دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 70

موضوع: آموزش کار آفرینی(روش kab)

  1. #21
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    تعیین اهداف کارآفرینانه



    الف) اهداف کارآفرینانه ی شما باید مختص خودتان باشد.

    شما باید اهدافی را برای خودتان تعیین کنید که واقعا دوست دارید به آنها دست یابید. احتمال اینکه بتوانید به اهدافی که خودتان تعیین کرده اید دست یابید، بیشتر از زمانی است که بخواهید به اهدافی که دیگران از شما خواسته اند، نائل شوید. شما باید «قلباً» اهداف خود را دوست داشته باشید. گاهی ممکن است تمایل داشته باشید که اهداف فرد دیگری را بپذیرید. در این صورت باید آگاهانه تلاش کنید و در مورد مزایا و معایب این اهداف فکر کرده و با دیگران مشورت کنید. اگر نسبت به اهداف، احساس تعهد داشته باشید، خواه خودتان اهداف را تعیین کرده باشید یا فرد دیگری آنها را برای شما تعیین کرده باشد، در هر صورت احتمال موفقیت شما در دستیابی به آن اهداف بیشتر خواهد بود. یکی از نمونه های متداول پذیرفتن اهدافی که دیگران برای فرد تعیین می کنند، میان والدین و فرزندان رخ می دهد. برای مثال، والدین «میلاد» همیشه دوست داشتند که او وکیل شود. بنابراین از زمانی که «میلاد» کودک بود، بدون چون و چرا پذیرفته بود که در آینده وکیل خواهد شد. او در دبیرستان نمرات خوبی داشت، بنابراین در دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی پذیرفته شد. اما بعد از گذشت چند ماه به این نتیجه رسید که علاقه ای به رشته ی حقوق ندارد. او می دانست که می تواند در این رشته موفق شود، اما قلباً به آن علاقه ای نداشت. او می دانست که اگر این رشته را رها کند، والدینش بسیار ناراحت خواهند شد، اما این را نیز می دانست که چقدر اهمیت دارد همان کاری را انجام دهد که دوست دارد. در نتیجه، برای اولین بار سعی کرد به اهداف خودش فکر کند.
    ویرایش توسط *میشا* : 12th June 2010 در ساعت 06:27 PM


    www.daneshju.ir

  2. 4 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  3. #22
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    ب) اهداف باید مشخص باشند.

    اهداف باید مشخص، شفاف، ملموس و نوشته شده باشند. نوشتن اهداف به شما کمک می کند که در ذهن خود به طور شفاف و مشخص بدانید چه می خواهید. نوشتن اهداف شما را وادار می کند خواسته های خود را درک کنید. فرآیند تبدیل اهداف به کلمات، به شما کمک می کند تا متوجه شوید چقدر برخی از افکار شما مبهم و نامشخص هستند. نوشتن اهداف روی کاغذ به شفاف سازی آنها کمک می کند و باعث می شود نسبت به آنها احساس تعهد بیشتری داشته باشید.
    بسیاری از افراد، تعداد زیادی از اهداف مبهم و نامشخص را در ذهن خود دارند. به عنوان مثال «من باید منظم تر شوم»، «من باید اندام خود را متناسب کنم»، «من باید برای آینده آماده شوم»، «دیگر نباید وقتم را روی ... تلف کنم». یکی از دلایلی که این اهداف به ندرت به عمل تبدیل می شوند این است که بسیار کلی هستند. شما باید آنها را به جملاتی تبدیل کنید که بتوانید تصمیم بگیرید چگونه به آنها دست یابید. برای مثال، هدف «من باید اندام خود را متناسب کنم» را در نظر بگیرید. به تناسب افرادی که این هدف را دارند، این جمله می تواند فعالیت های مختلفی را در بر داشته باشد: رفتن به باشگاه ورزشی، رفتن به استخر، برنامه ریزی برای پیاده روی و ... نکته ی مهم این است که شما باید قبل از هر اقدامی بدانید منظورتان از متناسب کردن اندام چیست.
    ویرایش توسط *میشا* : 12th June 2010 در ساعت 06:29 PM


    www.daneshju.ir

  4. 4 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  5. #23
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    ج) اهداف باید قابل اندازه گیری باشند.

    وقتی به هدفی دست یافتید، باید بتوانید آن را تشخیص دهید. شاید آسان ترین اهداف از نظر قابلیت اندازه گیری، اهداف مالی باشند، زیرا می توان آنها را در قالب واحدهای پولی نظیر ریال یا تومان بیان کرد. اندازه گیری میزان پیشرفت سایر اهداف ممکن است دشوارتر باشد، اما اگر بتوانید شرایط دقیقی را که با دستیابی به هدف به وجود خواهد آمد توصیف کنید، ارزیابی هدف ساده تر خواهد شد. تعیین اهداف قابل اندازه گیری، به دو دلیل اهمیت دارد:
    اول اینکه به شما کمک می کند دقیقاً بدانید به کدام جهت هدف گیری کنید. داشتن هدفی که قابل ارزیابی نیست، مانند پرتاب نیزه به سمت هدفی است که دقیقاً نمی دانید کجاست.
    دومین دلیل این است که داشتن اهداف قابل اندازه گیری، برای شما فرصت درک موفقیت را فراهم می کند. در واقع شما دقیقاً خواهید دانست که چقدر موفق شده اید.
    بسیاری از افراد تصور می کنند که همیشه باید کمی بیشتر کار کنند تا خود را موفق بدانند. یعنی همیشه فکر می کنند که با موفقیت فاصله دارند و هنوز به آن دست نیافته اند. این امر ممکن است برای افراد فوق بشری که هرگز ناامید نمی شوند کارآیی داشته باشد، اما باعث می شود افراد عادی به طور کلی از هدف گذاری برای خود صرف نظر کنند. مطالعات نشان داده که یکی از اثربخش ترین روش های ایجاد یک عادت، ارائه ی پاداش است. از طرفی، احساس رضایت ناشی از تحقق یک هدف نیز، نوعی پاداش است. بنابراین اگر اهدافی را برای خودتان تعیین کنید که نتوانید آنها را اندازه گیری کنید، با نادیده گرفتن موفقیت هایی که داشته اید، احساس رضایت نکرده و پاداشی دریافت نکرده اید و خود را از عادت هدف گذاری دلسرد خواهید کرد.


    www.daneshju.ir

  6. 4 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  7. #24
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    د) اهداف باید برای یک دوره ی زمانی مشخص تعیین شوند.

    تعیین مهلت نهایی برای تکمیل اهداف، از اهمیت زیادی برخوردار است. بسیاری از مردم می گویند که وقتی تحت فشار هستند بهتر کار می کنند. آنها معمولاً کارها را برای دقایق پایانی نگه می دارند، هر چند که می دانند اگر زودتر شروع می کردند و برای وقتشان برنامه ریزی می کردند، احتمالاً دقیق تر می توانستند کار کنند. اما وقتی ما در مسیر دستیابی به اهداف خود فعالیت می کنیم، ممکن است هیچ فرد دیگری فشاری را بر ما تحمیل نکند. در این صورت، تعیین مهلت نهایی برای خودمان، می تواند محدودیتی را ایجاد کند و به ما در دستیابی به اهداف کمک کند. شاید اولین مانع رسیدن به اهداف، امروز و فردا کردن باشد. ضرب المثلی هست که می گوید: «فردا هرگز نخواهد آمد.» تعیین دوره های زمانی مشخص برای رسیدن به اهداف، از تعلل جلوگیری می کند. یکی دیگر از مزیت های مهم این فرآیند این است که ما را از تعلل خودمان آگاه می کند.


    www.daneshju.ir

  8. 5 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  9. #25
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    ه) اهداف باید هم اهداف کوتاه مدت و هم اهداف بلند مدت را شامل شوند.

    اهداف کوتاه مدت در واقع به دو نوع تقسیم می شوند. یکی از انواع اهداف کوتاه مدت، قدمی است که ما را به اهداف بلند مدت نزدیک می کند. برخی از افراد، این اهداف را «زیرهدف» می نامند، زیرا بخش کوچک تری از اهداف بزرگ تر هستند. نوع دیگر اهداف کوتاه مدت، مستقل از اهداف بلند مدت عمل می کنند. هر دوی این اهداف ضروری اند. نوع اول به شما کمک می کند به اهداف بلند مدتی که برایتان اهمیت دارند دست یابید و نوع دوم به شما کمک می کند که به توانایی خود برای موفقیت در اهداف دشوارتر و پیچیده تر ایمان بیاورید.




    www.daneshju.ir

  10. 5 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  11. #26
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    مخاطره پذیری (Risk-Taking)




    مخاطره پذیری سنجیده

    بیشتر کارآفرینان دست به ریسک های سنجیده و متعادل می زنند. آنها از موقعیت هایی که ریسک کمی دارند اجتناب می کنند، زیرا چالش زا نیستند و از موقعیت های پر ریسک نیز اجتناب می کنند، زیرا می خواهند به موفقیت دست پیدا کنند. آنها اهداف والایی را تعیین می کنند و از هیجان چالش ها لذت می برند، اما دست به قمار نمی زنند. بنابراین از شرایط کم ریسک و پر ریسک اجتناب می کنند، زیرا این دو ریسک، رضایت آنها را جلب نمی کند. به طور خلاصه، کارآفرینان چالش های دشوار اما دست یافتنی را دوست دارند.
    ویرایش توسط *میشا* : 15th June 2010 در ساعت 04:08 PM


    www.daneshju.ir

  12. 6 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  13. #27
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    تعریف موقعیت پرمخاطره یا ریسک دار

    موقعیت پرمخاطره، به موقعیتی گفته می شود که باید انتخابی بین دو یا چند گزینه، که نتایج احتمالی آنها مشخص نیست و باید به طور فردی ارزیابی شوند، صورت گیرد. شرایط پرمخاطره، هم امکان موفقیت و هم احتمال شکست را دارد. هر چه احتمال شکست یا موفقیت بیشتر باشد، ریسک و خطر بیشتری وجود دارد (پر ریسک تر است).
    ریسک پذیران، در شرایط نامطمئن تصمیم گیری می کنند و میان احتمال شکست و موفقیت، تعادل برقرار می کنند. انتخاب یک گزینه ی پرمخاطره به موارد زیر بستگی دارد:

    الف) جذابیت آن گزینه چقدر است؟
    ب) فرد ریسک پذیر چقدر برای پذیرش ضررهای احتمالی آمادگی دارد؟
    ج) احتمال موفقیت یا شکست چقدر است؟
    د) تلاش های خود فرد چه اندازه در افزایش احتمال موفقیت و کاهش احتمال شکست تاثیر دارد؟

    برای مثال، فرض کنید که شما شغل مطمئنی دارید، حقوق خوبی دریافت می کنید و تقریبا هر دو سال یکبار ترفیع دارید. از طرفی فرصت خرید شرکتی برای شما پیش می آید که آینده ی آن نامعلوم است، اما درآمد مالک آن 50% بیشتر از حقوق فعلی شما به عنوان یک کارمند است. این شرکت ممکن است طی یک یا دو سال آینده، به موفقیت بزرگی دست یابد، اما احتمال دارد با شکست نیز مواجه شود. شما باید بین ماندن در موقعیت امن فعلی خود با حقوق متوسط و قابل پیش بینی و مزایای شغلی، یا ریسک پذیری و احتمال دستیابی به سود و مزایای شغلی بسیار بالا، یکی را انتخاب کنید.

    اکثر اقراد، صرف نظر از احتمال موفقیت، به پذیرش چنین ریسکی فکر نخواهند کرد و ترجیح خواهند داد موقعیت امن فعلی خود را حفظ کنند. افرادی هم هستند که صبر و تحمل کمتری دارند، از شغل فعلی خود راضی نیستند و به دنبال «کوزه ی افسانه ای پر از طلا» می گردند تا ثروتمند شوند. آنها معمولاً تحت تاثیر درآمد و مزایای احتمالی چنین کاری قرار می گیرند و به این موضوع که احتمال موفقیت بسیار کم است، توجه زیادی ندارند و در مورد میزان تلاش و کوششی که باید انجام دهند فکر نمی کنند. این افراد که به امید سودی کلان و بدون نیاز به تلاش و کوشش هستند، در واقع قمار می کنند.


    www.daneshju.ir

  14. 6 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  15. #28
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    ارزیابی شرایط مخاطره آمیز

    کارآفرینان، شرایط را به گونه ای بسیار متفاوت از دو نوع افرادی که پیشتر توضیح دادیم، ارزیابی می کنند، هر چند که برخی از ویژگی های کارآفرینان با این افراد تشابه دارد. تفاوت اصلی کارآفرینان این است که آنها احتمال موفقیت شرکت و میزان تاثیر تلاش خود روی موفقیت آن را به صورت کاملاً منظم و دقیقی ارزیابی می کنند. آنها قبل از اتخاذ تصمیم نهایی، شرایط بازار، میزان سودآوری سایر کسب و کارها، تولیدات، ماشین آلات، فرآیندها و سرمایه گذاری را می سنجند و گزینه ها را با یکدیگر مقایسه می کنند. آنها تمایل دارند با تلاش های خود روی نتیجه ی نهایی تاثیر بگذارند و موفقیت را حس کنند. برنامه ریزی می تواند نشانه و شاخصی از رفتار حساب شده ی کارآفرینان در ریسک پذیری باشد. برنامه ریزی می تواند در برابر مشکلات احتمالی که پیش بینی می شوند، از کارآفرین محافظت کند. اگر کارآفرینان بتوانند بر موفقیت شرکت تاثیر بگذارند، به احتمال زیاد شرکتی را که در مثال بالا توصیف کردیم، خواهند خرید.
    کارآفرینان تمایل دارند که مسئولیت عواقب تصمیم های خود را بپذیرند و مهم نیست که این عواقب، به نفع آنها باشد یا به ضررشان. برای سایرین ممکن است پذیرش مسئولیت فردی تصمیم هایی که احتمال دارد به شکست منجر شوند دشوار باشد و بیشتر وقایع زندگی شان را به شانس یا نیروهایی که از کنترل آنها خارج است، مانند رقابت یا دخالت دولت نسبت می دهند. این افراد شرایط پرمخاطره را نمی پذیرند، زیرا عقیده دارند که نمی توانند روی نتیجه تاثیرگذار باشند.

    بیشتر ویژگی های کارآفرینانه با یکدیگر مرتبط هستند. رفتار ریسک پذیری نیز به ویژگی های زیر مرتبط است:

    · خلاقیت و نوآوری، که در تبدیل ایده ها به واقعیت نقش حیاتی دارند.
    · اعتماد به نفس. هر چه اعتماد شما نسبت به توانایی هایتان بیشتر باشد، توانایی شما در تاثیرگذاری روی نتیجه ی تصمیم گیری هایتان بیشتر خواهد بود و تمایل شما نیز برای پذیرش ریسک افزایش خواهد یافت.

    عامل دیگر، شور و هیجان کارآفرین با توجه به شرایط ناپایدار و انگیزه و اشتیاق او برای اطمینان از موفقیت نهایی است.


    www.daneshju.ir

  16. 7 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  17. #29
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    انواع ریسک پذیران

    این که شما چه نوع ریسک پذیری هستید، تا حدی به این موضوع بستگی دارد که چقدر تحت تاثیر دیگران قرار می گیرید و تجربیات گذشته، وضعیت فعلی و انتظارات شما از آینده چگونه است. لازم است در یک کسب و کار، انواع گوناگونی از ریسک پذیران وجود داشته باشند.

    · در سطح کارگران یا کارمندان، به افرادی نیاز دارید که ریسک های کم و ناچیز را بپذیرند تا بتوانند وظایف روزمره را انجام دهند و ثبات سازمانی را موجب شوند.

    · در سطح مدیریت میانی، فضای بیشتری برای ریسک پذیری وجود دارد. یک مدیر میانی باید تا حدی آزادی داشته باشد تا بتواند نوآوری کند و رویه ها و عملکردها را تا حدی بهبود بخشد. این افراد را می توان ریسک پذیر خواند، اما تاثیر آنها بر کل سازمان، باید کم باشد.

    · کارآفرینانی که در راس ساختار سازمانی قرار دارند، می توانند ایده های خلاقانه ای را ایجاد و به کار گیرند. کارآفرینان برای کسب و کارشان باید ریسک کنند تا ایده های خود را به واقعیت تبدیل کنند.
    کارآفرینان هدف گرا هستند و به اندازه ی کافی اعتماد به نفس دارند که ریسک را بپذیرند و ایده ی خود را به عمل تبدیل کنند. به علاوه، به اندازه ی کافی واقع بین هستند که محدودیت های خود را بشناسند و فعالیت های خود را به «آن چه امکان پذیر است» محدود کنند.

    کارآفرینانی که بسیار خلاق و نوآور هستند، ریسک های پرمخاطره را می پذیرند و از تغییر استقبال می کنند، گزینه های مختلف را می آزمایند و برای کالاها و خدمات در زمینه های جدید کسب و کار نوآوری می کنند. این کارآفرینان نوآور معمولاً رهبران کسب و کار هستند. آنها ایده هایی دارند و قادرند برای پیاده سازی این ایده ها، افراد و منابع مناسب را گردآوری کنند.


    www.daneshju.ir

  18. 6 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


  19. #30
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    پیش فرض پاسخ : آموزش کار آفرینی(روش kab)

    اختیار و مسئولیت

    کارآفرینان به این دلیل رهبران کسب و کار نامیده می شوند که فعالیت های دیگران را هدایت می کنند تا به اهداف سازمانی دست یابند. مسئولیت تشکیل تیم و دستیابی به اهداف سازمانی بر دوش کارآفرینان است. آنها به عنوان رهبر سازمانی که متشکل از افراد است، باید تمایل داشته باشند که اختیار و مسئولیت برخی از فعالیت ها را به کارمندان ارجاع دهند.

    تفویض اختیار و مسئولیت به دیگران، ریسک های مسلمی را به دنبال دارد. این کار ممکن است تاثیرات منفی یا مثبتی داشته باشد و کارآفرینان باید نتایج آن را بپذیرند. برای دستیابی به حداکثر منافع، کارمندان باید تا اندازه ای قدرت و آزادی داشته باشند تا وظایف و مسئولیت های خود را انجام دهند. کارآفرینان به کمک دیگران نیاز دارند، اما احتمالاً زمانی برای نظارت دقیق بر کار آنها نخواهند یافت.
    ریسک پذیری به ویژه هنگام تفویض (واگذاری) اختیارات و مسئولیت ها به کارمندان و تقسیم قدرت با آنها، اهمیت خاصی پیدا می کند. این خصوصیت، یکی از ویژگی های کارآفرینان رشدگرا و علاقه مند به رشد بیشتر است. هر چه تعداد مسئولیت هایی که با موفقیت به دیگران واگذار می شود بیشتر باشد، کارآفرین وقت بیشتری برای پرداختن به فعالیت هایی که تاثیر بیشتری روی موفقیت سازمان در آینده دارند، خواهد داشت.


    www.daneshju.ir

  20. 3 کاربر از پست مفید *میشا* سپاس کرده اند .


صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: یادگیری الکترونیکی
    توسط آبجی در انجمن بخش مقالات وب و اینترنت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st February 2010, 10:59 PM
  2. معرفی: هيئت هاي استانداردهاي بين المللي آموزش حسابداري
    توسط پديده در انجمن اصول حسابداري و استاندارد ها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st February 2010, 05:01 PM
  3. مقاله: آموزش و پرورش در اسپانیا
    توسط *مینا* در انجمن علوم تربیتی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th November 2009, 10:49 PM
  4. معرفی: بزرگترين دانشگاه های الکترونیکی جهان
    توسط engeneer_19 در انجمن تازه های برق
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th August 2009, 10:23 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •