دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12

موضوع: بيماري درختان ميوه

  1. #1
    دوست آشنا
    نوشته ها
    999
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 1,117
    قدرت امتیاز دهی
    38
    Array

    Arrow بيماري درختان ميوه

    بیماری جاروک یا جارویی سیب Apple Proliferation
    این بیماری از مهمترین و پر اهمیت ترین بیماریهای باغهای سیب در کشورهای جنوب اروپایی است در ایران در رامجرد شیراز توسط ایزدپناه گزارش شده است همچنین علائم مشخص بیماری در باغهای طالقان توسط اشکان(8-1346) مشاهده شده است.این بیماری در باغهای سیب کشور ایران چندان شیوع ندارد.
    علائم بیماری:
    علائم روی شاخساره، برگ، میوه و ریشه ظاهر می شود.بارزترین علائم برگساره ای این بیماری بروز حالت جاروی جادوگر(Witches Broom) در درختان بیمار است در این حالت بر اثر توقف چیرگی انتهایی و رشد جوانه های جانبی خفته در قسمت بالایی شاخساره های قوی، تعداد زیادی شاخه های نازک و ضعیف به وجود می آید که زاویه این شاخه های جانبی نابجا نسبت به شاخه های معمولی کمتر است و در نتیجه ظاهر جارو مانند که به نظر تعداد زیادی شاخه در یک محل مجتمع شده اند دیده می شود ـ برگها حالت گلبرگی و مجتمع دیده می شوند که به آن وردسانی برگها (Rosett (می گویند و نیز گوشوارکهای برگ بزرگ شده و کاملاً از گوشوارکهای گیاهان سالم متفاوت دیده می شوند. پیدایش حالت جارویی در چند شاخه یا در تمام شاخه های یک درخت ممکن است به وجود آید ولی استمرار ندارد و بیشتر در 3-2 سال اول بعد از آلودگی بروز می کند. میوه های درختان بیمار کوچکتر و پهن تر از میوه های سالم هستند و وزن آنها اغلب 60-30 درصد کمتر، رنگشان نامطلوب و بی مزه تر هستند، به طوری که 80 درصد آنها غیر قابل عرضه به بازار هستند. دمبرگها در این بیماری کوچکتر و دم میوه ها بلندتر از درختان سالم هستند. رنگ برگها در پائیز به جای زرد شدن متمایل به قرمز می شوند. نیروی حیاتی درختان جوان شدیداً کاهش می یابد در حالی که درختان پیرتر کمتر تحت تأثیر قرار می گیرند. نشانه های بیماری غیر پایدار است؛ جاروی جادوگر و کوچکی میوه چند سالی بعد از بروز از بین می روند در حالی که قرمز شدن برگها و بزرگی دم میوه ها چند سال بیشتر دوام می آورد.

  2. 6 کاربر از پست مفید nafise sadeghi سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست آشنا
    نوشته ها
    999
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 1,117
    قدرت امتیاز دهی
    38
    Array

    Arrow گموز‌‌ ‌‌مركبات

    گموز‌‌ ‌‌مركبات Citrus gummosis
    بيماري گموز Gummosis يا پوسيدگي طوقه‌ و ريشه Root-rot درختان مركبات اولين بار در سال1834 ازآسور گزارش گرديده است. در ايران بيماري اولين بار در سال 1320 گزارش شده و در مناطق شمالي و جنوبي كشور بخصوص خوزستان و فارس وجود دارد.
    عامل بيماري:
    عامل بيماري در بيشتر مناطق ايران Phytophthora citrophthora و Phytophthora parasitica مي‌باشد. قارچ Phytophthora ازقارچهاي كاذب Oomycetes است كه فرم جنسي آن بصورت oospore است. قارچ داراي تيپهاي متفاوت وهتروتاليك است. اما‌ زمستانگذراني بوسيله ااسپور وكلاميدسپور مي‌باشد.
    علائم بيماري :
    علائم بيماري بروي طوقه در ابتدا به صورت لكه كوچك قهوه‌اي ظاهر شده كه خيلي نامشخص است وبه تدريج گسترش يافته وجهت پخش آن به طرف بالا است وبه صورت بيضي در مي‌آيد وآوندهاي آبكش را از بين مي‌برد. در محل آلودگي مركبات ترشح صمغ دارد از جمله موارد ديگر مورد حمله ريشه است؛ كه اغلب لهيدگي وسياه شدن ريشه را در پي دارد. در بارندگي شديد ميوه نيز بر اثر حمله قارچ دچار آسيب مي‌شود.
    كنترل: شامل پيشگيري ومعالجه مي‌باشد.
    پيشگيري :
    1- انتخاب پايه مقاوم : انواع پرتقال، انواع نارنگي، ليموترش، ليموشيرين، بكرائي و ترنج از جمله ارقام حساس مي‌باشد. نارنج (به تريستيزا حساس) ونارنج پونسيروس تريفولياتا (به اگزوكورتيس حساس) به بيماري گموز مقاومند.
    2- محل پيوندك بايد 30-15 سانتيمتر از خاك فاصله داشته باشد.
    3- حذف علفهاي هرز از دور طوقه
    4- خوداري از ايجاد زخم اطراف طوقه
    5- جلوگيري از جمع شدن آب دور طوقه درخت
    6- ضدعفوني ريشه توسط محلول بردو 3 درهزار
    7- خريد نهال سالم از خزانه
    8- بايد دقت شود در حين پيوندزني قطراتي از آب يا ذره‌اي ازخاك باغ بين پايه وپيوندك قرار نگيرد.
    9- فواصل بين درختان حفظ شود
    10- اگر پوسيدگي بيشتر از نصف دور طوقه را فرا گرفته باشد بايد درخت آلوده را قطع كرد.
    معالجه:
    ابتدا خاك دور طوقه درخت مبتلا را كنار زده واز رسيدن آب به آن جلوگيري به عمل آورد. درخت مبتلا بايد جداگانه آبياري شود. نقطه پوسيده اگر توسعه نداشته ‌باشد ودر مراحل اوليه پيشرفته است با يك چاقوي تيز پوست محل را تراشيده تا به بافت زنده برسيم آنگاه به وسيله محلول يك درصد پرمنگنات پتاسيم و يا مخلوط بردو و يا ارتوسايد و كوپراويت به ميزان يك در هزار ضدعفوني سطحي مي‌كنيم وپس از دو هفته محل را با چسب باغباني مي‌پوشانيم.

    طرز تهيه محلول بردو يك درصد:
    كات كبود يا( سولفات مس) 200 گرم، آهك زنده200 گرم، آب20 ليتر

    طرز تهيه محلول بردو براي ضدعفوني ريشه‌ها قبل از كاشت:
    كات‌كبود 70 گرم، آهك زنده 70 گرم، آب 20 ليتر

  4. 4 کاربر از پست مفید nafise sadeghi سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    نوشته ها
    999
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 1,117
    قدرت امتیاز دهی
    38
    Array

    Arrow فتیله نارنجی ( سیتوسپورا ) Valsa or Cytospora canker

    فتیله نارنجی ( سیتوسپورا ) Valsa or Cytospora canker
    این بیماری شانکری گسترش جهانی داشته و از این بیماری های که ایجاد شانکر میکنند بیشترین گونه های گیاهی را مبتلا می سازد ، این پاتوژن چندین گونه دارد و طبق گزارشات انجام شده بیش از 70 نوع درخت میوه ، درختان جنگله و سایه دار و از انواع بوته ها و مخروطیان بوسیله گونه های این پاتوژن مورد حمله قرار می گیرند . چون قارچ گونه Valsa اغلب به فرم غیر جنسی یعنی Cytospora sp. دیده میشود و بنابراین بیماری به نام " شانکر سیتوسپورا" نامیده میشود .
    بیشترین خسارت این بیماری در درختان هلو و سایر درختان میوه هسته دار و نیز در سیب و گلابی و تبریزی و بید می باشد ولی اغلب در خیلی از درختان سایه دار و جنگلی نیز مهم می باشد . در واقع کمتر باغی از صدمات این بیماری در امان می ماند .در خیلی از درختان صدمات ناشی از شانکر در تنه اصلی یا شاخه ها بسیار زیاد است . شاخه های آلوده درختان بیمار در اثر وزش باد به علت سنگینی بار میوه اغلب می شکنند . شدیدترین صدمه بیماری در درختانی است که در اثر شرایط نا مساعد طبیعی ضعیف گشته اند . این قارچ اغلب بصورت گندرو در پوست مرده درخت زندگی می کند ولی با ضعیف شدن درخت قارچ به حالت انگلی در می آید . اما وجود قارچ سیتوسپورا روی یک شاخه مرده دلیل مرگ شاخه در اثر قارچ مزبور نیست .
    آلودگی شاخه های کوچک سبب مرگ سرشاخه ها گشته بدون اینکه شانکر بروز کند . شانکرها روی تنه و شاخه های بزرگ درخت بوجود می آیند . در ابتدا شانکر بشکل بافت مرده دایره ای شکل دایره ای شکل دیده می شود . محل آلوده قهوه ای رنگ و فرو رفته می شود و اغلب بافت کالوس برآمده در اطراف شانکر ایجاد می شود در بعضی از میزبان ها ، بخصوص در درختان میوه هسته دار پوست بیمار داخلی تیره رنگ گشته و بو می گیرد و صمغ زیادی از بافت مرده ترشح می شود . در محل شانکر بعداً پوست چروکیده گشته و از چوب زیرین و پوست سالم اطراف جدا می شود . پیکنیدهای کوچک و جوش مانند قارچ روی پوست مرده محل شانکر ظاهر می شوند . و بعداً پوست چروکیده شده و ممکن است بصورت ورقه ای کنده شده و چوب مرده زیرین را در معرض هوا قرار می دهد . اندازه شانکرها سال به سال بزرگتر شده و بشکل تورم های بدشکل در می آیند . در نتیجه رشد شانکرها و احاطه دور تا دور شاخه ، خیلی از شاخه ها می میرند .
    شانکرهای سیتوسپورا در اثر آلودگی بوسیله کنیدی قارچ ایجاد می شوند . مرحله پریتس بندرت تشکیل می شود . کنیدی ها در داخل پیکنید به وجود می آیند . پیکنیدها دارای فرو رفتگی های زیادی است که همه آنها به یک روزنه منتهی می شوند . اسپورها کوچک ، بیرنگ ، یک سلولی و کمی خمیده هستند . این پیکنیوسپورها در داخل یک ماده ژلاتینی تشکیل شده اند که در هوای مرطوب لعاب ژلاتینی آب بخود جذب کرده ، متورم شده و توده اسپورها بشکل ستونک مارپیچ لعابی از روزنه پیکنید خارج می شود . در هوای مرطوب و در عدم بارندگی توده اسپورها به شکل فتیله نارنجی رنگی از پیکنید خارج شده و در محل شانکر ممکن است خشک شده و در آنجا باقی بماند . آلودگی معمولا در پاییز یا زمستان صورت می گیرد ولی در درختان ضعیف آلودگی در طول فصول رشد گیاه نیز ممکن است . قارچ از راه زخمهای مختلف وارد بافت گیاه می شود . قارچ در پوست مرده مستقر می شود و به داخل لایه های خارجی چوب نبز رشد می کند .
    هر اقدامی که بتواند از ضعف درختان و حمله بیماری جلوگیری به عمل آورد ، در پیشگیری از بیماری موثر است . در موقع هرس درختان بایستی توجه داشت که از ایجاد زخمهای بزرگ که بهترین راه برای نفوذ قارچ است ، جلوگیری بشود . شاخه های آلوده و شانکرهای که ممکن است به وجود آید هرچه زود تر بایستی آنها را برید و منهدم ساخت .
    تعدادی از گونه های ایجاد کننده فتیله نارنجی در درختان میوه .


  6. 4 کاربر از پست مفید nafise sadeghi سپاس کرده اند .


  7. #4
    دوست آشنا
    نوشته ها
    999
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 1,117
    قدرت امتیاز دهی
    38
    Array

    Arrow سفیدك سطحی ( پودری = واقعی ) سیب و گلابی Pear&Apple Powdery Mildew

    سفیدك سطحی ( پودری = واقعی ) سیب و گلابی Pear&Apple Powdery Mildew

    (برای دیدن تصویر در اندازه کامل روی آن کلیک کنید)
    هر جا كه سیب كشت می شود این بیماری نیز وجود دارد بویژه در خزانه های سیب در سراسر جهان بیماری مهمی محسوب می گردد در ایالات متحده این بیماری با ایجاد شبكه زنگاری (زبر و چوب پنبه ای Russeting) روی پوست میوه موجب كاهش ارزش میوه تا 50% می شود.
    علائم:
    سفیدك سطحی سیب به قسمتهای مختلف درخت مانند: سرشاخه ها ، برگها ، شكوفه ها و میوه ها حمله می كند.
    علائم روی برگها بصورت لكه های خاكستری تا سفید كثیف ظاهر می شوند و اگر برگهای جوان آلوده شوند دچار پیچ خوردگی و بد شكلی شده و نهایتاً خشك می شوند. شكوفه های درخت بر اثر زمستانگذارانی قارچ در جوانه های زایشی زودتر از بقیه قسمتها آلوده می شوند. در اثر آلودگی شكوفه ها ،‌گلبرگها چروكیده و كاسبرگها گوشتی و كلفت می شوند و توانایی تشكیل میوه را از دست می دهند. كاسبرگها خیلی حساس هستند.میسلیومها كنیدیوفورها و كنیدیهای قارچ روی سرشاخه ها منظره سفید رنگی را ایجاد می كنند رشد این شاخه ها متوقف شده و فواصل میانگره ها كوتاه می ماند و نهایتاً سرشاخه ها خشك می شوند معمولاً روی سرشاخه ها فرم جنسی قارچ (كلیستوتسیوم) تشكیل می شود . میوه ها نیز آلوده شده و حالت شبكه چوب پنبه ای در سطح میوه ها (زنگار میوه) بوجود می آید. در مورد گلابی هم پوشش سفید میوه تا اواسط تابستان روی میوه باقی می ماند و بعد این پوشش محو می شود و اثر آن بصورت لكه زنگاری(Russet) باقی می ماند در خزانه ها قارچ به همه برگهای در حال رشد حمله كرده و موجب كندی رشد قسمت های انتهایی شاخه ها می شود .
    عامل بیماری :
    روی سیب و گلابی قارچ زیر است:
    Te) Podosphaera leucotricha (Erysiphaceae-Erysiphales-Hymenoascomycetidae-Ascomycetes)
    An) Oidium farinosum (Moniliaceae-Moniliales-Hyphomycetidae-Deutromycetes)

    Podosphaera leucotricha
    (برای دیدن تصویر در اندازه کامل روی آن کلیک کنید)
    كلیستوتس P.leucotricha دارای زوائد دو شاخه ای شكل اند هر چند در این گونه حالت دو شاخه ای به سختی دیده می شود داخل كلیسترتسیوم فقط یك آسك وجود دارد كه حاوی 8 آسكوسپور بیضوی است . این قارچ هتروتالیك است.
    كنیدیهای O.farinosum شفاف، تك سلولی و دو سر تخت و استوانه ای شكل اند و بصورت زنجیری روی كنیدیوفور تشكیل می شوند.
    چرخه بیماری :
    ریسه درون جوانه ها مهمترین بخش زمستانگذران قارچ می باشد این قارچ انگل اجباری است . اگر آسكوكارپ تشكیل گردد می تواند موجب بقاء قارچ گردد ولی بنظر نمی رسد كلیستوتسیوم در چرخه زندگی قارچ نقش داشته باشد و آسكوسپورهای P.leucotricha موجب آلودگی نمی شوند در بهار به مجرد مناسب شدن شرایط محیطی ریسه ها، داخل جوانه ها فعال شده و تولید كنیدیوم می كند كنیدی ها با باد پخش شده و موجب آلودگی اولیه می شوند سپس از زخمها و لكه های جدید نیز كنیدیوفورها تولید كنیدیهای جدید را كرده و موجب انتشار بیماری و آلودگی های ثانویه می گردند. فعالیت قارچ در تابستان شدیداً كاهش می یابد ولی در اواخر تابستان و پائیز مجدداً فعال شده و با انتشاركنیدیها موجب آلودگی های جدید می گردد، نهالهای موجود در خزانه بعلت اینكه تا اواخر پائیز رشد می كنند بسیار مستعد آلودگی هستند. البته برگهای جوان درخت سیب فقط تا چند روز بعد از باز شدن به آلودگی حساس هستند و پس از آن آلودگی فقط در برگهایی دیده می شود كه بطور مكانیكی صدمه دیده اند. كنیدیها در سطح برگ وقتی رطوبت نسبی حدود 70% باشد به خوبی تندش می كنند. اوج تولید و آزاد سازی اسپورها در ظهر انجام می شود. قارچ در گستره دمایی0C 32-4 فعالیت می كند ولی بهینه دمای آن 0C20-16 است. این بیماری در مناطق نیمه خشك به فراوانی دیده می شود ولی به ندرت در مناطق خشك ظاهر می شود. از عوامل مهم و موثر در جوانه زدن كنیدیها دما و رطوبت است هر چند نقش دما خیلی بیش تر از رطوبت است زیرا میزان آب در داخل كنیدیها بالا بوده و رطوبت تأثیر كمتری در جوانه زنی اسپور قارچ دارد. بعد از عفونت میسلیوم قارچ در جوانه های آلوده تا بهار سال بعد به حالت ركود باقی می مانند و جوانه های انتهایی مهمترین مكان برای زمستانگذرانی قارچ عامل بیماری هستند.
    اگر آلودگی 3 هفته قبل تا 3 هفته بعد از مرحله گلدهی صورت گیرد حالت زنگار روی میوه های سیب و گلابی بوجود می آید.
    کنترل :
    1- هرس شاخه ها و سرشاخه های آلوده: می تواند موجب كاهش مایه تلقیح اولیه گردد. كاهش مایه تلقیح اولیه و حفاظت برگ، میوه و جوانه از عفونت ثانویه در مبارزه با این بیماری مهم است.
    2-ارقام مقاوم: ارقام سیب با حساسیت كمتر عبارتند از : سیب زرد لبنانی ، دلیشز،گلدن دلیشز، واین ساپ ، یورك ایمپریال ، نیتانی، لورد لمبورن.
    ارقام گلابی مقاوم به سفیدكهای سطحی عبارتند از :دوآنژو،لوئیزبون Louise Bonne
    3-شیمیایی: قارچكشهای علیه سفیدكهای حقیقی عبارتند از : گوگرد ، بنزیمدازول ها، ضد بیوسنتز ارگوسترول
    (Ergosterol Biosynthesis Inhibitores :EBI)، بوپریمات ، پیرازوفوس،تری آدیمفون، دینوكاپ (كاراتان).
    قبل از پیدایش گلها ، مصرف سفیدك كشهای بسیار مؤثر مثل تری آدیمفون كه به شدت از تولید كنیدی جلوگیری می كنند ضرورت ندارد. در اروپای غربی به علت وجود هوای ملایم در زمستان و شرایط مناسب بیماری در بهار ، درختان باغ را 15 بار با قارچكش ها سمپاشی می كنند.
    زمان سمپاشی:
    الف)نوبت اول هنگام تورم جوانه ها كه ترجیحاً از سموم سیستمیك استفاده می شود . چون خنكی هوا مانع تسعید گوگرد است و از طرفی دیگر سموم سیستمیك روی آلودگی درون جوانه ها مؤثرند.
    ب)نوبت دوم بعد از ریزش گلبرگها كه می توان از گوگرد و تابل استفاده نمود همچنین كاراتان و سایر سموم سیستمیك نیز قابل استفاده اند(بعضی ارقام سیب و گلابی به گوگرد حساسند و موجب گیاهسوزی آنها می شود كه بایستی دقت نمود).
    ج) نوبت سوم : بستگی به شرایط جوی و میزان پیشرفت بیماری دارد بیش از 3 نوبت هم ممكنست لازم به سمپاشی باشد. قارچ كشهای باز دارنده بیوسنتز ارگوسترول زمانیكه بیماری هنوز شدت پیدا نكرده است بسیار موثرند.

  8. 4 کاربر از پست مفید nafise sadeghi سپاس کرده اند .


  9. #5
    دوست آشنا
    نوشته ها
    999
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 1,117
    قدرت امتیاز دهی
    38
    Array

    Arrow بیماری غربالی درختان میوه Shot hole or Coryneum Blight

    بیماری غربالی درختان میوه Shot hole or Coryneum Blight
    تاریخچه و مناطق انتشار:
    این بیماری اولین بار در سال 1842 در کشور فرانسه بوسیله Leveille شناخته شده است امروزه در کلیه نقاط جهان از جمله در آمریکا شمالی و آمریکای جنوبی و اروپا و استرالیا و نیوزلاند و سایر نواحی جهان وجود داشته و خسارت زیادی وارد می نماید. (زمستان 1343).
    در ایران اولین بار اسفندیاری در سال 1375 این بیماری را روی درختان میوه هسته دار در مازندران ، گیلان ، گرگان و آذربایجان گزارش نموده است . بیماری در اکثر مناطق کشور کم و بیش وجود دارد و تا کنون از شهرهای شیروان ،‌گنبد ، بجنورد ، قوچان ،‌ماکو ، خوی و نهبندان و بسیاری از شهرهای دیگر گزارش گردیده است . شدت بیماری در استان آذربایجان و بویژه در باغهای قدیمی زیاد ا ست (اشکان ،‌اسدی 1350، ارشاد 1356)
    در ایران تا کنون این بیماری روی درختان زرد آلو ، گیلاس . آلبالو . گوجه ، هلو ، شلیل و بادام دیده شده است و خسارت عمده آن بیشتر متوجه درختان زرد آلو می باشد.
    اهمیت بیماری :
    بیماری غربالی نه تنها باعث ضعف درخت و کاهش مقدار و ارزش محصول میشود بلکه بدلیل لکه ها و زگیل هائیکه روی میوه بجای می گذارد ارزش صادراتی برگه و قیسی حاصله از میوه های آلوده را نیز به نحو بارزی پائین می آورد. در بسیاری از باغهای آذربایجان شرقی و غربی و همچنین بعضی از باغهای خراسان و همدان بیماری شدت دارد که تمام جوانه ها و سر شاخه های درخت زرد آلو در اثر این بیماری خشک شده و درخت عملاً استفاده ای ندارد. درختان آلوده ایکه به حیات خود ادامه می دهند نیز بدلیل خشک شدن برگها و کاهش سطح سبز آنها در دوره فعال گیاه بطور غیر مستقیم لطمه دیده و در نتیجه مقدار محصول آنها پائین می آید. میزان خسارت سالیانه این بیماری در ایران بطور دقیق معلوم نیست و روی محصول زرد آلو معادل 224 میلیون ریال بر آورد شده است (اشکان واسدی 1350)
    علائم بیماری :
    زرد آلو ، هلو،‌گیلاس ، آلو و آلبالو از میزبانهای مهم این بیماری است. سرشاخه, گل, برگ, میوه و جوانه های درختان فوق مورد حمله این بیماری قرار می گیرند منتها اندام های مورد حمله و علائم آنها روی میزبانهای مختلف با هم فرق دارند. بدین معنی که در زرد آلو میوه ، برگ و جوانه ها مورد حمله قرار می گیرند ولی علائم روی سرشاخه ها دیده نمی شود. در بادام علائم روی سر شاخه ها و مخصوصاً برگ ظاهر می شود در صورتیکه به میوه خسارت وارد نمی آید در گیلاس علائم بیماری روی میوه برگ و جوانه ها و سرشاخه ها بوضوح دیده می شود در حالیکه در هلو نشانه های بیماری را روی میوه بندرت می توان دید در عوض برگ سر شاخه ها و جوانه های خواب این گونه به شدت مورد حمله قرار می گیرند.
    در زرد آلو و قیسی خسارت مهم و شدید این بیماری روی برگ و میوه می باشد و حتی جوانه های برگ و گل را مورد حمله قرار می دهند و اصولاً شاخه های جوان بندرت مبتلا می شوند.
    الف-نشانه های غربالی روی برگ: حالت غربالی و سوراخ شدن برگها مشخص ترین و فراوانترین علائم بیماری است. در زرد آلو علائم بیماری همزمان با موقعی که جوانه های برگ باز میشود و هنوز برگ شکل و اندازه و حتی رنگ طبیعی بخود نگرفته بصورت لکه های گرد که در ابتدا برنگ قرمز متمایل به بنفش و در وسط تیره تر است بروز می کند. بتدریج این لکه های کوچک بزرگتر شده و از وسط شروع به خشک شدن نموده و برنگ قهوه ای در می آیند در این حالت حاشیه لکه ها بسیار مشخص و اغلب قهوه ای تیره می باشد. در این مرحله پیشروی لکه ها متوقف می شود و بتدریج بافت مرده برگ از نسج زنده به طریق پاره شدن پارانشیم وبشره جدا می گردد. به محض اینکه این پارگی کامل شد قسمت داخلی جدا شده و می افتد و در نتیجه سوراخی در پهنگ برگ ایجاد می شود که پیرامون آن یک نوار چوب پنبه ای قهوه ای کشیده شده است. شکل سوراخها معمولاً دایره ای بیضی و گاهی اشکال غیر هندسی و نامنظم می باشد. اندازه تنها بسته به زمان وقوع آلودگی از ته سنجان تا قطر 6 میلیمتر و گاهی بیشتر تغییر می کند ولی لکه های دایره ای شکل معمولاً 4 تا 5 میلیمتر هستند. گهگاهی چند تا از لکه های بیماری بهم پیوسته و سوراخهای بزرگ و بیشکل بوجود می آیند که ممکن است با حشره خوردگی اشتباه شود.
    این حالت یعنی توسعه بهم پیوستگی لکه های بیماری روی برگ بیشتر در موارد وقوع آلودگی های شدید اولیه در مرحله ایکه برگها دارای بافت لطیفی هستند رخ میدهد و در آلودگی های دیر هنگام چون برگها ضخامت کافی پیدا کرده اند و نیز بدلیل عدم رطوبت کافی و مناسب در محیط علائم برگی معمولاً به صورت سوراخهای منفرد ، ‌ریز و ته سنجاقی بروز می کند. احتمالاً واریته های مختلف نیز مقاومتشان در مقابل بیماری فرق داشته باشد.
    در هلو لکه ها معمولاً در حاشیه برگها در طرفین و رگبرگ اصلی ظاهر می شود و یکنواختی سوراخ های ایجاد شده از نظر اندازه و شکل بیشتر از زرد آلو است.
    لکه ها و سوراخهای ایجاد شده روی برگ گیلاس بزرگتر از لکه های برگ آلو و بادام میباشد. شکل و اندازه آنها بسیار نامنظم و متغییر است. معمولاً چند تا لکه مجاور هم ظاهر شده و قسمت بزرگی از پهنک برگ را فرا می گیرد. در گوجه و آلبالو لکه و سوراخهای غربالی نسبتاً منظم و مدور می باشد ولی اندازه آنها در آلو بزرگتر است.
    ظهور علائم بیماری روی برگ بادام خیلی شبیه علائم آن روی برگ زرد آلو بوده و همزمان با باز شدن جوانه ها و پیدایش برگها می باشد. معمولاً اندازه سوراخها یکسان و شکل شان همانند است, قطرشان از 2 تا 4 میلیمتر متغییر است و از سوراخهای برگ زرد آلو کوچکتر حاشیه سوراخهای ایجاد شده روی برگ بادام قهوه ای مشخص و تعداد آنها نیز نسبت به زرد آلو بیشتر و متراکمتر است. لازم به ذکر است که مشبک شدن برگ و پیدایش لکه های نکروزه فقط مربوط به بیماری غربالی نبوده بلکه
    قارچهایی مثل:
    Cercospora circumscissa , Phyllosticta prunicola , Fusicoccum amygdali
    باکتریهایی از قبیل :
    Pseudomounas syringae , Pseudomonas morsprunorum
    و ویروسهائی مانند ویروس لکه حلقوی هلو نیز لکه ها و سوراخهایی شبیه علائم غربالی در برگ درختان میوه بوجود می آورند.
    ب-نشانه های غربالی روی میوه :
    میوه زرد آلو ،‌گیلاس و آلبالو مورد حمله این بیماری قرار میگیرند
    علایم روی درختان گوجه ای که بشدت مورد حمله بیماری غربالی قرار گرفته بودندبصورت صمغ زدگی زیاد میوه های آن بدون وجود لکه مشخص دیده شده که احتمالا ًناشی از آلودگی به بیماری غربالی می باشد.
    روی میوه زرد آلو وقتی به اندازه مغز پسته است علائم غربالی به صورت لکه های قرمز مایل به بنفش و به اندازه ته سنجان ظاهر می گردد بتدریج که میوه درشت میشود این لکه ها برآمده شده و به صورت نقاط برجسته یا خال جوش در می آید و رنگشان قهوه ای می شود لکه ها و برآمدگیها ابتدا در سطح فوقانی میوه ها بصورت پراکنده یا تراکم بروز می کند و بعداً به سطح زیرین میوه نیز می رسد. در مواردی دیده شده است که حمله بیماری به میوه ها در بعضی ارقام و یا در شرایط خاص ، مواجه با عکس العمل آن میشود بدین معنی که بجای ظهور خال جوشها, گوشت میوه تحریک شده و به صورت پستانک نوک تیزی بالا آمده و رشد آن متوقف می شود در مواقعی که شرایط جوی برای رشد و نمو بیماری مناسب است, تعداد زیادی خال جوش بطور متراکم در سطح میوه ظاهر می شود. بطوریکه در این قسمت اپیدرم میوه کاملاً فاسد و چوب پنبه ای شده و از آن شیره تراوش می شود که بعداً سفت شده و بصورت صمغ در می آید گهگاهی بد شکلی هم در میوه های زرد آلو دیده می شود. حمله غربالی به میوه های جوان ،‌منجر به ریزش آنها می گردد بهمین جهت حدود 5 درصد از میوه های ریز در همان مراحل اولیه رشد در اثر حمله این بیماری ریخته و از بین می رود حمله بیماری به میوه زردآلو یکی از مخرب ترین حالات خسارت بیماریست.
    نشانه غربالی روی میوه هلو به دو صورت ظاهر می شود:
    الف) میوه های هلو در مراحل اولیه رشد مورد حمله قرار گرفته و می ریزد. بهمین جهت میوه های باقیمانده روی درخت علائمی معمولاً از خود نشان نمی دهند , میوه های بسیار ریزیر حالیکه هنوز میوه ها شکلی به خود نگرفته شروع به ریزش می کنند و این عارضه معلول تاخت و تاز مستقیم قارچ روی میوه و همچنین نصف سر شاخه هائیکه روی آن شانکرهای بیماری به فراوانی مستقر است. این علامت در هلوهای ایران زیاد به چشم میخورد.
    ب) وقتی میوه به درشتی میوه زیتون رسید تعداد زیادی لکه های کوچک مدور که ابتدا قرمز و بعد قهوه ای می شود روی آن مخصوصاً در حوالی دم میوه ظاهر می شود. اپیدرم میوه در قسمت لکه ها کرک طبیعی خود را از دست داده و به صورت پوسته ای در می آید که ممکن است بعداً بیافتد. ریزش این پولکها باعث ناهموار شدن سطح میوه می شود البته لکه های میوه هلو سطحی بوده و معمولاً رشد آنرا مختل نمی کند. (Viemont Bourgin, 1949) اینگونه علائم در ایران هنوز مشاهده نشده است (اشکان و اسدی 1350).
    علایم روی میوه گیلاس بیماری به صورت لکه های قهوه ای تیره ظاهر می شود که بتدریج گوشت میوه در محل لکه ها فرو رفتگی پیدا کرده و خشک و سیاه و ترکدار می شود گودیهای ایجاد شده معمولاً عمیق بوده و در غالب اوقات عمق آن تا هسته می رسد . در اینصورت گوشت میوه در پیرامون حفره های ایجاد شده به سمت داخل کشیدگی پیدا می کند قطر این حفره ها 5 تا 6 میلیمتر است.
    روی میوه آلبالو لکه ها شبیه گیلاس است ولی فرو رفتگی حفره کمتر از آن می باشد به نظر می رسد. مکانیزم ایجاد فرو رفتگی در میوه گیلاس و آلبالو بدین ترتیب باشد که میوه در مراحل اولیه تشکیل و در دوران نارسی مورد حمله بیماری قرار گرفته و موجب چوبی شدن و توقف رشد قسمت آلوده می شود و رشد بعدی سایر قسمتهای گوشت میوه باعث می گردد که محل لکه به صور مختلفی ،‌فرو رفتگی پیدا کند.
    ج)نشانه های غربالی روی سرشاخه ها و جوانه ها :
    علائم این بیماری روی سرشاخه ها اکثراً به صورت شانکر و ترک خوردگی ظاهر میشود و تشخیص آن احتیاج به دقت و آشنایی چشم دارد . آلودگی سرشاخه ها از آن جهت مهم است که باعث انهدام جوانه ها و ضعف درخت می گردد.
    سرشاخه های درخت زردآلو معمولاً مورد حمله بیماری غربالی نمی گیرد و علائمی روی آن مشهود نیست لیکن جوانه های آن باین بیماری مبتلا می شود . جوانه های آلوده معمولاً رنگشان تیره گاهی پوشیده از یک لایه ترشحات خشک صمغ به مانند است.
    غربالی روی سرشاخه های نازک و سبز گیلاس ابتدا به صورت لکه های قهوه ای و برجسته ظاهر میشود که بتدریج با پیشرفت مرض ترک خورده و حالت زخم بخود می گیرد. این حالت در مراحل آخر شبیه نیمرخ دانه گندم در طرف شیار آن می باشد . معمولاً قایقی شکل و اندازه آنها به 3 تا 2 میلیمتر می رسد پیدایش این زخمها در فصل بهار موقع ظهور شکوفه ها حائز اهمیت است زیرا چنانچه زیر جوانه های گل دهنده بروز کند باعث توقف ناگهانی رشد گیاه و خشک شدن سرشاخه ها و شکوفه ها می گردد در حالتهای شدید ،‌بسیاری از جوانه های گل و برگ و سر شاخه های درخت گیلاس به این ترتیب از بین می رود تشخیص این حالت بیماری معمولاً مشکل و با توجه به علائم روی برگ و میوه امکان پذیر است.
    سرشاخه های سبز جوان بادام به شدت مورد حمله غربالی قرار می گیرد و سرتاسر آن لکه های گرد یا بیضی شکل ظاهر می شود قطر لکه های گرد بین 3 تا 4 میلیمتر تغییر می کند ولی پاره ای از اوقات لکه ها دراز و کشیده بوده و طول آن به 6-7 میلیمتر می رسد. رنگ لکه ها موقع ظهور ارغوانی و سپس قهوه ای می شود . معمولاً مرکز لکه قهوه ای روشن است که وسیله نوار قهوه ای تیره محاط شده است. این دو رنگی به لکه های سرشاخه های بادام حالت چشم میدهد. گاهی لکه ها ترک خورده و از آنها صمغ تراوش می شود.
    شانکرهای غربالی روی شاخه های هلو شبیه علائم آن روی شاخه های بادام است با این تفاوت که زخمها معمولاً بزرگتر است بنحویکه گاهی اوقات اطراف سرشاخه ها را اشغال می کند و منجر به خشک شدن جوانه ها و قسمتهای بالایی می شود صمغ زدگی در سرشاخه های هلو بیشتر از بادام اتفاق می افتد . روی سرشاخه های آلو و گوجه علامتی از غربالی دیده نشده است (اشکان واسدی1350) .
    عامل بیماری : قارچ
    Stigmina carpophila - Moniliales-Hyphomycetidae-Deuteromycetes ( Dematiaceae-)
    این قارچ دوازده همنام دیگر دارد از آنجمله Clasterosporium carpohilum دراروپا عامل بیماری Coryneum beijerinckii معرفی شده است.
    اندامهای رویشی و باروی این قارچ منحصر به میسلیوم ، کنیدی و کنیدیوفور است، قارچ دارای میسلیوم استوانه ای و بند بند بوده, رنگ آن متمایل به قهوه ای است و میسلیوم روی تمام قسمتهای مورد حمله(پارانشیم برگ و پارانشیم ناحیه پوست شاخه های جوان و سطح میوه) دیده می شود.
    اندامهای زادآوری قارچ اسپورودوکیوم نام دارد که در زیر کوتیکول یا اپیدرم اندامهای آلوده تشکیل می شود. کنیدها تیره به رنگ سبز زیتونی متمایل به قهوه ای 3 تا 5 سلولی ، کمی خمیده و دو سر گرد می باشد.
    چرخه بیماری :
    قارچ عامل بیماری غربالی ،‌زمستان و همچنین سایر مواقع نامساعد را به صورت ریسه ، استروما و کنیدی در جوانه های آلوده و یا زخمهای روی سرشاخه ها به سر می برد . کنیدیها به صورت آزاد و یا چسبیده به توده های صمغ مترشحه از زخمها و یا در استروما خود را از سرما و یا سایر شرایط نامساعد حفظ کرده و از سالی به سال دیگر باقی می ماند عامل بیماری در مواقع نامناسب در هلو و بادام به صورت ریسه ،‌در زخم سرشاخه ها و جوانه های آلوده به سر می برد. ریسه هائیکه در شانکرها و یا جوانه های درخت وجود دارد در بهار و به محض مناسب شدن شرایط جوی تولید کنیدی می کند . کنیدیها به وسیله باران و باد پخش شده و روی میوه و برگها قرار می گیرند. تولید کنیدی در دمای 9 درجه سانتیگراد شروع و در حرارت 19 الی 23 درجه سانتی گراد به اوج میرسد. چنانچه هوا مرطوب و بارانی باشد کنیدیها به محض رهائی جوانه زده و تولید آلودگی می نمایند. بهمین جهت در سالهایی که پائیز آن ملایم و میزان رطوبت بالاست جوانه ها قبل از خواب زمستانه به شدت آلوده می شوند وو منبعی برای آلودگیهای بهار سال بعد خواهند بود. لوله تندش از راه نفوذ مستقیم و یا از روزنه ها وارد بافت گیاه می گردد. بنابر مطالعات ساموئل در سال 1927 آلودگی برگ بادام به طریق نفوذ مستقیم لوله تندشی در کوتیکول اتفاق می افتد بازتاب و واکنش هائیکه در برگ بادام در اثر قارچ S. carpophila اتفاق می افتد عبارتست از افزایش اندازه سلولها درمزوفیل سالم مجاور نسج منهدم شده که منجر به انسداد فضای بین سلولی و در نتیجه ظهور یک خط لهیدگی و هم چنین چوبی شدن و پیدایش سلولهایی داخل این ناحیه می گردد. در این حالت اگر رطوبت زیاد و برگها نسبتاً جوان باشند ،‌بریدگی اپیدرم در دو سطح برگ پیدا شده و تیغه های بین جدار سلولهای خارج ناحیه چوبی شده حل شده و قرص آلوده می افتد. سلولهای ناحیه مریستم معمولاً سعی می کنند بریدگی را ترمیم نمایند . دوره کمون بیماری از 3 الی 20 روز بسته به نوع اندام مورد حمله تغییر می کند.درجه حرارت مناسب برای رشد قارچ 19 درجه سانتیگراد است.(اشکان و اسدی 1350)قارچ عامل بیماری انگل اختیاری بوده و روی محیط غذایی مصنوعی می توان آن را کشت داد.از لکه های برگ مخصوصاًوقتی مسن باشد، جدا کردن قارچ مشکل است ولی از لکه های روی میوه زردآلوجدا سازی عامل بیماری به سهولت انجام می شود.
    باران برای جوانه زدن کنیدیها ضرورت دارد. از لحاظ انتشار عامل بیماری، باران کنیدیها را از لابه لای فلسهای جوانه ها و شاخه های مریض شسته و از قسمتهای بالای درخت به قسمت پائین منتقل می نماید و بدین لحاظ است که قسمت پائینی درخت شدیدتر آلوده می باشد. کنیدی برای جوانه زدن احتیاج به یک غشاء نازکی از رطوبت که اطرافش را بگیرد دارد و تحت اثر این رطوبت است که کنیدی می تواند تندش پیدا کرده و لوله ای از خود خارج ساخته و در نسج نبات نفوذ کند لذا از این نکته نتیجه گرفته می شود که در هوای خشک به هیچ وجه بیماری به وسیله این قارچ ایجاد نمی گردد .
    کنترل :
    از بین بردن کنیدیهای قارچ در قسمتهای آلوده درخت با مواد شیمیایی هیچ گاه با موفقیت قطعی توأم نبوده است فقط بر اثر مبارزه شیمیایی، بیماری کنترل و از شدت خسارت آن کاسته شده است.
    در مورد این بیماری سمپاشیهای پیشگیری کننده کاملاً مؤثر بوده است. پروفسور R.E.Smith در سال 1906 محلول بردو(10-10-100)به منظور مبارزه با قارچ عامل بیماری غربالی به کار برد و از آلودگی جدید به طور کامل جلوگیری کرد ولی در بعضی از درختان به رشد و نمو درخت صدمه وارد شد(اثرات سوزانندگی مس)به عقیده دکتر Smith شرط موفقیت در مبارزه شیمیایی، انتخاب موقع سمپاشی است که باید بلافاصله قبل و یا بعد از بارانهای متعدد اواخر پائیز تا اوایل بهار صورت گیرد.
    ـ تجربیات پروفسور E.E. Wilson در کالیفرنیا در مبارزه با بیماری غربالی با محلول بردو را دلخواه و مطلوب نشان داده است زیرا این سم می تواند کنیدی قارچ را به خوبی کشته و دوام خوبی در مقابل شستشوی باران و سایر عوامل جوی نشان می دهد. در حدود4/1 مس مصرف شده در محلول بردو که در پائیز به درختان پاشیده شده در بهار روی ساقه ها اندازه گیری شده است.سمپاشیهای پائیزه از آلوده شدن جوانه های خواب در طول فصل پائیز و زمستان جلوگیری می کند. تحقیقات و مطالعات زیادی در استرالیا و ایالت کالیفرنیا درباره موقع مبارزه به عمل آمده و به این نتیجه رسیده اند که برای جلوگیری از آلودگی میوه و برگ موقعی که شکوفه از جوانه های خواب زمستانی بیرون آمده ولی هنوز گلبرگها باز نشده اند باید سمپاشی نمود.گاهی اوقات هم سمپاشی دوم بهار بلافاصله پس از ریختن گلبرگها لازم می شود.
    در نروژ برای مبارزه از محلول بردو(8-8-100)و یا(4-3-100) قبل از گل کردن و بعد از گل کردن درختان استفاده می شود.
    اشکان و اسدی(1350)،آزمایش های متعددی در امر مبارزه شیمیایی علیه بیماری غربالی انجام داده اند که به اختصار شرح داده می شود:
    از میان قارچکش های آزمایش شده کاپتان(ارتوساید 50)، ملپرکس، پولیرام و لوناکول که برای سمپاشی بهاره به کار رفته است، قارچکش کاپتان برای مبارزه با بیماری غربالی بهترین است.کاپتان نه تنها در جلوگیری از بیماری مؤثر است بلکه برگ و مخصوصاً میوه های درختانی که با آن سمپاشی شده اند شفافیت و جلای خاصی پیدا می کند.بهترین نتیجه از سمپاشی موقعی حاصل می شود که درختان مبتلا 1 مرتبه در اواخر زمستان قبل از بیدار شدن درختها و تورم جوانه ها با محلول بردوی 2 درصد و 3 مرتبه در بهار با کاپتان 3 در هزار سمپاشی شود که اولین سمپاشی بهاره بلافاصله بعد از ریزش گلبرگها و در سمپاشی به فاصله 14 روز از همدیگر توصیه می گردد سمپاشی با محلول بردو بهتر است 2 مرتبه یکی در پائیز پس از ریزش برگها و دیگری در اسفند ماه قبل از بیدار شدن درختها صورت گیرد و بدین ترتیب می توان سمپاشی بهاره را تا حتی 1 مرتبه هم تقلیل داد.
    مبارزه بیولوژیک:
    بررسی حالت تضاد قارچهای ساپروفیت با عامل بیماری غربالی زردآلو مشاهده گردید که در میکوفلور اندامهای هوایی درختان زردآلو، قارچ Trichoderma viride Pers دارای حالت تضاد با عامل بیماری غربالی است.با استفاده از این پدیده ممکن است از قارچ viride T.در مبارزه بیولوژیک علیه بیماری غربالی درختان زردآلو در باغات میوه استفاده نمود.

  10. 5 کاربر از پست مفید nafise sadeghi سپاس کرده اند .


  11. #6
    دوست آشنا
    نوشته ها
    999
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 1,117
    قدرت امتیاز دهی
    38
    Array

    Arrow لکه سیاه سیب Apple Scab _ Black Spot of Apple

    لکه سیاه سیب Apple Scab _ Black Spot of Apple
    از لحاظ اقتصادی مهمترین بیماری سیب در شمال شرقی آمریکا ، اروپا،‌آمریکای جنوبی و آسیا است. اولین بار فریز(Fries) در سوئد در 1819 بیماری را توصیف نمود. این بیماری در مناطقی که آب و هوای نیمه خشک دارند کمتر شایع است ولی در مناطقی که بهار خنک و مرطوبی دارند خسارت بیماری شدید بوده و تابیش از 70% به محصول خسارت می زند و اگر با بیماری مبارزه نشود تا 100% خسارت محصول و میزبان قابل پیش بینی است. اساساً خسارت بیماری به دو صورت دیده می شود. الف) کاهش بازار پسندی میوه ها به سبب وجود لکه های سیاه یا تغییر شکل میوه ها ب)نابودی کامل درخت در 3-2 سال متوالی اپیدمی شدید. بیماری لکه سیاه سیب در استانهای شمالی کشور ؛ آذربایجان شرقی و غربی ، ‌خراسان ، گیلان و مازندران ، تهران ، کرج و دماوند و در خوزستان و بروجرد هر ساله خسارت قابل توجهی به بار می آورد.
    علائم :
    بیماری لکه سیاه سیب به برگ ،دمبرگ ، شکوفه ، کاسبرگ ،‌میوه ، دم میوه و گاهی شاخه و فلس و جوانه حمله می کند. در ابتدای بهار قبل از باز شدن شکوفه ها ،‌اولین جائیکه آلوده می شود کاسبرگهای گل سیب است. کاسبرگها در اثر شدت بیماری در شرایط مساعد محیطی (رطوبت بالا) به رنگ سبز زیتونی درآمده و از این طریق میوه ها و برگهای جوان نیز آلوده می گردند. بارزترین علائم بیماری روی برگها و میوه ها دیده می شود . لکه ها ابتدا در سطح زیرین برگهای جوان مشاهده می شوند و با بازتر شدن برگها هر دو سطح آنها آلوده می گردند. لکه های اولیه، ‌مخملی و به رنگ سبز زیتونی تا قهوه ای و با حاشیه نامشخص می باشند به تدریج حاشیه لکه ها واضح شده و ممکن است چند لکه بهم چسبیده و به رنگ سیاه درآیند . اگر تعداد لکه های روی برگهای جوان زیاد باشد ؛ برگها بدشکل و پیچیده می شوند ( Deformation=Distortion) و معمولاً ریزش (Defoliation) می کنند. روی هر برگ از یک تا چند صد لکه ممکن است وجود داشته باشد. آلودگی دمبرگ موجب ریزش برگ قبل از تکامل آن می گردد که این موجب ضعف شدید درخت و حساس شدن آن در برابر آسیبهای زمستانی می گردد. لکه های روی میوه ها در ابتدا مشابه لکه های روی برگهاست. بعداً قهوه ای ، سیاه و چوب پنبه ای می شوند. آلودگیهای زود هنگام به سبب انهدام و مرگ بافتهای مریستمی اطراف لکه ها و توقف رشد این قسمتها روی میوه و از طرفی رشد قسمتهای سالم روی میوه موجب بد شکلی و پیچ خوردگی میوه می گردند. معمولاً این میوه ها ترک خورده و زود می ریزند. لکه های ریز و آلودگیهای اواخر تابستان و اوایل پائیز معمولاً در شرایط انباری گسترش یافته و در انبار و سرد خانه آشکار می گردند. آلودگی دم میوه موجب ریزش میوه قبل از رسیدن آن می گردد.
    عامل بیماری:
    قارچ :
    Teleomorph: Venturia inaequalis (Venturiaceae-Pleosporales-Loculoascomycetidae)
    Anamorph: Spilocaea pomi (Dematiaceae-Moniliales-Hyphomycetidae-Deutromycetes)
    قارچ V.inaequalis : دارای پریتس دروغی (Pseudoperithecium) است که در بافت استرومای برگها یا میوه های ریخته شده بر کف باغ زمستانگذرانی می کنند و بصورت منفرد ،‌قهوه ای تا سیاهرنگ می باشند . در هر پریتس 100-50 آسک بطور مجتمع به شکل استوانه ای با پایه کوتاه که درون هر یک 8 آسکوسپور است دیده می شود. دیواره آسکها دو جداره و نازک است . آسکوسپورها سبز مایل به زرد تا قهوه ای و دو سلولی هستند که سلول بالایی آن کوچکتر و پهن تر از سلول پائینی است (Inaequal = نامساوی ). این قارچ هتروتالیک دو قطبی است لذا آنتریدی روی یک پایه و آسکوگون روی پایه دیگر تشکیل می گردد.
    قارچ S. pomi : دارای کنیدیوفورهایی معروف به Annellophore است به سبب آنکه اثر افتادن هر کنیدی روی کنیدیوفور بصورت حلقه ای (Annellide) باقی می ماند کنیدیها زیتونی مایل به زرد و معمولاً یک سلولی و گاهی دو سلولی ، منفرد و تخم مرغی شکل هستند که در انتهای آنلوفورها بوجود می آیند . آنلوفورها قهوه ای رنگ و بدون بند (Septum) یا دارای بند،‌موج دار و با برجستگیهای زگیل مانند هستند.
    چرخه بیماری :
    قارچ عامل بیماری غالباً زمستان را بصورت پریتس های دروغی در برگها و میوه های آلوده افتاده در کف باغها طی می کند البته در نواحی ساحلی و معتدل که زمستان ملایمی دارند قارچ بصورت S.Pomi به شکل میسلیوم در شاخسارهای آلوده زمستانگذرانی می کند. پس از آنکه میسلیومهای دو تیپ جنسی مختلف سازگار (Mating Type) نیز با یکدیگر آمیزش پیدا کردند، اجسامی تیره رنگ (پریتس های دروغی ) بین بافتهای برگهای ریخته شده برکف باغ تشکیل می شوند غالب پریتس های دروغی اولیه در خلال چهار هفته بعد از ریزش برگها تشکیل می شوند. رطوبت برای تکامل پریتس دروغی ضرورت دارد. دمای بهینه برای تکامل آسکوگون 0C 18-20 و برای بلوغ آسکوسپورها 18-16 است. رقم سیب و تاریخ خزان برگها در بلوغ و رسیدن آسکوسپورها در بهار تأثیری ندارد. وقتی برگ زمستان گذرانده موجود در کف باغ مرطوب می گردد (بارانهای آخر زمستان و اول بهار)آسکهای رسیده و بالغ با جذب رطوبت از طریق روزنه پرتیس دروغی متورم شده با فشار آسکوسپورها را تخلیه می کنند ، ‌آسکوسپورها همراه با جریان باد در فضا پخش می شوند و عفونت اولیه روی اندامهای تازه روییده ایجاد می گردد. پیش بینی این بیماری در اپیدمی ها بر اساس مؤثر بودن, مایه تلقیح اولیه Primary inoculum یا در واقع آسکوسپورهای تولید شده در پرتیس های دروغی زمستانگذران موجود برگهای کف باغ و جوانه در سطوح گیاهی بر اساس شرایط آب و هوایی صورت می گیرد). وقتی آسکوسپورها روی کاسبرگ ، برگ یا میوه جوان در مجاورت لایه نازکی از رطوبت ، قرار بگیرند جوانه می زنند برای آغاز تندش رطوبت آزاد (رطوبت نسبی بیش از 95 % (ضرورت دارد. زمان لازم برای وقوع آلودگی به دمای محیط و تعداد ساعات خیس شدگی بستگی دارد بطور مثال در دمای0C 2/2 به 48 ساعت خیس شدگی سطح بافت نیاز است تا اسکوسپورها جوانه زده و آلودگی شروع گردد در حالیکه در دمای 0C 6 به 21 ساعت خیس شدگی ، دمای 100C به 14 ساعت خیس شدگی ، دمای 150C به 10 ساعت خیس شدگی ، دمای 0C 26 به حدود 12 ساعت خیس شدگی نیاز است البته در دماهای بالاتر از0C 26 معمولاً بیماری به ندرت اتفاق می افتد(شرایط خنک و مرطوب برای وقوع بیماری لازمست، منحنی Milles 1944). قارچ بعد از نفوذ در کوتیکول منشعب شده و زیر کوتیکول تشکیل استروما می دهد و لکه های بیماری که روی آن ها کنیدیوفورو کنیدی های .pomi S تشکیل می گردد، ظاهر می شوند. لکه ها و کنیدی ها در مرکز لکه ها بسته به رطوبت نسبی و دما بعد از 9 تا 17 روز دیده می شوند . کنیدیها عامل اصلی ایجاد عفونت و بیماری در تابستان هستند که با قطره های باران یا باد روی سطح برگها یا میوه درختان دیگر پخش می گردند. این کنیدیها به شیوه آسکوسپورها جوانه زده و با نفوذ در میزبان لکه های جدید را بوجود می آورند . در خلال فصل رشد بسته به دوره کمون بیماری و نیز حساسیت بافت رقم میزبان چرخه های ثانویه دیگری نیز ممکنست تکرار شود.
    کنترل :
    1- اقدامات بهداشتی : - جلوگیری از تشکیل پریتس دروغی احتمال بروز همه گیری بیماری را کاهش می دهد برای این منظور شخم زمستانه می تواند با زیر خاک نمودن بقایا بشدت بیماری را کاهش دهد - پاشیدن کودهای نیتروژن دار (اوره) در پائیز روی برگهای ریخته شده در کف باغ باعث تسریع فساد و تجزیه آنها و مانع تشکیل پریتس دروغی می گردد. این عمل بویژه در سالهایی که زمستان ملایم باشد نتیجه بخش است - پاشیدن قارچ کشهایی مثل بنومیل در آخر فصل (قبل از خزان) روی برگهای درخت یا بعد از خزان روی برگهای کف باغ نیز مانع تشکیل پریتس دروغی در پائیز و زمستان می گردد.
    2- عملیات زراعی : وقتی جریان هوا در بین تاج درختان به خوبی صورت گیرد به سبب وجود هوا و جریان باد در میان شاخساره ها و خشک شدن شاخساره ها ، شرایط آب و هوایی برای وقوع بیماری نامساعد می گردد. لذا تنظیم فاصله‌درختان هنگام کاشت و هرس مرتب آنها با ایجاد شرایط خشک و نیز فراهم آوری شرایط مناسب برای سمپاشی باعث کاهش بیماری می گردد.
    3- ارقام مقام: شامل میخوش اردبیل ،‌آق پائیزی و بل د بوسکوپ Bell De Boskop- گلدن رد Goloden-Red رد فری Red Free- لیبرتیliberty- پریما Prima-پرسیلا‍Priscilla ـ سر پرایز Sir Prize-جونا فریJona Free-فری دام Free Dom- مک فریMac Free- موریاMoria- ترنتTrent- نوا Nova – ایزی گروEasygro- نوواماک Novamac- ریشلیوRichelieu-روویلRouville- فلوریدا Florida
    4- شیمیایی : در شمال شرق ایالات متحده نزدیک به 50% از کل قارچکشهای مصرفی در باغهای سیب فقط برای کنترل این بیماری بکار می رود. قارچکش ها ی مورد استفاده عبارتند از :‌کاپتان ، دودین، گروه اتیلن بیس دی تیوکار با ماتها و سموم گوگردی، ‌بنزیمیرازولها و بازدارنده های بیوسنتز در ارگوسترول (;SBI StroleBiosynthesis Inhibitores). امروزه از بنومیل (از بنزیمیدازولها) و دودین به خاطر بروز مقاومت در قارچ عامل بیماری کمتر استفاده می شود . پیش از وقوع آلودگی بایستی بر اساس پیش بینی های هواشناسی (طول زمان رطوبت بالای 90%) با استفاده از قارچکشهای پیشگیری کننده سمپاشی صورت گیرد. بعد از ایجاد عفونت خصوصاً در نواحی نیمه خشک ، باغدار با دانستن زمان وقوع آلودگی با استفاده از قارچکشها می تواند 24 تا 96 ساعت (1-4 روز) پس از شروع عفونت بیماری را مهار کند، (با استفاده از داده های هواشناسی و جدول میلز زمان وقوع عفونت تعیین می گردد). زمان سمپاشی بر اساس مراحل رشد و نمو درخت سیب انجام می شود . سمپاشی اول در مرحله نوک نقره ای Silver Tip (جوانه ها تازه شکفته و نوک برگهای اولیه به رنگ سفید نقره ای نمایان است). انجام می شود و سمپاشهای محافظتی و پیشگیری کننده بعدی در مراحل نوک سبزی Green Tip (اندامهای رویشی و جوانه ها به یک سانتی متر رسیده اند). مرحله ظهور دسته های گل Tight ,Cluster (مرحله گلدهیBloom) و در آخر بعد از ریزش گلبرگها صورت می گیرد . سمپاشی های پوششی به فاصله هر دو هفته یکبار بعد از ریزش گلدهی تا حدود 3-2 هفته مانده به برداشت محصول ادامه می یابد. قابل ذکر است برنامه مبارزه شیمیایی با لکه سیاه سیب ، سفیدک حقیقی ، زنگها و بیماریهای مختلف دیگر که در خلال تابستان بروز می کنند از جمله لکه دودی ، فضله مگسی،‌آفات و کنه ها بطور تلفیقی صورت می گیرد.
    مرجع :sabzineir

  12. 7 کاربر از پست مفید nafise sadeghi سپاس کرده اند .


  13. #7
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    گیاه پزشکی
    نوشته ها
    17
    ارسال تشکر
    456
    دریافت تشکر: 23
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بيماري درختان ميوه

    سلام جالب بود مرسی.اگه میشه در مورد افات انباری همراه با شکل مطلب کاملی بدید.ممنون.

  14. کاربرانی که از پست مفید tak par سپاس کرده اند.


  15. #8
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : بيماري درختان ميوه



    مقدمه

    اهمیت آفات انباری در جهان و ایران
    انبار کردن محصولات کشاورزی به منظور استفاده در سایر فصل‌های سال و یا جهت انتقال به سایر مناطق امری ضروری است. درصدی از مواد غذایی انبار شده در اثر عوامل مختلف زنده و غیر زنده از بین می‌رود. این زیان به سه گروه دسته‌بندی می‌شود: زیان کمی، کیفی و بهداشتی. آمار و ارقام سازمان‌های رسمی بین‌المللی و محلی نشان می‌دهد که هر سال مقدار قابل توجهی از تولیدات کشاورزی جهان سوم به وسیله آفات در انبارها از بین می‌رود و میلیاردها تومان زیان وارد می‌شود به عنوان مثال برخی از سوسکها مانند شپشه برنج و شپشه گندم می‌توانند در شرایط مناسب همه محتویات دانه‌های غلات را خورده و تنها پوست آنها را باقی گذارند یا خسارت سوسکهای حبوبات مانند سوسک چینی و چهار نقطه‌ای در برخی از موارد با اندازه‌ای شدید است که در مدت کوتاهی همه محصول را ازبین می‌برد.
    حمله آفات انباری و کم توجهی به اصول نگهداری فرآورده‌های کشاورزی گاهی زیانهای کیفی بسیار مهمی را به دنبال می آورد که سبب تغییر ترکیب شیمیایی، رنگ و مزه محصول شده در نتیجه، نه تنها ارزش تجاری و مرغوبیت آن به شدت کاهش می‌یابد بلکه گاهی مشکلات بهداشتی قابل توجهی را نیز در مصرف‌کنندگان، اعم از انسان یا دامها و طیور اختلالات گوارشی شدیدی ایجاد کرده است یا کارگرانی که در دباغخانه‌ها با پوست‌های آلوده به سوسک Drermestes سرو کار دارند به بیماری ساه زخم گرفتار می‌شوند و همچنین کارگرانی که در انبارهای پر گرد و خاک و آلوده به آفات مشغول کار هستند در اثر تنفس از هوای آلوده، به بیماریهای مجاری تنفسی و آلرژی‌های پوستی (درماتیت‌ها) مبتلا می‌شوند.
    خسارت آفات انباری در مناطق مختلف متفاوت است. در مناطق گرمسیری به دلیل مستعد بودن شرایط برای فعالیت آفات انباری و همچنین در کشورهای جهان سوم و در حال پیشرفته به دلیل عدم امکانات و شرایط بد نگهداری محصولات خسارت بیشتر است. براساس آمار تقریبا 10 درصد غلات در اثر خسارات آفات انباری در مناطق مختلف جهان از بین می‌رود. در کشور ما نیز طبق اظهارات مقامات رسمی هر سال 10 تا 20 درصد محصولات کشاورزی به طور متوسط در انبارها به وسیله آفات و عوامل مختلف از دست می‌رود. مسلم است که این خسارت در بعضی از نقاط کشور ودر مورد پاره‌ای از محصولات به مراتب بیش از این مقدار است. بررسی‌های اکونوسکی نشان داد که که برای تامین غذای 10 موش صحرایی، در طول یک سال ، 34 کیلو غلات، 75 کیلو علوفه سبز و همین اندازه نیز چغندرقند لازم است. جوندگان بیش از آن مقداری که می‌خورند محصول را به علت آلوده کردن با فضولات و ادرار خود، غیر قابل مصرف می‌سازند.
    بعضی از آفات هم در مزرعه و هم در انبار خسارت می‌زنند مثل بید غلات (Sitotroga cerealella) و سوسکهای حبوبات حمله خود را نخست از مزرعه و هنگام رسیدن محصول آغاز می‌کنند سپس پس از برداشت محصول به انبارها وسیلوها و مغازه‌ها راه پیدا کرده و بقیه زندگی خود را در این مکان‌ها می‌گذرانند. گروه دیگر مانند شپشه گندم(Sitophilus granaries) و اغلب حشرات انباری دیگر از روشنایی گریزان بوده و منحصراً در محیط‌های بسته و تاریک روی محصولات مختلف زندگی می کنند و این حشرات در شرایط مناسب انباری، در تمام طول سال، پی در پی تولید مثل می‌کنند و خسارات سنگینی به بار می‌آورند.
    عوامل زیان‌آور محصولات انباری به دو گروه زنده و غیر زنده تقسیم می‌شوند عوامل زنده شامل حشرات، کنه‌های انباری، موش‌ها، پرندگان و میکرو ارگانیسم‌ها می‌باشند. عوامل غیر زنده مانند گرما و رطوبت در محیط انبار، نه تنها فعالیت حشرات و کنه‌ها را تشدید می‌کند بلکه نشو و نمای میکروارگانیسم‌های گوناگون مانند قارچها و باکتری‌ها را نیز سرعت می‌بخشد. بالپولکداران



    1- خانواده Pyralidae
    در این خانواده مهمترین آفات انباری متعلق به جنس‌های Ephestia, Plodia , Myelois است که در شرایط انباری به آرد، سبوس، میوه‌های خشک، غلات و مواد غذایی گوناگون زیانهای سنگینی وارد می‌کنند. در زیر به گونه‌هائی که ازلحاظ محصولات انباری در ایران حائز اهمیت هستند می‌پردازیم:
    پروانه آرد Anagasta(Ephestia) Kuehniella Z.
    طول بدن این پروانه 10- 14 میلی متر و پهنای آن با بالهای باز 20-25 میلیمتر می‌باشد. بالهای جلوئی به رنگ مایل به خاکستری است که در روی آنها نوارهای عرضی و لکه‌های تیره رنگ دیده می‌شود. بالهای عقبی به نسبت پهن و به رنگ مایل به سفید و حاشیه آنها مجهز به ریشکهای ظریف است. این پروانه به علت داشتن سر کوچک کروی شناخته می‌شود. پالپ‌های لب پائین برجسته و مانند شاخهائی به سوی جلو کشیده شده اند. در ناحیه سر برعکس دیگر گونه‌ها فاقد فلس می‌باشد.
    لاروهای این آفت یکی از آفات مهم آرد می‌باشد و اغلب در آسیاب‌ها، نانوائیها و انبارهای آرد دیده می‌شود. پروانه‌های این آفت فعالیت شبانه دارد و روزها روی دیوارها و یا داخل توده آرد دور از نور سپری می‌کنند. پروانه‌های ماده پس از جفت گیری بلافاصله تخمریزی می‌کنند. هر پروانه ماده در طول 4 تا 5 روز 200 تا 300 تخم خود را در داخل توده آرد و یا روی کیسه آرد قرار می‌دهند. این دوره 4 تا 14 روز طول می‌کشد. تخم‌ها سفید رنگ و بیضوی می‌باشند. لاروها پس از تفریخ از تخم بلافاصله از آرد تغذیه می‌کنند و تار می تنند. در اثر فعالیت لاروها و وفور پوسته‌های لاروی، فضولات و تارهای حاصل از آنها، آرد ارزش نانوائی خود را ازدست می‌دهد.. طول لارو کامل به 15-18 میلی‌متر می‌رسد. لاروها درون پیله در داخل آرد شفیره می‌شوند. تعداد نسل آفت روی آرد ذرت در سال 4 نسل، روی سبوس گندم 4-5 نسل، روی سویا 3-4 و روی ماکارونی 2 نسل است.
    سایر گونه‌های مهم جنس Ephestia عبارت است از:
    پروانه کاکائو Ephestia Elutella Hb
    پروانه خشکبار Cadra(=Ephestia) cautella (Walk.)

    شبپره خرنوب Apomyelois(=Ectomyelois) ceratonia Z.
    اخیراً این آفت پسته و انار گزارش شده است. حشره کامل شب‌پره نسبتاً کوچکی است به طول 7-8 میلی‌متر که پهنای بدنبا بالهای باز حداکثر 24 میلیمتر است. رنگ بال جلوئی از خاکستری روشن تا خاکستری تیره تغییر می کند که در مرکز و انتهای آنها نوارهای عرضی مشخصی دیده می‌شود. لارو به رنگ قرمز پشت گلی و سر ان قهوه‌ای رنگ است.حداکثر طول لارو 12-15 میلی‌متر است. پروانه در اوائل فصل بهار روی فعالیت خود را روی میزبانهای مختلف آغاز می‌کند. اواخر تیر و مرداد که به تدریج در پوسته روئی پسته ترکیدگی ایجاد می‌شود مکان مناسبی برای تخمریزی حشره می‌باشد. حشره ماده تخم‌های خود را به صورت تک تک در درون شکاف قرار می دهد. ‌لاروها ابتدا زردرنگ و به تدریج نارنجی رنگ می‌شود لارو جوان از طریق خندان پسته و یا دم میوه وارد دانه شده و تغذیه می‌کند. و از دانه تغذیه می‌کند. شفیره نیز داخل دانه در درون پیله سفیدرنگی تشکیل می‌شود. مدت لاروی وشفیرگی 42 روز طول می‌کشد. با برداشت محصول به انبار منتقل شده و فعالیت با شدت بیشتری ادامه می‌یابد.
    این آفت روی اکثر خشکبار در انبار فعالیت می‌کند همچنین آفت مرکبات نیز محسوب می‌شود. این آفت همه جائی (Cosmopolite) بوده و در کشورهای مدیترانه‌ای روی محصول خرنوب فعالیت می‌کند.
    پروانه کرم خرما Myelois(=Ectomyelois) decolor
    سیکل زندگی این آفت مشابه شب‌پره خرنوب اما این آفت کمی بزرگتراز آن است و روی خرما دیده شده است.
    شب‌پره هندی Plodia interpunctella Hb.
    این آفت پلی فاژ و همه جائی می‌باشد. طول بدن حشره کامل 8 میلی‌متر و عرض بدن با بالهای باز 16 تا 20 میلی متر است. در حدور یک سوم بالهای جلوئی در سمت قاعده به رنگ خاکستری روشن و دوسوم بقیه در سمت راس به رنگ قهوه‌ای مایل به قرمز است. در سر انبوهی از فلس دیده می‌شود که مانند منقاری به سمت جلو بدن کشیده شده است.
    این آفت به اکثر محصولات انباری حمله می‌کند. هر پروانه ماده به صورت تک تک یا توده‌ای 150 عدد تخم خودر راروی مواد خوراکی قرار می‌دهد. لاروهای حاصل از تفریخ تخم به شدت تغذیه نموده و تار می‌تنند. طول دوره لاروی یک ماه است . و در سال 2-5 نسل دارد.
    لاروهای این حشره و کرم ارد به شدت به وسیله زنبورهای پارازیتوئید Microbracon hebetor و Habrobracon juglandis (Braconidae) پارازیته می‌شوند.

    پروانه موم خوارGalleria mellonella L.(Pyralidae Lep.)
    پروانه موم خوار یا موم شب پره ای است به نسبت بزرگ که طول بدن آن 20 میلی متر و عرض بدن با بالهای باز 20 تا 30 میلی متر است رنگ آن بسیار متغیر است به طوریکه در نرها از سفید نقره ای تا خاکستری روشن همراه با چند لکه و در ماده ها از خاکستری تیره تا قهوه ای تغییر می کند.انتهای شکم در ماده ها باریک و کشیده و در نرها تا حدودی گرد است.فعالیت حشرات کامل به هنگام شب صورت می گیرد. و ورزها د رپناهگاههای مختلف به حالت استراحت به سر می برند.پروانه ها یک روز پس از ظهور جفت گیری نموده و ماده ها 24 ساعت بعد تخم ریزی را آغاز می کنند.تخم ها به صورت توده ای روی مواد غذایی گذاشته می شوند.هرماده در طول زندگی خود 200 تا 800 عدد تخم می گذارد.با توجه به توان تخمریزی بسیار زیاد،این حشره را به عنوان میزبان برخی زنبور های پارازیت پرورش و تکثیر می کنند.
    تخم ها معمولاً بعد از 7 تا 10 تفریخ می شوند.لاروهای جوان ابتدا از عسل تغذیه می کنند و سپس به موم حمله می کنند و در درون موم تونل حفر می نمایند تونل های غذایی با تارهای ابریشمی سفید رنگ پوشیده می شود.
    لاروهای بزرگ در شرایط کمبود غذا از لاروهای کوچک تغذیه می کنند(کانیبالیسم).
    دوره ی لاروی در شرایط یکسان اکولوژیک بسیار متغیر استو از 22 تا 40 روز طول می کشد.لارو پس از رسیدن به رشد کامل محیط عذایی را ترک و برای شفیره شدن در پناهگاه مناسبی مستقر می شود و شروع به تنیدن پیله می کنند.برای این منظور لارو نخست به پیش شفیره و سپس به شفیره و حشره کامل تبدیل می شود.زمستان گذرانی این حشره در درون پیله به حالت پیش شفیره انجام می شود.طول یک نسل این آفت متغیر و از 30 تا 56 روز گزارش شده است.
    لارو این پروانه در درجه اول یک آفت انباری است که از موم بویژه موم سیاه در انبارها ،مغازه ها ، و خانه های گرم تغذیه می کند.در درجه دوم به کندوهایی که به سبب عدم رسیدگی منظم ، فاقد اصول بهداشتی بوده و یا به علل مختلف ضعیف هستند نیز مورد حمله این آفت قرار می گیرند.پروانه موم در بیشتر نقاط ایران به ویژه در مناطق گرمسیری دیده شده است.
    این آفت در شرایط مناسب به فاصله ی کوتاهی زنبوران عسل را وادار به مهاجرت می کند.زنبورداران باید علاوه بر تمیز و قوی نگه داشتن کندوهای محتوی کلنی زنبور عسل ،قابهای خالی را به طور منظم در کندوهای سالم قرار دهند و تمام منافذ آنها را به خارج ، به هر وسیله ممکن مسدود نمایند و یک قرص نستوکسین در هر کندو قرار دهند یا حدود 100 تا 200 گرم ---------- در کیسه یا پاکت کاغذی ریخته و داخل کندو و روی قاب ها قرار دهند.استفاده ازthurinyiensiBacillus نیز علیه این آفت متداول است.
    خانواده Gelechidae
    بید سیب زمینی Phthorimaea operculella zell.
    آفت مهم سیب زمینی در بیشتر نقاط جهان است.لارو آفت نه تنها به غده های سیب زمینی بلکه به بادمجان ، گوجه فرنگ وتوتون حمله می کند.این آفت سابقاً از آفات قرنطینه ای کشور بود ولی در سال 1363 از کرج گزارش گردید.
    حشره کامل به طول 7-6 میلی متر و عرض بدن با بالهای باز 12 میلی متر است.بالهای جلویی به رنگ خاکستری مایل به قهوه ای با لکه های تیره پراکنده می باشد.
    حشرات کامل پس از جفت گیری بعد از 10 تا 48 ساعت شروع به تخمریزی می کنند .هر پروانه ماده 40 تا 80 عدد تخم می گذارد.تخم ها به صورت تک تک یا توده ای در پشت برگ روی جوانه های بوته سیب زمینی ،خاک و در انبار روی غده ها اطراف چشم غده قرار می دهد.لارو جوان پس از تفریخ از تخم ، نخست پیرامون خود تارهای ابریشمی تنیده و پناهگاه لوله ای شکل بوجود می آورد،سپس در محل جوانه غده یا اپیدرم را سوراخ و ضمن تغذیه به تدریج وارد آن می شود.طول لارو حداکثر به 10 تا 12 میلی متر به رنگ سفید و تا حدودی در قسمت پشت بدن گلی رنگ در سطح بدن نقاط تیره رنگی حاوی مو دیده می شود.شفیره ها در داخل تونل لاروی با سطح گونی حاوی سیب زمینی یا شکاف در و دیوار دیده می شوند.دوره شفیرگی 10 تا 30 روز طول می کشد و تعداد نسل آن در سال به 6 نسل نیز می رسد.چندین لارو در یک غده دیده شده است.
    کیسه های سیب زمینی را می توان با محلول نیم درصد لیندین از حمله آفت محفوظ داشت.
    بید غلاتsitotroga cerealelle
    یکی از آفات مهم انباری است که لارو آن از محتویات دانه ای گندم،ذرت،جو،ارزن و چاودار تغذیه کرده و خسارت زیادی را وارد می کند.این آفت همه جایی بوده و در تمام طول سال فعال است.حمله آفت از مزرعه شروع می شود و در انبار ادامه می یابد.
    حشره کامل به طول 6 میلی متر و عرض بدن با بال های باز 6 تا 12 میلی متر.بال های جلوئی باریک و در انتها نوک تیز به رنگ سفید مایل به زرد با چند لکه پراکنده در سطح آن.لاروهای این حشره علاوه بر خسارت کمی ضمن تغذیه فضولات خود را در درون دانه ها انباشته و همرا ه پوسته های لاروی و تارهای تنیده شده کیفیت دانه را به شدت دگرگون می سازند در نتیجه ارزش اقتصادی و مرغوبیت محصول پایین می آید.لاروها پس از رسیدن به رشد کامل ابتدا به وسیله آرواره های خود پوست دانه را به شکل دایره و به قطر یکی میلی متر به گونه ای می برند که حشره کامل با مختصر تکان آن آن را تکان زده و خارج شده و سپس در درون پیله تبدیل به شفیره می شوند.بهترین شرایط برای فعالیت این حشره دمای 25 تا 30 درجه و رطوبت 60% است.
    زمستان به صورت پروانه کامل در انبار به سر می برند به محض گرم شدن هوا جفت گیری نموده و روی غلات به تعداد 40 تا 100 تخم توسط هر حشره قرار داده می شود.لاروهای تفریخ شده وارد دانه شده و تغذیه می کند.لارو کامل به 14-12 میلی متر می رسد.
    خانواده Tinidae
    مشهور به بید های پشم هستند.
    بید لباسTineolea biselliella
    پروانه کوچکی که طول بدن حشره کامل 12 میلی متر و عرض بدن با بالهای باز 12-6 میلی متر است.
    لارو بید لباس از مواد کراتینی مانند انساج پشمی،موئی و پرها و پرندگان تغذیه می کند.مواد سلولزی مانند انساج پنبه ای و نخی و ابریشم مصنوعی غذای مناسبی برای این حشره نیست ولی در صورت نبودن از این انساج تغذیه می کند.
    بیدهای ماده پس از جفت گیری تخمهای خود را به طور پراکنده در روی پارچه و یا موادی که لاروها بتوانند از آنها تغذیه کنند می گذارند.هر ماده حدود 150-100 عدد تخم می گذارد که پس از 8 تا 10 روز تفریخ می شوند ولارو شروع به تغذیه می کند.لاروها پس از رشد کامل درون پیله ای که تنیده اند تبدیل به شفیره می گردند.این حشره در سال 2 تا 4 نسل دارد.بر اساس نتایج مطالعات انجام شده لاروهای حاصل از تخم های یک پروانه ماده در سال می توانند 30 کیلوگرم پشم را از بین ببرند.
    برای جلوگیری از بید زدگی از گلوله ها یا پودر نفتالین یا نوارهای آلوده به گامکسان می توان استفاده نمود.
    بید خز Tineola pellionella
    پروانه کوچکی است به طول 12-9میلی متر و عرض بدن با بالهای باز 17-11 میلی متر است بالهای جلویی خاکستری شفاف با سه لکه تیره رنگ روی آن است.لارو این آفت از مواد پشمی مختلف ،مصنوعات پوستی و خز تغذیه کرده و زیان می رساند.
    لارو بید خز برعکس بید لباس از باقیمانهد مواد تغذیه کرده همراه با تارهایی که متند برای خود پناهگاه می سازد این پناهگاه به صورت کیسه ای بدن لارو را در بر می گیرد. و این کیسه را با خود همیشه حمل می کند.لاروها موقع تغذیه قسمتی از بدن خود را از کیسه خارج کرده و هنگام استراحت کاملاً خود را در آن مخفی می کنند و فضولات را مرتباً از دهانه دیگر پناهگاه بع بیرون می ریزند.مواد مورد تغذیه این لارو عبارت از مواد کرآتین ،پارچه ها و پشمی-قالی ، ابریشم و خز.پس از طی دوره لاروی درون پناهگاه تبدیل به شفیره می گردند.وپس از 10 تا 15 روز حشرات کامل ظاهر می گردند این حشره در سال 2 تا 4 نسل دارد.مبارزه با آن مشابه بید لباس است.
    بید قالی Trichophaga tepetzella
    یکی از بزرگترین بیدهاست.عرض بدن با بالهای باز 24-20 میلی متر است.سر سفید رنگ،قفسه سینه و یک سوم بالهای جلویی قهوه ای و بقیه سطح بال ها سفید کرم و همراه با لکه های قهوه ایاست.اهمیت آن کمتر از در بید قبلی است و بیشتر به منسوجاتی که دارای بافت درشت هستند مثل قالی حمله می کنند.
    بید ذرت Nemapogan(=tinea) granellaL.
    این آفت به ذرت و سایر غلات و همچنین خشکبار در انبار حمله می کند و در سال یک نسل دارد.
    راسته Tysanura
    خانواده Lepismatidae
    دم موئی نقره ای Lepisma saccharina L.
    بدن حشره بالغ از پولک های نقره ای و شفاف پوشیده شده است.طول حشره 12-11 میلی متر است.سه زائده مفصلی بلند در انتهای بدن دیده می شود.این حشره در اکثر نقاط دنیا دیده شده است.حشره بالغ در محلهای تاریک و مرطوب زندگی کرد.بعد از جفت گیری تعداد 100 عدد تخم خود را در شکافهای در ودیوار یا روی مواد غذایی به طور انفرادی یا دسته ای می گذارد.دوره ی انکوباسیون تخم 43 روز طول می کشد.دوره ی تکاملی حشره 2 تا 3 سال طول می کشد و حشره بالغ در شرایط مناسب 5/3 سال عمر میکند.این حشره به طور کلی در انبارها و منازل از مواد نشاسته ای ،آرد،شکر،شیرینیها،کاغذ،عک س،محصولات، چوبی،انساج نخی و پشمی و سایر مواد غذایی و همچنین پوست ریخته شده انسان تغذیه می کند.
    راسته سوسری ها Blattodea
    خانواده Blattidae
    سوسری شرقی Blatta orieatolis
    سوسری شرقی به رنگ سیاه و قهوه ای خیلی تند است .بالهای حشره نر رشد کافی کرده است در صورتیکه در حشره ماده هر دو جفت بال از بین رفته و یا خیلی کوچک هستند.طول حشره نر وماده حدوداً 5/2 سانتی متر است.
    حشرات نر وماده جفت گیری نموده و بعد از 10 تا 15 روز شروع به تخم ریزی می کنند.کیسه تخم به مدت 12 ساعت تا 5 روز به انتهای شکم چسبیده و بعد در محل مناسب رها می کنند.یک حشره ماده در طول 4 روز 10-8 عدد کیسه تخم می گذارد.در 30 درجه سلسیوس تفریخ تخم 42 روز طول می کشد. در شرایط آزمایشگاه دوره ی تکامل این حشره 800-311 روز طول می کشد و عمر ماده بالغ 181-34 روز است.
    سوسری ها به طور کلی از مواد بسیاری مانند غلات ،مواد قندی،آبجو،سیب زمینی ،فرآورده های آردی ،سبزیجات،محصولات حیوانی،و حتی اشیاء پشمی، پوست، عکس، کتاب،کاغذ،حیوانات مرده را مورد حمله قرار می دهند و از نظر بهداشتی و مواد غذایی را با فضولات خود و میکروبهائی که انتقال می دهند آلوده می کنند.
    خانواده Blattellidae
    سوسری آلمانی Blattella germanica
    سوسری آلمانی به رنگ زرد و یا قهوه ای روشن بطول 5/1-1 سانتی متر.بالها در حشرات نر وماده رشد کرده است.بدن ماده ها نسبت به نرها پهن تر بوده و در روی سینه این حشرات دو باند طولی برنگ تیره وجود دارد.کیسه تخم برنگ قهوه ای براق است.
    این سوسری در تمام نقاط دنیا وجود دارد .این حشرات بعد از جفت گیری 7-4 روز بعد از تخم ریزی می کنند.هر حشره ماده در طول عمر خود 7 عدد کیسه تولید می کند و در هر کیسه 40 عدد تخم قرار می گیرد.این حشره نیز کیسه تخم را تا زمان تفریخ با خود حمل می کند.دوره تکامل این حشره در دمای 30 درجه و رطوبت 70% 36 روز است.
    خانواده Blattidae
    سوسری آمریکایی

    Periplaneta American L.
    برنگ قرمز مایل به قهوه ای بطول 5/3 سانتی متر است. بال هل رشد زیادی کرده و طویل تر از بدن می باشند . شاخک ها تیر از بدن درازتر است . کیسه تخم پررنگ قرمز مایل به قهوه ای محتوی 16 عدد تخم می باشد و طول آن کمتر از 1 سانتی متر است . این حشرات در زیر زمین خانه ها و اطراف لوله های آب دیده می شوند . حشره ماده کیسه تخم را مدت چند ساعت تا چهار روز در انتهای شکم یا ........... حمل می کنند. دوره ی تکامل تخم 38 تا 49 روز است . یک حشره ماده در طول عمر خود تا 14 عدد کیسه تولید می کند . در 27 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی حداقل 30% دوره تکامل حشره 6 ماه می باشد. حشره بالغ ماده 102 -588 روز و بطور متوسط 440 روز عمر می کند .
    راستهOrthoptera
    خانواده Gryllidae
    سیر سیرک خانگی Gryllus domesticus
    سر حشره بزرگ برنگ زرد مایل به قرمز با دو نوار عرضی قهوه ای بین شاخک ها و چشم ها است . شاخک ها موئی و بلند و سینه اول تقریباً چهار ضلعی می باشد طول حشره بالغ 12 تا 20 میلی متر است.
    در تمام جهان انتشار دارد. در همه خانه ها ، انبارها و جاهای مرطوب وجود دارد . سیر سیرک ها خیلی فعال بوده و بیشتر شب ها حرکت و فعالیت می کنند . در حشره ماده 40 تا 170 عدد تخم می گذارد . دوره تفریخ تخم 8 تا 12 هفته و دوره پورگی 30 تا 32 هفته طول می کشد و در طول این مدت 9 تا 11 مرتبه جلد عوض می کنند.
    این حشره از بقایای مواد غذایی همچنین از پشم ، پنبه ، لباس
    ف کاغذ ، میوه و گوشت تغذیه می کند . حتی از حشرات مرده.
    راسته دوبالان Diptera
    مگس پنیر Piophila casei L. (Piophilidae)
    مگس پنیر به طول 5-4 میلی متر و برنگ سیاه براق یا قهوه ای است . کوچکتر از مگس خانگی است و برخلاف مگس خانگی که بالها در هنگام استراحت بصورت مثلثی قرار می کیرد در این مگس بال ها در راستای بدن روی شکم قرار می گیرند.
    بعد از جفت گیری هر مگس ماده حدود 60 عدد تخم خود را در سطح پنیری با مواد غذایی دیگر بصورت توده ای می گذارد .
    دوره تفریخ تخم در دمای 21 درجه حدود 30 ساعت طول می کشد . لاروها بشدت از پنیر تغذیه می کنند و طول آن ها در آخرین مرحله ی رشدی به 8 تا 10 میلی متر می رسند .طول ئوره ی لاروی 8 تا 15 روز بطول می انجامد . این لارو در سنین پایین می خزد ولی در سنین بالا با جهش های عمودی جابجا می شود شبیه فنر خود را گرد کرده و باز می شود به این دلیل به آن کرم جهنده نیز می گویند. یک لارو در ظرف 10 دقیقه بطور متوسط متواند پنجاه بار تا ارتفاع 20 سانتی متر به هوا پریده و در مجموع مسافتی برابر یک متر را طی کند.
    لارو کامل در مکان های تاریک و به نسبت خشک و آرام تبدیل به شفیره می شود و معمولاٌ زمستان را بصورت شفیره یا لارو کامل می باشد . در سال تا 60 نسل می تواند داشته باشد .
    لارو این حشرات نه تنها از پنیر بلکه از مواد گوشتی شور ، دودی بویژه گ.شت خوک تغذیه می کند . از فراورده های گوشتی مانند ژامبون ، سوسیس ،ماهی دودی خشک ، مواد چربی ، قارچ و .... تغذیه می کند و زیان های قابل توجهی به بار می آورد . گاهی لارو جوان با تخم همراه مواد غذایی آلوده وارد دستگاه گوارش انسان شده و در روده ها مستقر و موجب ورم های موضعی و خونریزی های داخلی می شود و myiases همچنین این مگس می تواند برخی از عوامل بیماری زا را به انسان منتقل می نماید .
    مگس های دروزوفیلا Drosophila spp. (Drosophilidae)
    این جنس دارای گونه های معدنی است ( طول بدن 2 تا 5 میلی متر و رنگ بدن از زرد تا قهوه ای متغیر است).
    حشرات کامل بشدت به سوی مواد بودار بویژه الکل و اسیدهای آلی کشیده می شوند . همچنین بوهای ناشی از تجزیه و فساد موا د گیاهی ، مانند میوه های مختلف یا مدفوع و لاشه جانوران این مگس ها را بشدت جلب می کنند، لذا به مگس های تیره مشهورند .( یکی از فراوان ترین این مگس ها D.Funebris برنگ قهوه ای مایل به زرد با چشم های قرمز می باشد) هر حشره ماده حدود 300 تخم می گذارد .
    مگس خانگی Musca domestica L. (Muscidae)
    بیشتر اهمیت پزشکی دارد و از لحاظ محصولات انباری اهمیت کمی دارد.
    مگس های گوشت
    مگس های گوشت که از لحاظ حفظ فرآورده های گوشتی و بهداشت انسان و دام ها دارای اهمیت زیادی می باشند از نظر رده بندی عموماٌ به سه جنس Calliphora (مگس های آبی)، Sarcophaga (مگس های خاکستری) و Lucilia (مگس های سبز) مربوط هستند.
    راسته مساوی بالان یا موریانه ها (Isoptera)
    موریانه ها از لحاظ ایجاد خسارت و اهمیت اقتصادی یکی از مهمترین حشرات زیان آور به شمار می آیند .
    موریانه ها حشرات اجتماعی هستند که بیشتر در مناطق گرمسیری و یا نیمه گرمسیری زندگی می کنند. برای تغذیه به انبارهای چوب ، ساختمان های چوبی ، ابزار وسایل چوبی مانند مبل، قفسه ، کمد ، تیرهای تلفن ، تلگراف ، تراورس ، کتاب ، کارتون ، و دیگر مواد سلولزی حمله کرده و زبان های سنگینی را ببار می آورند. لانه موریانه ها همواره دارای هوای آرام و بدون جریان بوده و کوچکترین نوری در آن راه ندارد. میزان رطوبت لانه زیاد و از 50% بیشتر است.
    کلنی موریانه شامل یک یا چند جفت افراد جنسی بنام ملکه وند و تعداد زیادی افراد عقیم بنام های کارگر و سرباز تشکیل شده است. کارگرها و سربازها همواره بی بال بوده و ممکن است در اصل نر و ماده باشند.
    در کلنی موریانه ها افراد نر و ماده ای وجود دارند که دستگاه تناسلی آن ها از رشد کامل برخوردار بوده اما شکل ظاهری آن ها مانندذ افراد نازا و .......... است این افراد را نشوتنیک گویند. نشوتنی ها این آمادگی را دارند که به هنگام از بین رفتن زاداوران لانه (ملکه و نر) جانشین آن ها گردیده تکثیر و کنترل جمعیت کلنی را بعهده بگیرند.
    افراد نر و ملکه دارای دو جفت بال شفاف و مساوی هستند. بال های جلویی و عقبی تقریباٌ مساوی هستند. در قاعده بال ها شیار شکننده ای وجود دارد که در پایان پروانه های آمیزشی بال ها از آنجا قطع شده و تنها آثار آن ها به شکل زایده های مثلثی شکل روی حلقه های قفسه سینه باقی می مانند.
    افراد زاد آوری کلنی بطور معمول از دیگر افراد بزرگترند و برخلاف آن ها دارای چشم های مرکب و ساده می باشند . ملکه همیشه در کنار همتای نر خود بسر می برد و در طول زندگی که گاهی به حدود ده سال می رسد چندین بار با آن جفت گیری می کند. حجم شکم ملکه در دوره باروری خیلی بزرگ می شود.
    سر در حشرات زادآور (ملکه و نر) کوچک و گرد است اما در کارگر و سرباز بزرگ و کشیده است. پس از پایان پروازهای آمیزشی ، نر و ماده در کنار هم روی زمین و یا روی گیاهان مختلف قرار می گیرند و بال های خود را از دست می دهند و به دنبال آن مشغول کندن اطاقک مناسبی برای خود می شوند. پس از آماده شدن این اطاقک، نر و ماده برای رسیدگی جنسی شروع به لیسیدن همدیگر می کنند. پس از اولین جفت گیری، ملکه یا تخم ریزی، اساس جامعه یا کلنی جدیدی بوجود می آورد. در ابتدا ملکه و افراد نر از تخم ها و پوره ها مواظبت می کنند ولی بعد از بوجود آمدن کارگرها در کلنی این وظیفه به آن ها محول می شود و افراد نر و ملکه کار تولیدمثل را انجام می دهند.
    کارگر علاوه بر وظایفی که در ایجاد و گسترش لانه، ذخیره و توزیع موادغذایی، انتقال تخم و پوره ها به عهده دارند در تغذیه یکدیگر نیز کمک می کنند همچنین تغذیه ملکه و نر و سربازها به عهده کارگرها میباشد .
    از 1800 گونه موریانه شناخته شده تا به امروز 148 گونه به عنوان موریانه ها ی زیان آور ساختمان ها گزارش شده است. که 80 کونه بسیار خطرناک و جدی می باشند. چگونگی پخش گونه ها در سیال 5 خانواده به قرار زیر است :
    1- Mastotermitadae یک گونه
    2- Kalotermitidae 14 گونه
    3- Hodotermitidae 3 گونه
    4- Rhinotermitidae 37 گونه
    5- Termitidae 25 گونه
    زندگی اغلب موریانه ها زیر زمینی است که با کندی تونل های خود را از درون زمین به داخل ساختمان ها می رسانند.
    کنترل موریانه ها :
    - سموم لیندین، دورسبان ( یا کلرو پیریفوس که خاصیت تدخینی دارد)
    - حفر کانال های سمی در اطراف ساختمان ها
    - جلوگیری از ورود موریانه ها به داخل ساختمان در زمان پرواز آمیزشی
    راسته سخت بالپوشانColoptera
    خانواده Bostrychidae
    این خانواده در حدود 300گونه را در بر میگیردکه در نقاط مختلف جهان بویژه در مناطق گرمسیری ونیمه گرمسیری پراکنده هستند.تقریباهمه این حشرات ازچوب های خشک و مصنوعات انهاتغذیه می کنند.بنابراین ازلحاظ رژیم دردرجه اول چوب خوار(xylophage) هستند.امابعضی گونه ها مانند(Rhizopertha dominica)منحصرابه دانه های غلات درانبارها حمله کرده وخسارت شدیدی به بارمی آورد.شکل عمومی این حشرات معمولااستوانه ای وکشیده ورنگ آنهاسیاه-قهوه ای ویا حنائی است.شاخک ها دارای ماسوی سه بندی است.
    سوسک های مقدس یاکشیشRhizopertha dominica F.
    حشره کامل سوسک های کوجکی است به رنگ قهوه ای و یا حنائی که طول آن3/2 تا 8/2 میلیمتراست.پیش قفسه سینه(prothorax)بزرگ ومانندباسلق روی سرراکاملامی پوشاندبه طوری که وقتی حشره راازپشت سرنگاه می کنیم سردیده نمی شود.سراین حجشره کوچک و تقریباکروی است. شاخک ده بندی که سه بندآخرکاملاپهن ومثلثی است.سینه جلوئی پیش گرده(pronotum) گردودارای دندانه های هم شکل است که به صورت نیم دایره باتعداد12تا14 عدددرکنارهم قراریافته اندوبه این ترتیب نیمه جلوئی سطح آن کنگره دار ولی نیمه عقبی از برجستگی های ریزی پوشیده شده است. پنجه هاپنج بندی ولی چهاربندی به نظر می رسد(cryptopentamera). دراکثرنقاط جهان گزارش شده است. این آفت علاوه برغلات ماننددیگرحشرات چوب خوارخانوادهBostrychidae می تواند روی چوب درختان جنگلی نیز زندگی کند.هم حشره کامل وهم لارو به محصولات انباری خسارت واردمی کنند.حشرات ماده پس ازجفتگیری تخم های خودرابه طورمنفردیاگروهی برروی دانه های سالم ویاشکسته قرارمی دهد.هرحشره ماده300تا400عددتخم می گذارد.دورهجنسی7تا11روزطول می کشد.لارو های بلافاصله پس ازبیرون آمدن ازتخم دانه های شکسته ویادانه هائی راکه قبلا خورده شده موردحمله قرارمی دهند.چهارمرتبه پوست اندازی اتفاق می افتدودرپایان درداخل دانه شفیره شده وپس ازیک هفته به حشره کامل تبدیل می شوند.این آفت درنقاط گرم می تواند4تا5نسل راداشته باشد.کنترل بیولوژیم به ندرت برای آفات انباری مورداستفاده قرارمی گیردزیراسطح تحمل خسارت درمحصولات انباری بسیارپائین است وحتی آلودگی هاکوچک وغیرفابل قبول است ولی به طوراستثناء برای سوسک های مقدس ازپارازیتوئیدChoetospilla elegansاستفاده می شود.
    خانواده Anobiidae
    این حشرات تاحدودی شبیهBostrychidae, طول بدن5تا6میلیمتر, شکل بدن کشیده یابیضی و سطح بدن ازکرک های نرم پوشیده می باشد.پیش قفسه سینه(prothorax)رشدزیادی کرده ومانند باشلق (capuchon) روی سررامی پوشاند.شاخک 11بندی ومعمولا سه بندآخر بزرگتراست.پنجه ها پنج بندی است.غالب گونه های این گونه از چوب هب خشک ومصنوعات چوبی مبل, صندلی, کمدوپارکت خسارت می زنند.بعضی گونه هابه دانه های غلات آن , میوه های خشک یابیسکوییت حمله می کنند.حشرات کامل هنگام خروج ازدرون چوب سوراخ کاملاگردوکوچک ایجادمی کنندکه مثل سوراخ مته کوچک است لذابه این حشرهvritlette می گویند.هنگام تحریک, این حشرات خودرابه مردن می زنند لذه به آنها غیرزنده یاAnobiides می گویند.
    1-سوسک نان Stegobium poniceum L.
    سوسک کوچکی است به طول 2تا3 میلیمتر , به رنگ قهوه ای روشن تاقهوه ای تیره .پیش گره کاملابرجسته و مانندباسلق روی سررامی پوشاند.شکل پیش گرده تقریبا مثلثی است که راس آن تقریبادرجلوقرارگرفته ایت.بال پوشهادرانتهای گرده ودارای خطوط طولی موازی منظمی است.سوسک نان یکی ازمهمترین آفات همه جائی است حشره کامل تغذیه نمی کند ولی لاروهمه چیزخواراست.سوسک نان یکی ازآفات مهم آفت وچوب است.لاروداخل کتاب تونل ایجاد می کند.علاوه براین هاسوسک فای ازآفات مهم موادغذایی مثل انواع نان(نان زمان جنگ), انواع ماکارونی, شیرینی, میوه های خشک, آردسبوس , چای, قهوه, کاکائو, ادویه, فلفل, گیاهان خشک و... حمله می کند ولذایکی ازدشمنان کلکسیون های گیاهان خشک است.حشرات کامل درمناطق نیمه گرمسیری ودراوایل بهارظاهرمی شوند.چهل وهشت ساعت جفتگیری , تخمریزی می نمایند.هرحشره ماده 40تا20عددتخم به صورت گروهی یاتک تک درداخل موادغذایی ویاسینه متکاهاقرارمی دهند.دوره جنسی 8تا15روزطول می کشد.لاروسفیدمایل به زردودارای بدن خمیده است که ازموهای طلائی رنگ پوشیده شده است.بعداز5تا6بارپوست اندازی درمدت 50روز تبدیل به شفیره می شود.دوره شفیرگی 10روزطول می کشد.درمناطق سردسیری این آفت یک نسل ولی درانبارهای گرم 2تا4نسل می تواندداشته باشد.
    2-سوسک توتون Lasioderma serricorne
    حشره کوچکی به طول2.5تا3میلیمتر وبه شکل میخی به رنگ قرمزقهوه ای تازرد مایل به قرمز.وقتی حشره راازپشت نگاه کنیم سربه طورکل دیده نمی شود ودرحالت نیمرخ سروپیش قفسه سینه به طورکامل برمحورطولی بدن عموداست.شاخکها11بندی ودندانه ای است.تمام پشت بدن ازکرک های زردقهوه ای رنگ پوشیده شده است.این آفت همه جائی است.لارووحشره کامل هردوازفرآورده های حیوانی وگیاهی خشک بسیارمتنوع تغذیه می کنند. گیاهی وجانوری, میوه های خشک مانندانجیر, کشمش, خرما, ماهی, بیسکوییت, شیرینی جات, ادویه, مواددارویی, کتاب, کاغذ, کارتن, مبل, قالی, ابریشم,, پارچه ولیمهمترین خسارت مربوط به برگ های خشک توتون وسیگار می باشد.حشره کامل برگ های توتون , سیگاروسیگارت رابه شکل استوانه سوراخ کرده وبه درون آن نفوذ می کند.بیشتربه سیکارهای درجه یک حمله می کنند.حشره کامل معمولادراردیبهشت ماه ظاهرمی شود.بیشترشب فعالیت می کنند.این حشره برخلاف سلیرآفات انباری که نورگریزند, به شدت به سوی نورکشیده می شوندلذااستفاده ازتله نوری مناسب است.حشرات کامل دوروزبعدازظهورجفتگیری می کنند.تعدادماده هابیشترازنرهااست.هرحشره ماده420تا100عددتخم خودرابه صورت تک تک روی موادغذایی وبرگ های توتون قرارمی دهد.دوره جنسی7روزه است.لاروجوان دارای بدنی صاف است ولی درسنین بالاتر مثل لاروسوسک نان بدنی خمیده پیدامی نماید.دراین حالت طول بدن لاروبه4میلیمترمی رسد.لاروپس ازدوبارپوست اندازی در30تا50روزتبدیلبه شفیره می شود.درطول این مدت حداقل4تا5سیگارراسوراخ می کند.دوره شفیرگی 2تا3هفته طول می کسد.چرخه زندگی حشره 67تا72روز طول می کشد.درسال درمناطق سردسیری 3نسل داردودراین مناطق زمستان بهصورت لارو است.ولی درمناطق گرمسیری 5تا6نسل دارد.بهترین شزایط برای فعالیت این حشره 32درجه ورطوبت نسبی75% است.
    خانواده Ptinidae
    شبیه عنکبوت بوده وبه آنها سوسک های عنکبوتی می گویندspider beetles.ازموادغذایی مختلف .حتی موادحیوانی مانندپوست, شاخ, پشم, پروموادابریشمی تغذیه می کنند.حشرات کامل دارای شاخک نخی بلندمی باشند.ران پاهاپهن وقوی وساق پانیزبلندبلندمی باشند.لاروهاکوچک وخمیده هستند.
    گونه های مهم:
    1-سوسک عنکبوتی سفید .Ptinus fur L. دو شکل جنسی لاروی(Dimorphism ***uel)
    2-سوسک عنکبوتی استرالیایی
    3-سوسک عنکبوتی زرد Niptus hololeucus
    خانواده Nitidulidae
    به سوسک های میوه مشهورند.حشراتی کوچکند.بالپوش هاکوتاه وانتهای بدن رانمی پوشانند.شاخک هادارای .پنجه ها پنج بندی.بعضی گونه هابه محصولات انباری بویژه میوه های خشک خسارت می زنند.مهمترین آنهاجنسCarpophilus سوسک میوه خوارCarpophilus hemipterus L. سوسک کوچکی است به طول 3میلیمتر, به رنگ قهوه ای براق.بالپوش هاکوتاه وانتهای شکم لخت است.روی هربالپوش دولکه زردروشن وجودداردکه یکی درقاعده ودیگری درانتهای بالپوش قرارگرفته است.شاخک هاوپاها به رنگ زردمایل به قرمزاست.لاروکشیده ودارای سه جفت پای سینه ای وبه رنگ سفیدمایل به زرد است.این آفت همه جایی است.به میوه های خشک درانباری , میوه های درحال فساددرطبیعت مثل اناروانجیرو..., پرتقال, لیمو و...وسپس به انبارمنتقل می شود.علاوه برمیوه به نان, شیرینی, بیسکوییت و...نیزحمله می کند.این آفت زمستان رابه صورت حشره کامل درانباروباشفیزه درطبیعت درزیرخاک سپری می کند.هرحشره ماده متوسط100تخم می گذاردوتخمریزی1تا4ماه ادامه می یابد.دوره جنسی2تا3روز, دوره جنسی2تا3هفته(نسبتاکوتاه) ودوره شفیرگی 15روز طول می کشد.یک نسل این حشره 5هفته طول می کشد یعنی سیکل زندگی کوناهی دارد.گونهCarpophilus dimidiatusدرایران وجوددارد.
    خانوادهCucujidae
    سوسک های کوچکی هستند(کمتراز5میلیمتر)بابدن کشیده واستوانه ای.لاروهاکسیده ودرانتهای بدن دارای زائده urogomphe می باشند.اغلب گونه هاازفرآورده های گیاهی تغذیه می کنندوعده ای نیزگوشتخواربوده ودارای گرایش شکاری هستند.این حشرات درطبیعت درزیردرختان, دالان های چوب خواران ویادرزیربرگ های خشک دیده می شوندکه ازموادگیاهی یاجانوری تغذیه می کنند.
    شپش دندانه دار.Oryzaephilus surinamensis L
    این آفت یکی ازمهمترین آفات انباری به شمارمی آید.حشره کامل باطول 2.5تا3.5 میلیمتر بابدن کشیده به رنگ های قرمزروشن تا قهوه ای روشن دیده می شود.سطح بدن ازکرک های قهوه ای رنگ پوشیده شده است.سربهخ شکل ذوزنقه ودر باریک است.چشم هاسیاه رنگ وکوچک می باشد.شاخک ها11بندی وچماقی است.پیش گرده بیضی شکل ودردوطرف ودردوطره مجهزبه6 جفت دندانه نوک تیز می باشد.دندانه های اولی درشت ترازبقیه است.سطح پشتی پیش گرده مانندسر ازنقاط برجسته پوشیده شده است و آن سه خط طولی برآمده وجودداردکه یکی میانی ودوتاجانبی است.بالپوشهاکشیده ودردوطرف موازی ودرانتهاگرداست.ران پای عقبی درنرهادارای یک خاردرشت نوک تیز است که ماده هافاقدآن می باشند.لارواین حشره درازوکشیده است به رنگ قرمزمایل به زردودرپشت هریک از های بدن دولکه تیره متقارن وجوددارد.تمام بدن پوشیده ازموهای کوتاه وبلنداست.طول شفیره حدود3میلیمتراست.کناره های جانبی قفسه سینه وشکم حامل 6 دندانه است و انتهایی شکم مجهز به یک جفت انتهایی (urogomphie) می باشد.این حشره همه جایی است که به طوردائم درانبارها , سیلوها, مغازه ها ومنازل دیده می شود.حشره کامل بسیارفعال است.به تمام فرآورده های گیاهی مانندگندم , برنج, ذرت, جو, آرد, سبوس, ماکارونی, نان, بیسکوییت, میوه های خشک, دانه های روغنی, گیاهان داروئی خشک, کلکسیونهای تاریخ طبیعی و... حمله می کند.این حشرات حتی به حشرات زنده انباری دیگرنیز حمله می کند وشکاری محسوب می شود.حشره کامل کمتربه موادگیاهی تمایل دارد.این آفت به میوه های خشک مانندانجیر, کشمش, توت, خرما, مغزبادام, پسته وفندق زیان می رساند.حشره کامل برای مدت طولانی قادربه زندگی است.هرحشره ماده45تا285تخم رابه صورت دسته ای یاانفرادی قرارمی دهد.دوره جنسی 4تا5 روز طول می کشد.یک نسل این حشره از28روزتا3 ماه طول می کشد ودرسال3تا4 نسل ایجادمی کند.
    Oryzaephilus mercator
    طرز زندگی وخسارت مثل گونه قبل.باداشتن سرکشیده ودراز, شاخک های قوی , چشمهای مرکب ودرشت تمیزداده می شود.
    خانواده سرخرطومی ها Curculionidae
    یکی ازبزرگترین خانواده های سخت بالپوشان است.تاکنون بیش از6000گونه شناخته شده دارد. سردراین حشرات به خرطوم نسبتادرازی تبدیل شده است که درانتهای آن قطعات دهانی قرارگرفته است.روی خرطوم در سمت جانبی دو شیار طولی به نام scrobe که هنگام استراحت , اولین بندشاخک(scupe) درروی آن جامی گیرد.شاخک ها10تا12 بندی وازتیپ زانوئی می باشند که درانتهابه ماسوختم شده اند.پنجه ها پنج بندی است.گ.نه های Sitophilus ازمهمترین آفات غلات انباری به شمارمی آیند.بعضی دیگرمانندOxystonaSitona Apionدرانبارهاوآسیاب هادیده می شوند.
    شپشه گندمSitophilus granaries
    این حشره یکی ازعمومی ترین آفات انباری غلات درتمام دنیاست.حشره کامل ولاروازغلات تغذیه می کنندوبه واسطه فعالیت تغذیه ای این حشره, محیط برای حمله سایرآفات انباریکه قادرنیستنددانه های سالم را موردحمله قراردهندوهمچنین فعالیت قارچ ها مساعدمی گردد.این حشره قادراست ازآردو نشاسته و بلغورتغذیه کندولی دراین موادتخمگذاری نمی کند.حشره کامل به طول 3تا4میلیمتربه رنگ قهوه ای تیره تاسیاه.شاخک هازانوئی شکل وده مفصلی وسه بندآخر شاخک ضخیم شده ومجموعا تشکیل ماسومی دهد.درپشت بنداول فرورفتگی هایی مشاهده می شود که بیضی شکل است وبه این ترتیب ازشپش برنج متمایز می گردد.انتهای آخرین حلقه شکمی درجانور نرنسبت به محور طولی بدن برآمدگی داردودرجانورماده صاف است.لاروکامل بدون پا, به طول 2تا3میلیمتر , به رنگ سفیدشیری وسرقهوه ای رنگ است.حشره ماده پس ازجفت گیری سوراخی به عمق 1تا2میلیمتر درروی دانه گندم ایجادمی کندویک تخم درآن می کذلردوبامایعی که ترشح می کند دهانه آن را می پوشاند.معمولادرهردانه یک تخم می گذارد وهرحشره ماده قادراست تا200دانه گندم راآلوده نماید.این حشره 3تا5 نسل دارد.
    شپشه برنج Sitophilus oryzae L
    این حشره ازغلات و به خصوص برنج تغذیه می کند.درایران درحدودبیست هزار تن برنج به این آفت آلوده می شود.این سرخرطومی به طول 2تا6 میلیمتر به رنگ قهوه ای مایل به سیاه است.طول صفحه پشتی سینه اول کوتاه تراز طول قسمت مذکوردرشپش گندم است.پشت سینه وبالپوشها پوشیده از نقاط ریزفرورفته است.بالپوش ها به رنگ تیره وروی هرکدام یک جفت لکه به رنگ قهوه ای روشن درقاعده وانتهای بالپوش وجوددارد.شکل ظاهری لارو تخم شباهت زیادی به شپش گندم دارد.برخلاف شپش گندم, شپش برنج دارای بال زیری بوده وقدرت پروازدارد. نمای سوسک دانه برنج سریع تراز شپش گندم است.طوری که می تواند درسال تا8 نسل تولید کند.طول حشره کامل 4تا5 ماه و400تا500 عددتخم می گذارد.دوره لاروی 20تا25 روز ودوره شفیرگی 5روز است .
    مبارزه:استفاده ازنوارنگزالوت درلابلای کیسه های برنج، مخلوط کردن برنج بامقدارزیادی برنج و استفاده از قرصهای فستوکسین به ازاء هر 50 کیلو گرم یک قرص.
    خانوادهBruchidae
    گونه های این خانواده حشرات کوچکی هستند که طول بدن آنهابه ندرت از5میلیمترتجاوزمی کند.سرآنهامتقابل به زیربدن, شاخک ها 11مفصلی ومعمولاازنوع اره ای یادندانه ای می باشند.صفحه پشتی سینه مخروطی شکل وبالپوشهاانتهای شکم رانمی پوشانند.پنجه پاها4مفصلی است.لاروبعضی ازگونه های این خانواده ازدانه های نارس ونرم درمزرعه تغذیه می کنند.درسال فقط یک نسل دارند مانندسوسک نخودفرنگی, سوسک باقلا, سوسک عدسی وسوسک ماشک.لاروهای گونه هایی نظیرسوسک چهارنقطه حبوبات, سوسک چینی حبوبات وسوسک لوبیاازدانه های خشک حبوبات نیزتغذیه می کنندوعموماچندنسلی اند.
    سوسک نخودفرنگیBruchus pisorum
    لارواین حشره بیشترازنخودفرنگی تغذیه می کندوحشرات کامل تخم های خودراروی غلاف های نخودفرنگی که تازه ازگل درآمده اند می گذارند.ازاکثرنقاط ایران و گزارش شده است.حشره کامل, سوسک کوچک قهوه ای رنگی است به طول 4تا5میلیمتر.ازموهای کوتاه به رنگ قهوه ای یاخاکستری پوشیده شده است.حلقه آخرشکم دارای موهای ریزسفیدرنگی می باشدوروی آن دولکه سیاه رنگ دیده می شود. ( سفیدرنگ ودارای دولکه جانبی سیاه رنگ می باشد.)لاروسن یک به رنگ سفیدمایل به صورتی به طول 105میلیمترودارای سه جفت پای سینه ای است.پس ازورودبه داخل دانه پاهاازبین می رودورنگ آنهاکمی تغییرمی کند.این آفت درزمستان به صورت حشره کامل درپناهگاههای مختلف درانبارئدرداخل دانه هابه سرمی برند.دربهارپس ازتشکیل غلاف های نخودفرنگی حشرات ماده تخم های خودراتک تک روی آنهاقرارمی دهند.هرحشره ماده تا500عددتخم می گذارد.پس از تفریخ تخم، لاروها ی حاصل داخل دانه شده وازمحتویات آنهاتغذیه می کنند.دوره لاروی 40تا50روزودوره شفیرگی 10روزاست.حشره کامل باایجادسوراخ درپوست دانه نخودازآن خارج می شودوگاهی تاسال آینده هنگام گل کردن بوته های نخودفرنگی درآن می ماند.
    سوسک عدسیBruchus lentis
    این حشره فقطازعدس تغذیه می کند.کمی کوچکترازگونه قبلی است .روی بالپوشهادولکه قهوه ای رنگ دیده می شود.عرض پیش گره دوبرابرطول آن است. ترین قسمت آن درطرفین به دودندانه کوچک ختم می شود.پاهای جلویی نارنجی رنگ ولی قاعده آنهاتیره است.ران پاهای میانی سیاه رنگ وبقیه قسمت هانارنجی رنگ است. پاهای عقبی سیاه رنگ ودرانتهادارای دوخارنسبتابلنداست.بالپوشه به شکل مستطیل است.شاخک 11 بندی رنگ بنداول نارنجی و بقیه سیاه رنگ است.
    سوسک باقلاBruchus rufimanus
    این آفت علاوه برباقلا به نخودفرنگی ولوبیانیزحمله می کند.ویژگی بارزاین سوسک ران پاهای جل.ئی است که به رنگ قرمزحنائی می باشد.روی ساق پاهای عقبی خارطویل وجوددارد.شاخک ها 11بندی که به جز 4بنداول بقیه سیاه رنگ هستند.
    سوسک ماشکBruchus brachialisFahrs.
    حشره کامل سخت بالپوش است.طول 2تا305میلیمترکه بدن ازموهای نرم خاکستری تیره پوشیده شده است.درقسمت جلووعقب سینه(scutellum)دولکه سفیدرنگ دیده می شود. جلوییبه رنگ قرمزو میانی وعقبی سیاه رنگ است.درنر شاخک هانارنجی ودرماده 5بنداول وبندآخرنارنجی است وبندهای 6تا 10سیاه رنگ است.
    سوسک لوبیا Acanthoscelides obtectus
    ازدانه های لوبیاوسایردانه های بقولات استفاده می کند.این سوسک به طول 2تا4میلیمتروخاکستری رنگ است.صفحه پشتی سینه سیاه رنگ ودرروی آن وبالپوش هافرورفتگی های کوچکی است که ازموهای ریزی به رنگ خاکستری مایل به زردپوشیده شده است.انتهای شکم وپاهای حشره به رنگ قهوه ای مایل به رنگ قرمزاست.لاروسن یک به رنگ شیری وباسه جفت پاهای سینه ای هستندوپس ازتغییرجلدپاهاازبین می روند. این حشره برخلاف گونه های قبلی چندنسلی است ومی تواندروی دانه های خشک تخمریزی نماید.حشره ماده تخم های خودراتک تک یاذسته ای روی دانه های انبارشده قرارمی دهد.لاروپس ازورودبه داخل دانه ازمحتویات آن تغذیه می نمایدودرهمان جاتبدیل به شفیره شده پس از 15تا25روزحشرات کامل ظاهرمی گردند.درمزارع لوبیاحشرات ماده روی غلاف های لوبیاتخمریزی می نمایند.این حشره4تا8نسل رادرسال دارد.
    سوسک چهارنقطه ای حبوباتCallosobruchus maculatus
    حشره کامل به طول 3تا5 میلیمتر به رنگ های خاکستری , قهوه ای تاسیاه دیده می شود.برروی هربالپوش دولکه تیره دروسط وقسمت انتهایی دیده می شود.
    سوسک چینی حبوباتCallosobruchus chinensis L.
    اختلاف شکل ظاهری آن باسوسک چهارنقطه ای عدم وجودچهارلکه سیاه رنگ مشخص درروی بالپوش هاووضع شاخک هامی باشد.
    سوسک های خانوادهBruchidae ازآن جاکه درمزرعه وانبارفعالیت وخسارت می زنند, مبارزه درمزرعه وانبارعملی است.
    تفاوت جنس های Bruchidae:
    Bruchus: 4تا5 بنداولشاخک قرمز وفقط پاهای اول قرمز است.
    Cellosobruchus: بندهای شاخک وتمام بالها قرمزاست.
    Acanthoscelides:تمام بالها قرمزاست ولی شاخک بند5 تا 10 تیره ترازسایر بندهاست.(بندهای اولی وبندآخر شاخک روشن تراست)
    خانواده tenebrionidae
    اکثر گونه ها آفت انباری بوده و گروهی ساپروفاژ که از مواد آلی درحال فساد تغذیه می کنند.تعداد بندهای پنجه ی پاهای جلو و میانی 5 و پنجه ی پاهای غقبی 4 عدد است.
    شپشه های آرد tribolium
    شامل دو گونه: t.confusum و t.castaneum است.
    بیشتر روی آرد و سبوس فعالیت میکنند.
    سوسکهای کوچکی هستندبه طول3تا4میلی متر به رنگ قهوه ای قرمز،سر نیم کروی،شاخکها کوتاه وبندهای انتهایی نسبتا درشتتر هستند.شش گرده پهن و سطح آن از نقاط ریز و متراکم پوشیده شده است.عرض بالپوش هادر قاعده برابر پهنای پیش گرده است.بالپوش ها در دوطرف موازی ولی در انتها کاملا به حالت نیمدایره در آمده اند.این دو گونه ازروی شاخک ها و وضع قطعه ی زیر پیشانی ازهمدیگر قابل تشخیص میباشند.
    t.castaneum:قطعه زیر پیشانی در دوطرف سر اندکی پهن شده است.سه بند انتهایی شاخکها جلودرشت و پهن هستند.به طوریکه یک نوع ماسو را به وجود می آورند.
    t.confusum: قطعه زیر پیشانی در دوطرف سر کاملا پهن شده است.به طوریکه از حدود چشم ها تجاوز میکند.بند های شاخکها از قاعده به طرف انتها به تدریج درشت تر میشوند.
    تخم بعضی سفید رنگ آغشته به مواد لزج و چسبنده میباشند.لارو کشیده وسفید رنگ با لکه های مایل به زرد در پشت بدن لارو جز ر دوطرف جانبی حلقه ها بدون مو است.حلقه آخر شکم دارای یک جفت urogomphie
    این دو گونه
    به دانه های شکسته شده غلات حمله میکنند.بعضی معتقددند جوانه های دانه های سالم میتوانند تغذیه کنند.علاوه بر آرد وسبوس از محصولات انباری مختلف مانند دانه های روغنی،بادام زمینی،بذر کتان،کرچک،حبوبات،میوه های خشک،ماکارونی، گیاهان خشک دارویی وکلکسیون های جانوری تغذیه کنند.
    هر دو شپشه آرد از نور گریزان هستند.
    t.castaneum گاهی به پرواز در آمده و مسافت های کوتاهی را طی میکند ولی t.confusum با وجود اینکه دارای بالهای زیری کامل است هرگز پرواز نمیکند.طول عمر این حشرات طولانی استو تا چند سال میتوانند زنده باشند.
    حشرات ماده پس از جفت گیری تخمهای خود را(500عدد)جلوی منافذ و پراکنده در روی مواد غذایی قرار میدهد.معمولا روزی 2تا3 عدد تخم میگذارد.دوره جنسی تخم 6تا10 روز است.لارو جوان فعال بوده و به شدت تغذیه میکند.
    لارو 7تا8بار پوست اندازی میکند و لذا انبوهی از پوسته های لاروی در آرد آلوده دیده میشود.ارزش نانوایی آرد آلوده از بین میرود.لارو ها در درون آرد شفیرها در آرد می باشند.
    در سال 8تا9 نسل دارند.در انبارهای میوه خشک و یا غلات میتوان با استفاده از تله هایی که از کارتن موج دار ساخته میشوند،حشره را شکار کرد. برای این منظور در داخل تله مقداری آرد پخش کرده و آن را در کنار دیوار قرار داد.
    سوسکهای آرد tenebrio(کرمهای آرد)
    دو گونه به نامهای سوسک زرد آردT.molidor L. و سوسک سیاه آردT.obscurus F.روی آرد زندگی می کنند.
    حشرات نسبتا بزرگی هستند که طول بدن آنها به 12تا18 میلیمتر میرسد.سوسک زرد به رنگ قهوه ای براق و سوسک سیاه آرد تیره و مات است.سر پهن و به شکل شش ضلعی است.شاخک کوتاه و یازده بندی است.پیش گرده مربعی شکل و پهنای آن اندکی بیشتر از طول می باشد.در وسط پیش گرده یک فرو رفتگی طول وجود دارد پاها کوتاه و فرمول پنجه ها هترو سر استیعنی 5-5-4 عقبی است.لبه های جانبی بال پوش ها موازی ولی در انتها گرد شده اند.
    تشخیص دو گونه:
    1- سوسک زرد آردT.molidor L.
    به رنگ قهوه ای مایل به قرمز و براق پهنای پیش گرده به طور آشکار از طول آن بیشتر است. پیش گرده در قاعده بدون شیار عرضی است.طول سومین بند شاخک از مجموع طول دو بند قبل کوتاهتر است.عرض و طول آخرین بند شاخک ها برابر است.اتصال قفسه سینه و شکم کامل نیست و بین آنها فاصله مشخصی وجود دارد.
    2- سوسک سیاه آردT.obscurus F.
    به رنگ سیاه مات است.عرض و طول پیش گرده تقریبا برابر است.درقاعده پیش گرده یک شیار عرضی کاملا مشخص وجود دارد.طول سومین بند شاخک تقریبا برابر مجموع طول دو بند قبل است و پهنای آخرین بند شاخک به مراتب بیشتر از طول آن می باشد.
    طول سوسک زرد از 10.5تا 23.5 میلیمتر نوسان دارد. * کوچک و بزرگ میشوند.تخم سیخی شکل ،سفید شیری و آغشته به ماده لزج و چسبنده که ذرات آرد به آن چسبیده است.لاروهای درشت(کرم آرد) لارو کشیده و باریک و طول آنها به 3تا3.5سانتی متر میرسد.رنگ لارو سوسک زرد مایل به زرد و رنگ لارو سوسک سیاه آرد قهوه ای تیره میباشد.در پشت هریک از حلقه های بدن و در محل اتصال آنها یک لکه تیره رنگ دیده میشود.این حشرات همه جایی بودهولی جاهای سرد را ترجیح میدهند.در طبیعت در زیر پوسته ویا شکاف درختها بسر میبرند.ولی زیستگاه اصلی آنها آسیابها،نانواییها و انبارهای آرد است.
    لارو این سوسکها نه تنها به آرد،سبوس،بیسکوییت،ماکارون ی،نان خسارت میزند.بلکه به مواد حیوانی مانند گوشت ،شاخ،*،پوست،کلکسیون حشراتنیز حمله میکنند.
    سوسک زرد معمولا در اواسط اردیبهشت و سوسک سیاه تقریبا یک ماه بعد از آن ظاهر میشود.هردو از نور گریزان هستند.حشرات بالغ*عمرمیکنند.تخمها به صورت گروهی یا تک تک 460 عدد سوسک سیاه و 270 عدد سوسک زرد درسطح مواد غذاییقرار میدهد.دوره رشد جنسی 5 تا 15 روز .لارو در داخل آرد تونل میکندو بعد از 8تا 10باروست اندازی در طول 160تا 180 روز(سوسک سیاه)و 90روز سوسک زرد در دالان لاروی تبدیل به شفیره میشوند .در سال 2نسل دارند.
    راسته coleoptera
    خانواده ostomatidae
    Tenebroides mauritanicus سوسک سور شاخی
    حشره کامل 8تا 9 میلیمتر طول دارد.رنگ عمومی بدن قهوه ای تیره مایل به سیاه است.سر این حشره پهن،بزرگ و ذوزنقه ای شکل است.که در قاعده پهن تر و در جلو باریک تر میباشد.شاخک ها 11بندی که بند ها به سمت انتها به تدریج بزرگ تر میشوند.بند اول شاخک حجیم و سه بند آخری تبدیل به ماسو شده است.
    پیش گرده(prontum)در قاعده باریک و در جلو پهن است.دو گوشه جانبی آن در جلو دارای دو دندانه قوی و در عقب دو دندانه کوچک میباشد.سطح پشتی پیش گرده دارای موهای ریز و فرورفتگی های نقطه ای نامنظم است.محل اتصال قفسه سینه و شکم باریک شده و به یک نوع ساقه(pedoncule) تبدیل شده است.
    بالپوشها کشیده و دارای فرورفگیهای خیلی مشخص میباشد.ساق پاهادر انتهای خود به دو خار بزرگ مجهز است.پنجه ها 5بندی است.ولی به علت کوچک بودن بند اول 4بندی به نظر میرسند.بند آخر که بزرگتر از دیگران است به 2ناخن ختم میشود.
    این آفت همه جایی و بیشتر در مناطقگرمسیر و نیمه گرمسیری در بنادر،انبارها،آسیابها،خان ه ها دیده میشود.حشرات کامل و لارو از دانه های غلاتو مشتقات آنها و همچنین از میوه های خشک مانند مغز بادام ،گردو وغیره تغذیه میکنند.این حشره یکی از آفات مهم آرد ،سبوس،بویژه نان و بیسکوییت است.
    حشرات کامل در بهار چند روز پس از پیدایش خود ،جفت گیری میکنند.حشره ماده در طول زندگی خود که درحدود 35تا40 روز طول میکشد،مجموعا 900تا 1000عدد تخم میگذارد.
    تخمها که کشیده و در دو انتهای خود نوک تیز هستنددر دسته های 10تا60عددی در شکاف در دیوار ویا در داخل آرد غلات و غیره گذاشته میشود.بعد از 8تا15 روز تخم ها *میشود.(رنگ لارو سفید مایل به زرد و سر وآخرین حلقه شکم سیاه رنگ میباشد .آخرین حلقه بدن حامل 1جفت پیوست (urogomphe) کیتینی قلاب مانند است.روی میان و پس گرده قفسه سینه دو لکه سیاهرنگ دیده میشود.
    لاروها خیلی به سرما مقاوم هستبد.دوره لاروی 48 تا90روز طول میکشد.بعد از این مدت که پناهگاه مناسبی تبدیل به شفیره میشود،دوره شفیرگی 8تا25روز طول میکشد.این حشره میتواند تا دونسل در سال داشته باشد.طول هر حشره کامل یک ،دو تاسه سال ممکن است طول بکشد.

    خانواده dermestidae
    حشرات این خانوار به طور کلی بیضی شکل و دارای رنگ تیره و اندازه بدن متوسط یل کوچک میباشد.بدن از موهای لطیف متراکم و گاهی نیز از فلس های رنگین پوشیده شده است.شاخکها در انتها دارای *مشخص و پنجه ها 5عددی است.بیشتر گونه ها در ناحیه پیشانی دارای یک چشم ساده میانی میباشند.لارو این حشرات از انواع مختلف فرآورده های حیوانی مانند ماهی خشک،انواع پوست،خز ،چرم ،مواد ابریشمی ،پشمی و همچنین پنیر ،کشک ،کلکسیون های جانوری خشک شده و غیره تغذیه میکنند.
    به این جهت این حشرات نه تنها در منازل ،انبارها،کارخانه ها و موزه های تاریخ طبیعی دیده میشوند.بلکه در طبیعت در دالان های حشرات چوب خوار ،لانه پرندگان ،زنبورها و عنکبوت ها نیز یافت میشوند.
    که منحصرا از پوسته لاروی و شفیرگی و یا از لاشه ی آنها تغذیه میکند.
    گونه های جنسtrogodermaبویژه T.granariom evertsلارو دانه ها از غلات و حبببات انباری تغذیه کرد.
    و خسارت سنگین به بار می آورد.بدن لارو در این خانواده از موهای متراکم پوشیده شده .
    Dermestes maculates -1 Deg (سوسک*)
    طول بدن حشره کامل 7-10 میلیمتر و رنگ آن قهوهای مایل به قرمز است.*های سطح بدن بر پشت زرد رنگ میباشد.سطح حلقه سارشکمی این حشره از پرزهای سفید رنگ پوشیده شده است و در کناره بیرونی هر یک از استرنت ها دو لکه سیاه وجود دارد.این حشره به وسیله خار کوچک موجود در انتهای بالپوش ها و دندانه های زبری که در راس بالپوش ها دارد به راحتی از دیگر گونه ها مشخص میگردد.
    حشره کامل زمستان را در اتاق شفیره و یا در دالانهای لاروی میگذراند.در اوایل بهار اگر گرمای محیط از 18 درجه بیشتر باشد جفت گیری کرده و دو هفته بعد تخم ریزی میکند.حشره ماده 200تا800عدد تخم خود را در طول جند ماه به صورت تک تک و یا گروهی در داخل دالان های لاروی موجود روی مواد غذایی میگذارد.دوره رشد جنسی 3تا12روز طول میکشد.لاروهای جوان بلافاصله بعد از خروج تغذیه میکنند.دوره لاروی 3هفته تا 8ماه طول میکشد و در این مدت لارو 5تا10بار پوست اندازی میکند.ماده ها بیشتر از نرها پوست اندازی میکنند.لارو کامل 10تا12 میلیمتر و دارای بدن کشیده میباشد.پوست بدن سخت و در سطح پشتی قهوه ای رنگ با جلای قرمز یا سیاه در سطح شکمی زرد رنگ میباشد.تمام سطح بدن از موهی راست و متراکم خرمایی رنگ پوشیده شده است.بطور کلی دو نوع مدل کوتاه و بلند در سطح بدن وجود دارد.لارو پس از رشد کامل محیط غذایی را ترک و در محل مناسبی روی مواد چوبی کارتنی،چوب پنبه ای دالان یا حفره ای کنده و در آنجا تبدیل به شفیره میشود.
    ادامه dermestidae
    دوره شفیرگی 1-2هفته طول میکشد.شفیره ها معمولا در اواسط پاییز به حشرات کامل تبدیل میشود.این آفت در سال یک نسل دارد.حشره کامل 5-6ماه زندگی میکند.
    2-سوسک سیاه قالیattagenus piceus
    طول بدن حشره کامل نر 3-5 ویا4-6 میلیمتر و رنگ آن سیاه مایل به قهوه ای است.بالپوش ها دارای یک فرورفتگی بهم فشرده هستند که بوسیله کرک های ظریف و خوابیده ی خاکستری رنگ پوشیده شده اند.رنگ پاها و شاخک ها * و آخرین بند شاخک سیاهرنگ است.
    3-سوسک موز anthrenus museerum L.
    حشره کوجکی به طول 2-3 میلیمتر پیش گرده سیاهرنگ ودر قسمت جلو باریکشدا است.مهمترین تزیینات پیش گرده عبارت است از دو لکه سیاه جانبی در طرفین و یک لکه میانی در قاعده و نزدیک * است.روی هریک از بالپوش ها 3 نوار عرضی باریک نامنظم وجود دارد.
    بدن لارو دارای انبوهی از سومار بلندی است که در تمام سطح آن پخش شده است.علاوه بر این هر حلقه بدن دارای انبوهی از موهای *عرضی است که طول آنها در طرفین و در پشت بدن اندکی بیشتر است در قسمت انتهایی بدن انبوهی از موهای بلند که به صورت دسته های پهنی در آمده است دیده میشود که از روی آنها میتوان این لاروها را تشخیص داد.
    حشرات کامل در طبیعت روی گلهای مختلف بویزه خانواده چتریان ombelliferes و composes به فراوانی دیده میشود.در روزهای گرم آفتابی این حشرات برای تخم گذاری وارد خانه ها میشود و پس از پایان تخم گذاری اغلب در پشت شتشه پنجره ها جمع شده و برای بیرون رفتن از خانه به تلاش میپردازد.حشرات کامل عملا میتوانند زیانهای قابل توجهی وارد سازند.برعکس لاروها در لباسهای پشمی و فرش،شاخ،خز،پوست،کلکسیون جانوری رشد کرده و خسارت میزند.
    طول عمر حشره کامل معمولا 1-2هفته بیشتر نیست حشره ماده در طول عمر خود 30-50تخم و به درت 100تخم میگذارد.تخمها معمولا در شکاف کف زمین،روی لباس و... قرار میگیرد.که بعد از 8-15 روز * میشود.لاروها بعد از 5-6 بار پوست اندازی شفیره میشوند.معمولا یک نسل در سال دارند.
    4-لمبه گندمtrogoderma granarium everts
    حشره کامل به طول 1.5 -3 میلیمتر به رنگ قهوه ای مایل به قرمز میباشد.بدن بیضی کشیده و پوشیده از موهای زرد است.شاخکها و پاهای حشره عموما به رنگ زرد مایل به قرمز است.شاخک 11بندی است .در ماده ها5بند ودر نرها 4بند انتهایی پهن تر شده و ساسو را تشکیل میدهند.بالپوشها در انتهای بدن گرد و روی آنها لکه های نامشخص قرمز قهوه ای دیده میشود.اصل این حشره مربوط به هندوستان شرقی است و روزی در ایران جزو آفات قرنطینه ای بشمار می آمد.ولی امروزه در نقاط ایران که هوا گرم است وجود دارد.
    لمبه ی گندم یکی از آفات مهم محصولات انباری گندم ،جو،برنج،ذرت،چاودار،بقولا ت است.این حشره برخلاف دیگر حشرات خانواده dermestidaeکه دارای رژیم غذایی گوشت خواری هستند بندرت ممکن است به فرآورده های حیوانی تمایل نشان دهد.خسارت منحصرا مربوط به لارو آن است.حشره کامل تغذیه کند یا جزیی دارد.
    حشره کامل 10تا20روز زندگی میکند.لاروهای سنین پایین میتوانند از دانه های سالم تغذیه کنند.لاروها بیشتر بر روی توده محصولات فعالیت میکنند و معمولا از نفوذ به اعماق فله خودداری میکند.محصولات آفت زده مثل آرد آلوده به موهای بدن لارو در نان پخته شود در دستگاه گوارش انسان میتواند اختلال ایجاد کند.چند روز پس از ظهور حشره کامل جفت گیری کرده و روی مواد غذایی به طور متوسط هر حشره 5 تخم میگذارد.
    تخمها باریک و استوانه ای شکل که یک طرف آن گرد و طرف دیگر نوک تیز است.
    دوره جنسی 5تا 9روز طول میکشد.رنگ لارو در ابتدا سفید مایل به زرد و در ناحیه سر قهوه ای تیره میباشد.بدن حامل موهای بلند برنگ قهوهای روشن است که به قهوه ای مایل به قرمز تبدیل میشود.حد فاصل حلقه های بدن به وسیله نوارهای عرضی قهوه ای رنگ مشخص شده .موهای انتهایی بدن بلندتر و پر پشت تر است.لارو 4تا8بار پوست اندازی میکند.حشره ماده یکبار بیشتر از حشره نر پوست اندازی میکند.لارو سن آخر تبدیل به شفیره شده و بعد از یک هفته تبدیل به حشره کامل میگردد.
    به طور متوسط 4 نسل دارد .لارو لمبه گندم در مقابل گرما و سرما و گرسنگی بسیار مقاوم است.و میتواند سرمای 1- درجه را تحمل کرده ماهها بدون تغذیه زندگی کند.در زمستان به صورت لارو است.
    موش ورامین یا موش صحرایی nesokia indika
    تذکر:به علت اینکه لانه در روز توسط این موشها بسته میشود،طعمه گذاری باید در غروب انجام گیرد.
    در فصل سرما:گندم+3-4%وزن طعمه روغن+ 5-6%سم فسفر دو زنگ
    در فصل گرما:تکه های خرد شده 2ساتی متر نیشکر+5% سم فسفر دو زنگ
    موش خانگی mas muswlus L.
    موشهای نسبتا کوچک به رنگ خرمایی روشن و زیر شکم سفید میباشد.طول بدن 7-9 سانتی متر است و دم کوتاهتر از طول بدن است.این جانور در فصول سرد به خصوص زمستانها در منازل و انبارها بسر میبرد ولی در بهار و تابستان به مزارع و باغها مهاجرت میکند.گاهی در قبرستانها کلنی های عظیمی به وجود می آورند.در باغها و مزارع کنار بوته ها و درخها لانه میسازند.چون دارای قدرت لانه سازی کافی نیستند اغلب از لانه ی موشهای دیگر نیز استفاده میکنند.راجع به تعداد دفعات زایش این جانور اطلاع کافی در دست نیست.وینوگرادف(1952)از داخل شکم جانوران ماده آبستن بین 9 تا 11 جنین بدست آورده آست.برای کنترل موشهای خانگی و انباری طعمه مسموم 2 درصد فسفر دو زنگ وگندم کافیست.در کاربرد طعمه های مسموم باید دقت کافی مبذول نمود که *مسمومیت برای انسان ،پرندگان و جانوران دیگر پیش نیاید.
    سایر موش کش ها: کلرت،لانیدات،وارفارین،زلی و،کاستریکس



    «فصل دوم»
    راههای مبارزه با آفات انباری
    یکی از بزرگترین آرزوهای انسان از زمانهای خیلی قدیم این بوده است که بتواند به طریقی مواد غذاِیی را نگاهداری کند و مقداری از محصولات و فرآورده های کشاورزی را از فصل برداشت که فراوان بدست می آید برای فصول دیگر که نایاب می شود باقی بگذارد و یا بعنوان غذای احتیاط، فروشی و یا تنظیم بازار و غیره نگهداری و انبار کند. در راه نیل به این مقصود تا کنون کوششهای زیادی بعمل آمده و روشهای متعددی مرسوم گردیده که بعضی مواد غذایی و فرآورده های کشاورزی را به اشکال مختلف در زمانهای معین حفظ و نگهداری میکند.
    شرح دادن این صور خارج از موضوع ماست ولی با این احوال هنوز در تمام نقاط دنیا مقدار زیادی از این مواد در مراحل مختلف تولید و انبار کردن براثر حمله و هجوم باکتریها و قارچها فاسد شده و یا اینکه بوسیله حشرات و موشها و غیره از بین می رود. بهمین جهت این خود یکی از موضوعات مهم علمی است که مورد توجه دانشمندان می باشد و پیدا کردن راه مبارزه قطعی با این عوامل بنحوی که در نگهداری و ازدیاد مواد غذایی موثر واقع گردد، بی شک بزرگترین پیشرفت در حل مسئله کمبود مواد غذایی برای بشر خواهد بود.
    با این مختصر شرح لازم است که به مسئله مبارزه با این نوع آفات باید توجه زیادی معطوف داشت. در مبارزه با آفات انباری نیز مانند مبارزه سایر آفات راههای مختلفی وجود دارد که با در نظر گرفتن جنبه اقتصادی و شرایط و امکانات طریقه ای را انتخاب می نمایند که نتیجه قطعی داده و مقرون به صرفه باشد. در اینجا مهمترین راههای مبارزه با آفات انباری بیان خواهد شد.
    الف) تدابیر زراعی و پیشگیری
    مقصود از تدابیر زراعی و پیشگیری با توجه به نوع محصول انباری برای جلوگیری از حمله آفات و سالم ماندن محصول نکاتی را باید رعایت کرد و در بهسازی محیط کوشید. چگونگی انبار کردن تاثیر زیادی در طول مدت نگهداری غله و جلوگیری از فساد آن دارد. بطور کلی پیشگیری از مبارزه آسانتر و با صرفه تر است. ولی باید یادآور شد بوسیله پیشگیری نمی توان صد در صد از خسارت آفات جلوگیری کرد منتها جلو انبوهی اجتماع گرفته می شود که این خود موفقیتی در مبارزه با آفات بشمار می رود.این نحوه مبارزه با آفات انباری شامل قسمتهای زیر است:
    نوع و بزرگی ساختمان انبار
    قبل از هر چیز باید طوری انتخاب بشود که مدت زیادی محصولات کشاورزی را دور از حمله حشرات و پوسیدگی و فساد محافظت کند. بدین جهت موقع ساخت انبار با در نظر گرفتن تمام جزئیات نقشه جامع تهیه کرده و نکات زیر را در نظر می گیرند.
    1- انبار غلات را باید دور از محل کودهای حیوانی و سایر مخازن بنا کرد.
    2- این انبارها را تنها جهت نگهداری غلات بکار برد. زیرا غلات بطوریکه رطوبت را جذب می کنند بوهای بد را نیز جذب و نگهداری می نمایند بدین جهت اگر در انبار قبلاً موادی مانند سمومی که بوی تندی دارند و یا مواد رنگی و غیره وجود داشته باشد این بوها غلات را فاسد می کنند.
    3- انبارهای غلات هرقدر بزرگ و جا دار باشند بهتر است. معمولاً برای هر تن غله 5/1 متر مربع جا در نظر گرفته می شود. در صورت لزوم جای خالی جهت برگردانیدن غله محاسبه می نمایند. در موقع گرم شدن فعالیت حشرات بیشتر می شود و باید غله را برگردانده و تهویه کرد.
    4- می‌بایست انبار را طوری انتخاب کرد که به حد کافی روشن بوده و همیشه جریان هوای تازه وجود داشته باشد. برای این منظور پنجره های انبار را بزرگ انتخاب می کنند. بطوریکه سطح پنجره ها باندازه سطح دیوارها باشد.
    5- تا حد امکان باید پنجره ها مقابل هم قرار گرفته تا بدینوسیله بتوان جریان سریع هوا را در انبار برقرار نمود.
    در تکمیل این دو نکته باید یادآور شد که آفات انباری در محلهای تاریک و مرطوب و دور از جریان هوا خیلی زیاد تولید مثل می کنند و به آن نسبت هم خسارتشان بیشتر می شود. در حالی که در محل های روشن حشرات ناراحت شده و تولید مثلشان نیز کمتر است.
    6- کف، سقف و دور دیوار انبارهای غلات باید صاف و بدون سوراخ باشد در غیر این صورت غلات در آنجا جمع شده و محلی برای تغذیه حشرات در موقعیکه انبار خالی است بوجود می آورند.
    تمیز، سالم و خشک بودن غله
    تمیزی در دو قسمت مطالعه می شود:
    1- تمیزی و خشکی غله
    2- تمیزی انبار و کیسه های غله
    1- تمیزی و خشکی غله:
    غله بعد از برداشت در صورتیکه مرطوب باشد بلافاصله به انبار گذاشته شود. محافظت محصول خشک در انبار راحتتر بوده و در طول مدت نگهداری گرم نمی شود. بغیر از این اگر داخل دانه های غلات تخم گیاهان هرز و تکه های سبز گیاهان دیگر وجود نداشته باشد، محافظت آن آسانتر است زیرا تخم گیاهان هرز و تکه های سبز رطوبت بیشتری نسبت به دانه های غله دارند. که بعداً این رطوبت بدانه های غله منتقل می شود و با مرطوب شدن دانه ها حشرات نیز فعالیت خود را بیشتر کرده و شروع به خسارت میکند. پس غله را قبل از انبار کردن بوسیله ماشینهای مخصوص تمیز کرده و انبار می کنند. در سیلوهای مدرن این عمل بوسیله ماشین و دستگاههای مخصوص انجام می شود.
    2- تمیزی انبار و کیسه های غله
    بطوریکه در مباحث قبل بیان گردید حشرات بیشتر در جاهای تاریک انبار و سوراخهای در و دیوار و همچنین روی کیسه های غله به تولید مثل و فعالیت خود ادامه می دهند. حتی بعضی مواقع بدون تغذیه مدت زیادی می توانند زنده بمانند بدین جهت انبارهای غله در هر کجا و با هر نوع مصالح ساخته شده باشند باید قبل از وارد کردن محصول جدید مازاد محصول سال قبل را خارج ساخته و سپس دیوارها، سقف و کف انبار را خوب جارو و تمیز کرد.
    در جاهائیکه انبار از خشت و گل و غیره ساخته شده در صورت امکان دیوارها را سفید کاری کرده و به دوغاب آهک آغشته می کنند.
    یکی از عوامل انتقال و انتشار آفات انباری کیسه های غلات است. کیسه های غلات بهترین وسیله انتقال آفات از یک محل به محل دیگر هستند. علاوه بر این آفات انباری در روی و داخل کیسه های خالی جای مناسبی برای رشد و نمو و تولید مثل خود پیدا می کنند. بدین جهت در ضد عفونی و تمیزی کیسه های خالی باید دقت بیشتری صرف کرد. برای این منظور نکات زیر در نظر گرفته می شود:
    1- محل نگهداری کیسه های خالی حتماً باید جدا بوده و همچنین بایستی کیسه های مصرف شده با کیسه های نو در یک محل نگهداری نشوند.
    2- محل نگهداری کیسه های خالی را باید مانند انبارهای غلات سالیانه تمیز، تعمیر و ضد عفونی نمود.
    3- بعد از انتقال غله کیسه های خالی را در جاهای جداگانه نگهداری نموده و قبل از استفاده تمیز و ضد عفونی کرد. گاهاٌ با وجود این که کیسه های خالی را تمیز می کنند باز ممکن است در محل درز و دوخت، تخم، لارو و شفیره و حتی حشرات بالغ بجای مانند، لذا با توجه به این که آفات انباری در حرارتهای بیشتر از 60 درجه سانتیگراد بمدت یک ساعت از بین می روند، کیسه های خالی بوسیله بخار آب 80 درجه سانتیگراد بمدت یک ساعت ضد عفونی می شوند و به این صورت تمام دوره های بیولوژیکی حشرات از بین می رود ولی رعایت این اصول مستلزم هزینه زیاد است.
    امروزه از فومیگانها و سایر سموم جهت ضد عفونی استفاده می کنند.
    ب) مبارزه فیزیکی
    بطوریکه قبلاً بیان گردید تدابیر زراعی و پیشگیری نمی توانند جلو حشرات را کاملاً بگیرند و در صورت آلودگی باید مبارزه کرد. یکی از راههای مبارزه فیزیکی است این روش شامل استفاده از گرما، سرما، رادیوایزوتوپها و غیره می باشد. در بعضی مواقع درجه حرارت غله انبار شده بالا میرود. یکی از عواملی که در بالا بردن دمای غله تاثیر دارد رطوبت خود غله است. یعنی اگر موقع انبار، غله بیشتر از 13% یا 14% رطوبت داشته باشد باعث گرم شدن غله در انبار خواهد شد. غله ممکن است از هوای بیرون رطوبت جذب کند و همچنین ساختمان انبار بایستی طوری باشد که از بیرون آب باران و غیره بداخل نفوذ نکند.
    دانه های غلات زنده بوده و بطور خیلی سطحی تنفس می کنند. هر قدر شرایط محیط خشک و درجه حرارت کمتر باشد تنفس هم کمتر است. بطوری که دانه ها از خاک رطوبت جذب می کنند از هوای محیط نیز رطوبت جذب کرده و فعالیت رشد شروع می شود و چون اکسیژن نیز در محیط موجود است، تنفس شدیدتر می شود و با جذب اکسیژن و انجام فعل و انفعالات شیمیائی آب و همچنین حرارت بوجود میآید. غله از نظر فیزیکی ماده ای میباشد که حرارت را بکندی منتقل می کند. لذا حرارت تولید شده در داخل غله می ماند و ما این موقع میگوئیم که غله گرم شده است. در این موقع دانه ها فاسد می شوند و مرتب درجه حرارت غله بالا می رود. رنگ دانه ها تیره شده پوسیده و بوهای بد منتشر می کنند. در توده های غلات تنها رطوبت باعث حرارت نمیشود. بلکه حشرات نیز با فعالیت خود می توانند درجه حرارت غله را بالا ببرند، بدین جهت است که قبل از انبار کردن به خشک و عاری از حشره بودن غله دقت زیادی می کنند.
    یکی دیگر از مواردی که باید در نظر گرفته شود ارتفاع غله در انبار است بطور کلی این ارتفاع برای چند رقم از غلات بقرار زیر می باشد.
    گندم و چاودار
    حداکثر
    3 متر
    یولاف و جو
    حداکثر
    5/2 متر
    ذرت
    حداکثر
    20/1 متر

    چنانچه در موقع انبار چه بوسیله جذب رطوبت و چه با فعالیت حشرات درجه حرارت غله بالا برود، با برگردانیدن و تهویه رطوبت و حرارت غله را می توان از بین برد ولی از فعالیت حشره کاملاً جلوگیری نمیشود تنها با این عمل مدتی فعالیت حشرات متوقف و یا خیلی کم می شود. بطور کلی تهویه در هوای خشک انجام می یابد و بیشتر بدرجه حرارت محیط خارج انبار مربوط است. بطوریکه رطوبت و درجه حرارت هوای خارج باید کمتر از رطوبت و درجه حرارت غله باشد. در صورتیکه برعکس باشد تهویه نتیجه معکوس خواهد داشت. تهویه معمولاً به دو روش انجام می‌شود:
    1- تهویه به وسیله هوای گرم و خشک برای کم کردن رطوبت غله
    2- تهویه به وسیله هوای سرد و خشکبرای کم کردن درجه حرارت غله
    غله و موجودات هوازی همراه آن در نتیجه تنفس خود اکسیژن موجود را مصرف نموده و ایجاد (CO2) می نمایند. بنابراین، ادامه حیات موجودات همراه غله بستگی بوجود اکسیژن دارد و کمبود اکسیژن آنرا محدود خواهد کرد. پس اگر غله را در فضای
    بسته ای که بدون منفذ باشد نگاهداری کنیم بتدریج در نتیجه تنفس دانه ها (
    CO2) موجود در هوای بین دانه ها زیاد شده و اکسیژن کم می شود. در نتیجه حشرات نمی توانند به حیات خود ادامه دهند و دیگر نخواهند توانست خسارتی بوجود بیاورند ولی باید یادآور شد غله ای که در محیط بسته ای دور از اکسیژن نگاهداری بشود جهت بذر قابل استفاده نیست. فساد ناشی از رطوبت اضافی ممکن است گاهی اوقات در غله خشک نیز ظاهر شود. علت بروز این پدیده پیدایش اختلاف حرارت بین قسمتهای مختلف انبار است. اختلاف باعث حرکت هوای بین دانه ها از نقطه ای به نقطه دیگر می شود. میان رطوبت نسبی هوای بین دانه ها و خود دانه ها همیشه با تبادل رطوبت حالت تعادلی بوجود می آید در حرارت های بالا مقدار واقعی رطوبت موجود در واحد حجم هوا برای رطوبت نسبی معینی بیشتر است. باین ترتیب حرکت هوا از قسمتهای گرم به قسمتهای سرد باعث انتقال رطوبت شده و بتدریج رطوبت قسمتهای سرد بیشتر می شود. در بعضی موارد که درجه حرارت قسمتهای سرد بیش از حد معمول پائین باشد بخار آب موجود در هوای منتقل شده از قسمتهای گرم بصورت ذرات ریز آب روی دانه ها یا دیوار انبار جمع شده و باقی می ماند. در هر حال این افزایش رطوبت در یک قسمت از غله باعث تسریع فساد آن می شود در حالیکه ممکن است رطوبت اولیه تمام قسمتهای غله انبار شده در موقع انبار کردن پایین بوده و کافی برای تسریع فساد نباشد. در اینجا باید متذکر شد بیشتر مواقع فعالیت شدید حشرات در یک نقطه از غله باعث گرم شدن آن قسمت می شود و در نتیجه حالتی که شرح داده شد پیش می آید. بنابراین هر گونه تهویه غله باید با توجه به نکات فوق انجام بگیرد.

    یک روش دیگر مبارزه فیزیکی بکار بردن شعله افکن در انبارهای خالی می باشد در انبارهای خالی بتونی و مخصوصاً فلزی بوسیله شعله افکن دیوار، سقف، کف و همچنین علف‌های هرز اطراف انبار را سوزانده و از بین می روند. با این عمل اگر بعد از تمیز کردن در سوراخها و غیره حشرات زنده باقی مانده باشند از بین می روند. همچنین بوسیله گرم کردن محصول در حرارت60 درجه سانتیگراد در مدت 1-4 ساعت تمام دوره های بیولوژیکی آفات انباری از بین میروند در بعضی مواقع از جریان الکتریسته و رادیوایزوتوپها و غیره برای مبارزه با آفات انباری استفاده می‌کنند که از میان اینها استفاده از رادیوایزوتوپها، امروز اهمیت زیادی بخود گرفته است.
    استفاده از رادیوایزوتوپها در مبارزه با آفات انباری
    بطور کلی مبارزه با حشرات بوسیله سموم و داروهای حشره کش در ابتدای کار نتایج بسیار سودمندی را نشان داد. چنان که بعد از کشف د.د.ت کشاورزان و حتی دانشمندان تصور کردند که مسئله آفات را حل کرده اند و بوسیله این سم تمام آنها را ریشه کن خواهند نمود و یا لااقل مانع خسارتشان خواهند شد. متاسفانه بعد از گذشت 8-10 سال این امید مبدل به یاس شد و دریافتند که بیشتر حشرات و مخصوصاً دوبالان (Diptera) در مقابل این سم مقاومت کامل نشان دادند.
    در سالهای اخیر معلوم شد که حشرات نسبت به حشره کشهائی که تا کنون تهیه شده و بکار رفته است تدریجاً یک حالت مصونیت پیدا می کنند. چنان که بعضی از سموم نه تنها باعث از بین رفتن حشرات نشده است بلکه حشرات با وجود آنها به رشد و نمو خود ادامه داده و انتشار پیدا می کنند. برخورد با این موضوع از یک طرف و از طرف دیگر در مبارزه با آفات، بیماری های گیاهی و علف‌های هرز از 30-35 سال به این طرف سموم مختلف بمقیاس زیادی مصرف شده و در نتیجه مسائلی بوجود آورده که مهمترین آن موضوع باقیمانده سموم و مضر بودن آن برای انسان و حیوانات است تا آنجا که بعضی از سموم مانند د.د.ت و غیره که قبلاً به‌مقیاس زیاد مصرف میشدند.امروزه مصرف آنها در بیشتر کشورها ممنوع شده است.
    با در نظر گرفتن این عوامل در حال حاضر به جستجوی روشهای جدید برای نگاهداری غلات هستند. یکی از این روشها عبارت از این است که با تابش پرتوها میتوان حشرات و آفات دانههای انباری را صددرصد عقیم ساخت و آنها را بکلی از بین برد. اگر امکان آلودگی از بیرون وجود نداشته باشد به عبارت دیگر حشره در آن رخنه و نفوذ نکند می توان مواد غذائی را به مدت نامحدودی در انبار بطور سالم نگاهداری کرد. همچنین در کیسه و یا بسته های غیر قابل نفوذ حشرات غلات را پر کرده و برای عقیم ساختن دوره های مختلف بیولوژیکی حشرات که ممکن است با دانه ها وارد کیسه شده باشند آنها را با دوزهای کافی تابش می دهند. دانه ها در این کیسه ها برای مدت نا محدودی محفوظ باقیمیمانند و بدون آنکه در معرض حمله آفات قرار بگیرند، به فواصل دوری حمل و نقل می شوند. کیسه هائی که برای این منظور بکارمی روند باید از موادی تهیه کرد که غیر قابل نفوذ به آب باشد تا دانه ها را از رطوبت و آب کشیدن حفظ کرده و از فاسد شدن دانه ها جلوگیری نمایدو موقعی که گندم، جو و سایر غلات و بقولات انبار می شوند حشرات و تخمهایشان بعضی همراه با دانه از مزارع و بقیه با خود دانه ها که قبلاً در محلهای موقت انبار شده بودند به سیلوها و انبارهای دائم وارد می گردند. اگر در همان ابتدا بوسیله سموم و مواد ضد عفونی کننده از بین نروند همانجا تخمگذاری می کنند و تخمهائی که همراه دانه بوده با هم بازمی شوند و بسرعت تولید مثل کرده و از مواد انباری تغذیه میکنند.
    حشرات بالغ معمولاً با کاربرد سموم و مواد ضد عفونی کننده از بین می روند ولی سایر دورههای بیولوژیکی مخصوصاً تخمها در مقابل سموم مقاومت دارند و باید مقدار زیادی مواد سمی مصرف کرد. از طرف دیگر چون مواد انباری مستقیماً جهت تغذیه انسان و دام مصرف می شود، موضوع باقیمانده سموم که قبلاً بدان اشاره شد اهمیت خاصی پیدا می کند. پس در اینجاست که ما میتوانیم دانههائی را که در سیلوها انبار می‌شوند تحت تابش پرتوها (امواج الکترومغناطیس با طول موج بسیار کوتاه هستند که از مواد رادیواکتیو در حین تجزیه و تخریب تولید می‌کنند) قرار دهیم. تابشپرتوها علاوه بر اینکه میتواند تمام مراحل بیولوزیکی حشره را از بین ببرد در عین حال استفاده از این روش برای نگهداری مواد غذائی و دانه‌های غلات در انبارها آسان‌تر و سالم‌تر از به کار بردن سموم و مواد شیمیائی ضد عفونی‌کننده می‌باشد مخصوصاٌ از این جهت که بعضی از سموم و مواد شیمیاییکه برای کشتن حشرات بکار میرود برای انسان نیز بسیار سمی و خطرناک میباشد. بنابراین سمومی که جهت ضد عفونی دانه ها و از بین بردن حشرات استعمال میشود بایستی در دانهها باقی نمانده و بوسیله انسان خورده نشود .لذا بعد از استعمال بعضی از سموم لازم است که دانه ها را مرتباً برگرداند و زیر رو کرد و همچنین گازهای سمی را تهویه کرده و هوای تازه به انباردهند. مسلم است که انجام این کارها احتیاج به مخارج اضافی دارد.حال آنکه در روش استفاده از رادیوایزوتوپها پس از آنکه دانه ها یکبار در معرض تابش اشعه قرار گرفت و انبار گردید دیگر ضرورتی ندارد که در تمام مدت انبار آنها را بهم بزنند و زیرورو و تهویه بکنند .در مبارزه با آفات انباری معمولا 10-20 هزارراد (Y)(مقداری از اشعه رادیو اکتیو که در ماده مورد تا بش 100 ارگ بر گرم انر‍زی ذخیره مینماید)به کار می‌رود. طبق نوشته (1968 Erain,) لارو و حشره بالغ شپشه گندم S.granarius) ) در معرض 16000 رادکوبالت 60 (Co60) قرار بگیرد بعد از 20 روز 100% حشره بالغ و لاروها از بین میرود ولی در مورد شپشه آرد(T.confusum) بوسیله دوزی معادل 10.000 تا 30.000 راد حشره بالغ بعد از 40-45 روز لاروها بعد از 20-25 روز از بین رفته اند. آزمایشات روی حشرات مختلف نشان داده است که دوزهای خیلی کم باعث عقیم شدن آنها میشود و نتیجتاً جمعیت حشرات خیلی کم شده و یا بطور کلی از بین می روند. در حال حاضر در تمام نقاط دنیا روی آفات زیادی آزمایشات مختلف انجام داده می شود و در بعضی موارد طرحهای مختلفی را پیاده کرده اند که نتیجه بسیار سودمندی داده است. پس رادیوایزوتوپها در مبارزه با آفات ارزش خود را بخوبی نشان داده اند و برای نگاهداری و حفظ دانه ها در انبار و جلوگیری از آفت زدگی آنها مورد استفاده قرار می گیرند.
    مخلوط کردن دانه های غله با گردهای غیر سمی
    برای محافظت دانه های غلات و یا از بین بردن حشرات مخلوط کردن دانه های غله با گردهای غیر سمی یکی از قدیمی ترین روشهای مبارزه با حشرات است. این روش از زمانهای خیلی قدیم در مصر رایج بوده و کشاورزان در کندوهای سیلو که از گل ساخته بوده اند غله را با خاکستر مخلوط کرده و انبار می نموده اند.
    در انگلیسی به آنها (Inert dust) یعنی گردهای بی اثر می‌گویند این گردها جاذب رطوبت بوده و بعضی‌ها هم پوسته حشره را تخریب می‌کنند. انواع این گردها خیلی زیاد هستند که مهم‌ترین آنها از عبارتند اکسید سیلیسیم (SiO2)، کربنات کلسیم (CaCO3)خاک دیاتمه، رس نرم، اکسیدآلومنیم (Al2O3)، گچ،دولومیت(کربنات منیزیم+ کربنات کلسیم)، کربناتمنیزیم (MgCO3اکسید منیزیم (MgO)خاکستر هیزم، فسفاتها، هیدرات کلسیم (Ca(OH)2)، گرد کوارتز و غیره
    چگونگی تاثیر گردهای غیر سمی به حشرات :
    مخلوط کردن این گردها با غله آسان بوده و تاثیر بدی بر قوه نامیه دانه ها نداشته و همچنین به انسانها نیز سمیت ندارند.گردها بوسیله پارو و یا ماشینهای مخصوص با دانه ها مخلوط میشوند خاک دیاتمه،رس نرم و سلسیم اکسید بمیزان1% با غله مخلوط میشوند گردهای معدنی برای اینکه تاثیر بهتری داشته باشند به میزان 1% مخلوط میشوند،بنا به نوشته (Alken, 1954)در ایتالیا برای مبارزه با آفات انباری یک نوع گرد بنام (bentonite)با دانه ها بمیزان 2% مخلوط میشود که اگر رطوبت غله 7% هم باشد بازهم بر حشرات تاثیر میکند.
    با وجود اینکه مخلوط کردن غله با گردهای غیر سمی آسان و اقتصادی میباشد و این گردها مدت درازی غله را از حمله آفات مصون داشته و تاثیر منفی در قوه نامیه ندارند باز نظریه و عقاید متضادی در مورد کاربرد این گردها وجود دارد دانه ها ئیکه با نوع گردهای غیر سمی مخلوط شده اند بعد از تمیز کردن میتوانند به مصرف انسان برسند برای تمیز کردن دانه ها را شسته و یا غربال میکنند.
    در آمریکا نیز مخلوط کردن غله با گرد رس، خاکستر هیزم و غیره گاهگاهی مورد قبول واقع شده ولی در سالهای اخیر دشواری اختلاط این گردها با توده هایی بزرگ غله و بعد پاک کردن آن به میان کشیده شده و همچنین اظهار داشته اند این گردها نمیتوانند در حد مورد انتظار جلو حمله حشرات را بگیرند. علاوه بر این در بعضی کشورهای دیگر نیز در نتیجه آزمایشات در یافته اند که بعضی از این گردها مضر بوده یا چندان تاثیری در مبارزه با حشرات ندارند و همچنین این گردها رنگ دانه را از بین برده و تاثیر در وزن هکتولیتر، ارزش تجاری آنرا پائین می آورند.
    ج-مبارزه مکانیکی :
    در این روش مبازره بوسیله دستگاه های مکنده الک وسایر ماشینهای مخصوص آفات انباری را جمع آوری کرده و از بین می‌برند. دستگاههای مکنده نظیر جارو برقی و غیره است که برای جمع‌اوری بقیه مواد غذائی و غله و همچنین حشرات از شکافهای درودیوار و کف انبارها و کارخانجات آرد سازی استفاده میشود در مواقعیکه حشرات بین دانه ها بطور آزاد زندگی میکند و از لحاظ اندازه با دانه ها غلات و با سایر مواد غذائی فرق داشته باشند میتوان به کمک الک آفات را از محصول جدا نمود.
    در سالهای اخیر ماشینهای مخصوص تهیه شده که در کارخانه های آرد سازی با استفاده از این ماشینها تخم، لارو و شفیره حشرات را میتواننابود کرد ماشینی که برای این کار ساخته شده است آرد را از میان دو صفحه دندانه‌دار که با سرعت زیادی بدور خود میچرخد عبور میدهد ذرات آرد و مراحل مختلف بیولوژیکی کنه ها و سایر حشرات به شدت بدندانه ها برخورد کرده و در نتیجه از بین میروند.
    د-مبازره شیمیائی:
    مبازره شیمیائی عبارت است از بین بردن تمام دوره های بیولوژیکی حشرات بوسیله سموم و فومیگانها با در نظر گرفتن مرفولوژی و بیولوژی حشرات، شرایط انبار و همچنین محصولات کشاورزی که بعد از فومیگان شدن بمصرف انسان و حیوانات اهلی خواهد رسید.
    مبازره شیمیائی در چهار قسمت مطالعه میشود که عبارتند از :
    1-سمپاشی و فومیگاسیون انبارهای خالی
    2-ضد عفونی غله قبل و یا در حین انبارکردن
    3-ضدعفونی کیسه های خالی
    4-ضد عفونی انبارهای پرو نیمه
    اصولاُ در مبارزه با آفات انباری فومیگانها بیشتر از سموم مصرف میشوند و علت آن به جا ماندن باقیمانده سموم (مانندلیندین و غیره که در مبازره با آفات انباری بکار میروند) در مواد انباری و بالاخره در نتیجه تغذیه انسان و جمع شدن باقیمانده این سموم در بدن و ایجاد مسمویت مزمن است بدین جهت در مبازره شیمیائی بیشتر روی فومیگانها و وفومیگاسیون تکیه خواهیم کرد.
    فومیگانها و فومیگاسیون
    فومیگانها مواد شیمایی هستند که گازهای سمی از خود منتشر میکنند گازهای سمی در درجه حرارتمعینی از طرف بعضی مواد مایع و یا جامد خارج شده و یا اینکه در نتیجه ترکیب شیمیائی بوجود می‌آیند. فومیگاسیون عبارت است از بکار بردن دود،گاز و بخار بمنظور ضد عفونی مواد انبار شده میباشد.
    رابطه فومیگانها با تنفس حشرات:
    در حشرات تنفس یعنی اکسیژن به سلولها و بیرون انداختن کربن دی اکسید بوسیله دستگاه تنفس خاصی بنام سیستم(Tracheae)انجام می یابد،این دستگاه عبارتند از فرورفتگیهای اکتوردرمی به شکل لوله های تو خالی میباشند که در تمام قسمتهای بدن حشره پخش شده اند رشته مارپیچی مزبور دارای خاصیت ارتجاعی زیاد بوده و مانع جمع بودن و تا شدن لوله های تراشه (Tracheae)میگردد و در نتیجه موجب باز بودن لوله های فوق میشود رابطه دستگاه تنفس با خارج بوسیله منافذ تنفسی بنام (stigmate)است این منافذ در پهلوی حشرات به تعداد 1-10 جفت هستند و در (mesothorax)و(metathorax) و (abdomen) قرار دارند هوا یا به عبارت دیگر اکسیژن و بوسیله(stigmate) داخل (Tracheae) شده و بوسیله لوله های خیلی نازک انتهای (Tracheaole) منتقل میشود و در آنجا از جدار نازک لوله‌ها های انتهای (Tracheaole)گذشته و به سیتوپلاسم سلول نفوذ میکند.حال اگر حشره ای را در محیطی که دارای گاز سمی است قرار بدهیم گاز سمی مزبور مخلوط با هوا بوسیله دستگاههائیکه در بالا بیان گردید داخل بدن حشره خواهد شد.
    1- طرز تاثیر فومیگانها روی حشرات:
    فومیگانها مانع جذب اکسیژن بوسیله سلولهای حشره شده و در نتیجه باعث مرگ میشوند و گازهای خفه کننده ساده مانند ازت و هیدروژن نیز بطور قطع باعث مرگ حشرات میشوند منتهی اینها بطور مکانیکی مانع رسیدن اکسیژن به بافت میشوند در صورتیکه گازهای سمی دیگر روی آنزیمهائیکه که در تنفس و سلولها نقش دارند اثر کرده و مانع جذب اکسیژن و درنتبجه تنفس سلول‌ها میشوند در حشرات مانند سایر موجودات زنده آنزیمهای مشخص از قبیل اکسید از، پراکسیداز،کاتالاز و غیره در امر تنفس نقش مهم و اساسی بازی کرده و با عث رسیدن اکسیژن به پروتوپلاسم سلولها میشوند.
    آزمایشات نشان داده است که هر یک از فومیگانها کم وبیش روی یک یا چند آنزیم اثر کرده و باعث اختلال در عمل تنفس و جذب اکسیژن توسط سلولها میشوند .مثلاً بی سولفور دو کربن (CS2)بیشتر روی اکسیداز و کاتالاز تاثیر مینماید و فقط تاثیر کمی روی ردوکتاز دارد در صورتیکه بخارات کلروفرم تاثیر شدیدی روی ردوکتاز داشته و اثر آن روی اکسیداز و کالاتاز فوق العاده ناچیز است،اسید سیانیدریک به ترتیب روی اکسیدازو به مقدار کم روی کاتالاز و خیلی کمتر روی ردوکتاز اثر دارد.چنانچه ذکر شد فومیگانها با ثاتیر روی تنفس حشرات باعث مرگ می‌شوند. ولی بعضی از دانشمندان عقیده دارند که گازهای سمی روی اعصاب حشرات تاثیر کرده و موجب مرگ آنها میشود در هر صورت تاثیر گازهای سمی روی آنزیمها بیشتر بوده و اگر فعالیتهای آنزیمی در نتیجه اثر غلظت معیین فومیگانها به شدت مختل نشود، حشرات نخواهد مرد.
    بطور کلی در دمای کمتر از 10 درجه سانتی گراد تمام آفات انباری در حالت غیر فعال هستند و تنفس کمتری دارند و در چنین حالتی مقاومت آنها به فومیگانها زیاد شده و برای از بین بردن آنها باید مقداری زیادی گاز سمی مصرف نمود (از طرف دیگر با کم شدن درجه حرارت عوامل دیگری وارد میدان میشوند که درمرگ حشره موثر بوده و لزوم مصرف فومیگان بیشتر را منتفی میکنند).
    از جمله خود سرما به از بین رفتن حشرات کمک قابل توجهی مینماید .
    2- جذب گاز به وسیله مواد موجود در انبار:
    فومیگاسیون انبارهای پر برعکس انبارهای خالی که ساده و آسان است مشکل میباشد مقدار دوزی که درانبارهای خالی بکار میرود درانبارهای پر موثرنخواهد بود برای اینکه هر ماده و یا محصولی قدرت جذب بخصوص دارد که بر حسب نوع فومیگان و درجه حرارت تغییر میکند بغیر از این بزرگی دانه ها نیز در جذب فومیگان تاثیر دارند هر قدر دانه‌ها کوچکتر باشند سطح آنها بیشتر شده و در نتیجه مقدار بیشتری فومیگان جذب خواهند کرد لذا برای فومیگاسیون آرد مقدار بیشتری فومیگان استعمال می‌شود.


    روش هاي پيشگيري از حمله آفات انباري



    1-وضعيت دانه در شروع دوره نگهداري بر طول زمان نگهداري سالم دانه در انبار تاثير مي گذارد. پوسته سخت و سالم دانه كمتر در معرض حمله حشرات و كپك قرار مي گيرد.دانه هاي سالم در انبار بهتر از دانه هاي شكسته و ترك خورده در برابر آفات انباري مقاومت مي كنند.مواد خارجي داخل توده دانه ها مانند كاه،بذور علف هاي هرز،گرد و خاك و لاشه حشرات موجب افزايش فعاليت كپك و حشرات مي شوند.اين مواد خارجي مانند كاه و گرد وخاك جذب كننده رطوبت هوا هستند و از اين طريق موجب افزايش رطوبت دانه ها مي شوند. بنابراين بوجاري و تميز كردن دانه ها قبل از نگهداري در انبار يك روش موثر در كاهش خسارت آفات انباري مي باشد.


    2- انبار ها را قبل از ورود محصول جديد به انبار تميز كنيد .


    3-شكاف ها و درزها و سوراخ هاي انبار با مصالح مناسب پوشانده شود.


    4-پس از تميز كردن انبار ها ، با يكي از حشره كش هاي مناسب تمام قسمت هاي انبار را سمپاشي كنيد.


    5- دانه هاي محصولات كشاورزي را با رعايت فاصله مناسب از ديوار انبار،چه به صورت فله و چه به صورت كيسه اي با در نظر گرفتن طول ،عرض و ارتفاع مناسب محموله قرار دهيد تا امكان بازديد وبررسي آفات از همه قسمت هاي دانه ها فراهم گردد.

    6- در تابستان هر يك يا دو هفته ،در زمستان هر ماه يك با از انبارها بازديد كنيد و در صورت مشاهده آفت نسبت به قرص گذاري آن اقدام نمائيد.
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  16. 4 کاربر از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند .


  17. #9
    کاربر فعال تالار گیاه پزشکی
    رشته تحصیلی
    گياهپزشكي
    نوشته ها
    52
    ارسال تشکر
    24
    دریافت تشکر: 102
    قدرت امتیاز دهی
    26
    Array

    پیش فرض بیماری غربالی درختان میوه Shot hole or Coryneum Blight

    بیماری غربالی درختان میوه Shot hole or Coryneum Blight



    تاریخچه و مناطق انتشار:


    این بیماری اولین بار در سال 1842 در کشور فرانسه بوسیله Leveille شناخته شده است امروزه در کلیه نقاط جهان از جمله در آمریکا شمالی و آمریکای جنوبی و اروپا و استرالیا و نیوزلاند و سایر نواحی جهان وجود داشته و خسارت زیادی وارد می نماید. (زمستان 1343).
    در ایران اولین بار اسفندیاری در سال 1375 این بیماری را روی درختان میوه هسته دار در مازندران ، گیلان ، گرگان و آذربایجان گزارش نموده است . بیماری در اکثر مناطق کشور کم و بیش وجود دارد و تا کنون از شهرهای شیروان ،‌گنبد ، بجنورد ، قوچان ،‌ماکو ، خوی و نهبندان و بسیاری از شهرهای دیگر گزارش گردیده است . شدت بیماری در استان آذربایجان و بویژه در باغهای قدیمی زیاد ا ست .

    در ایران تا کنون این بیماری روی درختان زرد آلو ، گیلاس . آلبالو . گوجه ، هلو ، شلیل و بادام دیده شده است و خسارت عمده آن بیشتر متوجه درختان زرد آلو می باشد.

    اهمیت بیماری :

    بیماری غربالی نه تنها باعث ضعف درخت و کاهش مقدار و ارزش محصول میشود بلکه بدلیل لکه ها و زگیل هائیکه روی میوه بجای می گذارد ارزش صادراتی برگه و قیسی حاصله از میوه های آلوده را نیز به نحو بارزی پائین می آورد. در بسیاری از باغهای آذربایجان شرقی و غربی و همچنین بعضی از باغهای خراسان و همدان بیماری شدت دارد که تمام جوانه ها و سر شاخه های درخت زرد آلو در اثر این بیماری خشک شده و درخت عملاً استفاده ای ندارد. درختان آلوده ایکه به حیات خود ادامه می دهند نیز بدلیل خشک شدن برگها و کاهش سطح سبز آنها در دوره فعال گیاه بطور غیر مستقیم لطمه دیده و در نتیجه مقدار محصول آنها پائین می آید. میزان خسارت سالیانه این بیماری در ایران بطور دقیق معلوم نیست و روی محصول زرد آلو معادل 224 میلیون ریال بر آورد شده است (اشکان واسدی 1350)

    علائم بیماری :

    زرد آلو ، هلو،‌گیلاس ، آلو و آلبالو از میزبانهای مهم این بیماری است. سرشاخه, گل, برگ, میوه و جوانه های درختان فوق مورد حمله این بیماری قرار می گیرند منتها اندام های مورد حمله و علائم آنها روی میزبانهای مختلف با هم فرق دارند. بدین معنی که در زرد آلو میوه ، برگ و جوانه ها مورد حمله قرار می گیرند ولی علائم روی سرشاخه ها دیده نمی شود. در بادام علائم روی سر شاخه ها و مخصوصاً برگ ظاهر می شود در صورتیکه به میوه خسارت وارد نمی آید در گیلاس علائم بیماری روی میوه برگ و جوانه ها و سرشاخه ها بوضوح دیده می شود در حالیکه در هلو نشانه های بیماری را روی میوه بندرت می توان دید در عوض برگ سر شاخه ها و جوانه های خواب این گونه به شدت مورد حمله قرار می گیرند.

    در زرد آلو و قیسی خسارت مهم و شدید این بیماری روی برگ و میوه می باشد و حتی جوانه های برگ و گل را مورد حمله قرار می دهند و اصولاً شاخه های جوان بندرت مبتلا می شوند.

    الف-نشانه های غربالی روی برگ: حالت غربالی و سوراخ شدن برگها مشخص ترین و فراوانترین علائم بیماری است. در زرد آلو علائم بیماری همزمان با موقعی که جوانه های برگ باز میشود و هنوز برگ شکل و اندازه و حتی رنگ طبیعی بخود نگرفته بصورت لکه های گرد که در ابتدا برنگ قرمز متمایل به بنفش و در وسط تیره تر است بروز می کند. بتدریج این لکه های کوچک بزرگتر شده و از وسط شروع به خشک شدن نموده و برنگ قهوه ای در می آیند در این حالت حاشیه لکه ها بسیار مشخص و اغلب قهوه ای تیره می باشد. در این مرحله پیشروی لکه ها متوقف می شود و بتدریج بافت مرده برگ از نسج زنده به طریق پاره شدن پارانشیم وبشره جدا می گردد. به محض اینکه این پارگی کامل شد قسمت داخلی جدا شده و می افتد و در نتیجه سوراخی در پهنگ برگ ایجاد می شود که پیرامون آن یک نوار چوب پنبه ای قهوه ای کشیده شده است. شکل سوراخها معمولاً دایره ای بیضی و گاهی اشکال غیر هندسی و نامنظم می باشد. اندازه تنها بسته به زمان وقوع آلودگی از ته سنجان تا قطر 6 میلیمتر و گاهی بیشتر تغییر می کند ولی لکه های دایره ای شکل معمولاً 4 تا 5 میلیمتر هستند. گهگاهی چند تا از لکه های بیماری بهم پیوسته و سوراخهای بزرگ و بیشکل بوجود می آیند که ممکن است با حشره خوردگی اشتباه شود.

    این حالت یعنی توسعه بهم پیوستگی لکه های بیماری روی برگ بیشتر در موارد وقوع آلودگی های شدید اولیه در مرحله ایکه برگها دارای بافت لطیفی هستند رخ میدهد و در آلودگی های دیر هنگام چون برگها ضخامت کافی پیدا کرده اند و نیز بدلیل عدم رطوبت کافی و مناسب در محیط علائم برگی معمولاً به صورت سوراخهای منفرد ، ‌ریز و ته سنجاقی بروز می کند. احتمالاً واریته های مختلف نیز مقاومتشان در مقابل بیماری فرق داشته باشد.

    در هلو لکه ها معمولاً در حاشیه برگها در طرفین و رگبرگ اصلی ظاهر می شود و یکنواختی سوراخ های ایجاد شده از نظر اندازه و شکل بیشتر از زرد آلو است.

    لکه ها و سوراخهای ایجاد شده روی برگ گیلاس بزرگتر از لکه های برگ آلو و بادام میباشد. شکل و اندازه آنها بسیار نامنظم و متغییر است. معمولاً چند تا لکه مجاور هم ظاهر شده و قسمت بزرگی از پهنک برگ را فرا می گیرد. در گوجه و آلبالو لکه و سوراخهای غربالی نسبتاً منظم و مدور می باشد ولی اندازه آنها در آلو بزرگتر است.

    ظهور علائم بیماری روی برگ بادام خیلی شبیه علائم آن روی برگ زرد آلو بوده و همزمان با باز شدن جوانه ها و پیدایش برگها می باشد. معمولاً اندازه سوراخها یکسان و شکل شان همانند است, قطرشان از 2 تا 4 میلیمتر متغییر است و از سوراخهای برگ زرد آلو کوچکتر حاشیه سوراخهای ایجاد شده روی برگ بادام قهوه ای مشخص و تعداد آنها نیز نسبت به زرد آلو بیشتر و متراکمتر است. لازم به ذکر است که مشبک شدن برگ و پیدایش لکه های نکروزه فقط مربوط به بیماری غربالی نبوده بلکه

    قارچهایی مثل:

    Cercospora circumscissa , Phyllosticta prunicola , Fusicoccum amygdali

    باکتریهایی از قبیل :

    Pseudomounas syringae , Pseudomonas morsprunorum

    و ویروسهائی مانند ویروس لکه حلقوی هلو نیز لکه ها و سوراخهایی شبیه علائم غربالی در برگ درختان میوه

    بوجود می آورند.

    ب-نشانه های غربالی روی میوه :

    میوه زرد آلو ،‌گیلاس و آلبالو مورد حمله این بیماری قرار میگیرند
    علایم روی درختان گوجه ای که بشدت مورد حمله بیماری غربالی قرار گرفته بودندبصورت صمغ زدگی زیاد میوه های آن بدون وجود لکه مشخص دیده شده که احتمالا ًناشی از آلودگی به بیماری غربالی می باشد.
    روی میوه زرد آلو وقتی به اندازه مغز پسته است علائم غربالی به صورت لکه های قرمز مایل به بنفش و به اندازه ته سنجان ظاهر می گردد بتدریج که میوه درشت میشود این لکه ها برآمده شده و به صورت نقاط برجسته یا خال جوش در می آید و رنگشان قهوه ای می شود لکه ها و برآمدگیها ابتدا در سطح فوقانی میوه ها بصورت پراکنده یا تراکم بروز می کند و بعداً به سطح زیرین میوه نیز می رسد. در مواردی دیده شده است که حمله بیماری به میوه ها در بعضی ارقام و یا در شرایط خاص ، مواجه با عکس العمل آن میشود بدین معنی که بجای ظهور خال جوشها, گوشت میوه تحریک شده و به صورت پستانک نوک تیزی بالا آمده و رشد آن متوقف می شود در مواقعی که شرایط جوی برای رشد و نمو بیماری مناسب است, تعداد زیادی خال جوش بطور متراکم در سطح میوه ظاهر می شود. بطوریکه در این قسمت اپیدرم میوه کاملاً فاسد و چوب پنبه ای شده و از آن شیره تراوش می شود که بعداً سفت شده و بصورت صمغ در می آید گهگاهی بد شکلی هم در میوه های زرد آلو دیده می شود. حمله غربالی به میوه های جوان ،‌منجر به ریزش آنها می گردد بهمین جهت حدود 5 درصد از میوه های ریز در همان مراحل اولیه رشد در اثر حمله این بیماری ریخته و از بین می رود حمله بیماری به میوه زردآلو یکی از

    مخرب ترین حالات خسارت بیماریست.

    نشانه غربالی روی میوه هلو به دو صورت ظاهر می شود:



    الف) میوه های هلو در مراحل اولیه رشد مورد حمله قرار گرفته و می ریزد. بهمین جهت میوه های باقیمانده روی درخت علائمی معمولاً از خود نشان نمی دهند , میوه های بسیار ریزیر حالیکه هنوز میوه ها شکلی به خود نگرفته شروع به ریزش می کنند و این عارضه معلول تاخت و تاز مستقیم قارچ روی میوه و همچنین نصف سر شاخه هائیکه روی آن شانکرهای بیماری به فراوانی مستقر است. این علامت در هلوهای ایران زیاد به چشم میخورد.
    ب) وقتی میوه به درشتی میوه زیتون رسید تعداد زیادی لکه های کوچک مدور که ابتدا قرمز و بعد قهوه ای می شود روی آن مخصوصاً در حوالی دم میوه ظاهر می شود. اپیدرم میوه در قسمت لکه ها کرک طبیعی خود را از دست داده و به صورت پوسته ای در می آید که ممکن است بعداً بیافتد. ریزش این پولکها باعث ناهموار شدن سطح میوه می شود البته لکه های میوه هلو سطحی بوده و معمولاً رشد آنرا مختل نمی کند. (Viemont Bourgin, 1949) اینگونه علائم در ایران هنوز مشاهده نشده است (اشکان و اسدی 1350).
    علایم روی میوه گیلاس بیماری به صورت لکه های قهوه ای تیره ظاهر می شود که بتدریج گوشت میوه در محل لکه ها فرو رفتگی پیدا کرده و خشک و سیاه و ترکدار می شود گودیهای ایجاد شده معمولاً عمیق بوده و در غالب اوقات عمق آن تا هسته می رسد . در اینصورت گوشت میوه در پیرامون حفره های ایجاد شده به سمت داخل کشیدگی پیدا می کند قطر این حفره ها 5 تا 6 میلیمتر است.

    روی میوه آلبالو لکه ها شبیه گیلاس است ولی فرو رفتگی حفره کمتر از آن می باشد به نظر می رسد. مکانیزم ایجاد فرو رفتگی در میوه گیلاس و آلبالو بدین ترتیب باشد که میوه در مراحل اولیه تشکیل و در دوران نارسی مورد حمله بیماری قرار گرفته و موجب چوبی شدن و توقف رشد قسمت آلوده می شود و رشد بعدی سایر قسمتهای گوشت میوه باعث می گردد که محل لکه به صور مختلفی ،‌فرو رفتگی پیدا کند.
    ج)نشانه های غربالی روی سرشاخه ها و جوانه ها :



    علائم این بیماری روی سرشاخه ها اکثراً به صورت شانکر و ترک خوردگی ظاهر میشود و تشخیص آن احتیاج به دقت و آشنایی چشم دارد . آلودگی سرشاخه ها از آن جهت مهم است که باعث انهدام جوانه ها و ضعف درخت می گردد.

    سرشاخه های درخت زردآلو معمولاً مورد حمله بیماری غربالی نمی گیرد و علائمی روی آن مشهود نیست لیکن جوانه های آن باین بیماری مبتلا می شود . جوانه های آلوده معمولاً رنگشان تیره گاهی پوشیده از یک لایه ترشحات خشک صمغ به مانند است.

    غربالی روی سرشاخه های نازک و سبز گیلاس ابتدا به صورت لکه های قهوه ای و برجسته ظاهر میشود که بتدریج با پیشرفت مرض ترک خورده و حالت زخم بخود می گیرد. این حالت در مراحل آخر شبیه نیمرخ دانه گندم در طرف شیار آن می باشد . معمولاً قایقی شکل و اندازه آنها به 3 تا 2 میلیمتر می رسد پیدایش این زخمها در فصل بهار موقع ظهور شکوفه ها حائز اهمیت است زیرا چنانچه زیر جوانه های گل دهنده بروز کند باعث توقف ناگهانی رشد گیاه و خشک شدن سرشاخه ها و شکوفه ها می گردد در حالتهای شدید ،‌بسیاری از جوانه های گل و برگ و سر شاخه های درخت گیلاس به این ترتیب از بین می رود تشخیص این حالت بیماری معمولاً مشکل و با توجه به علائم روی برگ و میوه امکان پذیر است.

    سرشاخه های سبز جوان بادام به شدت مورد حمله غربالی قرار می گیرد و سرتاسر آن لکه های گرد یا بیضی شکل ظاهر می شود قطر لکه های گرد بین 3 تا 4 میلیمتر تغییر می کند ولی پاره ای از اوقات لکه ها دراز و کشیده بوده و طول آن به 6-7 میلیمتر می رسد. رنگ لکه ها موقع ظهور ارغوانی و سپس قهوه ای می شود . معمولاً مرکز لکه قهوه ای روشن است که وسیله نوار قهوه ای تیره محاط شده است. این دو رنگی به لکه های سرشاخه های بادام حالت چشم میدهد. گاهی لکه ها ترک خورده و از آنها صمغ تراوش می شود.
    شانکرهای غربالی روی شاخه های هلو شبیه علائم آن روی شاخه های بادام است با این تفاوت که زخمها معمولاً بزرگتر است بنحویکه گاهی اوقات اطراف سرشاخه ها را اشغال می کند و منجر به خشک شدن جوانه ها و قسمتهای بالایی می شود صمغ زدگی در سرشاخه های هلو بیشتر از بادام اتفاق می افتد . روی سرشاخه های آلو و گوجه علامتی از غربالی دیده نشده است (اشکان واسدی1350)

    عامل بیماری : قارچ

    Stigmina carpophila - Moniliales-Hyphomycetidae-Deuteromycetes ( Dematiaceae)-

    این قارچ دوازده همنام دیگر دارد از آنجمله Clasterosporium carpohilum دراروپا عامل بیماری Coryneum beijerinckii معرفی شده است.

    اندامهای رویشی و باروی این قارچ منحصر به میسلیوم ، کنیدی و کنیدیوفور است، قارچ دارای میسلیوم استوانه ای و بند بند بوده, رنگ آن متمایل به قهوه ای است و میسلیوم روی تمام قسمتهای مورد حمله(پارانشیم برگ و پارانشیم ناحیه پوست شاخه های جوان و سطح میوه) دیده می شود.

    اندامهای زادآوری قارچ اسپورودوکیوم نام دارد که در زیر کوتیکول یا اپیدرم اندامهای آلوده تشکیل می شود. کنیدها تیره به رنگ سبز زیتونی متمایل به قهوه ای 3 تا 5 سلولی ، کمی خمیده و دو سر گرد می باشد.
    چرخه بیماری :

    قارچ عامل بیماری غربالی ،‌زمستان و همچنین سایر مواقع نامساعد را به صورت ریسه ، استروما و کنیدی در جوانه های آلوده و یا زخمهای روی سرشاخه ها به سر می برد . کنیدیها به صورت آزاد و یا چسبیده به توده های صمغ مترشحه از زخمها و یا در استروما خود را از سرما و یا سایر شرایط نامساعد حفظ کرده و از سالی به سال دیگر باقی می ماند عامل بیماری در مواقع نامناسب در هلو و بادام به صورت ریسه ،‌در زخم سرشاخه ها و جوانه های آلوده به سر می برد. ریسه هائیکه در شانکرها و یا جوانه های درخت وجود دارد در بهار و به محض مناسب شدن شرایط جوی تولید کنیدی می کند . کنیدیها به وسیله باران و باد پخش شده و روی میوه و برگها قرار می گیرند. تولید کنیدی در دمای 9 درجه سانتیگراد شروع و در حرارت 19 الی 23 درجه سانتی گراد به اوج میرسد. چنانچه هوا مرطوب و بارانی باشد کنیدیها به محض رهائی جوانه زده و تولید آلودگی می نمایند. بهمین جهت در سالهایی که پائیز آن ملایم و میزان رطوبت بالاست جوانه ها قبل از خواب زمستانه به شدت آلوده می شوند وو منبعی برای آلودگیهای بهار سال بعد خواهند بود. لوله تندش از راه نفوذ مستقیم و یا از روزنه ها وارد بافت گیاه می گردد. بنابر مطالعات ساموئل در سال 1927 آلودگی برگ بادام به طریق نفوذ مستقیم لوله تندشی در کوتیکول اتفاق می افتد بازتاب و واکنش هائیکه در برگ بادام در اثر قارچ S. carpophila اتفاق می افتد عبارتست از افزایش اندازه سلولها درمزوفیل سالم مجاور نسج منهدم شده که منجر به انسداد فضای بین سلولی و در نتیجه ظهور یک خط لهیدگی و هم چنین چوبی شدن و پیدایش سلولهایی داخل این ناحیه می گردد. در این حالت اگر رطوبت زیاد و برگها نسبتاً جوان باشند ،‌بریدگی اپیدرم در دو سطح برگ پیدا شده و تیغه های بین جدار سلولهای خارج ناحیه چوبی شده حل شده و قرص آلوده می افتد. سلولهای ناحیه مریستم معمولاً سعی می کنند بریدگی را ترمیم نمایند . دوره کمون بیماری از 3 الی 20 روز بسته به نوع اندام مورد حمله تغییر می کند.درجه حرارت مناسب برای رشد قارچ 19 درجه سانتیگراد است.(اشکان و اسدی 1350)قارچ عامل بیماری انگل اختیاری بوده و روی محیط غذایی مصنوعی می توان آن را کشت داد.از لکه های برگ مخصوصاًوقتی مسن باشد، جدا کردن قارچ مشکل است ولی از لکه های روی میوه زردآلوجدا سازی عامل بیماری به سهولت انجام می شود.

    باران برای جوانه زدن کنیدیها ضرورت دارد. از لحاظ انتشار عامل بیماری، باران کنیدیها را از لابه لای فلسهای جوانه ها و شاخه های مریض شسته و از قسمتهای بالای درخت به قسمت پائین منتقل می نماید و بدین لحاظ است که قسمت پائینی درخت شدیدتر آلوده می باشد. کنیدی برای جوانه زدن احتیاج به یک غشاء نازکی از رطوبت که اطرافش را بگیرد دارد و تحت اثر این رطوبت است که کنیدی می تواند تندش پیدا کرده و لوله ای از خود خارج ساخته و در نسج نبات نفوذ کند لذا از این نکته نتیجه گرفته می شود که در هوای خشک به هیچ وجه بیماری به وسیله این قارچ ایجاد نمی گردد .

    کنترل :

    از بین بردن کنیدیهای قارچ در قسمتهای آلوده درخت با مواد شیمیایی هیچ گاه با موفقیت قطعی توأم نبوده است فقط بر اثر مبارزه شیمیایی، بیماری کنترل و از شدت خسارت آن کاسته شده است.
    در مورد این بیماری سمپاشیهای پیشگیری کننده کاملاً مؤثر بوده است. پروفسور R.E.Smith در سال 1906 محلول بردو(10-10-100)به منظور مبارزه با قارچ عامل بیماری غربالی به کار برد و از آلودگی جدید به طور کامل جلوگیری کرد ولی در بعضی از درختان به رشد و نمو درخت صدمه وارد شد(اثرات سوزانندگی مس)به عقیده دکتر Smith شرط موفقیت در مبارزه شیمیایی، انتخاب موقع سمپاشی است که باید بلافاصله قبل و یا بعد از بارانهای متعدد اواخر پائیز تا اوایل بهار صورت گیرد.
    ـ تجربیات پروفسور E.E. Wilson در کالیفرنیا در مبارزه با بیماری غربالی با محلول بردو را دلخواه و مطلوب نشان داده است زیرا این سم می تواند کنیدی قارچ را به خوبی کشته و دوام خوبی در مقابل شستشوی باران و سایر عوامل جوی نشان می دهد. در حدود4/1 مس مصرف شده در محلول بردو که در پائیز به درختان پاشیده شده در بهار روی ساقه ها اندازه گیری شده است.سمپاشیهای پائیزه از آلوده شدن جوانه های خواب در طول فصل پائیز و زمستان جلوگیری می کند. تحقیقات و مطالعات زیادی در استرالیا و ایالت کالیفرنیا درباره موقع مبارزه به عمل آمده و به این نتیجه رسیده اند که برای جلوگیری از آلودگی میوه و برگ موقعی که شکوفه از جوانه های خواب زمستانی بیرون آمده ولی هنوز گلبرگها باز نشده اند باید سمپاشی نمود.گاهی اوقات هم سمپاشی دوم بهار بلافاصله پس از ریختن گلبرگها لازم می شود.در نروژ برای مبارزه از محلول بردو(8-8-100)و یا(4-3-100) قبل از گل کردن و بعد از گل کردن درختان استفاده می شود.

    اشکان و اسدی(1350)،آزمایش های متعددی در امر مبارزه شیمیایی علیه بیماری غربالی انجام داده اند که به اختصار شرح داده می شود:

    از میان قارچکش های آزمایش شده کاپتان(ارتوساید 50)، ملپرکس، پولیرام و لوناکول که برای سمپاشی بهاره به کار رفته است، قارچکش کاپتان برای مبارزه با بیماری غربالی بهترین است.کاپتان نه تنها در جلوگیری از بیماری مؤثر است بلکه برگ و مخصوصاً میوه های درختانی که با آن سمپاشی شده اند شفافیت و جلای خاصی پیدا می کند.بهترین نتیجه از سمپاشی موقعی حاصل می شود که درختان مبتلا 1 مرتبه در اواخر زمستان قبل از بیدار شدن درختها و تورم جوانه ها با محلول بردوی 2 درصد و 3 مرتبه در بهار با کاپتان 3 در هزار سمپاشی شود که اولین سمپاشی بهاره بلافاصله بعد از ریزش گلبرگها و در سمپاشی به فاصله 14 روز از همدیگر توصیه می گردد سمپاشی با محلول بردو بهتر است 2 مرتبه یکی در پائیز پس از ریزش برگها و دیگری در اسفند ماه قبل از بیدار شدن درختها صورت گیرد و بدین ترتیب می توان سمپاشی بهاره را تا حتی 1 مرتبه هم تقلیل داد.

    مبارزه بیولوژیک:

    بررسی حالت تضاد قارچهای ساپروفیت با عامل بیماری غربالی زردآلو مشاهده گردید که در میکوفلور اندامهای هوایی درختان زردآلو، قارچ Trichoderma viride Pers دارای حالت تضاد با عامل بیماری غربالی است.با استفاده از این پدیده ممکن است از قارچ viride T.در مبارزه بیولوژیک علیه بیماری غربالی درختان زردآلو در باغات میوه استفاده نمود.

  18. 2 کاربر از پست مفید m0na سپاس کرده اند .


  19. #10
    کاربر فعال بخش گیاه پزشکی
    رشته تحصیلی
    گياهپزشكي
    نوشته ها
    71
    ارسال تشکر
    102
    دریافت تشکر: 237
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض بیماری غربالی درختان میوه

    بیماری غربالی درختان میوه Shot hole or Coryneum Blight





    در ایران اولین بار اسفندیاری در سال 1375 این بیماری را روی درختان میوه هسته دار در مازندران ، گیلان ، گرگان و آذربایجان گزارش نموده است . بیماری در اکثر مناطق کشور کم و بیش وجود دارد و تا کنون از شهرهای شیروان ،‌گنبد ، بجنورد ، قوچان ،‌ماکو ، خوی و نهبندان و بسیاری از شهرهای دیگر گزارش گردیده است . شدت بیماری در استان آذربایجان و بویژه در باغهای قدیمی زیاد ا ست (اشکان ،‌اسدی 1350، ارشاد 1356)
    در ایران تا کنون این بیماری روی درختان زرد آلو ، گیلاس . آلبالو . گوجه ، هلو ، شلیل و بادام دیده شده است و خسارت عمده آن بیشتر متوجه درختان زرد آلو می باشد.
    اهمیت بیماری :
    بیماری غربالی نه تنها باعث ضعف درخت و کاهش مقدار و ارزش محصول میشود بلکه بدلیل لکه ها و زگیل هائیکه روی میوه بجای می گذارد ارزش صادراتی برگه و قیسی حاصله از میوه های آلوده را نیز به نحو بارزی پائین می آورد. در بسیاری از باغهای آذربایجان شرقی و غربی و همچنین بعضی از باغهای خراسان و همدان بیماری شدت دارد که تمام جوانه ها و سر شاخه های درخت زرد آلو در اثر این بیماری خشک شده و درخت عملاً استفاده ای ندارد. درختان آلوده ایکه به حیات خود ادامه می دهند نیز بدلیل خشک شدن برگها و کاهش سطح سبز آنها در دوره فعال گیاه بطور غیر مستقیم لطمه دیده و در نتیجه مقدار محصول آنها پائین می آید. میزان خسارت سالیانه این بیماری در ایران بطور دقیق معلوم نیست و روی محصول زرد آلو معادل 224 میلیون ریال بر آورد شده است (اشکان واسدی 1350)

    علائم بیماری :



    زرد آلو ، هلو،‌گیلاس ، آلو و آلبالو از میزبانهای مهم این بیماری است. سرشاخه, گل, برگ, میوه و جوانه های درختان فوق مورد حمله این بیماری قرار می گیرند منتها اندام های مورد حمله و علائم آنها روی میزبانهای مختلف با هم فرق دارند. بدین معنی که در زرد آلو میوه ، برگ و جوانه ها مورد حمله قرار می گیرند ولی علائم روی سرشاخه ها دیده نمی شود. در بادام علائم روی سر شاخه ها و مخصوصاً برگ ظاهر می شود در صورتیکه به میوه خسارت وارد نمی آید در گیلاس علائم بیماری روی میوه برگ و جوانه ها و سرشاخه ها بوضوح دیده می شود در حالیکه در هلو نشانه های بیماری را روی میوه بندرت می توان دید در عوض برگ سر شاخه ها و جوانه های خواب این گونه به شدت مورد حمله قرار می گیرند.





    در زرد آلو و قیسی خسارت مهم و شدید این بیماری روی برگ و میوه می باشد و حتی جوانه های برگ و گل را مورد حمله قرار می دهند و اصولاً شاخه های جوان بندرت مبتلا می شوند.





    این حالت یعنی توسعه بهم پیوستگی لکه های بیماری روی برگ بیشتر در موارد وقوع آلودگی های شدید اولیه در مرحله ایکه برگها دارای بافت لطیفی هستند رخ میدهد و در آلودگی های دیر هنگام چون برگها ضخامت کافی پیدا کرده اند و نیز بدلیل عدم رطوبت کافی و مناسب در محیط علائم برگی معمولاً به صورت سوراخهای منفرد ، ‌ریز و ته سنجاقی بروز می کند. احتمالاً واریته های مختلف نیز مقاومتشان در مقابل بیماری فرق داشته باشد.
    در هلو لکه ها معمولاً در حاشیه برگها در طرفین و رگبرگ اصلی ظاهر می شود و یکنواختی سوراخ های ایجاد شده از نظر اندازه و شکل بیشتر از زرد آلو است.
    لکه ها و سوراخهای ایجاد شده روی برگ گیلاس بزرگتر از لکه های برگ آلو و بادام میباشد. شکل و اندازه آنها بسیار نامنظم و متغییر است. معمولاً چند تا لکه مجاور هم ظاهر شده و قسمت بزرگی از پهنک برگ را فرا می گیرد. در گوجه و آلبالو لکه و سوراخهای غربالی نسبتاً منظم و مدور می باشد ولی اندازه آنها در آلو بزرگتر است.

    ظهور علائم بیماری روی برگ بادام خیلی شبیه علائم آن روی برگ زرد آلو بوده و همزمان با باز شدن جوانه ها و پیدایش برگها می باشد. معمولاً اندازه سوراخها یکسان و شکل شان همانند است, قطرشان از 2 تا 4 میلیمتر متغییر است و از سوراخهای برگ زرد آلو کوچکتر حاشیه سوراخهای ایجاد شده روی برگ بادام قهوه ای مشخص و تعداد آنها نیز نسبت به زرد آلو بیشتر و متراکمتر است. لازم به ذکر است که مشبک شدن برگ و پیدایش لکه های نکروزه فقط مربوط به بیماری غربالی نبوده بلکه
    قارچهایی مثل:
    Cercospora circumscissa , Phyllosticta prunicola , Fusicoccum amygdali
    باکتریهایی از قبیل :
    Pseudomounas syringae , Pseudomonas morsprunorum
    و ویروسهائی مانند ویروس لکه حلقوی هلو نیز لکه ها و سوراخهایی شبیه علائم غربالی در برگ درختان میوه بوجود می آورند.
    ب-نشانه های غربالی روی میوه :
    میوه زرد آلو ،‌گیلاس و آلبالو مورد حمله این بیماری قرار میگیرند
    علایم روی درختان گوجه ای که بشدت مورد حمله بیماری غربالی قرار گرفته بودندبصورت صمغ زدگی زیاد میوه های آن بدون وجود لکه مشخص دیده شده که احتمالا ًناشی از آلودگی به بیماری غربالی می باشد.

    روی میوه زرد آلو وقتی به اندازه مغز پسته است علائم غربالی به صورت لکه های قرمز مایل به بنفش و به اندازه ته سنجان ظاهر می گردد بتدریج که میوه درشت میشود این لکه ها برآمده شده و به صورت نقاط برجسته یا خال جوش در می آید و رنگشان قهوه ای می شود لکه ها و برآمدگیها ابتدا در سطح فوقانی میوه ها بصورت پراکنده یا تراکم بروز می کند و بعداً به سطح زیرین میوه نیز می رسد. در مواردی دیده شده است که حمله بیماری به میوه ها در بعضی ارقام و یا در شرایط خاص ، مواجه با عکس العمل آن میشود بدین معنی که بجای ظهور خال جوشها, گوشت میوه تحریک شده و به صورت پستانک نوک تیزی بالا آمده و رشد آن متوقف می شود در مواقعی که شرایط جوی برای رشد و نمو بیماری مناسب است, تعداد زیادی خال جوش بطور متراکم در سطح میوه ظاهر می شود. بطوریکه در این قسمت اپیدرم میوه کاملاً فاسد و چوب پنبه ای شده و از آن شیره تراوش می شود که بعداً سفت شده و بصورت صمغ در می آید گهگاهی بد شکلی هم در میوه های زرد آلو دیده می شود. حمله غربالی به میوه های جوان ،‌منجر به ریزش آنها می گردد بهمین جهت حدود 5 درصد از میوه های ریز در همان مراحل اولیه رشد در اثر حمله این بیماری ریخته و از بین می رود حمله بیماری به میوه زردآلو یکی از مخرب ترین حالات خسارت بیماریست.
    نشانه غربالی روی میوه هلو به دو صورت ظاهر می شود:
    الف) میوه های هلو در مراحل اولیه رشد مورد حمله قرار گرفته و می ریزد. بهمین جهت میوه های باقیمانده روی درخت علائمی معمولاً از خود نشان نمی دهند , میوه های بسیار ریزیر حالیکه هنوز میوه ها شکلی به خود نگرفته شروع به ریزش می کنند و این عارضه معلول تاخت و تاز مستقیم قارچ روی میوه و همچنین نصف سر شاخه هائیکه روی آن شانکرهای بیماری به فراوانی مستقر است. این علامت در هلوهای ایران زیاد به چشم میخورد.
    ب) وقتی میوه به درشتی میوه زیتون رسید تعداد زیادی لکه های کوچک مدور که ابتدا قرمز و بعد قهوه ای می شود روی آن مخصوصاً در حوالی دم میوه ظاهر می شود. اپیدرم میوه در قسمت لکه ها کرک طبیعی خود را از دست داده و به صورت پوسته ای در می آید که ممکن است بعداً بیافتد. ریزش این پولکها باعث ناهموار شدن سطح میوه می شود البته لکه های میوه هلو سطحی بوده و معمولاً رشد آنرا مختل نمی کند. (Viemont Bourgin, 1949) اینگونه علائم در ایران هنوز مشاهده نشده است (اشکان و اسدی 1350).
    علایم روی میوه گیلاس بیماری به صورت لکه های قهوه ای تیره ظاهر می شود که بتدریج گوشت میوه در محل لکه ها فرو رفتگی پیدا کرده و خشک و سیاه و ترکدار می شود گودیهای ایجاد شده معمولاً عمیق بوده و در غالب اوقات عمق آن تا هسته می رسد . در اینصورت گوشت میوه در پیرامون حفره های ایجاد شده به سمت داخل کشیدگی پیدا می کند قطر این حفره ها 5 تا 6 میلیمتر است.
    روی میوه آلبالو لکه ها شبیه گیلاس است ولی فرو رفتگی حفره کمتر از آن می باشد به نظر می رسد. مکانیزم ایجاد فرو رفتگی در میوه گیلاس و آلبالو بدین ترتیب باشد که میوه در مراحل اولیه تشکیل و در دوران نارسی مورد حمله بیماری قرار گرفته و موجب چوبی شدن و توقف رشد قسمت آلوده می شود و رشد بعدی سایر قسمتهای گوشت میوه باعث می گردد که محل لکه به صور مختلفی ،‌فرو رفتگی پیدا کند.

    ج)نشانه های غربالی روی سرشاخه ها و جوانه ها :
    علائم این بیماری روی سرشاخه ها اکثراً به صورت شانکر و ترک خوردگی ظاهر میشود و تشخیص آن احتیاج به دقت و آشنایی چشم دارد . آلودگی سرشاخه ها از آن جهت مهم است که باعث انهدام جوانه ها و ضعف درخت می گردد.

    سرشاخه های درخت زردآلو معمولاً مورد حمله بیماری غربالی نمی گیرد و علائمی روی آن مشهود نیست لیکن جوانه های آن باین بیماری مبتلا می شود . جوانه های آلوده معمولاً رنگشان تیره گاهی پوشیده از یک لایه ترشحات خشک صمغ به مانند است.
    غربالی روی سرشاخه های نازک و سبز گیلاس ابتدا به صورت لکه های قهوه ای و برجسته ظاهر میشود که بتدریج با پیشرفت مرض ترک خورده و حالت زخم بخود می گیرد. این حالت در مراحل آخر شبیه نیمرخ دانه گندم در طرف شیار آن می باشد . معمولاً قایقی شکل و اندازه آنها به 3 تا 2 میلیمتر می رسد پیدایش این زخمها در فصل بهار موقع ظهور شکوفه ها حائز اهمیت است زیرا چنانچه زیر جوانه های گل دهنده بروز کند باعث توقف ناگهانی رشد گیاه و خشک شدن سرشاخه ها و شکوفه ها می گردد در حالتهای شدید ،‌بسیاری از جوانه های گل و برگ و سر شاخه های درخت گیلاس به این ترتیب از بین می رود تشخیص این حالت بیماری معمولاً مشکل و با توجه به علائم روی برگ و میوه امکان پذیر است.
    سرشاخه های سبز جوان بادام به شدت مورد حمله غربالی قرار می گیرد و سرتاسر آن لکه های گرد یا بیضی شکل ظاهر می شود قطر لکه های گرد بین 3 تا 4 میلیمتر تغییر می کند ولی پاره ای از اوقات لکه ها دراز و کشیده بوده و طول آن به 6-7 میلیمتر می رسد. رنگ لکه ها موقع ظهور ارغوانی و سپس قهوه ای می شود . معمولاً مرکز لکه قهوه ای روشن است که وسیله نوار قهوه ای تیره محاط شده است. این دو رنگی به لکه های سرشاخه های بادام حالت چشم میدهد. گاهی لکه ها ترک خورده و از آنها صمغ تراوش می شود.
    شانکرهای غربالی روی شاخه های هلو شبیه علائم آن روی شاخه های بادام است با این تفاوت که زخمها معمولاً بزرگتر است بنحویکه گاهی اوقات اطراف سرشاخه ها را اشغال می کند و منجر به خشک شدن جوانه ها و قسمتهای بالایی می شود صمغ زدگی در سرشاخه های هلو بیشتر از بادام اتفاق می افتد . روی سرشاخه های آلو و گوجه علامتی از غربالی دیده نشده است (اشکان واسدی1350) .

    عامل بیماری : قارچ

    Stigmina carpophila - Moniliales-Hyphomycetidae-Deuteromycetes ( Dematiaceae-)
    این قارچ دوازده همنام دیگر دارد از آنجمله Clasterosporium carpohilum دراروپا عامل بیماری Coryneum beijerinckii معرفی شده است.
    اندامهای رویشی و باروی این قارچ منحصر به میسلیوم ، کنیدی و کنیدیوفور است، قارچ دارای میسلیوم استوانه ای و بند بند بوده, رنگ آن متمایل به قهوه ای است و میسلیوم روی تمام قسمتهای مورد حمله(پارانشیم برگ و پارانشیم ناحیه پوست شاخه های جوان و سطح میوه) دیده می شود.




    تاریخچه و مناطق انتشار:

    این بیماری اولین بار در سال 1842 در کشور فرانسه بوسیله Leveille شناخته شده است امروزه در کلیه نقاط جهان از جمله در آمریکا شمالی و آمریکای جنوبی و اروپا و استرالیا و نیوزلاند و سایر نواحی جهان وجود داشته و خسارت زیادی وارد می نماید

  20. 2 کاربر از پست مفید farzad879 سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. انگل شناسی
    توسط Non-Existent در انجمن علوم پایه ی پزشکی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: 1st December 2008, 12:05 AM
  2. مقاله: ميان وعده هاي مناسب مدرسه
    توسط AvAstiN در انجمن تغذیه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 25th October 2008, 12:18 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •