام بگم که دوست ندارم
    یادم باشه که قلبمو از عشق تو پس بگیرم// این بهتره تا بی دلیل برای چشمات بمیرم
    یادم باشه که اسم تو یه دفعه از یادم بره// یادم باشه بهت بگم تموم شده این خاطره
    یادت باشه مثل خودت یه روزی تنهات بذارم// یادت باشه که با نگام بگم که دوست ندارم
    باید ببندم چشمامو،رو هرچی بود رو هرچی هست// دیگه نمیشه اینطوری به پای عشق تو نشست
    یادم باشه عکس تورو یه جایی پنهون بکنم// دلم نمیخواد خودمو اینجوری داغون بکنم
    بعد تو این ثانیه ها هرطور که باشه میگذره// حتی پشیمون شدنت به درد من نمیخوره
    بعد تو این ثانیه ها هرطور که باشه میگذره// حتی پشیمون شدنت به درد من نمیخوره
    یادت باشه مثل خودت یه روزی تنهات بذارم// یادت باشه که با نگام بگم که دوست ندارم

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  8. #117
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    یادمه یه آرزو بود همیشه موندن با هم//واسه زخم دل تنهام یادمه تو بودی مرحم
    ولی اون روزا گذشته دیگه نیستی که بدونی// کاش میشد بهت میگفتم من میخوام پیشم بمونی
    با یه دنیا اشک و غصه نمیخوام بی تو بمونم // توی این غروب دلگیر شعر رفتنو بخونم
    ولی اون روزا گذشته شاید از یاد تو رفتم// کاش که بودی و میدیدی من هنوز عاشقت هستم
    من صداتو نشنیدم غم اشکاتو ندیدم//توی آشیون قلبت من نموندمو پریدم
    ولی امروز یاد عشقت منو تنها نمیذاره//لحظه های بی تو بودن تورو یاد من میاره
    یادمه یه آرزو بود همیشه موندن با هم//واسه زخم دل تنهام یادمه تو بودی مرحم
    ولی اون روزا گذشته دیگه نیستی که بدونی// کاش میشد بهت میگفتم من میخوام پیشم بمونی
    من همونم که چشاتو پر اشک و گریه کردم// حالا راه شهر عشقو من نرفته برمیگردم
    برمیگرم تا همیشه قدر احساسو بدونم// شایدم همیشه باید بی تو من تنها بمونم
    شایدم همیشه باید بی تو من تنها بمونم

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  9. #118
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    لحظه جادویی قصه ما ، گفتن دوستت دارم بود با نگام
    جلوی چشم منی هر جا می رم ، بدونی خاطرتو خیلی می خوام
    پشت این پنجره های نقره ای ، شب مهتابی چشمای منه
    رد شو از وسعت تنهایی من ، دل واسه دیدن تو پر می زنه

    واسه با وجود تو یکی شدن ، دل بی طاقت من منتظره
    خلوت شب منو به هم بریز ، نذار این لحظه ها بی تو بگذره
    واسه با وجود تو یکی شدن ، نفسام ثانیه ها رو می شمره
    اسم تو مثل یه احساسه برام ، وقت اوج گرفتن دل منه

    طعم بوسه های تو ، رو لبام مونده هنوز
    گرمی وجود تو ، منو می کشه یه روز

    پشت این پنجره های نقره ای ، شب مهتابی چشمای منه
    رد شو از وسعت تنهایی من ، دل واسه دیدن تو پر می ز
    نه


    بیا برگرد ، دل من طاقت دوریتو نداره
    همه جا ، هر لحظه چیزی تو رو یاد من میاره
    واسه این بغض کویری ، گریه کردن یه سرابه
    واسه طی کردن این شب ، پای خسته توی خوابه
    رج بزن فاصله ها رو خط به خط ، جاده به جاده
    چشم به راه تو نشسته ، دلی که دل به تو داده

    دلی که اگه نباشی ، زنده بودنو نمی خواد




    دیگه توی سرنوشتش ، هیچ کی مثل تو نمیاد

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  10. #119
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    دیگه از دست تو و ترانه هات خسته شدم
    دیگه از شنیدن رنگ صدات خسته شدم
    چه جوری بگم هنوز خیلی دوست دارم ولی
    انگار از بیشتر از این بودن باهات خسته شدم
    منی که عمرم و زندگیم تو چشمای تو بود
    باورت نمی شه که از رنگ چشات خسته شدم
    انقدر نگام کردی که دیگه زد به سرم
    از اون آتیش خوابیده تو نگات خسته شدم
    تو به من می گی بی انصافم و حق داری بگی
    با کدوم بهونه بنویسم برات خسته شدم
    انقد آب و هوا واسم عروض کردی که من
    آخر از دست همون آب و هوات خسته شدم
    گفتم این کار و نکن کردی و رفتی و ببین
    دیدی آخر از تموم اون کارات خسته شدم
    حرفات انگار دیگه روی دل من نمی شینه
    انقدر عوض شدی که من به جات خسته شدم
    شب و روزات مث روز و شبای قدیم نبود
    از دس تفاوت روز و شبات خسته شدم
    دیگه فرقی نداره پیشت باشم یا نباشم
    تو یه بی تفاوتی ، من از فضات خسته شدم
    دوس داری بری ، برو ، دلت می خواد باشی بمون
    من که از تمام حرف و تصمیمات خسته شدم
    انقدر صدام نکردی از خودم بدم میاد
    از این اسم مریم و نگفتنات خسته شدم
    یه روزی غریبه ای ، یه روز آشنا، من از
    بازی زشت غریب آشنات خسته شدم
    تو چی فکر کردی خیال کردی من عاشق می مونم
    من از این فکرای غرق ادعات خسته شدم
    واسه تو حتی دیگه شبا دعا نمی کنم
    راستشو بخوای دیگه من از دعات خسته شدم
    من شکایت تو رو به کی کنم ؟ برم کجا ؟
    به جون خودت قسم نه ، به خدات خسته شدم
    چه قدر ببخشمت من دیگه چیزی ندارم
    به خدا از دس این همه خطات خسته شدم
    روزی صد تا غم و غصه توی قلبم می ذاری
    منم آدمم از این درد و بلات خسته شدم
    انقدر واست می میرم واسه من تب می کنی ؟
    حق دارم از این دل بی اعتنات خسته شدم
    تو خودت منو نخواستی ، من گناهی ندارم
    از دس اون چشای دور از وفات خسته شدم
    شعر و اینجوری نوشتم کسی با خبر نشه
    مثلا من از تو و خاطره هات خسته شدم
    کی می دونه تو پشیمون شدی و نوشتی که
    حتی از دیدن عکس و هدیه هات خسته شدم
    ای خدا ، اینو فقط من و تو و اون می دونیم
    نشونم بده یه جور راه نجات ، خسته شدم

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  11. #120
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    فکر می کنی چشات چیه ؟ دو تا بلای معمولی
    چه جوریه مگه صدات ؟ یه جور صدای معمولی
    فکر می کنی تو چی داری که امثال من ندارن ؟
    فقط یه جور ناز و ادا و عشوه های معمولی
    وقتی ازت حرف می زنم دیگه نمی لرزه تنم
    تو هم یکی مثل همه ، تو آدمای معمولی
    اما نه طفلکی اونا ، از خیلی هاشون بدتری
    یه عاشق دمدمی و ، یه بی وفای معمولی
    اون قدیما یادم میاد فته بودم موهات طلاست
    نمی شیه زیرش بزنم ، یه جور طلای معمولی
    بیا فقط یه بار ، فقط یه بار کلاتو قاضی کن
    منم مث اونا بودم ؟ اون عاشقای معمولی ؟
    هر چی بودم دلت رو زد شعرا و عاشقونه هام
    رفتی سراغ کسی با مو و چشای معمولی
    من نمی گم آدم باید عاشق چشم و ابرو شه
    دردیه که خوب نمی شه با یه دوای معمولی
    کاش ولی لایقت باشه اونکه شبات مال اونه
    فقط می خوام دعا کنم یه جور دعای معمولی
    تو که شبات روز شدن و روزمو رنگ شب زدی
    کاش لااقل بچه بودم با اون شبای معمولی
    کاش جای موندن توی عشق ، تو مشق شب مونده بودم
    تو مشکل سفیدی اون کاغذای معمولی
    ما بدجوری بهم زدیم حسرت به دل موندم هنوز
    بیرون بریم با هم یه روز ، حتی یه جای معمولی
    راستش می خواستم اولاش نقشی واست بازیکنم
    نقش یه دختر خوش بی اعتنای معمولی
    دیدی نقاب من چه زود ، افتادو من همون شدم ؟
    بازم همون دخترک بی ادعای معمولی
    راستی می گم شعرای اون از مال من قشنگتره ؟
    چی داره که من ندارم ، یه جور ادای معمولی
    فکر می کنم که راه به راه ، بهت می گه دوست داره
    منو شکست نکردن ، همین کارای معمولی
    خوب می دونم من تو دلم برات می مردم ولیکن
    زیاد واست جالب نبود این گفتنای معمولی
    چه فایده هر چیزی که بود تموم شد و دیگه گذشت
    اینم یه نامه کمتر از نوشته های معمولی
    نمی دونم تو می خونیش یا که نگاش نمیکنی
    به خاطر تازگی ، اون وعده های معمولی
    هموناکه اول می دن ، به جز تو هیچکس به خدا
    یه حرف ساده ی دروغ ، یه بخدای معمولی
    اگه که خوندیشم بگو ، این مال یه غریبه بود
    یه لطف اگه داری بگو ، یه آشنای معمولی
    اما گه دیدی که نه زیادی اذیت می کنه
    بیا سراغ دختری با رویاهای معمولی
    منم می بخشمت آخه چاره ای جز این ندارم
    مث همیشه قهرا و باز آشتیای معمولی
    اگه نخواستی نامه رو ، تو رو خدا پس نفرست
    رو عادت همیشگیت ، با اون یه تای معمولی
    خواستم یه جور سادگیمو فقط بهت نشون بدم
    نامه تمیزه ولی با ، مداد سیای معمولی
    من خیلیم بد نبودم ، سعی میکنم بد نباشم
    خب بعضی وقتا بد می شم ، از اون بدای معمولی
    دیگه مزاحم نمی شم تو کاری با من نداری ؟
    تکیه کلام خودته ، این جمله های معمولی
    فقط یه چیزی دوس دارم به یه سوال جواب بدی
    غیر از تموم پرسشا و ، سوالای معمولی
    پشت چراغ چشم تو گل بفروشم تو می خری ؟
    بهم نگاه کن به چش یه جور گدای معمولی

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  12. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


صفحه 12 از 52 نخستنخست ... 2345678910111213141516171819202122 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قوانين احمـقانه! (طنز!)
    توسط SysT3M در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 31st August 2010, 07:39 PM
  2. قوانین جالب
    توسط آبجی در انجمن دانستنیهای آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th February 2010, 10:07 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th January 2010, 06:10 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th January 2010, 12:55 PM
  5. خبر: افزايش وسعت مناطق شکار ممنوع در خوزستان
    توسط ØÑтRдŁ§ در انجمن اخبار اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th February 2009, 12:14 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •